رشیدپور: دلیل این شوخی ها این نیست که جوابی ندهید یا به قول قدیمی ها ماست مالی کنید؟
کفاشیان:چرا بعضی وقت هامی شود بالاخره...
رشیدپور: آخرین موضوعی که با لبخند ماست مالی کردید چه بوده است؟
کفاشیان:من فکر می کنم آخرین موضوع، مرخصی آقای کی روش بوده است. آخر
ایشان بیشتر رفته بود مرخصی و همه ایران ایراد می گرفتند که او کجاست.من هم
گفتم دلواپس نباشید. رفته مرخصی و دارد هواخوری می کند و بالاخره می آید
دیگر.
رشیدپور: به عنوان رییس فدراسیون ایران چقدر به مربی تسلط دارید یا یا ایشان به شما مسلط است؟
کفاشیان: بحث تسلط نیست آقای رشیدپور. بحث همکاری است. من در کار مدیریتی
که انجام می دهم حتی به کسی که برایم چای می آورد نمی خواهم مسلط باشم و به
او دستور بدهم. من خودم را همکار وی می بینم.
رشیدپور: آن در بعد همکاری شماست. ولی کی روش به عنوان مربی آمده در کشور شما خدمت کند. از زاویه ملی به او مسلط هستید؟
کفاشیان:ما همیشه یک جنگ و جدلی با هم داریم. که او همیشه بهترین ها را می
خواهد و من سعی می کنم کمترین ها و البته نه کمتریت ها را فراهم کنم.
مثلا او می گوید بلیت من بیزینس باشد ولی من می گویم فضای کوچک و اکونومی و
بیزنس باشد. یا مثلا او می گوید در یک برج چند طبقه بنشیند ولی من می گویم
در یک ساختمان دو طبقه بنشین.
رشیدپور: خب چه ایرادی دارد؟ او با بیزینس برود یا در یک برج چند طبقه ساکن باشد؟
کفاشیان:این چیزها که هست. آقای رشیدپور ما هم باید امکانات خود و
توانمندی های خودمان را ببینیم.یک موقعی من پدر خانواده هستم و در جیبم کلی
پول است. چهار نوع میوه هم از جایی که شما می گویید می گیرم ولی یک موقع
می بینم که آن پول نیست و صبر می کنم آخر شب از میدان ارزان می گیرم.
رشیدپور: شما برای مربی تیم ملی که حیثت جهانی ماست میوه از تره بار می خرید. و ته مانده جعبه را به او می دهید؟
کفاشیان: نه. من این را مثال زدم. ما بالاخره کی روش مثلا می گوید که تیم
من می خواهد با ۴۰ نفر اعزام شود. همه آنها با بیزینس بروند و همه در هتل
های ۵ ستاره و ۷ ستاره و فلان باشند ولی من می گویم دلیلی ندارد. مثلا ۱۱
بازیکن اصلی خود را در بیزینس بگذار. حالا هتل ۵ ستاره هم اگر ۴ستاره باشد
برای ما خیلی تفاوت دارد و همان خدمات به ارایه می شود ولی با کمی کلاس
پایین تر.فرض کن ۱۰۰ تومن خرج کنی، ۶۰ تومن خرج کن.
رشیدپور: همین مساله شما را متهم می کند که در فدراسیون فوتبال ایران شیک رفتار نمی کنید؟
کفاشیان:بله من شیک رفتار نمی کنم. چون شیک پول ندارم. من ژاپن نیستم
کشورهای عربی هم نیستم. یا کشوری مثل کره جنوبی که شیک پول دارد و شیک هم
خرج می کند.
(چراغ سبزرنگ، تبدیل به زرد شد)
رشیدپور: در سال تلورانس مالی فوتبال ایران چقدر است؟
کفاشیان:می خواهم به شما روراست بگویم. ما سال گذشته سال ۹۳ که یکی از سخت
ترین سال های اقتصادی مان بود، ما طی یک سال ۳۷ میلیارد تومان هزینه
کردیم. در حالی که کل درآمد ما ۲۵ میلیارد شد.
رشیدپور: بقیه آن را از کجا آوردید؟
کفاشیان:بدهی داریم.بله، من باید اینها را مدیریت کنم. من دوست دارم حقوق
کی روش ۶ ماه عقب بیفتد؟ یا حقوق فلان مربی عقب بیفتد؟هیچ وقت دوست ندارم.
رشیدپور: در این شرایط برای پرسپولیس و استقلال پیشنهاد ۶۰۰میلیاردی وجود داشت. اگر آنها را می فروختید...
کفاشیان:آقای رشیدپور ما نباید روی استقلال و پرسپولیس برای فروش آنها فکر کنیم. آنها دو بازو برای توسعه فوتبال ما هستند.
رشیدپور: شما سال ها مردم ما را درگیر این
موضوع کرده اید که می خواهیم این باشگاه ها را بفروشیم و مناقصه برگزار
کردید. اما آخرش چه شد؟
کفاشیان: من به فروش آنها اعتقاد ندارم. زیرا الان باشگاه های ما در سیستم
درآمدزایی نیستند. یک باشگاه ما اگر ۱۰۰تومان هزینه دارد، ۳۰ تومان درآمد
دارد.
رشیدپور: شما نباید غصه این را بخورید. کسی که می خواهد این تیم ها را بخرد دو، دوتا چهارتا کرده است.
کفاشیان:مشکلاتی هم هست. این باشگاه ها متعلق به وزارت ورزش است و با توجه
به مدیریت های مختلفی که در آنجا می آید هر بار تصمیمات جدیدی گرفته می
شود ویک شکلی برخورد می شود.
رشیدپور: خب همین ها باعث می شود که مردم
ببینند یک عده می گویند باشگاه ها قرار است در مناقصه فروخته شود. ولی ته
کار اصلا نفهمیدیم چه شد؟
کفاشیان:ما هم نفهمیدیم چه شد.
رشیدپور: این هم از همان خنده های ماست مالی است؟
کفاشیان:نه. الان دستم بالاست. بعضی از باشگاه ها خصوصی هستند و زیر نظر
ما نیستند. مثل فولاد سپاهان که زیر نظر فولاد سپاهان است. ذوب آهن زیر نظر
ذوب آهن است وتراکتورسازی زیرنظر تبریز و آن تشکیلات است.
رشیدپور: چقدر هم خصوصی هستند!
کفاشیان:خب ما در انتخاب مدیر آن نقشی نداریم. نمی توانیم هیات مدیره آن را انتخاب کنیم و نمی توانیم در آنها اعمال نفوذ کنیم.
رشیدپور: خب پس چرا غصه آنها را می خوردید و
می گفتید فدراسیون موفق است که این باشگاه ها را بفروشد و ۶۰۰ میلیارد به
ما بدهند و یک استادیوم بسازیم.
کفاشیان:این پول به ما نمی رسد.
رشیدپور: وارد چرخه ورزش می شود.
کفاشیان:قسمتی از پول صرف بدهی ها می شود و قسمتی به باشگاه می رسد و همچنین بخشی به دولت می رسد.
رشیدپور: آقای کفاشیان! ولی به این دلایل دو باشگاه را نفروختند...
کفاشیان:من فکر می کنم به این دو باشگاه مقداری به دید سیاسی هم نگریسته می شود.
رشیدپور: فکر می کنید آخرین نفری که اجازه نداد این باشگاه ها فروخته شوند چه کسی بود؟ آقای رییس جمهور یا شخص دیگر.
کفاشیان:نه. فکر نمی کنم به این نتیجه نرسیدند. به هرحال در آنجا رییس
مجمع، رییس اقتصاد و دارایی است و در بخش دیگر رییس ورزش. همچنین سازمان
خصوصی سازی دخیل است.
رشیدپور: به هرحال بچه های بالا نگذاشتند که به فروش برود.چه کسی خواست کار متوقف شود؟
کفاشیان:رسیدند به این نتیجه که آن مشتری هایی که آمده اند مشتری نیستند. و یکی از مشتری ها که آمده بود...
رشیدپور: نمی خواست پول بدهد؟
کفاشیان: نه. یک موقع هست که من می گویم می خواهم خانه ۱۰۰میلیاردی بخرم
اما در حسابم ۱۰ میلیارد ندارم. این مسایل سبب شد به این نتیجه برسند که
این نوع واگذاری به سود این دو تیم نخواهد بود.
رشیدپور: آخر طبق کدام فرمول خصوصی شدن به سود باشگاه نیست؟
کفاشیان:شاید الان ۸۰ درصد از باشگاه های مان بخش خصوصی نیستند. چرا نیستند؟چون گفتم درآمد و هزینه با هم نمی خواند.
رشیدپور: باشگاه هایی که شما می گویید
خصوصی، هم من و هم شما می دانید که خصوصی نیستند. اگرهم بخش خصوصی وارد شود
قطعا خودش به فکر سود و ضرر است. لازم نیست که فدراسیون فوتبال کمک کند...
کفاشیان:به شرطی که بحث درآمدزایی باشگاه های مان حل شود. در تمام دنیا
۶۰، ۶۵ درصد درآمدها از حق پخش تلویزیونی است. ما هنوز نتوانسته ایم هیچ از
تلویزیون پول بگیریم.
رشیدپور: به این حق پخش مساله می رسیم ولی
شما به خاطر دلسوزی بخش خصوصی نبود که استقلال و پرسپولیس را واگذار
نکردید؟ شما دلتان برای بخش خصوصی نسوخت...
کفاشیان:نه. ما اصلا دلمان برای بخش خصوصی نمی سوزد چون خودش عاقل تر از این است که وقتی می خواهد سرمایه گذاری کند ضرر کند.
رشیدپور: پس چرا واگذار نکردید؟
کفاشیان: آن مجموعه به این نتیجه رسید که ما واگذار نکنیم.
رشیدپور: همه در مجموعه بودند از قبیل وزارت اقتصاد و دارایی بود...
کفاشیان: فقط ما نبودیم.ما جزو مغضوبین بودیم.
رشیدپور: یک پله سوالات را سخت تر کنیم می گویند شما بیزینس های زیادی دارید؟
کفاشیان:آخ آخ، (چراغ نارنجی روشن شد) بیزینس شخصی ندارم. به جز فوتبال کاری نمی کنم. چون درگیر کارهای فدراسیون فوتبال هستم.
رشیدپور: مثلا در مالزی ندارید؟
کفاشیان:مالزی فقط برای جلسه می روم. جلسه هایم یک روزه یا دو روزه است.
رشیدپور: می گویند سفر به مالزی زیاد می روید؟
کفاشیان:ما چون عضو کمیته مسابقات و یکی از اعضای کمیته های مختلف AFC
هستیم، سالی حداقل ۶ بار باید برویم به مالزی و بیاییم. باور می کنید من تا
به حال در مالزی نرفته ام بگردم. ایرانی های زیادی آنجا هستند که فقط با
آنها سلام و علیک می کنیم باور می کنید که بعضی وقت ها امشب می رویم. فردا
در جلسه هستیم و پس فردا برمی گردیم.
رشیدپور: پس آن خبرنگارهایی که به من گفتند شما در مالزی شرکت قیر، روغن و غیره دارید، چه می گفتند؟
کفاشیان:من روی آسفالت های آنجا راه می روم ولی نه قیر و نه روغن بلد نیستم. هیچ شرکتی هم آنجا ندارم.نه در مالزی و نه در ایران.
رشیدپور: در اسپانیا چطور؟ می گویند در آنجا زمین دارید و سرمایه گذاری کرده اید؟
کفاشیان: نه، نه، فقط زمانی که من معاون ورزشی سازمان بودم با آقای
مهرعلیزاده سفری یک روزه به آنجا داشتیم. از باشگاه رئال مادرید هم بازدید
کردیم و از آنجا راهی کوبا شدیم دیگر هم اسپانیا نرفتم. ولی ای کاش بیزنس
داشتم یک مقدار از جیب خودم در فدراسیون فوتبال خرج می کردم.
رشیدپور: واقعا خرج می کردید؟
کفاشیان: اگر داشتم می کردم.
رشیدپور: می گویند کفاشیان خیلی دارد؟ مثلا
از تلورانس ۱۰۰۰میلیاردی فوتبال ایران صدمیلیارد از آن فدراسیون است و آقای
کفاشیان هم پول و سهم زیادی دارد...
کفاشیان:اتفاقا این اشتباه را فامیل های ما هم می کردند. یک بار دایی من
به من گفت تو از فدراسیون خیلی پول می گیری گفتم من از فدراسیون حقوق نمی
گیرم گفت دروغ می گویی.
رشیدپور: از فدراسیون حقوق نمی گیرید؟ درآمدتان از کجاست؟
کفاشیان:نه من حقوق نمی گیرم درآمد من از بانک مرکزی است. در بانک مرکزی شاغل بودم و الان هم همان حقوق را می گیرم.
رشیدپور: چقدر؟
کفاشیان:چیزی حدود ماهیانه ۸ میلیون تومان.
رشیدپور: شما مدرکتان چیست که ماهیانه ۸ میلیون تومان از بانک مرکزی می گیرید؟
کفاشیان: من سالیان سال مدیر کل ارزی بانک مرکزی بودم. لیسانس من کارشناسی
حقوق اقتصاد بوده از دانشگاه شهید بهشتی قبل از انقلاب که ما آنجا بودیم
دانشگاه ملی بود. فوق لیسانس خودم را هم از یکی از دانشگاه های بین المللی
هلند در تجارت بین الملل گرفتم.
رشیدپور: شاید به خاطر همین تجارت بین الملل است که می گویند کفاشیان بین المللی تجارت می کند.
کفاشیان: نه آقای رشید پور، من در بانک مرکزی خیلی باتاجرها سروکارداشتم و
خیلی کارها بلد بودم ولی هیچ وقت در کار تجارت نبودم. اما معتقد بودم در
کار دولتی وقتی آدم مشغول به خدمت است نباید وارد یکسری کارهای دیگر
شود.الان هم سنم گذشت.
رشیدپور: شما که تجارت بین المللی بلد هستید
نامی را خبرنگاران به من داده اند که در زمان تحریم ها می گفتند مشاور
اقتصادی کفاشیان است و پول ها از طریق وی می آید و می رود.
کفاشیان:مقدس؟
رشیدپور:بله هوشنگ مقدس. می گفتند ایشان مشاور اقتصادی شما هم هست...
کفاشیان:نه. مقدس آدم علاقه مندی است که در زمان های قبل هم با روسای
فدراسیون مختلف کمک می کرد. گاهی اوقات که قرار می شد پول هایی مثل حقوق کی
روش فرستاده شود سعی می شد از طریق وی عمل کنیم چون بعضی وقت ها پولی برای
فدراسیون فرستاده می شد که به چین می رفت از آنجا راهی ترکیه می شد و بعد
لازم بود به جای دیگری حواله شود. کجا باید می رفت؟ کسی را داشتیم؟
نداشتیم.
رشیدپور: یعنی فدراسیونی عریض و طویل مثل فوتبال هیچ سازمانی ندارد و باید از طریق یک شخص اقدام کند؟
کفاشیان:هیچ چاره ای نداشتیم. (چراغ نارنجی ، زرد شد) شما فکر می کنید چرا
نفت به یک نفر واگذار شد که او تمام آن پول را از بین برد. باز من عین پول
را از بین نبردم همان پول را بدون کارمزد به مربی تیم ملی رساندم.
رشیدپور: نتیجه اش به اوین ختم شد.
کفاشیان:ما الحمدلله یک ریال هم مشکل نداشتیم. اخیرا به ما گفتند که از
طریق سیستم بانکی خودتان حواله کنید ما به آنطرف گفتیم تا برایمان حواله
کنند. اما سیستم بانکی خودمان از شش میلیارد، ۵۰۰میلیون تومان از ما کم کرد
و ۵میلیارد و ۵۰۰ میلیون به ما داد. اما ما از طریق مقدس همه پول را
گرفتیم و یک ریال هم کارمزد ندادیم. بعد هم مورد حمله قرار گرفت که چرا
مالیات ندادی؟ کی روش هم شاکی شد.
رشیدپور: اگر اینقدر صادقانه بود پس چرا الان مقدس ناپدید شده است؟
کفاشیان:مقدس فقط برایش سفرهایی که در کنار تیم ملی بود و رفاقت ها اهمیت
داشت. ما هم ایشان را در کنار تیم به سفرها می فرستادیم اما متاسفانه رابطه
اش با کی روش بهم خورد چرا اینکه به مقدس گفتیم که فلان چیزها را به
بازیکنان بگوید که انجام دهند و لباس ها را فلان کنند.
رشیدپور: پس شما کارهای مدیریتی تان را هم از طریق مقدس انجام می دادید؟
کفاشیان:۹۰ درصد کارهای مدیریتی که توسط کی روش انجام می شد. اما ۱۰درصد
باقیمانده را که خواستیم به مقدس واگذار کنیم به کی روش برخورد و به او
توپید.
رشیدپور: خب باید مشخص شود که او بانک سیار بود یا بالای سر تیم.
کفاشیان:واقعا بانک سیار بود. جا دارد باز هم از وی تشکر کنم. مالی های ما
حساب و کتاب دارد. ما وقتی استرالیا هم رفتیم نمی توانستیم که یک گونی پول
با خودمان برداریم او بود که کارت اعتباری خودش را آنجا می گذاشت و هزینه
را پرداخت می کرد.
رشیدپور: ایشان مقیم کجاست؟ دوبی؟
کفاشیان: مقیم ایران است. در اینجا ملک و املاک دارد و سر می زند و دوباره
می رود. حتی همین دو هفته پیش با اینکه ایشان از ما ناراحت بود من برای
گرفتن یکسری از لباس های جدید تیم ملی به او زنگ زدم و گفتم آقای مقدس.
لطفا کرایه حمل رو بده و لباس هارا برای ما بیاور او هم این کار را انجام
داد.
رشیدپور: چرا فدراسیون ما باید این طور باشد که برای یک کرایه آژانس به مقدس زنگ بزند؟
کفاشیان:دلیل این مساله نداشتن سیستم بانکی است.برای خود من هم خیلی بد
است که به AFC بگویم این پول را به حسن بدهد و حسن آن را به حسین بدهد تا
به دست من برسد.
رشیدپور:پس تحریم ها در این مورد هم تاثیر داشت؟
کفاشیان: بله. من یک میلیون دلار که قرار بود AFC به ما بپردازد را گفتم
که به فلان بانک حواله کنند اما در طول مسیر آمریکا آن پول را توقیف کرد.
هنوز همان پول را نگرفته ایم و توقیف است شش نفر هم وکیل داریم. ما وقتی
نمی توانیم حساب شخصی باز کنیم، کاری نمی توان کرد. همین سال گذشته که دو
داور ما فغانی و کامرانی فر در جام جهانی قضاوت کردند و داوری کردند. فیفا
به آنها ۶۵ تا ۷۰هزار دلار حق داوری داد. اما آن پول به آنها نرسید.
رشیدپور: خب به آقای مقدس بگویید که آن پول را به دست شما برساند.
کفاشیان: نمی شود. نمی دهند. آنها هم به ما گفته اند این پول را به داوران
خود پرداخت کنید تا بعدا ما به شما بدهیم. انشاالله با برداشته شدن این
تحریم ها شرایط تغییر کند.شما وقتی حساب نداشته باشید چکار باید کرد؟
رشیدپور: حالا پذیرفتم شما چاره ای نداشتید.
خب ان شالله تحریم ها برداشته شود که دیگر به امثال مقدس ها نیازی
نباشد.می خواهم دو سوال بپرسم که امیدوارم چراغ قرمز نشود. سر جریان مقدس
بود که شما را بازداشت کردند؟
کفاشیان: نه بابا، بازداشت من که... بنده خدا مقدس کاره ای نبود.به آقای مقدس کاری نداشت که.
رشیدپور: به آقای دادگر نژاد چطور؟ چون اطلاعات من مکتوب است می پرسم.
کفاشیان: در آن بازداشت که کردند، درباره ایشان هم سوالهایی پرسیده شد ولی در رابطه با ایشان هم نبود.
رشیدپور: بالاخره شما آزاد شدید یا با قید وثیقه آزاد شدید؟
کفاشیان:ولله ما که همان روزی که رفتیم آنجا و بازداشت شدیم و با اصطلاح
آمدم بیرون، یکی از دوستان بالاخره وثیقه ای آورد و بیرون آمدیم.
رشیدپور: یعنی شما به عنوان متهم رفتید؟ یا با عنوان مطلع؟ (چراغ زرد نارنجی شد)
کفاشیان: من را به عنوان درواقع سوالاتی که دارند چیز کردند دیگه.
رشیدپور:البته اگر تشخیص می دادند مطلع بوده اید و احضار کرده اند، وثیقه نمی گیرند معمولا...
کفاشیان: مطلع نبوده حتما بعدا تشخیص دادند که متهم شده ام بعد هم که
تشخیص دادند باید وثیقه بگذارم. بعد هم تشخیص دادند که با گذاشتن وثیقه
باید بیرون بیایم. خلاصه رفتیم تو و یه دوری هم زدم(چراغ نارنجی قرمز شد)
رشیدپور: یعنی هنوز پروسه هست و ادامه دارد؟
کفاشیان: نه دیگر پروسه نیست. چون نخواستند دیگر.
رشیدپور: وثیقه چی؟
کفاشیان:وثیقه ای نبود یک نفر ضامن شد.
رشیدپور: کفالت بود؟ دادستان تهران رسما اعلام کرد وثیقه.
کفاشیان:نه همون فردی بود که کفالت بود.
رشیدپور: چرا در گفت وگوی شبکه ۲ وقتی بحث های مالی شد عصبانی شدید و بلند شدید و رفتید؟
کفاشیان:دلیلش این بود که ما آن روزه و یا روز قبلش آقای بلاتر را آورده
بودیم و با رییس جمهور و رییس مجلس ملاقات کرده بود فضای خیلی خوبی به وجود
آمده بود اما شبش به من گفتند که بیایم و در باره این سفر صحبت کنم. در
برنامه دیدم بحث چیز دیگر است و صحبت ها درباره ابهام های مالی و تراز نامه
مالی است.
رشیدپور: خب می ماندید و می نشستید و جواب می دادید. به کجا برمی خورد؟
کفاشیان: به هرحال من یک انسان هستم. همیشه هم که نمی توانم بخندم. یک جاهایی عصبانی می شوم (چراغ زرد قرمز شد)
رشیدپور: الان هم یک کوچولو عصبانی شدید چون چراغ نارنجی شده است؟
کفاشیان: نه. با شما هیچ وقت عصبانی نمی شوم. در آنجا احساس کردم اگر
بمانم ممکن است حرف هایی بزنم که در شأن پخش زنده و صدا سیما نباشد.گفتم
بهتر است برم.
رشیدپور:یعنی اگر می نشستید اینقدر مشتتان پر بود که بنشینید و جواب بدهید؟
کفاشیان: بله، بعدا همه ابهامات را در مجمع خودمان و حسابرس ها نشان دادیم و با عملکرد فدراسیون که مشکلی وجود ندارد.
رشیدپور: آقای کفاشیان یادتان هست که همسر
شما در یک برنامه تلویزیونی گفت که اگر مقامات و این و آن نمی خواهند رئیس
فدراسیون باشید، چه اصراری دارید رئیس فدراسیون باشید؟ یادتان هست؟
کفاشیان: بله، یادم هست. من به ایشان هم گفته ام. از نظر lk مقامات از نظر
من مجمع فدراسیون فوتبال هستند که ۷۵ نفر هستند.همه دست اندرکاران فوتبال
کشور و مقامات ورزش کشور هستند. این مجمع هر تصمیمی بگیرد بنده تبعیت می
کنم و اجرا می کنم.
رشیدپور: کاری به نظر ورزشکارها و خبرنگارها ندارید؟
کفاشیان: چرا کار دارم.
رشیدپور:فکر می کنید وضعیت محبوبیت شما بین خبرنگارها چطور است؟
کفاشیان: من فکر می کنم خبرنگارها با من خوب هستند چون من زیاد باهاشون برخوردهایی نداشتم.هرموقع سوال کردند جواب دادم شوخی کردم.
رشیدپور: چرا یکی دو تا از مقامات درگیر شکایت با مطبوعات و خبرنگاران در دادگاهها هستید..
کفاشیان:من؟
رشیدپور: آقای تاج...
کفاشیان: آقای تاج بله، آقای تاج خدمت شما عرض کنم که ایشان خیلی حساس
هستند که یک مطلبی را بگویند و یک جاهایی از ایشان ایراد سختی گرفته شود و
آن ایراد نباشه و وجود نداشته باشد.
رشیدپور: خب چه ایرادی دارد؟ روزنامه بگوید
این ایراد هست، آقای تاج بگوید و جواب بدهد این ایراد نیست. چرا دادگاه؟
چرا شکایت؟ چرا بازداشت؟
کفاشیان:خب بالاخره هر کسی سلیقه ای دارد
رشیدپور: خب آقای تاج حرف شما را نمی خواند که شکایت نکند؟
کفاشیان: چرا، می خواند. بالاخره رسانه ها برای ایشان خیلی مهم است. خودش
هم مدتی رسانه ای بوده و مدیرمسئول یکی از روزنامه ها بود و اعتقادش بر این
است به محض اینکه کسی از ایشان انتقادی چیزی می کند و نادرست باشد، ایشان
زود می رود توی جواب دادن و شکایت کردن.
رشیدپور: آیا در اطرافیان شما کسی هست که به
خبرنگاران بگوید فلان و بهمان می کنم و داخل گونی ات می کنم و تهدید کند و
با این ادبیات حرف بزند؟
کفاشیان: ولله نه، الان دیگر نیست. البته می گویند شکایت می کنیم و اینها.
ما هر چه شکایت هم می کنیم اثری ندارد و آن طرف کار خودش را انجام می دهد.
رشیدپور: چون قدرت رسانه و روزنامه بالاست آقای کفاشیان...
کفاشیان: بله بالاست، متاسفانه در ورزش هم بالاخره خط قرمزها ضعیف است.من
خودم هیچ وقت شکایت نمی کنم ولی من از یک روزنامه ای شکایت کردم که چرا
تهمت زده به خودم و خانواده ام؟
رشیدپور: چی گفته؟
کفاشیان: پسرش چی سوار می شود و میلیاردی در کنار پدرش دارد در فدراسیون
فوتبال تجارت می کند. حالا من می گویم مشکلی ندارد، بیاید و سند بدهد
رشیدپور: همین موضوع بنز و اینها را می فرمایید؟
کفاشیان: مازاراتی و بنز و این حرفها.اینجوری شده بود که...
رشیدپور:ماشین پسرتون چیه؟
کفاشیان: بنز است. مثلا اینطوری شده بود. البته به شما بگویم پسر من هیچ
پولی ندارد ها.فقط ماشینش بنز است. ماشین را هم من برایش با مجوز گرفتم.
تنها چیزی که در فوتبال به ما دادند، تیم که رفت جام جهانی به همه مجوز
ماشین دادند.فکر کردند به من نمی دهند. پسرم گفت اگر دادند می دهی به من؟
من هم گفتم می دهم به تو. بعد مجوز را دادند و من گفتم بیا این هم مال تو.
به همه دادند. به ورزشکارها دادند به من هم دادند. البته وزیر وقت ورزش که
آقای دیگه ای بودند، نمی خواستند به من بدهند. اول به من مجوز را نداد، بعد
دیدند که زشت است که به رئیس فدراسیون که این همه کار کرده ندهند، یک نامه
نوشتند و دادند. من هم گفتم بیا بگیر این هم رفت بنز را گرفت.
رشیدپور: خبرنگار آن روزنامه مدعی است که اسنادی دارد...
کفاشیان: من قبول دارم. عیبی نداره.اگر اسنادی دارد بیاید ارائه کند.به
دادگاه بدهد. نه به خودمان بدهد.به خودم بدهد. بنده الان ۱۰ سال است که در
ورزش و فوتبال و ورزشهای دیگر هم هستم، پسرم فوق لیسانس تربیت بدنی، قهرمان
آسیا در دوومیدانی و درجه اول بدنسازی مدرک دارد،اجازه ندادم در باشگاهی
کار کند یا برود در فوتبال کار کند. یا تجارت کند در فدراسیون فوتبال که
اصلا در آن تجارتی وجود ندارد.
رشیدپور: از چه راهی زندگی می کند پس پسرتان؟
کفاشیان: مربی دوومیدانی است. یک مبلغ کمی می گیرد که ما دوبرابرش را می گذاریم رویش که...
رشیدپور: این کم های شما خیلی کم هم نیست، حقوق می گیرید هشت میلیون پول کمی نیست...
کفاشیان: هشت میلیون که الان زیاد برای ما...
رشیدپور: آقا برای ما خیلی است...
کفاشیان: ما که الان نوه داریم و خانواده داریم و البته خب من بالاخره ۳۰
سال در بانک مرکزی کار کردم و همیشه هم مدیرکل امور ارزی بودم در حد معاونت
بانک بازنشسته شدم و بالاخره ...
رشیدپور: البته هشت میلیون حق شماست و من اصلا جسارت نمی کنم ولی کم نیست...
کفاشیان: البته من زندگی ام بالاخره، آن موقع که در بانک بودم شانس خدمت
داشتیم زیاد ماموریت خارج می رفتیم و می آمدیم.من هم از آن آدمهایی هستم که
شهرستانی هستم و پولها را زیاد خرج نمی کنیم و مثل شما خرج نمی کنیم.
رشیدپور: می گذارید داخل متکا
کفاشیان: بله، داخل متکا می پوسد! نگهداری می کنیم و پس انداز می کنیم.
رشیدپور: الان کل دارایی شما چقدر است آقای کفاشیان؟
کفاشیان: محاسبه نکردم.
رشیدپور: حدودا
کفاشیان: الان خب من خانه ای که ۲۵ سال ۲۴ سال پیش خریدم الان آن خانه فرض کنید یک و نیم میلیارد که یک آپارتمان است...
رشیدپور: کل دارایی شما کمتر از ۵۰ میلیارد است یا بیشتر؟
کفاشیان: کمتر، خیلی کمتر از حدود ۱۰ میلیارد است. مثلا حدود ۵-۶ میلیارد. فوقش اگر بشود.
رشیدپور: و تاکید می کنید ما هم قبول کنیم که مثلا حول و حوش ۵-۶ میلیارد را قبول کنیم.
کفاشیان: اصلا هر کس می خواهد بیاید اینجا. من همه چیزم مشخصه و زندگی ام
مشخص است. این ۵ میلیاردی که می گویم مال من نیست. فرض کنید من آپارتمانی
که خریده ام برای پسرم. به اسم من است ولی پسرم می نشیند.اصلا نقد نیست. من
پول نقد ندارم. نقد حقوقی است که می گیرم و خرج می کنم. من تمام سرمایه
زندگی ام آپارتمانی است که الان تویش می نشینم و یکی دو تا آپارتمان برای
بچه هایم خریده ام از قدیم. ۲۵ سال پیش من فکر اینها بوده ام به صورت قسطی
رشیدپور: رابطه تان با بچه ها خیلی خوب است؟
کفاشیان: بد نیست
رشیدپور: چند فرزند دارید؟
کفاشیان: دو پسر و یک دختر دارم.
رشیدپور چند سوال درباره دختر کفاشیان می پرسد که کفاشیان نمی داند دخترش
به کدام سینماگر علاقه دارد یا کدام موسیقی را گوش می دهد. کفاشیان می گوید
دخترش استقلالی و پرسپولیسی نیست و اهل تنیس وبیس بال است. کفاشیان می
گوید دخترش دوست دارد که مالزی و ترکیه ببرد. کفاشیان می گوید که همیشه خوش
اخلاق است و دخترش دوست دارد که کفاشیان به او دستور ندهد.
زمانی که دختر کفاشیان (زهره کفاشیان) روی آنتن برنامه می آید، می گوید که
نمی داند به کدام سینماگر علاقه مند است و البته در باره موسیقی می گوید
که به موسیقی پاپ علاقه دارد و به احسان خواجه امیری و گروه چهارتار علاقه
دارد. دختر کفاشیان می گوید به فوتبال علاقه ندارد و البته اگر بخواهد با
پدرش سفر برود به آمریکا برود و البته برود و به ایران برگردد. دختر
کفاشیان بدترین اخلاق کفاشیان را وقتی ناراحت می شود به روی خودش نمی آورد و
توی خودش می ریزد. رشیدپور از دختر کفاشیان می خواهد به عنوان پدر از
کفاشیان سوال بپرسد که کفاشیان در ۱۰ سال آینده او را چطور می بیند؟
کفاشیان گفت که من آرزوهایی دارم برای دخترم. تو اینجا پیش من هستی و به
آمریکا نرو و هر چه بخواهد من اینجا فراهم می کنم. من خودم زمانی که مجرد
بودم دوست داشتم به آمریکا بروم و تخصص بگیرم و برگردم. الان وضعیت خیلی
راحت شده است ولی زمان ما درس خواندن ما سخت بود. امکانات اینجا هست و تعصب
پدرانه دارم و دوست دارم نوه های خوشگل برای من بیاورد. پسر بزرگم دخترش
به دنیا آمده و زندگی ما را عوض کرده و وقتی پیشش می رویم با همسرم، اصلا
برای خودش دنیایی است. کفاشیان گفت زمانی که عصبانیت هایی سر کار دارد و
بیرون دارد، بروز ندهد. قبل از ازدواج به همسرم گفتم اگر روزی بچه دار شدیم
جلوی بچه ها دعوا نکنیم. زمانی که بچه بودم و پدر و مادرم دعوا می کردند
عصبی می شدم و به همین دلیل خواستم که فضای آرامی برای بچه هایم فراهم کنم.
سپس عکسهایی به علی کفاشیان نشان داده می شود.
رشید پور: درباره افشین قطبی چه نظری دارید؟
کفاشیان: مربی تیم ملی بود که زبانش بهتر از عملکردش بود.او روابط عمومی
قوی داشت.صحبت هایی که می کرد قشنگ بود.روابط عمومی اش بهتر از قدرت
مربیگری اش بود. دل شیر و قهرمان و این حرفها. بیشتر نان روابط عمومی اش را
می خورد.اما کارش را خوب می کرد.
رشیدپور: درباره مهدی تاج چه نظری دارید؟
کفاشیان:بله آقای تاج خب...هشت سال است با او کار می کنم که خیلی مراقب است که کسی از ایشان...
رشیدپور: رییس باند اصفهانی ها ایشان است؟
کفاشیان:نه ایشان یکی از کارگزاران باند اصفهانی ها هستند.(می خندد)
رشیدپور: این باند اصفهانی ها وجود دارد؟
کفاشیان:نه من به این مساله اعتقاد ندارم آقای رشیدپور.
رشیدپور: چطور اعتقاد ندارید وقتی فوتبال را زیر و رو کردند؟
کفاشیان: نه،سرمایه گذاری کردند. اصفهان سرمایه گذاری می کند.اصفهان جایی
هست که دو واحد اقتصادی بزرگ در اصفهان هست.سپاهان سرمایه گذاری کرده ولی
بخشی از قهرمانی سپاهان هم شانس بود.ما می گفتیم ۸۵ درصد تراکتور قهرمان می
شود،۱۰ درصد نفت و ۵ درصد سپاهان که همان ۵ درصد انجام شد.
رشیدپور: می گویند همین باند سپاهان را قهرمان کرد و ۵ درصد را به صد درصد تبدیل کرد.
کفاشیان: اگر این توانایی را داشتند که من خوشحال می شدم.اگر این توانایی را داشتند خوشحال می شدم.
رشیدپور: وزیر ورزش بعد از کمیته بررسی اتفاقات گفته بود تاج برکنار شود. اما شما نکردید...
کفاشیان: وزیر ورزش تقاضا کرد تاج را برکنار کنیم اما من گفتم از کار او راضی هستم و به کارش ادامه بدهد.
رشیدپور: برای تراکتوری ها مهم نبود؟
هواداران تراکتورسازی به تاج کاری نداشتند.او خودش می ترسید سپاهان قهرمان شود.خودش حساس شده است که سپاهان قهرمان شود.
رشیدپور: نمی شد به خاطر نظم مدیریتی تاج را توبیخ کنید، تذکر بدهید؟
تاج گناهی نداشت که توبیخ شود.به وزیر اطلاعات غلط دادند.من که با تاج کار
می کنم می بینم واقعیت چیست.تاج قبل از بازی تراکتورسازی گفت به داور
بگویید مدیریت کند جو گیر نشود و به ضرر تراکتورسازی سوت نزند و جو گیر
نشود. در مجموع خواست که فغانی هوای تراکتورسازی را داشته باشد.ما هم اولین
بار این بحث را به داور گفتیم. ولی در هر صورت تشخیص داور بود و سخت
گیرانه عمل کرد.به نفع فوتبال ما بود که تراکتورسازی قهرمان شود.
رشیدپور: آذری ها می گویند اصفهانی هم نمی گذارند ما قهرمان شویم.
کفاشیان:خدایی اصلا این بحث صحت ندارد.من بحث های قومیتی نیست. .خداییش
اینطور نیست.تاج واقعا دوست داشت که تراکتورسازی اول شود.به فکرش هم نبود
که سپاهان اول شود و شانس آورد و شد.
رشیدپور:آقای تاج امنیتی است یا نه؟
کفاشیان: از چه نظر؟
رشیدپور: یعنی اینکه نیروی امنیتی است؟ ارتباطاتی با نهادی امنیتی دارد؟
کفاشیان: ایشان بالاخره ارتباطاتی دارد.قبلا در سپاه هم همکاری می کرده
است و با یک سری نهادها هم ارتباط دارد و ارتباطاتش از من بهتر است.
رشیدپور: وقتی چنین کسی هست که بحث بی سیم در تبریز پیش آمد و اس ام اس اینطوری شد، شک مردم برانگیخته می شود...
کفاشیان:نه نه آقای تاج قبل از قضیه چند بار به تبریز رفت و جلساتی را با
شورای امنیت و استاندار برگزار کرد و همه شرایط را فراهم کرد. این چیزها
فقط در خارج از دسترس ایشان است. ایشان فقط داخل زمین می تواند.
رشیدپور: من به عنوان مخاطب می گویم. مردم
که از دور نگاه می کنند می گویند خود آقای کفاشیان رئیس فدراسیون می گوید
آقای تاج امنیتی است...
کفاشیان: نه نه
رشیدپور: الان گفتید امنیتی است...
کفاشیان: من می گویم با امنیتی ها ارتباط دارد، ارتباط دارد اما امنیتی نیست بنده خدا.
رشیدپور: آهان، پس فقط ارتباط دارد، شما هم همینطور...
کفاشیان: من نه، زیاد ارتباط ندارم.روابط عمومی در این زمینه ندارم.
رشیدپور:شما هیچ وقت در پروسه مدیریتی تان هیچ وقت مدیری امنیتی نبودید؟
کفاشیان:نه هیچ وقت
رشیدپور: حتی در فاصله سالهای ۶۰ تا ۶۳ ؟ هیچ وقت مدیر امنیتی نبودید؟
کفاشیان: نه هرگز.من هیچ وقت در ورزش کار سیاسی و امنیتی نکردم و همیشه کار ورزشی کردم.
رشیدپور: نه منظورم این بود که کار شما کار امنیتی و اطلاعاتی باشد.
کفاشیان: نه نه اصلا
رشیدپور: پس شما هیچ وقت کارمند رسمی وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران نبوده اید...
کفاشیان: نه هیچ وقت در وزارت اطلاعات هم کار نکردم.
رشیدپور: نظر شما درباره مهرزاد خلیلیان چیست؟
کفاشیان: او هم جزو اصفهانی هایی هست که خیلی فعال و پرتنش هست.وقتی در
سازمان تربیت بدنی معاون بودم او را به عنوان رییس فدراسیون پزشکی پیشنهاد
کردم.خیلی خوب مدیریت و اداره می کرد. قدرت مدیریتی و نگارشی اش هم خوب
است.
رشیدپور: یاد ایفا افتادم.خبرنگارها هم درباره اش می گویند که تخلف شده است. داستان چیست؟
کفاشیان:آن شرکت منحل شد.حسابرسی هم کردیم.خیلی از بحث هایش را منتشر
نکردیم.خیلی چیزها را هم نمی شود گفت.نمی شود الان این بحث ها را منتشر
کرد.ممکن است در آن زمان تخلفاتی صورت گرفته باشد که من برخورد کنم اما
لزومی ندارد این بحث ها را بیان کنیم. البته برخورد کردیم و اتفاقاتی افتاد
ولی لازم نیست که بگوییم.
رشیدپور: علی سعید لو؟
کفاشیان: من با او خیلی دوست بودم.سعیدلو تنها کسی بود که گفت برو کی روش
را بیاور.با یک میلیون و پانصدهزار دلار هم پولش را می دهیم و پشت ما
ایستادکه کی روش را بیاوریم.
رشیدپور: به خاطر همین صندلی کنفدراسیون را جبران کردید؟
کفاشیان: آن روز شورای المپیک آسیا و وزارت ورزش تصمیم گرفتند که سعیدلو
در کنفدراسیون کاندیدا شود و رای بیاورد.آن زمان قدرت بن همام و شیخ احمد
که به شورای المپیک آسیا تعلق داشت به نمایش گذاشته شد.ما گفتیم اگر از من
حمایت نکند و از سعیدلو حمایت کند، بگذار بکند. دو دلیل دارد که سعیدلو
انتخاب شود.به هر حال او معاون رییس جمهور است و اگر بیاید ۱۰ برابر
فوتبالی می شود و به نفع ما می شود و نگاه ویژه می کند و به نفع ما هست.او
گفت که من کاندیدا می شوم و هیات رییسه آن زمان فدراسیون ما هم
پذیرفت.البته آقای بن همام مقابله کرد و در نهایت سعیدلو رای نیاورد.
رشیدپور: تحلیل برخی خبرنگاران این است که شما می خواستید به سعیدلو کوپنی بدهید و همین دلیل سهمیه کرسی ایران در ای اف سی سوخت...
کفاشیان: نه من نخواستم کوپنی بدهم.با او دوست بودیم و صادقانه امکانات
زیادی می داد. اگرسعیدلو می آمد و من آن طرف قرار می گرفتم آن وقت...
رشیدپور: شما می دانستید رای نمی آورد...
کفاشیان: نه نمی دانستیم.واقعا من نمی دانستم رای نمی آورد.۲۰ به ۲۵ شد. بن همام نگذاشت سعیدلو رای بیاورد.
رشیدپور: شما چطور هم با بن همام دوست هستید هم با شیخ سلمان؟
کفاشیان:به خاطر ارتباطم هست.به همه می گویم به تو رای می دهم.(خنده دسته جمعی )
رشیدپور: با همین خنده ها...
با شیخ سلمان هم الان خیلی دوستم.
رشیدپور: برایشان کادو نمی فرستید؟
البته عادت ندارم برای آنها کادو بفرستم و قدرت این کارها را نداریم.
رشیدپور:چرا آقای سعیدلو با بن همان خوب نبود، شما خوب بود؟
بن همام می گفت سعیدلو می خواهد سیاسی بیاید ولی مملکت خودم را ترجیح می دهم.
رشیدپور:شما این را می دانستید اما نگفتید...
کفاشیان: من به خاطر مملکتم...
رشیدپور: به خاطر مملکت کار کردن که این نمی شود...
کفاشیان: شاید اشتباه کرده باشم و باید مقابل سعید لو می ایستادم.آن موقع
در هیات رئیسه هم قبول کردیم که مقابل سعیدلو نایستیم. اگر به آن زمان
برگردیم قطعا نمی گذاشتم کاندیدا شود.
رشیدپور: همین که می گویید اشتباه کرده اید خودش خوب است...
کفاشیان: بله اشتباه کردم.
رشیدپور:درباره محمد علی آبادی چه نظری دارید؟
کفاشیان: علی آبادی ما را داخل فوتبال هول داد.او هم علاقمند بود.توصیه علی آبادی این بودکه دایی بیاید.
رشیدپور: توصیه علی آبادی یا احمدی نژاد؟
کفاشیان: ما با احمدی نژاد رابطه نداشتیم ولی علی آبادی می گفت دایی را بیاوریم.
رشیدپور: پس احتمالا زبان ایشان بوده است آقای علی آبادی...چه نمره ای به ایشان می دهید؟
کفاشیان: از نظر مدیریتی خوب کار کرد. من به او ۱۵ یا ۱۶ نمره می دهم.به نظرم در ورزش خوب کار کرد.
رشیدپور: از نظر ساخت و ساز می گویید؟
کفاشیان: به ساخت و سازش کاری ندارم و شاید نمره خوبی ندهم. شناختش از فوتبال خوب بود و خوب وقت می گذاشت.
رشیدپور: درباره کارلوس کی روش چه نظری دارید؟
کفاشیان: کی روش در حوزه کاری خودش بهترین را می خواهد.
رشیدپور: ما که نمی دهیم...
کفاشیان: چند روز پیش با بچه های فدراسیون که تصمیم گیر هستند صحبت می
کردم.به آنها گفتم ۹۰ درصد کار ما تیم ملی است.کی روش وقتی تیم ملی را به
جام جهانی برد ۱۲،۱۳ میلیون دلار گیرمان آمد.کم نیست. بودجه چند سال
فدراسیون است.تیم های ملی ما وقتی بازی می کنند همه جا مورد توجه اند.
درآمدزایی می کنیم. اگر همه جا قهرمان شویم ولی تیم ملی موفق نباشد می
گویند خوب نبودیم.
رشیدپور: سه کلمه برای کی روش بگویید.
کفاشیان: بداخلاق،بهترین ها را برای بچه هایش می خواهد. برای خودش نه برای
بچه ها و دیسپلین دارد.بچه های فوتبالی هم عاشق او هستند.هر چی بگوید قبول
می کنند.
رشیدپور: درباره تراکتورسازی چه نظری دارید؟
کفاشیان: یک حماسه جدید در فوتبال ما ایجاد کرده است.امیدوارم این حماسه
را پیش ببرند.از ما هم ناراحت نیستند.یک اتفاقاتی افتاد. شیرینی فوتبال این
است که غیر قابل پیش بینی است.من باید واقعیت را بگویم.در بازی تراکتور و
نفت تهران نشسته بودم و می گفتم قهرمانی آنجاس. من باید بگویم.جایی نمی روم
ولی گفتم قطعا قهرمانی در تبریز است.وقتی تراکتور دقیقه ۳۰ یکی دو گل زد
گفتند قهرمانید.من گفتم اینطور نیست و اینطور فکر نکنید. دو گل جلو بودند.
رشیدپور: واقعا همه چیز آن روز اتفاقی بود؟
کفاشیان: من هیچ تصویری ندارم که اتفاقی در آن بازی رخ داده باشد.
رشیدپور: اتفاقی تلویزیون کار نمی کرد؟
کفاشیان: تلویزیون کار می کرد.اسکوربرد کار نمی کرد.اس ام اس موبایل من
نمی گرفت.۱۰ کیلومتر که از استادیوم رفتم تازه تلفنم شروع به کار کرد.می
گفتند حجم اس ام اس ها زیاد بوده که چنین اتفاقی افتاده است.
رشیدپور: آیا پشت صحنه ای در آن مسابقه وجود نداشت که شما خبر ندارید؟
کفاشیان: نمی دانم.پس از بازی به همراه وزیر و استاندار جلسه ای تشکیل
دادیم.هیچ چیزی که از قبل پیش بینی شده باشد نبود جز بحث داوری و بد مدیریت
کردن در بازی.
رشیدپور: همه کاسه و کوزه ها سر داور شکست و آقای تاج هم که...
کفاشیان: چرا اینقدر با آقای تاج بد هستید؟
رشیدپور: من بد نیستم.
کفاشیان: یک قراری بگذاریم که همدیگر را ببینید و سوتفاهم ها رفع شود.
رشیدپور: یک قولی بدهید که بچه های فدراسیون هر شکایتی از رسانه ها کردند پس بگیرند.
کفاشیان: من چون خودم شکایت کردم نمی توانم بگویم پس بگیرند.البته بچه های
ما کسی شکایت نکرده است.فقط تاج شکایت کرده است و می گوید یک سری حق و
حقوقش از بین رفته است.آن هم خیلی سخت است.شاید زمان ببرد. نه من پس می
گیرم نه تاج.البته به تاج می گویم.بحث من این است که درباره ام یک دروغ
گفته اند.
رشیدپور: آن رسانه هم اگر چنین هتک حرمت کرده شرمندگی اش برایشان مانده است...
کفاشیان: یکی از همان بچه های آنجا خصوصی به من گفت که وقتی هر چیزی به
شما می گویند و می نویسید این را هم بنویسیم و بخندید و رد شود. خانم من
خیلی از آن اتفاق ناراحت بود.اگر تا یک هفته پس از پخش برنامه اسناد و یا
تکذیبیه در آن رسانه منتشر شد من از شکایتم می گذرم. من همیشه به بخشش
اعتقاد دارم اما نباید بخشش به حق تبدیل شود.آنها وقتی این را می نویسند یک
نفر به آنها گفته است حداقل بدانند آن فرد دروغ گفته است و لااقل وی را
تنبیه کنند. آیا تهمت زدن به خانواده گناه نیست؟ آبروی انسانها، شان و
شخصیت مهم است. حالا بیایند بگویند من مدیریتم بد است و فوتبالی نیستم
مشکلی وجود ندارد. وقتی وارد ماجرای خانواده می شوند بد است. رسانه ها
همیشه به ما خط داده اند و کمک کرده اند. ولی باید مسیر را درست کنیم.
ایرادهایی که از من گرفته می شود را راهنمایی می بینم. البته من نمی گویم
لج بازی نمی کنم و لج باز نیستم اما به هر جهت رسانه ها همیشه راه را برای
ما روشن کرده اند.