به گزارش پایگاه 598، ستاره دیروز استقلال امروز روی نیمکت امیدهای این
تیم مینشیند و برای خود افقهای روشنی را ترسیم کرده است، افقهایی که به
نیمکت بزرگسالان ختم میشود.
سرمربيگري در اميد استقلال! لذتبخش است؟
من
كه لذت ميبرم (با خنده) شما را نميدانم؟ به هر حال اين دومين تجربه
مربيگريام محسوب ميشود و ميكوشم تا استفاده لازم را براي آينده ببرم.
از عملكرد خودت رضايت داري؟
تا
اينجاي مسابقات كه هشت هفته از آن پشت سر گذاشته شده است، ۱۴ امتياز به
دست آوردهايم، البته بايد امتيازات بيشتري كسب ميكرديم اما بدشانسي اجازه
نداد در روزي كه حداقل بايد سه، چهار گل ميزديم به پيروزي برسيم. اين را
من نميگويم اما تمام آنهايي كه بازيهاي اميد استقلال را تماشا كردهاند،
اعتقادشان بر اين است كه به معناي واقعي كلمه فوتبال بازي ميكنيم.
تا چه زماني در پايههاي استقلال ميماني؟
من
سال آخري است كه ميخواهم در پايهها فعاليت كنم، براي خودم افقي را ترسيم
كردهام، اگر خدا بخواهد ميخواهم در ردههاي بالاتري مشغول به كار شوم.
با اين حساب سال آينده علي سامره در كدام تيم خواهد بود؟
معلوم
نيست، برنامه من اين است كه در ليگ ۲ يا ليگ آزادگان حضور داشته باشم. اين
را نيز بايد بگويم ميخواهم نفر اول يعني سرمربي باشم.
در اين برنامه تو چه زماني نوبت حضور در ليگ برتر ميرسد؟
دو،
سه سال آينده، فعلاً بايد گام به گام جلو بروم، مربيگري را براي هميشه
ميخواهم، تجربه نشان داده است يكشبه نميتوان ره صد ساله را پيمود، حالا
حالاها بايد ياد بگيرم و به طور حتم روزي زمانش فرا ميرسد. فعلاً اولويت
من اين است با نتايجي كه ميگيرم تواناييهايم را نشان دهم، نتايج من
كارنامهام براي آينده خواهد بود.
به طور حتم دوست داري روزي سرمربي استقلال شوي.
مگر
ميشود به اين موضوع فكر نكنم؟ نه تنها آرزوي من بلكه همه مربيان اين است
كه روزي هدايت پرافتخارترين، بهترين و پرتماشاگرترين تيم ايران را بر عهده
بگيرند. خيلي دوست دارم روزي روي نيمكت استقلال بنشينم.
فكر ميكني اين روز چه زماني فرا ميرسد؟
۱۰ سال ديگر.
۱۰ سال ديگر...
بله، خب خيليها جلوتر از من هستند، آسياب به نوبت.
حالا اين افرادي كه جلوتر از تو هستند نامهايشان چيست؟
منصوريان،
مهدي پاشازاده، فرهاد مجيدي، مربي خارجي، اينها چند قدم جلوترند و اگر هر
كدامشان دو، سه سال روي نيمكت استقلال حضور داشته باشند، همان ۱۰ سال بعد
كه گفتم نوبت علي سامره خواهد شد.
حالا فكر ميكني اين اتفاق حتماً رخ ميدهد؟
صددرصد،
شكي در آن ندارم، وقتي كاري را شروع ميكنم بايد تا انتها پيش ببرم. براي
رسيدن به اهدافي كه دارم حاضرم هر مانعي را از پيش رو بردارم. كوهي از
مشكلات هم باشد ترسي نخواهم داشت. در زمان فوتبالم نيز همينگونه بودم.
قطعاً كلاسهاي ويژه مربيگري نيز در برنامهات وجود دارد.
حتماً
اما همه چيز به خود آدم بستگي دارد. ذات مربيگري بايد وجود داشته باشد،
بسياري بودهاند كلاس رفتهاند اما نتوانستند به مربيان خوبي تبديل شوند.
اگر ۱۰۰كلاس بروي، اما نتواني آموختهها را در زمين پياده كني، فايدهاي
ندارد. مربيگري داخل مستطيل سبز است نه روي تخته.
مربيگري سختتر است يا بازيگري؟
هركدام
سختيهاي خاص خودش را دارد، در زمان بازيگري شرايط ويژهاي حاكم بود و
مربيگري دنياي خاص خودش را دارد. من هميشه با خودم ميگويم تمام سختيها و
رنجهاي فوتبال را تحمل كردم و حالا بايد با صبوري كردن همان راه را در
مقام يك مربي طي كنم. اينكه مربي بودن سختتر است را قبول ندارم.
الگوي سامره در مربيگري چه كسي است؟
الگوي خاصي ندارم.
واقعاً...؟
بله، چرا بايد دروغ بگويم؟ بازيكن هم بودم الگوي خاصي نداشتم، ميكوشم از هركسي نكته يا چيز تازهاي را ياد بگيرم.
از استقلال مظلومي بپرسيم، نظرت چيست؟
استقلال
نسبت به فصل گذشته تغييرات زيادي داشته است، ميانگين سني اين تيم پايين
آمده و به عبارت ديگر پوست انداخته است. بازيكنهاي مستعدي به استقلال
اضافه شدهاند و نياز به زمان دارند تا خودشان را نشان دهند. پرويز مظلومي
زحمت خود را ميكشد و تا اينجاي كار عملكرد بسيار خوبي داشته است. اين
استقلال ميتواند حرفهاي زيادي براي گفتن داشته باشد و در پايان فصل دل
هوادارانش را با كسب يك مقام شايسته شاد كند.
سؤال آخر، سامره چند بازيكن به استقلال خواهد داد.
ما
در اميدهاي استقلال بازيكنان خوبي داريم، حتي چند تا از آنها نظير
نورافكن، نجفي، شعبانلو و حسيني در تمرينات بزرگسالان شركت ميكنند. چند
بازيكن ديگر در حد و اندازههاي اين نفرات هستند كه در ادامه ميتوانند به
تيم اصلي تزريق شوند.