*آیا سینمای ما مافیا است یا چیز دیگری است؟
درادامه افزود: هنوز هم اگر کار ما طالب داشته باشد ممکن است در آثار خوب دیگری نیز حضور پیدا کنم. در واقع بسیاری از دوستان رسانهای و خبرنگار همواره این سوال را مطرح کردند و علت کمکاری آن را در سالهای اخیر جویا شدند و من هم گفتهام که به نظر میرسد نقشهای فیلمنامهها برای قشر خاصی نوشته میشود و هنوز نمیدانم که آیا سینما مافیاست یا چیز دیگری است؟
اسدی در ادامه اظهار داشت: البته باید کار خوب نیز پیشنهاد شود. این در حالی است که شاهد آثار خیلی باکیفیتی در عرصه فیلمنامه نیستیم. از آنجایی که آدم روشنی هستم و با خودم رودربایستی ندارم باید بگویم از کارنامه خودم خیلی راضی نیستم. معضلات حرفه ما کم نیست و دوستانی که در حوزه کارشناسی و آسیبشناسی صاحبقلم هستند میتوانند بیشتر به دلایل سوالی که شما پرسیدید بپردازند.
بازیگر فیلم سینمایی «روسری آبی» در ارتباط با ورود جوانان به این عرصه گفت: فکر نمیکنم هیچ کدام از همکارانم و همچنین خود من با ورود جوانها به سینما مشکل داشته باشیم. اصلاً مگر چنین چیزی ممکن است. من خودم جوان دارم چطور میتوانم موفقیت سایر جوانها را طلب نکنم. خودم هم از جوانی وارد این حرفه شدم و تلاش کردم که پیشرفت کنم اما متاسفانه فاصله عمیقی بین نقشهایی که بازی کردم رخ داده است.
*در صورت حضور مستمر پیشرفت برای بازیگر حاصل میشود
او در ادامه گفت: فاصلههایی که بین حضور یک بازیگر در سینما به وجود میآید باعث میشود که بسیاری از تجربیاتی که به دست آمده در ذهن کمرنگ شود و خیلی به کار نیاید. اگر یک بازیگر به صورت مستمر در پروژههای سینمایی حضور داشته باشد قطعا روندش رو به رشد خواهد بود.
اسدی در ارتباط با اینکه آیا غیر از مقوله بازیگری در حرفه دیگری فعالیت دارد گفت: به لطف خداوند مشغله دیگری در زمینه هنر دارم که از کار کردن در آن لذت میبرم و اوقات فراغتم را پر کرده است. در واقع این سرگرمی به من غنای روحی میدهد حتی اگر در جایی ثبت نشود و تنها برای دل خودم باشد.
*کتاب «کلیدر» دولت آبادی را منظوم میکنم
این بازیگر با اشاره به اینکه چند سالی است که مشغول به منظوم کردن کتاب «کلیدر» به نویسندگی محمود دولتآبادی است، اظهار داشت: اما نکته مهمی که باعث میشود که یک بازیگر دغدغه داشته باشد مسئله معاش آن است. متاسفانه بسیاری از همکاران و هنرمندان این حرفه تنها از همین عرصه درآمدزایی میکنند. شخصا اگر یک حقوقبگیر اداری بودم این حرفه را برای همیشه کنار میگذاشتم.
*دامن هنر را نمیتوان با دید درآمد زایی چسبید
وی در ادامه با تاکید براینکه با درآمدزایی از هنر مخالف نیست گفت: این گونه نباید برداشت شود که من ادعا میکنم از راه هنر نباید کسب درآمد کرد اما ایمان دارم که در شرایط کنونی هنر مقولهای نیست که به لحاظ درآمدزایی دامنش را بچسبیم.
*ابتدا نقشم در «روسری آبی» را نپذیرفتم
اسدی در ارتباط با فعالیتش در عرصه تئاتر گفت: چند کار پیشنهاد شده است که به دلیل مشکلات عدیده و از جمله وقتگیر بودنشان آنها را نپذیرفتم. البته این در شرایطی است که در یک کار تئاتر حضور پیدا کردیم که در میانه راه متوقف شد و ابتر ماند. کار تئاتر کاری است که باید برای دل خود ما آن را انجام دهیم و متاسفانه شرایط برای اینکه به خواستههای دل خودمان برسیم مهیا نیست.
این بازیگر درباره حضورش در فیلم سینمایی روسری آبی که به دلیل بازی در این فیلم کاندید سیمرغ بلورین نقش مکمل زن شده بود گفت: اولین باری که رخشان بنیاعتماد از من برای بازی در این فیلم دعوت به عمل آورد بعدا ز خواندن فیلمنامه اظهار کردم که این کار را انجام نخواهم داد چراکه اعتقاد داشتم نقش انسیه به گونهای پرداخت نشده است که در کنار سایر نقشها به خوبی دیده شود.
وی در ادامه افزود: خانم بنیاعتماد گفت: این نقش را با توجه به آنچه که فکر میکنی تصویر کن. من نیز پذیرفتم. این در شرایطی بود که واقعا در این نقش جای پرواز نداشتم اما نمیدانم که چه شد تصمیم گرفت که در این نقش مرده آثار حیات را به وجود بیاورم. خوشبختانه به نظر بسیاری از دوستان اگر هم این نقش ماندگار نبوده اما به راحتی هم از ذهن مخاطبین پاک نشده است.
افسر اسدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در باره همکاریاش با زندهیاد علی حاتمی در مجموعه هزار دستان گفت: دستیار مرحوم حاتمی با من یک آشنایی داشت و از طرفی همسرم اصغر همت در این فیلم در نقش یک سرباز بازی میکرد. دوستان خیلی اصرار داشتند روزی از شهرک غزالی دیدن کنند و از جذابیت های شهرک برایم توضیح میدادند.
*دوست ندارم هلک و هلک همراه شوهرم سر صحنه بروم
وی در ادامه افزود: اصولا دوست ندارم وقتی همسرم بر سر پروژهای است هلک و هلک به آنجا بروم تا خودم را نشان بدهم اما به هر حال به هر ترفندی بود روزی مرا به همراه خودشان به سر صحنه بردند.
*نمیتوانستم به زنده یاد علی حاتمی نه بگویم
او در ادامه گفت: آقای حاتمی از من خواستند که بروم یک لباس بپوشم و گریم هم شوم. طبیعی بود که به آن بزرگوار نمیتوانستم جواب منفی بدهم و بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد دراین فیلم جلوی دوربین رفتم و الان هم پشیمان نیستم که این مجموعه در پرونده کاری من به ثبت رسیده است.
*باید از محمود دولت آبادی اجازه بگیرم
اسدی در پایان صحبتهایش به کتابی که طی این چند سال مشغول به نگارش آن بوده است گفت: برای منظوم کردن کتاب «کلیدر» و یا چاپ آن باید از محمود دولتآبادی اجازه بگیرم. البته کاملا مشخص است که کار غیرقانونی انجام نمیدهم چراکه منظوم کردن یک کتاب یک هنر مجزاست و مقوله خاص خود را دارد اما به جرات میتوانم بگویم که این مجموعه کار ارزشمندی شده است.
او در ادامه با تاکید براینکه به موهبت الهی و الهاماتی که میشود اعتقاد دارد، گفت: از همان جوانی که این کتاب را خواندم این احساسات و الهامات نسبت به این کتاب در من به وجود آمد. تقریبا 23 الی 24 سال پیش بود که کتاب را خواندم و ابیاتی در ارتباط با آن به ذهنم رسید که تا بند یک الی 2 جلد اول پیش رفتم اما بعد از مدتی ابتر ماند چراکه احساس میکردم کار بزرگی است و باید زمان بهتری این اتفاق بیفتد.
وی در پایان گفت: تقریبا دو سال پیش بود که به دفاتر گذشتهام رجوع کردم و وقتی نوشتههایم را دیدم با خودم گفتم بگذار ببینم اگر ادامه بدهم آیا ابیاتم به یک دستی چیزی که در گذشته نوشتهام پیش خواهد رفت. در حال حاضر نیز سه جلد از آن تمام شده است.