به گزارش
پایگاه 598، اردوغان بار دیگر اتهامی جدید متوجه ایران ساخته و مدعی شده که چون
ایران از نظام سوریه و شخص "بشار اسد" حمایت میکند، مسئله بحران آوارگان
در اروپا ایجاد شده است.
وی میگوید ایران و البته در کنار آن
روسیه، هرگز به دنبال میانجیگری در مورد اوضاع سوریه نیستند؛ آنها همواره
از اسد حمایت کردهاند و همین قبیل حمایتهاست که به فرار بسیاری از
سوریها و دیگر ساکنان منطقه به اروپا منتهی شده است.( متن این خبر را در
اینجا بخوانید )
این
اولین بار نیست که اردوغان، بیتوجه به واقعیات پیرامونش در مورد رابطه
ایران و سوریه به اظهار نظر و اتخاذ موضع اقدام میکند. وی قبلاً نیز بشار
اسد را دیکتاتور و ظالم خوانده و ایران را متهم ب--ه این کرده بود که به
سوریه سلاح ارسال میکند و در این کشور حضور نظامی دارد.
اما به نظر میرسد اردوغان را باید به برخی واقعیات و حقایق حاکم بر منطقه حس
اس
خاورمیانه توجه داد؛ او باید بداند که مسئول بحران آوارگان در اروپا که
رفته رفته چالشی انسانی - اجتماعی- سیاسی را برای کشورهای این قاره ایجاد
کرده ایران نیست بلکه جبهه استکبار جهانی است که با ایجاد و تجهیز
گروهکهای تروریستی و جنبشهای ضد مردمی، آسایش ساکنان منطقه را برهم زده و
عملاً ادامه سکومت را در این مقطع حساس کنونی در مناطق تحت اشغال
تروریستها غیرممکن ساختهاست.
اردوغان
باید اطلاع داشته باشد که مسئله حمایت از بشار اسد، مسئلهای نیست که
ایران الآن به آن تأکید داشته باشد بلکه این امر موضوعی است که از ابتدای
بروز بحران در سوریه، جمهوری اسلامی ایران بر آن اصرار دارد؛ زیرا بر اساس
تحلیلهای درست و واقعبینانه سیاسی، بحران سوریه، بحرانی ساختگی و
غیرضروری بوده که میتوانسته است با گفتگویی سیاسی و نه حربههای نظامی و
نه از طریق لشکرکشی حل شود و اساساً نیازی هم به ایجاد چنین شرایط وخیمی
برای حاکمیت و مردم سوریه نبوده است.
باید از قدرتهای
مستکبر و در رأس آنها ایالات متحده پرسید که چرا یک اختلاف ساده بین
گروهها و احزاب مخالف دولت سوریه با بشار اسد را به چالش اساسی تبدیل
کردند و چرا به جای آنکه مرهمی بر زخم مردم سوریه باشند، بر این زخم نمک
پاشیدند و بیاعتنا به وضعیت ناگوار هزاران سوری، آنها را به ترک دیار
وادار ساختند؟
باید از رژیمهای مرتجع و وابسته عرب منطقه به
ویژه سعودیها پرسید چرا "پان عربیسم"، این بار برای مردم سوریه به جریان
نیفتاد و عِرق عربی برای سوریهای جنگ زده گُل نکرد؟ باید از آنها پرسید
چرا در وضعیتی که همه هجمههای ظالمانه علیه شخص بشار اسد بود تا وی را از
صحنه سیاسی سوریه کنار بگذارند و فردی دستنشانده جایگزین او سازند، از او
که یک تنه در برابر ظلم و زورگویی استعمارگران ایستاده، حمایتی نکردند؟
چرا
با دمدمی مزاجی و شبهه افکنی و اختلاف پراکنی، روند آشتی ملی و تشکیل دولت
ائتلافی در سوریه با مشارکت همه سوریها را به جریان برانداز تبدیل کردند و
اصلیترین راهکار برای حل بحران سوریه را رفتن اسد معرفی کردند؟ باید از
اردوغان پرسید چرا به جای آنکه با تحلیل درست وقایع، در راستای حمایت از
سوریه و شخص بشار اسد برآید و از جمله در این زمینه با ایران همکاری نزدیک
داشته باشد ، روبروی آنها ایستاد و دامن خود را به وادادگی به استکبار
جهانی ننگین ساخت؟
اردوغان بهتر است بداند که به دلیل همین
قبیل موضعگیریهاست که محبوبیتش در میان ترکها کاهش یافت و نتیجه همان شد
که در انتخابات اخیر پارلمانی در ترکیه دیدیم؛ اردوغان و حزب متبوعش به
رغم همه تبلیغات و پروپاگاندای رسانهای نتوانستند حمایت اکثریت مردم ترکیه
را با خود همراه سازند و شکست فضاحتباری را تجربه کردند.
اردوغان
بهتر است بداند "آوارگان" به دلیل حمایت ایران از سوریه و رژیم اسد نیست
که مجبور به مهاجرت به اروپا شده اند بلکه به سبب وقوع حوادث تروریستی و
کشتارهای فجیعی است که ماشین انسانسوزی گروهکهای تروریستی چون داعش و
النصره در خاورمیانه به راه انداخته است.
اردوغان
باید بداند حمایتهای آشکار و پنهان آمریکا و اسرائیل و انگلستان از عناصر
خونخوار داعش و دیگر تروریستهای پراکنده در سطح منطقه و ادعای دروغین
آنها در مبارزه با تروریسم و گروهکهای تروریستی در ظاهر و حمایتهای
نظامی و غیرنظامی در باطن امر است که آوارگان را از جریان اصلاحات درست و
صحیح در سوریه دیگر مناطق ناامید کرده و آنها را نسبت نیت خیر آمریکا و
همپیمانانش مردد ساخته و راهی جز آوارگی و بیخانمانی، پیش روی آنها
نگذاشته است.
اظهارات
اخیر اردوغان بیشتر به یک فرار به جلو شبیه است تا گفتاری حسننیتآمیز
نسبت به مردم سوریه و دیگر پناهندگان آواره در اروپا. او بهتر است فکری به
حال اوضاع پریشان خود و هم حزبیهایش در عرصه سیاسی ترکیه کند و با چنین
موضعگیریهای دروغ و فریبکارانهای بیش از این، آتش فتنه تفکیری -
ترویستی در منطقه هیزم نریزد.