آنچه در ذیل میآید متن مشروح بخش اول جلسهی هفتهی گذشته کمیسیون ویژه بررسی برجام با حضور معاونین وزیر خارجه است:
زاکانی: بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین. عرض سلام و ادب و احترام دارم خدمت همهی سروران عزیزم، مدعوین محترم جلسهی امروز؛ جناب آقای عراقچی، جناب آقای تخت روانچی، جناب آقای دکتر قشقاوی و سایر سروران و عزیزان همراهشان و همکاران عزیزم در داخل مجلس و عزیزانی که دارند زحمت میکشند تا جلسه را ثبت و ضبط کنند. خب ما خدا را شکر میکنیم که خدا به ما توفیق داد در مجلس نهم در کمیسیون برجام این مسئولیت سنگین و بار بزرگ را به دوش بکشیم و امیدوار هستیم که بتوانیم به نحو احسن این مسئولیت را به انجام برسانیم. با فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار خبرگان رهبری نکات بسیار مهم و فوقالعاده پر اهمیتی بیان شد. اولاً معلوم شد آن مرجعی که باید برجام را تصویب بکند یا نکند، از نظر مقام رهبری مجلس شورای اسلامی است.
یعنی آن مرجعی که در عید فطر تأکید رهبر معظم انقلاب بر تصویب یا رد پیرامون او بود، جای خودش را پیدا کرد. باز خدا را شکر میکنیم که خدا این لطف را در حق ما به عنوان نمایندگان مجلس نهم کرد، تا در یک هچین مقطع تاریخیای انجام وظیفه کنیم و تشکر میکنیم از رهبری معظم که با اعتمادشان و با بیاناتشان هم راه را شفاف کردند و هم اعتمادشان سبب افتخار برای یکایک ما است. ان شاء الله که ما بتوانیم از عهدهی این وظیفهی سنگین بررسی بر بیاییم و بتوانیم در نهایت تلاش و کوششی که میکنیم، هم ان شاء الله گزارش مستند و دقیقی را خدمت نمایندگان محترم مجلس ارائه کنیم و هم در صورت ارائهی لایحه و یا طرح بتوانیم با رسیدگی خودمان نظرات تخصصی مجموعه را به نمایندگان منعکس بکنیم. ما امروز در خدمت معاونین محترم وزارت امور خارجه و از اعضای اصلی تیم مذاکره کننده هستیم. جلسهی قبل از آقای دکتر ظریف دعوت شد و ایشان سفر بودند و ما افتخار داشتیم که محضر جناب آقای عراقچی و جناب آقای تختروانچی باشیم. امروز در ادامهی جلسهی گذشته ما از همین بزرگواران دعوت کردیم که در خدمتشان باشیم و افتخار هم داریم که جناب آقای دکتر قشقاوی هم تشریف آوردند.
جلسهی گذشته پیرامون کلیات مباحث چه آنچه در گذشته اتفاق افتاده بود و چه آنچه در گذشتهی نزدیک در این دو سال و با تلاشهای تیم مذاکره کننده رقم خورد، مباحثی را مطرح کردند. امروز بنای ورود تخصصی به موضوع را داریم. ما از قبل خدمت برادران بزرگوارمان کتباً اعلام کرده بودیم که ما بخش بخش ورود تخصصی پیدا خواهیم کرد و آغازش از ورود حقوقی است، که سؤالات حقوقی و مباحث حقوقی و ابهامات اولیه را خود دوستان مطرح میکنند، بعد فرمایشات آقایان را میشنویم، بعد دیگر سؤالات تکتک نمایندگان خواهد بود. بعدش مباحث اقتصادی است و بعد مباحث دفاعی-امنیتی است. بعد از آن بحث پیرامون هستهای به صورت تخصصی است و نهایت امر هم مسائل فرهنگی-سیاسی-اجتماعی مطرح میشود. لذا این پنج کمیته مسائلشان به صورت تخصصی مطرح میشود و ما خدمت شما افتخار داریم که بتوانیم دست به دست هم بدهیم و به عنوان یک مجموعه و یک پیکره از مجموعهی نظام (دولت و مجلس) بتوانیم کمک کنیم به واکاوی و شفافسازی و روشن شدن ابعاد مختلف برجام. خب اگر نکتهای، سؤالی، مطلبی و فرمایش هست بفرمایید. خب آقای [بروجردی] پیش از دستور بفرمایید که وارد دستور بشویم.
بروجردی: بسم الله الرحمن الرحیم. همانطور که اشاره کردید مطالب مقام معظم رهبری در دیدار با اعضای محترم مجلس خبرگان، بسیار مطالب مهمی بود. منتها یک جمله از یک اهمیت فوقالعادهای برخوردار هست و آن این بود که اگر تحریمها برداشته نشود، هیچ توافقی در کار نخواهد بود. [حضار: توافق نه، معاملهای در کار نخواهد بود] هیچ معاملهای. همان توافق دیگر. هیچ معاملهای در کار نخواهد بود. یعنی گره زدن سرنوشت برجام و این توافق صورت گرفته با تحریمها. به نظر میرسد با توجه به این رهنمود که یک بازتاب گستردهی جهانی هم داشت [بهتر است] ما اولویت را به این بدهیم. یعنی واقعاً این تحریمها، که یک در میان اعضای محترم عالیرتبهی آمریکایی از رئیسجمهور گرفته تا وزرایشان مرتب میگویند بالاخره ایران کارش را انجام بدهد، بعد ما انجام میدهیم و این دغدغه را در افکار عمومی ملت ما ایجاد کردند [که سرانجام تحریمها چه میشود]، تکلیف را بدانیم. اگر واقعاً قرار بر این هست که این اتفاق آن گونه که ترسیم شده و نظر نظام جمهوری اسلامی است، نیافتد؛ از ابتدا ما تکلیف را بدانیم و در واقع سرنوشت را بتوانیم در این جهت رقم بزنیم. متشکرم.
نقوی حسینی: یک بحث رسانهای در ارتباط با کمیسیون برجام الان مطرح است و رسانهها این خط را دارند دنبال میکنند و آن حضور حضرتعالی به عنوان رئیس کمیسیون در شبکهی دو و گفتوگوی ویژه است. گویا آنجا درخواست شده که یک نفر هم از تیم مذاکره کننده آنجا حضور پیدا بکند و جنابعالی با این درخواست موافقت نکردید. بحث این است که رئیس کمیسیون یک طرفه رفته آنجا صحبت کرده و مسائل این طوری. این را هم یک توضیحی بدهید که هم دوستان در جریان باشند و بدانند که چه اتفاقاتی افتاده است و موضوع چه بوده است. ببخشید.
زاهدی: بسم الله الرحمن الرحیم. در ابتدا همان بحثی را که جناب آقای دکتر بروجردی در مورد رهنمودهای مقام معظم رهبری اشاره فرمودند [مطرح میکنم] و این که موضوع لغو تحریمها بایستی جدی باشد. من دفعهی قبل هم اتفاقاً از جناب آقای دکتر عراقچی در مورد روز انتقالی سؤال کردم که 8 سال از تاریخ روز قبول توافق خواهد بود یا متعاقب گزارش مدیر کل آژانس به شورای حکام آژانس. در آن جا ایالات متحده و در بند 21 آمده هیچ تعهدی برای لغو نداده است. فقط گفته جهت اتخاذ اقدام…
زاکانی: جنابعالی وارد دستور شدید؟
زاهدی: نه، چون بحث فرمایش مقام معظم رهبری بود میخواهم بگویم این را الان آقایان باید…
زاکانی: اولویت باید بدهیم.
زاهدی: بحث دوم در این زمینه، دفعهی قبل جناب آقای دکتر عراقچی یک اشارهای داشتند به موضوع مذاکرات عمان. این طوری در برخی محافل خاص مطرح شده که در گزارش اولیهای که خدمت مقام معظم رهبری داده شده و آن گزارش هم توسط آقای دکتر عراقچی تهیه شده، گزارش ناقص بوده و دارای اشکالات متعدد و بعد از آن ظاهراً از کانالهای دیگری گزارش کامل خدمت مقام معظم رهبری داده شده است. میخواهم راجع به صحت و سقم این، که آیا این گزارش ناقص بوده یا دارای اشکال بوده…
عراقچی: کدام گزارش؟
زاهدی:گزارشی که از عمان بوده. گزارش اولیهی عمان که وزارت امور خارجه متولی مذاکرات عمان بوده است. و [بفرمایید] این بحث هم به یک مناقشه و جدلی که بین آقای جلیلی و آقای ولایتی در دوران انتخابات اتفاق افتاد، ربط دارد یا نه.
کوثری: بسم الله الرحمن الرحیم. من پیرو صحبت جناب آقای بروجردی میخواهم این را عرض بکنم، حالا نمیخواهم به طور قطعی بگویم اما بر اساس شنیدهها، دو تا موضوع در شورای عالی امنیت ملی به نتیجه رسیده است که بر اساس همین موضوع، یک تحریم است و دو بحث نظامی است، بازدید مراکز نظامی یا بحث موشکی یا بحث صادرات و واردات و… . که اولویت هم همین بحث تحریمها است. یعنی اگر ما بر اساس صحبت حضرت آقا اولویت بدهیم به این مسألهی تحریمها فکر میکنم این بهترین موضوع باشد و بعد مسائل دیگرش. دومیش هم، باز من پیشنهاد دارم حالا هر جور که شما تصمیم گرفتید، بحث بازدید از مراکز نظامی باشد. چون بالاخره توی قطعنامه بند 3، 4 و 5ش آمده است و آنجا 8 سال و 5 سال مطرح کرده است. لذا با اینکه جناب آقای عراقچی فرمودند الزامآور نیست، ولی با این حال اگر این موضوع بحث بشود که دقیقاً مشخص بشود و یا اینکه خواستهی ما باشد، من فکر میکنم بتواند اثرگذار باشد.
حقیقتپور: بسم الله الرحمن الرحیم. چون در دستور کارمان بستر بحثها و مذاکرات 1+5 را داشتیم، من یک درخواستی از آقای دکتر عراقچی دارم. اگر امکانش باشد. یک، نامهای را آقای سلطان قابوس قبل از مذاکرات مسقط به ایران منعکس میکنند. مفاد آن نامه را میخواهیم. اگر امکان داشته باشد برای کمیسیون برجام بخوانند. دو، پروندهی مشروح مذاکرات هستهای [را میخواهیم]. چون دوستانمان در جلسات گذشته گفتند آمریکاییها در یک جلسهای بحث غنیسازی در ایران را پذیرفته بودند. ما میخواهیم ببینیم آیا این در پروندهی مذاکرات هستهای وجود دارد و سندی بر این قضیه وجود دارد یا ندارد؟
تاجگردون: بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای دکتر زاکانی، چون من این پخش تلویزیونی برنامهی جلسهی کمیسیون را نگاه کردم، البته من نمیدانم چه جوری انتخاب میکنند. اینکه چه موضوعی را بگویند، محرمانه هست، نیست، اینها را احتمالاً شما نگاه میکنید. من نمیدانم.
زاکانی: توضیح میدهم.
تاجگردون: اما یک خواهشی که الان دارم، الان مثلاً امروز ما یک دستور جلسه داریم، یعنی و در حقیقت موضوع مشخص است که الان ما باید وارد این مباحث بشویم و طبق آن برویم جلو، چون اگر جلو نرویم به کارمان نمیرسیم. اما یک سری مباحث، فرض میکنم من یک دوستی مثل آقای دکتر زاهدی دارم و میگوید در آن جلسه آقای دکتر عراقچی یک گزارشی داد و آن گزارش ناقص است. این را صدا و سیما دارد ضبط میکند. این یک سوژه میشود که در آن جلسه در حضور مقام معظم رهبری چه اتفاقی افتاد؟ اصلاً حاشیه سوار بر متن میشود و ما میرویم روی یک موضوعی که اصلاً ربطی ندارد. یا مثلاً همین سؤالی الان دکتر حقیقتپور پرسیدند، واقعاً سؤال ذهنی من است، ولی خب من میگویم حالا آقای جلیلی یک چیزی گفتند و آقای عراقچی هم یک چیزی گفتند، من اینجا باید با مجموع فاکتورهایی که مطرح میشود به یک نتیجهای برسم تهش، که آیا سال 91، بهار 91 آمریکاییها این حق هستهای ما را پذیرفتهاند یا نه؟ وگرنه این بحثهای اینجوری [نتیجه ندارد]. من خواستم یک تذکری بدهم که واقعاً در دستور وارد بشویم و دستور را عوض نکنیم. باز بشود، مسیر به نتیجه نمیرسد.
زارعی: بسم الله الرحمن الرحیم. من سؤالی که جلسهی قبل داشتم را فکر میکنم آقای عراقچی باید در این جلسه پاسخ بدهند. آقای عراقچی هم قول دادند که پاسخ بدهند. بحث قطعنامه و برجام و ارتباط این دو با هم را. چون اساساً قطعنامه بر اساس برجام به وجود آمده و برجام هم نوعی پیوست از قطعنامه است. این استدلالی که اینها هیچ ارتباطی با هم ندارد و ما میتوانیم به قطعنامه عمل نکنیم، آیا واقعاً این مبنای حقوقی دارد یا نه؟ در واقع یک تصمیم سیاسی صرف است و چه پیامدهایی برای کشور میتواند داشته باشد؟
زاکانی: خب من تشکر میکنم. خب یک نکاتی را که دوستان فرمودند، 4 نفر از دوستان راجع به دستور جلسه صحبت کردند که با توجه به اهمیت بخش اقتصادی، بخش اقتصادی اولویت پیدا بکند. من بحثم این است که امروز ما بحث اقتصادی را حتماً خواهیم داشت. یعنی بحث اقتصادی امروز حتماً خواهد شد و طبق آن نامهای هم که ما خدمت آقای عراقچی و خدمت آقای تختروانچی تقدیم کردیم، دومین موضوعی که به آن رسیدگی میکنیم موضوع اقتصادی است. در موضوع اقتصادی هم همهی ابعاد را بررسی میکنیم که بارزترین بعد او بحث تحریمها است، که فرمایش مقام معظم رهبری با یک ظرافت و دقت خیلی بالایی، ایشان پیرامون آن مطرح کردند. اما چون در بحث حقوقی در جلسهی قبل وارد شدیم و بحث نیمه تمام است، اجازه بدهید بحث حقوقی تمام بشود و بحث بعدی ما اقتصادی است و اولین بحث اقتصادی هم تحریمها خواهد بود و همین یک ساعت، سه ربع دیگر ان شاء الله به آن خواهیم رسید. لذا در جلسهی امروز فرمایش سروران عزیزم تحصیل حاصل است و به آن خواهیم رسید.
نکتهی دوم که جناب آقای نقوی حسینی بیان کردند، من خدمتتان عرض کنم که بعدازظهر روز پنجشنبه جناب آقای رنجبران از صدا و سیما تماس گرفتند و بیان کردند که با توجه به فرمایشات حضرت آقا و نقش مجلس، ما اینجا مقرر کردیم که شما بعد از خبر بیایید و صحبت کنید. من نکتهای که به ایشان گفتم این بود که من راجع به برجام صحبت نمیکنم. چون ما هنوز داریم بررسی میکنیم و صحبت نمیکنم، اما راجع به فرمایشات حضرت آقا که فرمودید انجام وظیفه میکنم. راجع به روش کار کمیسیون هم صحبت میکنم که مردم و مخاطبین اطمینان پیدا بکنند که مجلس دارد تلاش بالایی را انجام میدهد. مجدداً ایشان گفتند باشد، خوب است. مجدداً بعد از نماز زنگ زدند و گفتند شمهای از آن نکاتی که راجع به مجلس میخواهید بیان بکنید را بگویید که ما بتوانیم در چارچوب صحبتهایمان بیاوریم، که من یک اجمالی را کوتاه و تلفنی توضیح دادم. بعد هم بنا شد برویم صدا و سیما. در مسیر صدا و سیما و در ماشین بودم که زنگ زدند و گفتند که ما از صبح تا حالا دنبال دوستان وزارت خارجه بودیم که تشریف بیاورند. حالا با یک بیان خاصی گفتند ایشان تشریف نیاوردند، اما الان اعلام کردند که آقای بعیدی نژاد میخواهند بیایند و کنار شما بنشینند و در واقع صحبت کنند. جالب هم بود که وقتی به من زنگ زدند گفتند برای اینکه کار غیراخلاقی نکرده باشیم، میخواهیم به شما این را بگوییم، که بنده گفتم اولاً این کار، کار غیر اخلاقیای است که در مسیر صدا و سیما دارید این را به من میگویید، نکتهی دوم هم این است که اصلاً ما بنای مناظره نداریم. اصلاً مناظره غلط است. ما سند رسانهای داریم و مناظره غلط است. ثانیاً اگر کسی بخواهد مناظره بکند، در واقع این جوری مناظره نمیکند. ما هنوز مقطع مناظرهمان نرسیده، ما هنوز قضاوتی نداریم. ما سر چه چیزی مناظره کنیم؟ من هم به شما گفتهام راجع به برجام من صحبت نمیکنم. بعد راجع به روش کمیسیون هم که معنا ندارد کسی بیاید با مجلس مناظره بکند. من بهشان گفتم چرا شما شأن کمیسیون را رعایت نمیکنید؟ شأن مجلس را رعایت نمیکنید، لذا بنده برمیگردم. بنده اصرار که برمیگردم و آن دوستان اصرار که نه شما بیا. شما در واقع بیا. دو سه نوبت صحبت شد. در همین اثنا جناب آقای بروجردی زحمت کشیدند؛ مشهد بودند، با بنده صحبت کردند من همان عرض را خدمت آقای دکتر بروجردی داشتم و عرض کردم که این مسیری را که آقایان انتخاب کردند، مسیر عدم رعایت شئونات مجلس است و این اصلاً هیچ نسبتی ندارد با روش کار ما با تیم مذاکره کننده. یا روش کار ما با شرایطی که هست.
گفتند پیرامون آن فرمایشاتی که حضرت آقا بیان کردند میخواهند اظهاراتی را بفرمایند، که همان جا –آقای بروجردی [به عنوان شاهد] هستند- گفتند که آقای عراقچی مشهد هستند با تلفن صحبت کنند. گفتیم خب آقای عراقچی زحمت میکشند صحبت کنند. در مسیر و حتی در صدا و سیما هم که رفتم، آخرین زنگی که خورد و تلفنی من با مجری محترم صحبت کردم، به ایشان گفتم من برمیگردم و اجازه بدهید من برگردم. ایشان اصرار کرد که نه، ما صحبت کردیم آقای بعیدینژاد برگردد. یعنی ما نه در دعوتش مداخلهای داشتیم و نه در شیوهی برگزاری جلسه مداخله داشتیم.
بعداً هم که بنده از صدا و سیما پیگیری کردم، مسئولین صدا و سیما گفتند که اصلاً موضوع راجع به مجلس بود. خب اگر موضوع راجع به مجلس بود که اصلاً منتفی است. در آن جلسهای هم که بنده شرکت کردم قبل از این که بنشینم با آقای رنجبران هم همانجا گفتم که به هیچ وجه، نه مثبت و نه منفی من راجع به برجام صحبت نمیکنم. فقط یک تکه فیلم راجع به فرمایشات آن روز حضرت آقا آنجا پخش کردند که آمریکاییها بدعهدی میکنند و بحث تحریم را [نشان دادند]. به من گفتند راجع به این موضوع [صحبت کنید] من گفتم حضرت آقا فرمودند این را دیگر خیلی واضح است. کسی یک بار برجام را خوانده باشد میداند یک دستهبندیای برای رفع تحریم در برجام وجود دارد که ما به ازای آن رفع تحریم نیست. یعنی یک وقفه و زمانی را میگیرد و بیشتر راجع به آمریکاییها صحبت کردم. لذا این به نظرم در واقع کاملاً شفاف بود. دیروز برخی از رسانهها یک مقدار حقیقت امر زیادهروی کرده بودند از باب برداشتهای شخصی خودشان. نکاتی را بیان کرده بودند که نادرست بود.
نکتهی بعدی که در واقع بیان شد راجع به گزارش عمان بود که آقای زاهدی بیان کردند که آقای عراقچی زحمتش را سری قبل کشیدند، حتماً اگر بیانی باشد بیان میفرمایند.
راجع به مفاد نامهی سلطان قابوس هم که آقای حقیقتپور ذکری را داشتند و یا پروندهی مشروح مذاکرات هستهای، من عرض کنم که ما یک سری چیزها را برای رسیدگی، کتباً از تیم و از دبیرخانه خواهیم خواست. و آن پروندهی مشروح و یا مفاد نامه از این جنس است که ما باید کتباً بخواهیم و در حقیقت دوستان باید برای کمیسیون این را بفرستند.
نکتهی آقای تاجگردون که [راجع به] برنامهی تلویزیونی بیان کردند، نه؛ برنامهی تلویزیونی را دوستانِ خود صدا و سیما تنظیم کرده بودند و ما به عنوان کمیسیون مداخلهای نداشتم. اما با توجه به نکاتی که دوستان بیان کرده بودند و بنا شد دبیرخانهی اجرایی در کمیسیون راهاندازی بشود، ان شاء الله بخش دفتر اطلاع رسانیش که زیر نظر آقای دکتر نقوی حسینی راه اندازی شد، این بازبینی و این تعامل ارتباط را برقرار میکنند که آن چه که میفرمایید به هر حال به بهترین نحوی صورت بگیرد. آن جنبههای حاشیهسازی و مسائل اینچنینی هم به نظرم میآید که ما خودمان اگر ورود و خروج مان یک ورود و خروج چارچوبمندی باشد، دیگر کمتر آن حاشیهسازیها اتفاق میافتد.
سؤال آقای دکتر زارعی هم که راجع به قطعنامه و برجام بود که ان شاء الله ما خدمت آقای دکتر عراقچی هستیم. ما سه تا سؤالمان از جلسهی قبل باقی مانده بود که آقای عراقچی زحمت کشیدند و گفتند که در شروع جلسهی امروز پاسخ میدهند. ان شاء الله با ورود جناب آقای عراقچی امکانی فراهم بشود که ما هم کلیات مباحث حقوقی را داشته باشیم و هم زمینه فراهم بشود برای سؤالات دوستانی که پیرامون بحث حقوقی مسائلی را دارند. دوستان هم در حین فرمایشات آقای دکتر عراقچی میتوانند از جناب آقای نجابت وقت بگیرند و انشاءالله خدمتَشان باشیم. ما خدمتتان هستیم جناب آقای دکتر عراقچی. بفرمایید.
عراقچی: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام عرض میکنم خدمت همهی نمایندگان محترم عضو کمیسیون ویژه و نمایندگان میهمانی که در جلسه حضور دارند. من چند نکتهای را مقدمتاً در پاسخ به برخی سؤالات و نکاتی که مطرح شد عرض میکنم و بعد سؤالاتی که از هفتهی گذشته مانده بود و یک بحث کلی هم راجع به ابعاد حقوقی برجام دارم.
اولاً این نکتهای که مطرح شد در مورد گفتوگوی ویژهی خبری که آقای دکتر زاکانی هم توضیح دادند، بنده هم از زاویهی وزارت امور خارجه توضیح بدهم. واقعاً متأسفم از این سوء تفاهمی که پیش آمد بین صدا و سیما و مجلس و وزارت امور خارجه. همانطور که فرمودند عصر پنج شنبه از ما هم دعوت به عمل آمد برای شرکت در گفتوگوی ویژه، در رابط با فرمایشاتی که حضرت آقا فرموده بودند. اصلاً بحث مناظره و بحث برجام و اینها در کار نبود. یعنی از ما خواستند که با توجه به فرمایشاتی که حضرت آقا داشتند، که فرمایشات بسیار بسیار مهمی هست و ان شاء الله حتماً باید وارد آنها هم بشویم چون به نظر من خیلی تعیینکننده هست، در مورد اینها گفتند که وزارت امور خارجه هم دیدگاهش را بدهد.
جناب آقای دکتر زاکانی هم تشریف میآورند و دیدگاه مجلس و کمیسیون ویژه را خواهند فرمود. آقای دکتر روانچی برای مأموریتی خارج از کشور بودند. بنده هم همان عصر پنجشنبه بعد از مدتها به خانواده قول داده بودیم که یک مشهد ببریم و عازم بودم. متأسفانه امکان اینکه شخصاً حضور پیدا کنم نداشتم. از آقای دکتر بعیدینژاد خواهش کردیم که در این جلسه شرکت بکنند و به هر حال بحثی هم داشتیم که دیدگاههای وزارت امور خارجه در خصوص فرمایشات آقا بتواند در آنجا مطرح بشود. آقای بعیدینژاد از همکاران بسیار بسیار حرفهای و مسلط و از دیپلماتهای درجهی یک جمهوری اسلامی ایران هست و در عین حال بسیار متواضع و بسیار اخلاقمدار. ایشان مدیر کل سیاسی-بینالمللی وزارت امور خارجه هست و مسئول تیم کارشناسی مذاکرهکننده. تمام مذاکرات سخت کارشناسی این دو ساله را ایشان مدیریت کرده بود. هم در حوزهی هستهای و مسائل خلع سلاح که تخصص ویژهی خودش هست و هم در حوزهی تحریمها. ما از ایشان در وزارت خارجه نسبت به مذاکرات مسائل خلع سلاحیای که در سطح دنیا انجام میشود و بحثهای NPT، کنفرانس خلع سلاح ژنو و … مسلطتر نداریم. میدانید بحثهای خلع سلاحی خیلی پیچیده و مفصل هست.
ما مذاکرهکننده مثل آقای بعیدینژاد شاید یکی دو تا بیشتر در وزارت امور خارجه نداشته باشیم. در این دو سال هم بحثهای کارشناسی را ایشان رهبری کردهاند. واقعاً به همهی جزییات مسلط هستند. در حقیقت محصول کار ایشان و همکارانشان در جلسهی کارشناسی بود که میآمد در جلسات ماها به هر حال بحث میشد. ضمن این که از نظر شخصی هم بسیار انسان وارستهای هست. شاید خوشش نیاید بگویم، ولی همینجا در پرانتز عرض بکنم که در حین کار دیپلماتیک خودش تحصیلات حوزوی خودش را هم ادامه داده و در حد اجتهاد مدرک دارد.
واقعاً شخصیت بسیار ارزندهای هست. ما از ایشان خواهش کردیم که در جلسه حضور پیدا کنند. هدف هم [مطابق] آنی که به ما گفته شد، بحث مناظره نبود. بحث روشنگری و فرمایشات آقا بود. اصلاً راجع به فرمایشات آقا نمیشود مناظره کرد که. فرمایشات آقا را اطاعت میکنیم. فقط ممکن است که ابعادش را باز بکنیم و توضیح بدهیم که مطمئن بشویم درست فهمیدهایم، مواضعمان روشن باشد و بعد اطاعت امر میکنیم. حالا اینجا دیگر نمیدانم چه سوءتفاهمی پیش آمده بود که احساس شده بود که حضور آقای بعیدینژاد ممکن است که شأن مجلس را خدشهدار بکند. به هر حال متأسفیم از این سوء تفاهم.
آقای بعیدینژاد هم در کمال تواضع قبول کرده بود و با اینکه 45 دقیقه در صدا و سیما نشسته بود، برگشته بود. خب فکر میکنم یک مقدار حرکت خوبی نسبت به مجموعهی وزارت امور خارجه نبود. کما اینکه قبل از شروع این جلسه هم بعضی از دوستان ابراز لطف کردند و گفتند که حضور بنده و آقای روانچی در این جلسه در شأن مجلس نیست. آقای ظریف باید شخصاً حضور بیابند. نمیدانم حالا، قطعاً. من عذرخواهی میکنم اگر حضور بنده در اینجا خلاف شئونات مجلس است، ولی از آقای ظریف دعوت نشده بود. جلسهی گذشته از آقای ظریف دعوت شده بود، ایشان خارج از کشور بودند، بنده به جای ایشان شرکت کردم.
در این جلسه قرار شد که بحثهای جلسهی گذشته ادامه پیدا بکند، ولی به هر حال نمیدانم. تلقی ما این هست که هدف این جلسه روشنگری است، هدف این جلسه تشریفات و شأن و شئونات و اینها قطعاً نیست. البته شئونات مجلس باید رعایت بشود حتماً و ما هم همیشه سعی کردیم رعایت بکنیم. همواره با احترام برخورد کردیم. همواره با احترام شرکت کردیم. هر چند جلسهی دیگری هم که بفرمایید بنده و همکاران شرکت خواهیم کرد. آقای دکتر ظریف هم هر موقع که ایران باشند و دعوت شده باشند، شرکت کردهاند و شرکت خواهند کرد. سلامی ویژه هم خدمت همهی دوستان داشتند.
کوثری: اگر این برداشت شده ما عذرخواهی میکنیم. اینکه در شأن شما نبوده و اینها. این قدر جرأتش را داریم که عذرخواهی بکنیم.
زاکانی: من توضیح میدهم.
عراقچی: اما در مورد فرمایش رهبری. همان طور که عرض کردم فکر میکنم که فرمایشات اخیری که حضرت آقا داشتند بسیار کلیدی بود و بسیار مهم بود. هم در رابطه با نقش مجلس و هم در رابطه با نحوهی برخورد با برجام و نحوهی اجرای برجام. اگر شما اجازه بفرمایید من عبارات ایشان را دقیقاً بخوانم برای این که فکر میکنم که اگر دقیق، عین آن عباراتی را که فرمودهاند، بخوانیم خیلی قضیه روشن هست و رهنمودهای ایشان کاملاً واضح است. اول در خصوص نقشی که برای مجلس قائل شدند و بعد بحث تحریمها و تعلیق. من از روی متن کامل پیاده شده که روزنامهی جوان چاپ کرده (البته روزنامههای دیگر هم حتماً چاپ کردهاند ولی این دست من بود که آوردم) از روی آن قرائت میکنم.
فرمودهاند که: «و امّا یکی دو مسئلهی روز و قابل توجّه و مهم هم هست که اجمالاً عرض میکنم: یکی مسئلهی برجام است، یکی مسئلهی بعد از برجام است که به نظر من مسئلهی بعد از برجام، از مسئلهی برجام مهمتر است. خب، در مسئلهی برجام ما آنچه نظرمان بود و باید عرض بکنیم، در خلال این ایّام -چه پیش از اینکه توافق انجام بگیرد، چه بعد از آنکه این توافق انجام گرفته است– عرض کردهایم. یک بحثی که امروز وجود دارد بحث مجلس است؛ وضع حقوقی و قانونی و مانند اینها را کسانی که اهل این مسائل هستند باید بررسی کنند و ببینند که اقتضائات حقوقی و آنچه الزامات حقوقی این مسئله است چیست و طبق همان باید عمل بشود» یعنی بحثهای حقوقیای که وجود دارد که آیا تصویب توسط مجلس بار حقوقیاش چیست؟ الزامات حقوقیاش چی است؟ باید بشود یا نشود بر طبق قانون اساسی؟ فرمودند که اینها بررسی بشود. «کسانی که اهل این مسائل هستند باید بررسی کنند و ببینند که اقتضائات حقوقی و آنچه الزامات حقوقی این مسئله است چیست و طبق همان باید عمل بشود؛ ما وارد آن نمیشویم. لکن آنچه از نگاه کلّی من عرض میکنم -که به آقای رئیس جمهور هم این را عرض کردهام- [این است که] به نظر ما مصلحت نیست که ما مجلس را از این قضیّه برکنار بداریم؛ چون قضیّهای است که بالاخره دو سال است که کشور بهطور کلّی متوجّه به آن است و حالا هم به یک نتایجی رسیده؛ [پس] باید مجلس وارد بشود. حالا مجلس چه بکند؟ بنده هیچ توصیهای ندارم به مجلس شورای اسلامی که با این چهجوری عمل بکند. اوّلاً نوع تصمیمگیری چهجوری باشد؟ بهنحو تصویب یا رد باشد، یا بهنحو دیگری تصمیمگیری کنند؟» این طوری که من میفهمم این که شما اصلاً این کار را تصویب بکنید یا رد بکنید یا نه اصلاً یک جور دیگری برخورد بکنید، تصویب و رد را بگذارید کنار و شیوهی دیگری را در پیش بگیرید، اینها همه به اختیار مجلس است. یعنی فکر میکنم دست مجلس را خیلی باز گذاشتند. لزوماً نفرمودند که بگذارید به تصویب یا رد. برداشت این طوری هست. پس «اوّلاً نوع تصمیمگیری چهجوری باشد؟ بهنحو تصویب یا رد باشد، یا بهنحو دیگری تصمیمگیری کنند؟ آیا رد کنند، آیا تصویب کنند؟ بنده هیچ توصیهای ندارم. نظر متَّبَع، نظر نمایندگان ملّت است در مجلس و اینکه [مجلس] چه بکند، چه نکند را ما عرض نمیکنیم. ما معتقدیم که بالاخره خوب است مجلس را برکنار نکنیم و نمایندگان ملّت باید تصمیم بگیرند».
فکر میکنم که عرایضی که بنده هفتهی گذشته داشتم در همین راستا بود که ما دخالت نمیکنیم که مجلس با برجام چه کار بکند. حتماً باید مجلس ایفای نقش بکند. همین کاری که الان دارید میکنید، ایفای نقش است دیگر، [که] دارید بررسی میکنید. بعد اینکه نهایتاً با این بررسیای که انجام دادید با برجام چه کار میخواهید بکنید، آیا میخواهید به رأیگیری بگذارید، تصویب و رد بکنید، آیا جور دیگری میخواهید برخورد بکنید؛ مثلاً نمیدانم توصیههایی داشته باشید، هر کاری میخواهید بکنید تصمیم با شما است. الزاماً رأیگیری ممکن است نباشد. ممکن است هم باشد، تصمیم با شماست.
بنابراین در این که حالا چه تصمیمی میخواهید بگیرید که با برجام چگونه برخورد بکنید حتماً به ما اجازه میدهید که نظر کارشناسی خودمان را عرض بکنیم دیگر. در اینجا که ما منعی نداریم که به شما کمک بکنیم و نظر کارشناسی وزارت امور خارجه را خدمتتان عرض بکنیم. نظر کارشناسی وزارت امور خارجه این هست که با توجه به اینکه طرفهای دیگر ما نمیآیند برجام را در مجالس خودشان تصویب بکنند، به تصویب نمیگذارند، بنا بر این برجام را از نظر قوانین داخلی خودشان برای خودشان الزامآور نمیکنند، به قانون داخلی خودشان تبدیل نمیکنند، با آن به عنوان یک معاهده که باید در پارلمان تصویب بشود برخورد نمیکنند، توصیهی کارشناسی ما این است که مجلس محترم هم همین کار را بکند. به عنوان قانون تصویبش نکند.
حالا خودتان تصمیم بگیرید، میخواهید تصویب بکنید، هر طور صلاح میدانید. حضرت آقا هم دست شما را کاملاً باز گذاشتند. میخواهید به نحو تصویب و رد برخورد بکنید، میخواهید جور دیگری برخورد بکنید اختیار با شماست.
نظر کارشناسی وزارت خارجه هم همانی بوده که هست، کماکان وجود دارد. اما بعد ایشان چه میفرمایند؟ بعد از اینکه این قسمت تمام میشود. «و امّا مسائل بعد از برجام». این بحث تحریم و تعلیق و اینهایی که باید بشود، اینها را به عنوان مسائل بعد از برجام دارند باهاش برخورد میکنند. «و امّا مسائل بعد از برجام. به نظر ما برخی از مسائل هست که اینها را مسئولین کشور -که البتّه ما با برادران عزیز و صمیمی خودمان در دولت هم اینها را در میان میگذاریم و گذاشتهایم، برای اطّلاع آقایان هم عرض میکنیم-، اوّلاً اگرچه بظاهر در مقابل ما شش دولتند امّا در واقع آن که فعّال است یک دولت است؛ و آن دولت آمریکا است که بهطور کامل در این مسئله وارد میدان است و مشغول عرق ریختن و فعّالیّت کردن و تلاش کردن هستند. مسئولان آمریکایی خیلی بد حرف میزنند؛ باید تکلیف این حرفها روشن بشود» حرف میزنند، باید جوابشان را بدهیم. کاملاً روشن است. «بالاخره [یک] طرف قضیّه ما هستیم، یک طرف هم آمریکاییها هستند. یک بار میگویند که چهارچوب تحریمها حفظ خواهد شد؛ پس ما نشستهایم این چند وقت، برای چه صحبت کردهایم؟ صحبت کردیم که چهارچوب تحریمها برداشته بشود، تحریمها برداشته بشود. قرار است که چهارچوب تحریمها حفظ بشود! حالا من نمیدانم معنای «چهارچوب تحریمها حفظ بشود» چیست؟ ممکن است باز این را هم یک جور معنا کنند امّا آنچه از این حرف برمیآید، درست مخالف آن علّتی است که ما رفتیم برای مذاکره؛ والّا ما چرا مذاکره کنیم! ما داشتیم کار خودمان را میکردیم؛ نوزده هزار سانتریفیوژ ما درست کرده بودیم، میتوانستیم در مدّت نهچندان بلندی آن را برسانیم به پنجاه هزار سانتریفیوژ یا شصت هزار سانتریفیوژ؛ هیچ مشکلی برای ما وجود نداشت که این کار را بکنیم؛ بیست درصد را تولید میکردیم، میتوانستیم ادامه بدهیم؛ تحقیق و توسعه را انجام میدادیم، همچنان به همان شکل و با همان سرعت میتوانستیم انجام بدهیم؛ و همچنین بقیّهی چیزها را. اینکه نشستیم مذاکره کردیم، در بعضی از موارد کوتاه آمدیم، یک امتیازاتی دادیم، عمدتاً برای این بود که تحریمها برداشته بشود؛ اگر بنا است تحریمها برداشته نشود، پس معاملهای وجود ندارد، دیگر اصلاً این معنا ندارد. مسئولان این را باید مشخّص کنند و نگویند که مثلاً او برای قانع کردن رقبای داخلی خودش این حرف را میزند. بله، دعوایی که در آمریکا هست، دعوای واقعی است؛ بنده عقیده ندارم که دعوای صوری و ظاهری است، واقعاً اختلاف دارند، علّت اختلافشان هم برای ما روشن است؛ لکن بههرحال آنچه رسماً گفته میشود، پاسخ لازم دارد؛ اگر پاسخ داده نشود همان تثبیت خواهد شد. این یک مطلب است» بنا بر این میفرمایند در رابطه با مسائل بعد از برجام، هرچه که آمریکاییها میگویند جوابشان را بدهید وگرنه تثبیت میشود. اگر میآید میگوید ما چارچوب تحریمها را حفظ میکنیم جوابش این است که پس ما برای چه مذاکره کردیم؟ اگر قرار نباشد که [برداشته شود] دلیلی ندارد ما [پایبند باشیم]. میفرمایند که جواب صحبت آمریکاییها را بدهید که تصویب نشود. «نکتهی دوّم این است که اینها راجع به همان بخشی از تحریمها هم که اظهار میکنند که برداشته خواهد شد، میگویند تعلیق یا متوقّف میشود؛ مسئلهی ما این نبوده. مشخّص است که تحریمهای اقتصادی باید برداشته شود؛ گفتیم هم فوراً!» این یکی از ابهاماتی هست که همیشه مطرح بوده و ما هم جواب دادهایم. اینجا حضرت آقا هم دارند با آن برخورد میکنند. «گفتیم هم فوراً» یعنی حضرت آقا فرموده بودند که فوراً باید تحریمهای اقتصادی برداشته بشود. «حالا «فوراً» را معنا کردند، ما هم حرفی نزدیم، اشکال ندارد؛ دوستان ما در اینجا آن «فوراً» را به یک شکلی معنا کردند، یک ترتیبی برایش انتخاب کردند، ما هم مخالفتی نکردیم». بنا بر این آن ترتیب همزمانی برداشتن تحریمها، اینی که ما گفتیم آنها لغو میکنند، قانونش را لغو میکنند ولی اجرا نمیکنند، بعد ما کارهایمان را انجام میدهیم و بعد آنها تحریمهایی که برداشتهاند اجرایی میشود، این همان ترتیبی هست که خدمت ایشان توضیح داده شده، ایشان هم فرمودهاند که اشکالی ندارد، ما هم مخالفتی نکردیم. «لکن بالاخره [تحریمها] باید برداشته بشود، توقّف تحریم نداریم، تعلیق تحریم نداریم؛ اگر آنها تعلیق میکنند، خب پس ما هم اینجا تعلیق میکنیم، اگر اینجور است ما اقدام اساسی روی زمین چرا انجام بدهیم؛ بنابراین [منظور] لغو تحریمها است البتّه» باز اینجا نکتهی دومی که خیلی اهمیت دارد و معمولاً سؤال میشود و جوابی که ما دادیم را ایشان توضیح میدهد. «البتّه در بعضی از موارد گفتند که لغو دست دولت آمریکا که طرف مذاکرهی ما است، نیست». مثل تحریمهای کنگره که آمریکا نمیتواند لغو بکند، فقط رییسجمهور آمریکا طبق اختیاراتی که خودش دارد، میتواند متوقف بکند. «البتّه در بعضی از موارد گفتند که لغو دست دولت آمریکا که طرف مذاکرهی ما است، نیست؛ آنها را گفتند که متوقّف میکنیم». [افتادگی تصویر]
عراقچی: […] آقای لاریجانی رییس محترم مجلس، آقای شمخانی، وزیر امور خارجه آقای ظریف و آقای دکتر ولایتی. اینها کسانی بودند که مقام رهبری فرموده بودند که مذاکرات را از نزدیک پیگیری بکنند که ما مرتب خدمت این عزیزان گزارش میدادیم. دستورالعملهایی در آنجا تعیین میشد و به ما میگفتند. [پرسش نامفهوم یکی از نمایندگان] عرض کردم. آقای رییسجمهور، آقای رئیس مجلس، وزیر امور خارجه، آقای شمخانی و آقای ولایتی. [پرسش یکی از نمایندگان: آقای صالحی هم بودند؟] آقای صالحی و حالا بنده و آقای روانچی به تناسب به جلسه دعوت میشدیم. نه ما عضو آن جلسه نبودیم. این 5 نفر کسانی بودند که از طرف حضرت آقا مشخص شده بودند و مذاکرات را از نزدیک پیگیری میکردند، دستورالعملهایی میدانند، گزارشهایی خدمت حضرت آقا میدادند، هر موقع هم لازم بود همین جلسه، با اعضایی کمتر یا بیشتر در حضور خود حضرت آقا تشکیل میشد. این روال کاریای بود که وجود داشت.
بنا بر این آقای دکتر ولایتی از ابتدا به عنوان مشاور عالی در جریان ریز مسائل هستهای بودند و بنده هم گزارش آلمآتی دو را خدمت ایشان عرض کرده بودم. از آلمآتی دو گزارشی که ایشان حالا از منابع مختلف از جمله بنده شنیده بودند، خدمت حضرت آقا دادند، ظاهراً تفاوتهایی با گزارش آقای جلیلی داشته و حضرت آقا دستور بررسی داده بودند، دیگر آن بررسیها به کجا رسید من در وزارت خارجه بودم و اطلاعی ندارم و بعداً در مناظره دیدم که به هر حال یک تنشی یا یک اختلاف نظر جدیای در مناظره بین این دو سرور عزیز به وجود آمد که همه شاهد بودیم. بنا بر این بحث آلمآتی بوده و بحث عمان نبوده است.
زاهدی: پس در مورد عمان هیچ گزارشی که بوده باشد خدمت حضرت آقا داده نشده است؟
عراقچی: نه، بحث عمان را همانطوری که عرض کردم طبق نظر ایشان وزارت امور خارجه پیگیری میکرد. تیم معاون اروپا-آمریکای وزارت خارجه مسئول آن بود. جلساتی هم که شرکت کردند، چه در سطح کارشناسی و چه در سطح معاون، گزارشاتش را خود تیم خدمت آقا داده بود. با جای دیگری تناقضی علی القاعده پیدا نکرد.
بحث تحریمها و مراکز نظامی را حالا هر موقع صلاح دانستید واردش بشویم.
نامهی سلطان قابوس و غیره را هم اگر که حالا هر جور صلاح میدانید در خواست بفرمایید که خدمتتان ارسال بشود یا نشود. بحث حق غنیسازی هیچ گاه در 1+5 به رسمیت شناخته نشد و گفته نشد. اصلاً موافقت با ادامهی غنیسازی اولین بار در مذاکرات عمان شکل گرفت. یعنی آمریکاییها وقتی که از روند 1+5 نا امید شدند که جلو برود، همان طوری که عرض کردم روند عمان را آغاز کردند. پیغام پسغامهایی دادند. به تعبیر مقام معظم رهبری توسط یکی از سران محترم منطقه. یک همچنین عبارتی به کار بردند و از آن طریق آمدند. در آن مذاکرات آنها گفتند که غنیسازی را قبول دارند که ادامه پیدا بکند. همین باعث شد که مذاکرات عمان جلو برود و به نتایجی که الان رسیدیم برسد. در 1+5 تا آن مقطع هیچگاه با ادامهی غنی سازی اینها موافقت نکرده بودند الا همان طوری که عرض کردم در بحث آلمآتی که به عنوان گام اول گفتند ادامه پیدا بکند و در گام بعدی باید تعطیل بشود، که حالا دیگر قضیه ماند. البته چه آمریکاییها و چه 1+5 همیشه حق بهره برداری از انرژی صلحآمیز هستهای را اینها همیشه قائل بودند و همیشه هم گفته بودند. این چیزی نبود. حق استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای. این را همیشه گفته بودند و همیشه به آن اعتراف میکردند. ولی از نظر غربیها غنیسازی یک حق نیست. غنیسازی یک جنبهی اجرایی و عملی از حق استفادهی صلحآمیز از انرژی هستهای هست. بعضیها ممکن است این جنبهی اجرایی را برایشان قائل بشوند و بعضیها را ممکن است قائل نشوند. برای ما هم وقتی که خودمان تحمیل کردیم بهشان در برجام دیگر این حق را قائل شدند و قطعنامهی شورای امنیت هم صحّه گذاشته است. بحثهای آلمآتی و اینها حالا مفصل است.
اما سه تا سؤالی که از گذشته مانده بود. یکی بحث ارتباط قطعنامه و برجام است که آقای دکتر زارعی سؤال فرمودند. یکی بحث آن کانال خرید بود که ماند از جلسهی گذشته که من توضیح بدهم. یکی همین بحث تعلیق و لغو بود که فکر میکنم الان گفتم، با فرمایشی که حضرت آقا داشتند به نظرم روشن شد. آقای نبویان سوال کرده بودند ولی اگر علاقهمند بودند باز هم توضیح میدهم. راجع به اصل بحث حقوقی هم یکی دو تا نکته دارم که حالا اگر میخواهید اول سؤال بپرسید بعد دوباره واردش میشویم.
نجابت: بسم الله الرحمن الرحیم. آقای دکتر من یک توضیحی بدهم. چون مباحث وقتی که ناقص طرح میشود یا به اشاره عبور میکنیم دوباره باید جلسات دیگری بگیریم تبیین بشود. اگر اینجا بناست مسائل گفته بشود آن نکتهای که آقای دکتر جلیلی گفتند دو تا مسأله بود. یکی در مناظره بود که آقای ولایتی فرمودند شما در آلمآتی، صد در صد را میخواستید بگیرید و مثلاً بیست درصد را بدهید. این را آقای جلیلی انکار میکرد، اسنادش را هم نشان داد. میگفت پیشنهاد ما این بود، پیشنهاد آنها این بود؛ ما از بیست درصدِ از صد در صد که پذیرفته بودند، ما 5 درصدش را پذیرفتیم. یک کیلومتر مثلاً. یکی از این بحثها بود که اختلاف [وجود داشت]. یکی هم در مورد این بود که در جلسهای که جنابعالی هم اشاره کردید رهبر معظم انقلاب هم حضور داشتند، ایشان اظهار فرمودند که آلمآتی را خوب است که به اطلاع عموم برسانید. [یکی از حضار: رهبری فرمودند؟] بله. آنجا آقای ولایتی گفتند مرسوم نیست که مباحث دیپلماتیک را به اطلاع مردم برسانند. این دو تا مسأله عنوان شد. [ابوترابی: اسم نبردند] بله. من عذرخواهی میکنم. بعد به اشاره صحبت کردیم، اشاره کردند که -هم آقای باقری و هم آقای جلیلی- که آقای ولایتی فرمودند که این مرسوم نیست. دو تا مسألهای که بحث شد این دو تا مسأله بود. ربطی به آن نکتهای که گزارشات تعارض داشت، [نداشت]. حداقل اینجا از آن صحبت نشد.
زاکانی: من تشکر میکنم. یک چند تا نکته است به ذهنم میرسد من عرض بکنم بعد وارد بحث حقوقی بشویم.
نکتهی اول که راجع به آقای بعیدینژاد، آقای دکتر فرمودند، خب این تقصیری به سمت و سوی مجلس نیست. واقعاً مجلس مسیر درستی را دنبال کرد. کمیسیون مسیر درستی را دنبال کرد. حتی آنچه که منتقل شد که تلقی بحث پیرامون موضوعات داشت که بی شک به بحث راجع به برجام هم میانجامید؛ همین که میگویند تحریم هست؟ کی هست؟ کی نیست؟ چه جوری هست؟ بحث راجع به برجام هم میانجامید، مجلس استنکاف داشت و ما درخواست داشتیم که در این صحبت شرکت نکنیم که صدا و سیما این جوری تشخیص داد که با توجه به اینکه موضوع، موضوع مجلس هست؛ مجلس اولویت داشته باشد و بیان کند. لذا اصلاً مراد و مقصودی راجع به آقای دکتر بعیدینژاد و مسائل پیرامونی نیست. راجع به حضور آقای ظریف که گفتید، بله ما جلسهی قبل آقای ظریف را دعوت کردیم، سفر خارجی تشریف داشتند. امروز دعوتشان نکردیم چون مباحث نیمه تمام جلسهی قبل بود باید این مباحث تمام میشد.
حضور آقای ظریف یک مباحثی از نو آغاز میکرد. لذا جلسهی ما ابتر میماند. دعوت نشد، اما از آقای ظریف هم دعوت شده و حتماً ما محضر ایشان خواهیم بود. آن تلقیای که بیرون هست تلقی جمع ما نیست. تلقی بیرون یک تلقی نادرستی است که به بیاعتنایی دارند تفسیر میکنند که ما هم خودمان قبول نداریم و در حقیقت ارتباط ما با ارتباط دوستانمان در دولت یک ارتباط یکپارچه و در واقع درستی است. لذا این جهت هم کاملاً مشخص و معلوم است. همیشه هم مجلس استقبال کرده از این که دوستان بیایند، حتی من دیروز به دبیر محترم کمیسیون هم گفتم که با هیئت رئیسه مطرح خواهد شد، که هر فرصتی را که دوستان دولت برای توضیح خواسته باشند، [از طرف] ما هیچ انتهایی ندارد. در وقت [از طرف] خودمان همیشه زمینه باز است تا بتوانیم با هم صحبت کنیم. ابعاد موضوع دربیاید. چون موضوع، موضوع ملی است، نه موضوع دولتی است و نه موضوع مجلسی است. موضوع، موضوع منافع ملی است ما سر منافع ملی باید دست به دست هم بدهیم و این کار را در نهایت اعتنا و اعتماد دنبال بکنیم.
اما راجع به آن فرمایشات حضرت آقا که فرمودید، واقع امرش ما راجع به مسائل حقوقی اظهار نظر نمیکنیم. چون مسائل حقوقی را الان جمعی از عناصر و متخصصین مرتبط با کمیتهی حقوقی این مجموعه باید ابعادش را بررسی کند و کم و کیفش را استخراج کنند. مجلس هم قانونگذاری نمیکند. تلقی دوستان در دولت تلقی غیرحقوقی است. مجلس قانونگذاری نمیکند. چه در رد و چه در قبولش و چه در هر نوع دیگرش مجلس مجوز میدهد. در مجلس، از اصل 62 تا اصل 90 مجلس انواع و اقسام وظایف را برعهده گرفته است که یک بخشیاش بخش قانونگذاری است و یک بخشیاش بخش اجازه است. بله ما اجازه میدهیم. مثلاً در همهی توافقنامهها و معاهداتی که به مجلس میآید میگوییم ما به دولت اجازه میدهیم. لذا ما قانونگذاری نمیکنیم. اصلاً متفاوت است. لذا این تلقیای که تلقی قانونگذاری برای دست بستن است، تلقی نادرستی است. هیچ مبنای حقوقیای ندارد.
عراقچی: پس تصویب در کار نیست؟
زاکانی: نه، هیچ مبنای حقوقیای ندارد. ما اگر بنای تصویب داشته باشیم، [در واقع به دولت اجازه میدهیم]. در آییننامه مادهی 173 تصریح دارد که لایحهای که دولت میدهد یک مقدمهای دارد و یک پیوستی دارد. آن معاهده را پیوست میکند. ما به دولت مجوز میدهیم که آن معاهده را برود طرف قرارداد بشود، طرف حساب بشود یا نشود. یا قیدی اگر ما داریم آنجا بزنیم. لذا ما بحثمان، بحث رد و تصویب و یا هر چیزی که میخواهد اتفاق بیافتد [نیست]، این منوط به تشخیص کمیتهی حقوقی است که در کمیسیون مطرح خواهد کرد. ما در کمیتهی حقوقی هم داریم دعوت میکنیم از حقوقدانان برجستهی کشور که آنها بیایند نظر بدهند و کمککار تخصصی مجلس باشند. [پرسش نامفهوم یکی از نمایندگان] ما الان وظیفهمان، وظیفهی کار [کارشناسی]، ورود کارشناسی و ارائهی گزارش است، دولت اگر لایحه بدهد و یا نه، 15 نفر از نمایندگان طرحی را ارائه بکنند، آن موقع اگر هیئت رئیسه ارجاع کرد به کمیسیون ما وظیفه داریم طبق مادهی 44 ورود پیدا بکنیم. لذا ما در این جهتش اظهار نظر نمیکنیم ولی خواهش هم میکنیم که دوستان دولت این را تأمل بفرمایند چون برای جامعه یک ذهنیتی ایجاد میشود که این خلاف آن مبانی و چارچوب حقوقی است که مجلس دارد نسبت به آن ورود پیدا میکند.
نکتهی بعد راجع به تحریم، به نظرم مقام معظم رهبری این تحریم را به عنوان جزئی از برجام مد نظر قرار دادند، نه موضوعات بعد از برجام. برای موضوعات بعد از برجام مقام معظم رهبری 4 نکته را بیان کردند. نکتهی اول که هم قبل از برجام و هم بعد از برجام مدنظر قرار میگیرد، پاسخگویی به زیادهگوییهای آمریکاییها است. یعنی این برای قبل و بعد از برجام فرقی ندارد. هر موقع آنها حرف میزنند ما باید پاسخشان را بدهیم برای اینکه اگر حرف نادرست آنها پاسخ داده نشود حرف نادرست آنها به کرسی خواهد نشست. نکتهی دومی که مقام معظم رهبری برای بعد از برجام فرمودند، نفوذ آمریکاییها داخل کشور بود. نکتهی سوم نفوذ آمریکاییها در منطقه بود. که به مسئولین متذکر شدند که مانع نفوذ آمریکاییها در داخل کشور بشوند و مانع توسعهطلبی آمریکاییها در منطقه بشوند برای اینکه ذلت و خواری ملتها را به دنبال دارد. و نکتهی نهاییای که مقام معظم رهبری راجع به بعد از برجام فرمودند، همان تأکیدی است که امروز میفرمایند راجع به اقتصاد مقاومتی. و امیدی هم دادند به نیروهای انقلابی که افق روشن است، امیدوار باشید و در این مسیر حرکت کنید.
ما الان انشاءالله یک ورود کارشناسی به موضوع را داریم. در بحث خودِ تحریمها هم وارد خواهیم شد و نکاتی را که تیم محترم مذاکره کننده دارند و مجموعهی دوستان بیان میدارند [بررسی میشود]. چون یک موقع بحث توافق ژنو بود، یک موقع بحث توافق لوزان بود، خب این مضبوط و چارچوببند نشده بود. در مقام یک بیانیه بود و قابل تفسیر بود. اما الان بحث برجام است یعنی تعهدات متقابلی که آنجا تنظیم شده است و قطعنامهای که در خود برجام به او اشاره دارد و بیان شده است. من خواهشم این است که ان شاء الله ما یک ورود تخصصی پیدا کنیم. کمیسیون با آغوش باز هر چه قدر دولت فرصت بخواهد در اختیار تیم مذاکره کننده و دولت محترم قرار خواهد داد که انشاءالله بتوانیم نهایت استفاده را در جهت ورود به جزییات داشته باشیم.
منصوری آرانی: من یک ابهامی داشتم در ارتباط با صحبتتان در مورد اختیار قانون اساسی. بسم الله الرحمن الرحیم. من فکر میکنم که قانون اساسی دو وظیفه بر دوش مجلس گذاشته است. یکی قانونگذاری است و یکی نظارت بر اجرای قانون. آن جاهایی هم که اجازه هست در حقیقت ما قانون را تصویب میکنیم به استناد تصویب قانون ما اجازه میدهیم. یعنی در همهی امور چه برای دولت و چه برای سایر جاها با تصویب قانون ما اجازه میدهیم. لذا کلاً توافقنامهها و تعهدنامههاو اینها را هم با تصویب قانون ما اجازه میدهیم که انجام بشود. لذا در چارچوب یک مصوبهی قانونی است که اجازه پیدا میکند. لذا در قانون اساسی بحث سومی به عنوان اجازه دادن، بر دوش مجلس نگذاشتهاند الا اینکه ما در تصویب قانون این اجازه را میدهیم.
زاکانی: بله، این فرمایش جنابعالی معلوم است. مادهی 9 قانون مدنی هم تمام عقود و قراردادها را جزئی از قانون و به عنوان قانون تلقی کرده است. این کاملاً معلوم است یا اصل 139 قانون اساسی کاملاً مشخص است. اما عرض بنده چیز دیگری بود. عرض بنده این بود که در آنجا این تلقیای که از قانونگذاری دارد میشود برای بستن دست دولت، این تلقی، تلقی غیرحقوقیای است، ما مجوز داریم میدهیم. عرض من چیز دیگری بود.
بذرپاش: من پاسخ سؤال آقای منصوری را بدهم. [زاکانی: نه، نمیخواهد شما پاسخ بدهید] نه، نه. نظارت مجلس این نیست که قوانینی که خودش تصویب میکند، همانها را نظارت بکند. مثلاً شما تحقیق و تفحص از یک سازمانی را که تصویب میکنید این یک نوع نظارت است دیگر، یا یک پروژهای را، یا یک موضوعی را، قانونش را شاید مجلس تصویب نکرده است. مثلاً از فلان دستگاه. شأن نظارتیاش مافوق آن قوانینی است که [خودش تصویب میکند]. یعنی محصور نشده در همان قوانینی که خودش مصوب میکند. عذرخواهی میکنم.
زاهدی: بر اساس فرمایشات حضرتعالی که ناشی از فرمایشات مقام معظم رهبری بود که شما باز کردید، یک سؤال مطرح میشود، با تأکید جدیای که حضرت آقا داشتند و جناب آقای دکتر عراقچی هم آن را تقریباً مبسوط باز کردند، آیا دولت تصمیم دارد به مجلس لایحه بدهد یا خیر؟ این را اگر آقای دکتر عراقچی پاسخ بدهند ممنون میشویم.
زاکانی: بله، این هم در سؤالاتشان پس به عنوان یک پیش سؤال بعداً وقتی وارد شدید [پاسخ بدهید]. سؤال این هست که با توجه به تأکیدی که مقام معظم رهبری راجع به نقش ویژهی مجلس فرمودند، دولت قصد دارد الان به مجلس لایحه بدهد یا این قصد را ندارد؟ من خواهش میکنم هم سؤالات قبلی و هم این سؤال را پاسخ بدهید تا وارد بحث حقوقی بشویم. بفرمایید.
عراقچی: عرض میکنم بعد ادامهاش را آقای دکتر روانچی میفرمایند. خیلی متشکرم. توضیحات جناب آقای دکتر زاکانی فکر میکنم خیلی روشنگر بود از این جهت که پس میتواند راجع به برجام فقط بحث تصویب یا رد مطرح نباشد. میشود شیوههای دیگری را هم فکر کرد. این حتماً خیلی مهم است، به نظر بنده البته، نظر کارشناسی، که ما برجام را به عنوان یک معاهدهی بینالمللی با آن برخورد نکنیم. تصویبش نکنیم که به عنوان یک قانون الزامآور داخلی بشود، ولی به عنوان یک برنامهی اقدام مشترک، مجموعهای از اقدامات داوطلبانه به دولت اجازه بدهید که اجرا بکند. این هم به نظرم باز یک راه یک خورده بهتری هست. ممکن است راههای دیگری هم وجود داشته باشد که مجلس با این قضیه چگونه برخورد بکند. فکر میکنم اگر جمعبندی در این خصوص صورت بگیرد آن وقت بعداً دولت اگر لازم باشد لایحه بدهد، یا خود شما طرح بدهید و… . فکر میکنم اول راجع به اینهایش تصمیمگیری بشود و بعداً دولت هم اگر لازم باشد نقشی ایفا بکند، حتماً آقای رئیسجمهور توجه را دارند. ما هم در وزارت خارجه قرار باشد کاری بکنیم حتماً در خدمتتان هستیم.
آن دو تا سؤالی که از گذشته مانده را جواب خواهم داد، ولی قبلش یک بحث کلی حقوقی من دارم که البته خیلی مختصر عرض میکنم، که ابعاد حقوقی این برجام و قطعنامهای که صادر شده چه هست؟ و با تصویب قطعنامه و توافق روی برجام چه اتفاقی به لحاظ حقوقی رخ داده است؟ به نظر من دو تا اتفاق مهم رخ داده. مهمترین اتفاق این هست که به لحاظ حقوقی برنامهی هستهای ایران و خود ایران را از یک تهدید برای صلح و امنیت بینالملل خارج میکند. چون اتفاقی که در این سالها با تصویب قطعنامههای شورای امنیت، شش قطعنامه ذیل فصل هفت افتاده بود، این بود که از طرف شورای امنیت برنامهی هستهای ایران به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالملل مورد شناسایی واقع شده بود.
خب این روزها میدانید که قدرتهای بزرگ، آمریکا، خب زورگویی و سلطهطلبی و زیادهخواهی در دنیا انجام میدهند، ولی به هر حال با توجه به تغییراتی که در دنیا و حقوق بینالملل و روش نگاه مردم در دنیا صورت گرفته، هر کاری [که] انجام میدهند ابتدا آن پایههای حقوقی و مشروعیت بینالمللی لازم را از دید خودشان برایش ایجاد میکنند. یعنی برای هر حتی حمله و جنگی که آغاز میکنند، ممکن است جنگ را هم یک جانبه آغاز بکنند، ولی بالاخره سعی میکنند قبلش یک اجماعسازی بینالمللی ایجاد بکنند. سعی میکنند از شورای امنیت قطعنامهای بگیرند. مجوزی ولو به حداقل ممکن بگیرند. یعنی بهانهی حمله به عراق، قطعنامهای در شورای امنیت بود که به کشورها اجازه میداد برای جلوگیری از برنامهی سلاحهای کشتار جمعی عراق (در ظاهر) هر اقدامی را که میتوانند انجام بدهند.
یعنی به دولتها گفته بود میتوانید هر اقدامی که لازم هست، all necessary measures را [انجام بدهند]، و با استناد به این حمله کردند. یعنی بالاخره حتی برای آن قضیه هم یک استناد حقوقی پیدا کردند. این روش، الان روش جاری هست. اول یک Base حقوقی، یک پایهی مشروعیتی حقوقی و یک اجماعسازی بینالمللیای صورت میگیرد، بعد به یک کشوری حالا یا حمله میکنند یا تحریم میکنند. برای ما این کار را انجام داده بودند. ممکن است که قطعنامههای شورای امنیت به لحاظ تحریمهایی که برای ما برقرار میکرد، تحریمهای خیلی صدمه زنندهای نبود؛ قطعنامههای شورای امنیت، تحریمهای شورای امنیت، تحریمهای یکجانبه چرا، آن حساب ش فرق میکند. ولی تحریمهای یکجانبهی آمریکا و اروپا چرا صادر شد؟ و چرا مورد مقبولیت دنیا قرار گرفت و اجرا کردند؟ به خاطر اینکه آن پایهی مشروعیتش به لحاظ حقوق بینالملل توسط قطعنامهها از قبل ایجاد شده بود.
قطعنامههایی صادر شده بود که برنامهی هستهای ایران را تهدید برای صلح و امنیت بینالملل شناسایی میکرد، بنا بر این هر بلایی سر این کشوری که دارد تهدید میکند، میآوردند، بالاخره جنبهی مشروعیت بینالملل پیدا میکرد دیگر. لذا توانسته بودند یک اجماع، حالا از طرف خودشان یا به زبان خودشان جهانی و بینالمللی ایجاد بکنند. درست است که بیش از 120 کشور دنیا، کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در اصل قضیه به آنها نپیوستند و حق ایران را قبول کردند (ما هیچگاه قائل نیستیم که یک اجماع بینالمللی علیه ایران ایجاد شده است و جامعهی بینالملل علیه ایران متحد شد، نه)، ولی قطعنامهها پایهای را ایجاد کرد که در تحریمهای یکجانبهای که غربیها اعمال میکردند، کشورها مجبور به تبعیت بودند یا بالاخره تبعیت را انتخاب میکردند و یک جنبهی حقوقی برای آنها پیدا میکرد و یک حالت مشروعیتی را ایجاد میکرد. آنچه که الان توسط برجام و قطعنامهی جدید اتفاق افتاده است، این پایهی حقوقی برای تحریم و تهدید ایران را به طور کامل از بین برده است. قطعنامهی جدید شورای امنیت دیگر ایران را به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل شناسایی نمیکند. دیگر ذیل فصل هفت با ایران برخورد نمیکند. من قبول دارم که ده تا از پاراگرافهای قطعنامه هست که چون میخواهد در آن رابطهی خاص تصمیم الزامآور بگیرد آنجا به مادهی 41 اشاره میکند. ولی خود قطعنامه به عنوان قطعنامه ذیل فصل هفت و مادهی 41 نیست. این را تأکید هم دارد.
این توضیح بارها قبلاً داده شده و باز هم تکرار میکنم، هر قطعنامهی شورای امنیت در آخرین بند مقدماتی خودش تکلیف خودش را روشن میکند که این موضوعی را که دارد با آن برخورد میکند، به چه عنوان دارد با آن برخورد میکند؟ ذیل فصل شش دارد برخورد میکند یا ذیل فصل هفت دارد برخورد میکند؟ مراجعه بفرمایید به همهی 6 قطعنامهی گذشتهای که علیه ما صادر شده است، آخرین پاراگراف قسمت مقدماتی. همهی قطعنامههای شورای امنیت دو قسمت دارد، یک قسمت مقدماتی و یک قسمت اجرایی. پاراگرافهای مقدماتی و پاراگرافهای اجرایی. معمولاً آخرین پاراگراف مقدماتی میگوید که من این تصمیمات اجراییای که دارم میگیرم به چه عنوان دارم میگیرم.
در آخرین پاراگراف همهی قطعنامههای گذشتهای که علیه ما هست میگوید که منِ شورای امنیت ذیل مادهی 41 از فصل هفت، حالا این تصمیمات را میگیرم. بعد شروع میکند به پاراگرافهای اجرایی. یک، دو، سه، چهار و ممکن است تا هر چند تا برود. هر گاه که بگوید که من این موضوع را ذیل مادهی 40 و یا 41 یا 42 یا کلی بگوید ذیل فصل هفت دارم بررسی میکنم یعنی این موضوع را به عنوان تهدید علیه صلح و امنیت بینالملل شناسایی کردم. خب قطعنامهی 2231 دیگر این کار را نمیکند. آخرین پاراگراف مقدماتی میگوید من الان دیگر ذیل مادهی 25 دارم کار میکنم. یعنی دیگر موضوع هستهای ایران را به عنوان تهدید قبول ندارم. و فکر میکنم در پاراگراف هفتم مقدماتی هست که میگوید این برجام و به هر حال این ترتیبات نشان دهندهی یک تغییر بنیادین در روابط ایران و شورای امنیت است. Fundamental shift اتفاق افتاده است. و بعد لحنش را با لحن قطعنامههای گذشته مقایسه بکنید. قطعنامههای گذشته همهاش از باید، کشورها باید این کار را بکنند، نباید این کار را بکنند، ایران را باید فلان کرد، کشتیهای ایران را بازرسی بکنید، دانشجویان ایرانی حق تحصیل ندارند، نمیدانم این داده نشود، آن اقلام داده نشود، اقلام اشاعهای داده نشود و… . همهی اینها میآید تبدیل میشود به یک زبان دیگری.
اولاً به جای اینکه از تحریم حرف بزند از محدودیت حرف میزند. هیچ کلمهی Sanctionی در قطعنامهی جدید به کار نرفته. آن مواردی هم که میبینید مانده حالا توضیح میدهم چیست، اینها همه به عنوان محدودیت مانده است نه به عنوان تحریم. هیچ کمیتهی تحریم دیگر وجود ندارد. یعنی رژیم تحریم را دیگر قطعنامهی شورای امنیت کنار گذاشته است. قطعنامههای گذشتهی ما مبتنی بر یک رژیم تحریم بود. رژیم تحریم یعنی چی؟ یعنی یک قطعنامهی فصل هفتی به اضافهی یک کمیتهی تحریم که موظف بود اجرا بکند و بعد یک panel of expert، یک کمیتهی کارشناسی که به آن کمیتهی تحریم کمک میکرد. خب همهی اینها در قطعنامهی جدید کنار گذاشته شده است. رژیم تحریم وجود ندارد. هیچ کمیتهای، نهادی، چیزی به این عنوان وجود ندارد. اگر هم جایی لازم باشد کاری صورت بگیرد، پیگیریای صورت بگیرد و یا مجوزی صادر بشود، خود کمیسیون مشترک برجام این کار را انجام میدهد. یعنی نهادی در شورای امنیت نیست که این کار را انجام بدهد. شورای امنیت به خود کمیسیون مشترک که اتفاقاً ایران هم یکی از اعضای آن است، مأموریت میدهد که بعضی از کارها را انجام بدهد. بنابراین به لحاظ حقوق بینالملل یک تغییر بنیادین در برخورد شورای امنیت با جمهوری اسلامی ایران و با برنامهی هستهای جمهوری اسلامی ایران رخ داده است. همهی پایههای مشروعیت تحریمها از بین رفت. حتی پایهی مشروعیت هرگونه تهدید از بین رفته است. أخرین قطعنامهای که علیه ما داده شده بود، قطعنامهی 1929 که ذیل مادهی 41 است، ولی به قول بعضی از دوستان مادهی 41 و نیم است؛ چون یک گوشهاش بالاخره امکان حملهی نظامی به ایران را هم حتی فراهم میکرد.
در پاراگراف 9 آن میگوید «کشورها برای جلوگیری از دسترسی ایران به موشکهای بالستیک و تکنولوژی موشکهای بالستیک باید هر اقدام لازمی که میتوانند را به عمل بیاورند». این «باید هر اقدام لازمی را به عمل بیاورند»، میتواند شامل اقدامات نظامی هم باشد. در قطعنامهی عراق گفته بود «میتوانند هر گونه اقدام لازمی را به عمل بیاورند» و با استفاده از همین «میتوانند هر اقدام لازم»، آمریکا حمله کرد. در اینجا گفته بود «باید». شاهدش هم این هست که در پاراگرافهای مقدماتی آمده که هیچ بندی در این قطعنامه هیچ کشوری را مجبور نمیکند که به ایران حمله بکند. یعنی آن چیزی که آنجا آوردند، درست است که گفته باید هر اقدام لازمی را که میتوانند استفاده بکنند، ولی ضمناً کشورها مجبور نیستند وارد حملهی نظامی با ایران بشوند. مجبور نیستند یعنی اگر بخواهند میتوانند [وارد بشوند]. خب این قطعنامهی 1929 که حتی مجوز حمله به ایران را یا به نوعی بهانهی حمله به ایران را هم فراهم میکرد، مجوز تحریمهای ایران را فراهم میکرد، ایران را به عنوان تهدید شناسایی میکرد، رژیم تحریم علیه ایران برقرار میکرد، همهی اینها کنار گذاشته شده است.
یک قطعنامهی جدیدی که یک نگرش کاملاً جدیدی دارد. از ادبیات جدیدی استفاده میکند و این به نظرم یک تحول بسیار عمدهای هست. اگر گفته میشود سایهی تهدید از سر کشور برداشته شده است این به معنی این نیست که ما تواناییهای نظامی کشور را نادیده بگیریم. نه حتماً، حتماً سایهی تهدید علیه کشور وقتی برداشته میشود که تواناییهای نظامی کشور دشمنان را ناامید بکند، یا مجبور بکند که هیچ گونه تهدیدی را به کشور نکنند. ولی یک بخش سیاسی هم دارد. یعنی نباید هم اجازه بدهی که پایههای سیاسی و حقوقی مشروعیت تهدید علیه شما شکل بگیرد، نباید [هم] اجازه بدهی با توجه به تواناییهای نظامیای که برای خودت ایجاد میکنی که هوس حمله به ایران شکل بگیرد. هر دو تا بال باید در کنار همدیگر باشد. هم سیستمهای دفاعی ما، هم تواناییهای دفاعی ما، موشکها ما و… هم اینها به هر حال سایهی تهدید را دور میکند و هم اقدامات سیاسیای که انجام میدهی و نمیگذاری که اجماع بینالملل علیه شما شکل بگیرد، نمیگذاری پایههای حقوقی تهدید علیه شما شکل بگیرد، نمیگذاری پایههای بینالمللی تهدید علیه شما شکل بگیرد. هر دو تای اینها در کنار همدیگر سایهی تهدید را از کشور دور میکند. فکر میکنم نظامیان ما، سپاهیان ما، ارتشیان ما نقش خودشان در این رابطه را به احسن وجه انجام دادهاند، بخش سیاسی و دیپلماتیک ما هم در این حوزه نقش خودش را انجام داده و در مجموع ما از سایهی تهدید خلاص شدیم و سایهی تحریمها هم انشاءالله با روال برجام برداشته خواهد شد.
بحث دوم حقوقی که اینجا وجود دارد این است که توسط شورای امنیت برنامهی هستهای جمهوری اسلامی ایران مورد شناسایی و قبول بینالمللی واقع میشود. شورای امنیت سازمان ملل به عنوان بالاترین مرجع حقوق بینالملل برنامهی هستهای ایران را به عنوان تهدید تلقی میکرد. از همهی کشورها خواسته بود که با این برنامه همکاری نکنند، حتی مقابله بکنند که این برنامه پیشرفت نکند. خب حالا همین شورای امنیت میآید برنامه ی هستهای ایران را با تأییدی که از برجام میکند، مورد تأیید قرار میدهد. برجام را [که] مورد تأیید قرار میدهد، در حقیقت برنامهی هستهای ایران شامل برنامهی غنیسازی را مورد شناسایی قرار میدهد. چون برجام دیگر خیلی روشن راجع به غنیسازی ایران صحبت میکند، راجع به آب سنگین و همهی چیزهایی که در برجام آمده است. بنا بر این شورای امنیت همهی این ها را در حقیقت مورد شناسایی قرار میدهد. یعنی برنامهی هستهای ایران با چشمانداز تجاری و صنعتیاش، چون برجام چشمانداز تجاری برای برنامهی ایران قائل است.
من بارها این را توضیح دادم، برنامهی هستهای ایران با چشم انداز صنعتیشدن و تجاری خودش مورد قبول شورای امنیت واقع میشود. از یک برنامهی ممنوعه تبدیل میشود به یک برنامهی کاملاً مشروع که حتی کشورها ترغیب میشوند که با ایران همکاری بکنند. بارها عرض کردهام [در] ضمیمهی شمارهی 3 برجام، 8 صفحه فقط عناوین موضوعات و پروژههایی هست که کشورها بیایند با ایران کار بکنند. از نیروگاههای قدرتی هستهای گرفته تا رآکتورهای تحقیقاتی هستهای تا دیگر آب شیرین کن هستهای، در حوزههای لیزر، حوزههای پزشکی و حوزههای دیگر. خیلی زیاد هست. عرض میکنم 8 صفحه فقط عناوین اینها هست. یکی از بندهای قطعنامهی شورای امنیت کشورها را Encourage میکند که با ایران وارد همکاریهای هستهای بشوند.
این خیلی مهم است که یک کشوری از شورای امنیت سازمان ملل برای برنامهی هستهای خودش و برای برنامهی غنیسازی خودش مجوز و مشروعیت میگیرد. در تاریخ شورای امنیت بی سابقه است. یعنی شما نمیتوانید قطعنامهی دیگری را پیدا بکنید که شورای امنیت به کشوری مجوز غنیسازی داده باشد. بنا بر این، این هم یک تحول حقوقی بسیار برگی است که برنامهی هستهای ایران از یک تهدید تبدیل میشود به یک برنامهی کاملاً موجه که حتی کشورها با آن همکاری بکنند. به نظر من ضمیمهی شمارهی سهی برجام به لحاظ حقوقی ضمیمهی بسیار مهمی هست. چون برنامهی هستهای جمهوری اسلامی ایران را تثبیت میکند. خب این دو تا تحول حقوقی مهمی است [که بیان کردم].
دوستان دیگر حقوقی که کار کردند واقعاً مشخصههای زیاد و نکات مثبت زیادی را از درون قطعنامه استخراج کردند. من دیگر وقتتان را نمیگیرم چون وقت خودم هم کم هست. ولی توصیه میکنم که اگر کمیتهی حقوقی خاصی تشکیل میشود، واقعاً بند بند قطعنامه را به لحاظ حقوق بینالملل کاملاً بررسی بکنند. این را هم عرض بکنم که ممکن است ما بحث بکنیم و شورای امنیت را به عنوان مرجع مشروع و عادلانهی بینالملل قبول نداشته باشیم، ولی در دید حقوق بینالملل شورای امنیت بالاترین مرجع هست. من حالا یک شوخیای [بکنم]، شوخی که نه، یک نکتهای که در مجلس خبرگان هم گفتم اینجا هم تکرار بکنم، بحث همین قطعنامهها بود، یکی از معاونین وزیر خارجهی اروپایی به من گفت: ببین در دنیا، مهمتر از شورای امنیت فقط خداست.
یعنی بالاتر از شورای امنیت فقط خداست. خدا را هم که قبول نداریم. یعنی خودش این طوری به شوخی میگفت. میگفت بالاترین مرجع در سطح بینالملل شورای امنیت است و بعد از شورای امنیت دیگر خداست، خدا را هم که قبول نداریم. یعنی قوانین شورای امنیت از نظر آنها، قوانین مقدس است. این طوری بگویم. بنا بر این وقتی که شش تا قطعنامه بدون اینکه اجرا شده باشد کنار گذاشته میشود، اهمیتش معلوم میشود. یعنی اهمیت کار مردم ایران روشن میشود که با مقاومت خودشان شورای امنیت را به عنوان بالاترین مرجع حقوق بینالملل و بالاترین نهاد از نظر غربیها مجبور میکنند شش تا قطعنامهی خودش را اجرا نشده کنار بگذارد، یک قطعنامهی جدید بدهد، همانی را که برای ایران ممنوعه اعلام کرده بوده حالا بدهد دست ایران و بگوید میتوانی اجرا بکنی و کشورهای دیگر هم حتی میتوانند کمکت بکنند. خب این دو تا تحول عمده هست که رخ داده نکات دیگری هم هست که حالا فعلاً صرف نظر میکنم.
اما تفاوت برجام و قطعنامه. چون این سؤال مهمی هست، به کرات سؤال شده. به نظرم خیلی روشن هست. برجام ضمیمهی قطعنامه هست. یعنی بخشی از قطعنامه است. قطعنامه دو تا ضمیمه دارد. ضمیمهی الفش برجام است . ضمیمهی ب آن نامهای است که کشورهای 1+5 نوشتهاند و یک سری محدودیتها را خواستهاند که بماند. چون محدودیتهایی که علیه ما میماند، اینها در خود قطعنامه نیست اینها در ضمیمه هست. ممکن است به لحاظ اجرایی بگوییم فرقی ندارد، ولی به لحاظ حقوقی باز یک پله ضعیفتر شده است. یعنی از قطعنامه خارج شده است و در یک نامهی ضمیمه است. خب پس برجام بخشی از قطعنامه هست. ارزش قطعنامههای شورای امنیت را دارد. به لحاظ حقوقی برابر هست با قطعنامههای شورای امنیت، چون بخشی از قطعنامه هست. به لحاظ حقوق بینالملل الزامآور میشود. به لحاظ حقوق بینالملل نه به لحاظ حقوق داخلی که محل بحث است. به لحاظ حقوق بینالملل برای کشورها و دولتها الزامآور میشود.
اما قطعنامه بخشی از برجام نیست. این نکتهاش است. اگر شما برجام را نقض بکنید، قطعنامه را هم نقض کردید. در داخل خود برجام برای نقض خود برجام ترتیباتی پیشبینی شده است. که اگر شما برجام را نقض کردی تحریمها میتواند برگردد. حالا با یک ساز و کاری که قبلاً بحث کردیم. حالا نقطهی ضعف دارد یا قوت دارد به جای خودش. بالاخره یک ساز و کاری هست داخل برجام که اگر برجام نقض بشود تحریمها برمیگردد. ولی این ساز و کار شامل خود قطعنامه نمیشود. یعنی قطعنامه اگر نقض بشود ساز و کاری برای بازگشت تحریمها وجود ندارد. اینجا نکتهاش چیست؟ نکتهش این است که از همان ابتدایی که ما به مذاکره شروع کردیم، خب اینها دنبال این بودند که تحریمهای اقتصادی را هم گام به گام و پله به پله و مراحل مختلف و اینها بردارند که از همان روز اول موضع ما این بود که تمامی تحریمهای اقتصادی همانطوری که حضرت آقا هم فرمودند، فوراً، یکجا باید لغو بشود. تمامی تحریمها باید فوراً و یکجا لغو بشود. این موضع ما بود از اول.
بالاخره آنها به نقطهای رسیدند که قبول کردند که تمام تحریمهای اقتصادی همان فوراً برداشته بشود. ولی تحریم تسلیحاتی و ممنوعیتهای موشکی و تحریمهای اشاعهای (یعنی تحریمهایی که به اقلامی که میتواند کاربرد سلاح هستهای هم داشته باشد، مربوط میشود)، میگفتند اینها را نمیتوانیم فوری برداریم. اینها در فاصلهی زمانی برداشته میشود. حالا توجیهشان هم این بود که مثلاً در این شرایط منطقه، که ایران صاحب نفوذ در منطقه شده و همهی مسائل منطقه بدون حضور ایران نمیتواند حل و فصل بشود و کشورهای منطقه بالاخره میبینید که چه برخوردی با ایران دارند و چه نوعی هست، میگفتند در این مرحله اگر بیاییم تحریم تسلیحاتی ایران را برداریم این یعنی دیگر توافق را کُشتهایم. یعنی دیگر نمیتوانیم توافق بکنیم دیگر جواب متحدین خودشان در منطقه را نمیتوانند بدهند. جواب کنگره را هم نمیتوانند بدهند. لذا از اول موضعشان این بود که تحریم تسلیحاتی، تحریم ممنوعیت موشکی و تحریم اشاعهای را فوری نمیتوانند بردارند. از نظر ما هم اینها تحریمهای تعیینکنندهای برای ما نبود، که حتماً باید فوری برداشته بشود، میتواند در فاصلهی زمانی برداشته بشود. من قبلاً عرض کردم باز هم عرض میکنم از نظر ما تحریمهای تسلیحاتی و ممنوعیتهای موشکی تحریمهایی بوده که اتفاقاً جز برکت برای ما هیچ چیزی نداشته است.
یعنی باعث شده که ما در تواناییهای دفاعی خودمان و در سیستمهای موشکی خودمان کاملاً به خودمان متکی بشویم و بهترین دستاوردها را داشته باشیم که هر روز دارید میبینید دیگر. که تقریباً شاید ماهی نیست که یک دستاورد جدید در عرصهی دفاعی عرضه نشود و همینها هم هست که بالاخره امنیت کشور را حفظ کرده است. بنا بر این ما اصراری نداشتیم که تحریمهای تسلیحاتی فوری برداشته بشود. خط قرمزی برای ما نبوده است. ممنوعیت موشکی، میخواهند نگه دارند، نگه دارند. ولی نکتهای که از اول داشتیم این بوده که خب تحریمهای تسلیحاتی بماند، ما که رعایت نمیکنیم. ما که برای کمک به متحدین منطقهای خودمان و ارسال سلاح هرکاری که لازم بدانیم خواهیم کرد. اگر این قرار است تبدیل بشود به نقض توافق، [یعنی] تو بگویی آقا سلاح فرستادهای به عراق که مثلاً با داعش بجنگد این پس [بدان معنی است که] توافق را نقض کردهای، خب اصلاً ما توافق نداریم. چون ما امنیت خودمان را حاضر نیستیم فدای برجام و نمیدانم تحریمها و اینها بکنیم که.
بروجردی: در مذاکرات هم به آنها گفته شد؟
عراقچی: بله، بله به همین صراحت. به همین صراحت [گفته شد] که امنیت ما اولویت اول را دارد، ما توان موشکی خودمان را ادامه خواهیم داد، موشکهای جدید [را] تست خواهیم کرد، هیچ محدودیتی برای خودمان قائل نیستیم، نمیخواهی توافق بکنی، نمیکنیم. برمیگردیم خانه.
بروجردی: آنها آنجا پذیرفتند؟
عراقچی: حال عرض میکنم چه شد دیگر. و بعد تحریمهای تسلیحاتی را هم ما رعایت نمیکنیم، نمیخواهی توافق بکنی، نمیکنیم. مدتی مذاکرات قفل شده بود. آنها میگفتند ما تحریمهای تسلیحاتی و موشکی را نمیتوانیم برداریم، ما میگفتیم که خب اگر برنداری ما که رعایت نمیکنیم، پس توافق نمیشود. بالاخره ایدهای که آنها هم آمدند مطرح کردند این بود که خب، خیلی خب بین قطعنامه و توافق تفاوت قائل میشویم. موشکی و تسلیحاتی را در قطعنامه میآوریم، بقیهی چیزها در توافق. توافق را اگر نقض کردی تحریمها برمیگردد، قطعنامه را اگر نقض کردید، نه. آن دیگر بستگی به شورای امنیت دارد که چه تصمیمی بگیرد. مانند الان دیگر. ما شش قطعنامهی گذشته را مرتب نقض کردیم دیگر. شورای امنیت با ما برخورد کرده؟ نه. چرا برخورد نکرده؟ نمیتوانسته برخورد بکند؟ چرا، میتوانسته برخورد بکند، جرأت نکرده. صلاح ندانسته. اقتدار ایران اجازه نداده است که بیاید با ایران برخورد بکند مثلاً به خاطر سلاح دادن به حزب الله. اقتدار ما باعث شد وگرنه شورای امنیت اگر میخواست میتوانست برخورد بکند، باید برود یک قطعنامهی جدیدی را صادر بکند که چون ایران سلاح داده است ما فلان برخورد را با ایران میکنیم. هیچ وقت نکرده است. از الان به بعد هم همین طوری است. وقتی مذاکرات دوباره راه افتاد که آنها قبول کردند بحث تسلیحاتی، بحث موشکی بیاید در قطعنامه، حسابش از توافق جدا بشود. خب پس الان چه طوری است؟ الان هر آن چه که در برجام هست، اگر نقض بشود تحریمها برمیگردد. در برجام موشکی و تسلیحاتی هست؟ خیر. بند 12 قطعنامه که مال برگشتپذیری است هم صراحت دارد و میگوید اگر برجام نقض بشود قطعنامهها برمیگردد و تحریمها برمیگردد. اگر خود قطعنامه نقض بشود چه اتفاقی میافتد؟ شورای امنیت خودش میداند. باید بیاید بنشیند تشکیل جلسه بدهد هر فکری میخواهد بکند. بنا بر این این تفاوت این دو تا هست.
بحث تسلیحاتی و بحث موشکی در قطعنامه آمده است. حالا در قطعنامه آمده نسبت به گذشته کلی فرق کرده است ها. [پیرامون] موشکی در قطعنامه 1929 [این طوری] بوده که Decides that IRAN shall not، با استفاده از بالاترین و محکمترین عبارات شورای امنیت، تصمیم میگیرد که ایران نباید روی موشکهای بالستیکی که قابلیت حمل سلاح هستهای دارند کار بکند و تست بکند و هر چیزی. یعنی یک ممنوعیت صد در صدی نسبت به موشکهای ما در قطعنامههای گذشته بوده است. چون هر موشکی از یک مقدار برد به بالاتر، قابلیت حمل کلاهک هستهای را دارد. در کلیت خودش. در قطعنامهی جدید به چه تبدیل شده؟ قطعنامهی جدید اولاً از فصل هفت خارجش کرده است. بند 41 اینجا شامل نمیشود. میگوید که از ایران خواسته میشود. آن عبارت Decides that IRAN shall not، تبدیل میشود به Culls upon IRAN. از ایران خواسته میشود. که در ادبیات شورای امنیت تفاوت Decides shall not و Culls upon تفاوت بین الزامآور بودن و نبودن است. بنا بر این دیگر الزامآور نیست. دوم، میگوید موشکهایی که طراحی شدهاند که قابلیت حمل سلاح داشته باشند. یک قیدی به آن اضافه شده است. Designed to be capable. و هیچ کدام از موشکهای بالستیک ما طراحی نشدهاند برای اینکه قابلیت حمل سلاح داشته باشند. بنا بر اینهیچ کدام از موشکها ما شامل این نمیشود. سوم، اینکه همین هم زمان دارد، 8 سال. چهارم اینکه هر چه هم که باشد، نقضش بکنی نقض برجام نیست. پنجم اینکه ما در بیانیهی جمهوری اسلامی ایران که بعد از قطعنامه صادر کردیم و در شورای امنیت ثبتش کردیم، شمارهی ثبتش در کیفم هست نشانتان میدهم، در آن هم گفتهایم که ما تواناییهای دفاعی خودمان را ادامه خواهیم داد و موشکهای ما هیچ کدامشان شامل این قطعنامه نمیشود. بنا بر این هیچ رد خور ندارد که بحث موشکی ما، تواناییهای موشکی ما به همان شکلی که بوده، با همان قوت و بلکه بیشتر ادامه پیدا خواهد کرد و هیچ کسی هم نمیتواند مدعی بشود که برجام نقض شده است. حتی نمیتوانند مدعی بشوند که قطعنامه هم نقض شده است.
دوم بحث تحریمهای تسلیحاتی. تحریمهای تسلیحاتی در قطعنامهی گذشته ممنوعیت کامل بود. طبق بند 41 ایران حق ندارد که هیچ سلاحی بفروشد. حتی یک دانه فشنگ. نه که بفروشد. تأمین بکند. بدهد. حتی هدیه بدهد. خاطرتان هست یک موقعی ما به یک کشوری میخواستیم بدهیم آنها گفتند ممنوعیت است، گفتیم خب هدیه میدهیم. بعد همان هدیه را هم رفتند وارسی کردند بعد گفتند نه هدیه را هم نمیشود و آن هدیه را هم نگرفتند. یعنی هدیه دادن هم طبق قطعنامهی 1929 ممنوع بود. در قطعنامهی جدید این ممنوعیت برداشته میشود تبدیل میشود به محدودیت مورد به مورد. آهان! این را بگویم. در قطعنامهی گذشته ایران حق نداشت هیچی بفروشد و حق نداشت هفت قلم اصلی نظامی را بخرد. یعنی صادرات به ایران شامل هفت قلم عمده بود. جنگندهها، تانک و نمیدانم اقلام عمدهی نظامی ولی صادرات از ایران و فروش توسط ایران شامل همهچیز میشد، حتی یک دانه فشنگ. قطعنامهی جدید چه میگوید؟ قطعنامهی جدید میگوید که آن ممنوعیت تبدیل شده به محدودیت. هر Caseی که ایران بخواهد بفروشد یا بخواهد بخرد باید برود شورای امنیت مجوز موردی بگیرد. شما بگو که اصلاً شورای امنیت هیچ مجوزی نخواهد داد، ندهد. همانطور که عرض کردم ما اصلاً این بحث تحریم تسلیحاتی را برکتی برای خودمان میدانستهایم و میدانیم. فرض کنید شورای امنیت مجوزی ندهد. مهم این است که Base حقوقی از ممنوعیت تبدیل شده است به محدودیت مورد به مورد و این به لحاظ حقوقی یک تفاوت عمده است. بعد همین هم برای 5 سال است. بعد از 5 سال کل محدودیتهای تسلیحاتی برداشته میشود و ایران هر سلاحی بخواهد میتواند بخرد و هر سلاحی بخواهد میتواند بفروشد. بدهد یا به قول آقای بذرپاش هبه بکند. این هم فقط برای 5 سال است. سوم، نقضش نقض قطعنامه است، نقض برجام نیست. با نقض تحریم تسلیحاتی، محدودیتهای تسلیحاتی ما برجام را نقض نکردیم. کسی نمیتواند مدعی یا خواهان بازگشت تحریمها بشود.
یک محدودیت دیگر در قطعنامه و البته در برجام هم وجود دارد، بحث اقلام اشاعهای هست. چون سؤال یکی از دوستان (آقای زاهدی) بود در هفتهی گذشته که کانال خریدی که ایجاد میشود یعنی چه؟ اقلام اشاعهای، اقلامی است که کاربرد دو منظوره دارد. هم در تولید سلاح هستهای کاربرد دارد و هم در صنایع دیگر. مثل بعضی از مثلاً آلیاژهای فلزات. آلیاژِ حالا من بلد هم نیستم، آلیاژ خاصی هست که هم میتواند در بدنهی کلاهک اتمی به کار برود و هم در صنایع دیگر کاربرد دارد.بعضی از پمپها، بعضی از قطعات، تعداش هم کم نیست. شاید آن لیستی که وجود دارد… لیست بینالمللی هم برای آنها وجود دارد. دو تا لیست هست که به نام لیستهای NSG معروف هست. اینها تمامی این اقلام را از ریزترین تا درشتترینش را فهرست کردهاند. خب دستاورد غربیها چی هست؟ این که دسترسی ایران به بمب محدود شده. خب طبیعی هست که اگر ایران برود این اقلام را بخرد، بالاخره نقض غرض میشود دیگر. خب آمدند چه کار کردند؟ یک کانال خریدی ایجاد شده است. این کانال خرید یا حالا اسمش را هر چه بگذاریم یا Procurement channel. هر گونه از این اقلامی که کسی بخواهد به ایران بفروشد میرود در این کانال مجوز میگیرد. این کانال چیست؟ کمیسیون مشترک است. همانطوری که عرض کردم هیچ کمیتهی مستقلی شورای امنیت خودش برای خودش ندارد. همان کمیسیون مشترکی که داخل برجام وجود دارد، [که] ایران هست و کشورهای 1+5 و اروپا، همان او مأموریت دارد که هر کشوری، هر کمپانیای بخواهد به ایران چیزی را بفروشد که یک دانه از این قلمها در آن هست، باید برود مجوز بگیرد. مثلاً چی؟ فرض کنید مثلاً شما قرارداد میبندید با یک شرکت ژاپنی که یک پتروشیمی برای شما بسازند. این تأسیسات پتروشیمی که میخواهد بسازد، دو تا قلمش، دو تا پمپش مثلاً کاربرد دو منظوره دارد. همان شرکت ژاپنی مربوطه میرود کمیسیون مشترک و برای آن دو تا پمپ مجوز میگیرد. در حالت عادی این مجوزها علی القاعده صادر میشود. مگر اینکه کشوری بخواهد این وسط گیری بدهد یا در رقابتهای صنعتی میخواهند بحثهای [رقابتی داشته باشند]. من نمیگویم کار آسانی است؛ ولی مهم این است که ممنوعیت کامل در قطعنامهی 1929 تبدیل شده به محدودیت گرفتن مجوز مورد به مورد. هم به لحاظ حقوقی خیلی فرق میکند و هم به لحاظ عملیاتی، هم الان دیگر کمپانیها و شرکتها میروند مجوز میگیرند و میآیند اقلام را صادر میکنند.
یک نکته این جا وجود دارد که آن شرکتی که میخواهد این قلم را به ایران صادر بکند، خب باید به آن کمیسیون مشترک اطلاعات بدهد دیگر. بگوید این پمپ را مثلاً منِ شرکت X در ژاپن، این آدرسم است و این مشخصاتم است و این ایمیلم است؛ خریدارم در ایران مثلاً شرکت نفت ایران است، این آدرسش است، این شماره تلفن این ایمیلش؛ مقصود از این پمپ هم این هست که در فلان چاه نفت نمیدانم شمارهی چند آبادان قرار هست نصب بشود برای عملیات فلان. این توضیحات را به کمیسیون میدهد، کمیسیون به او مجوز میدهد. وقتی که مجوز را گرفت همان شرکت مربوطه میآید در محل خودش نصب میکند و خودش به کمیسیون مشترک گزارش میدهد که آقا من این را در جای خودش نصب کردم، [و آن را] امضا میکند. این روالی است که از قبل هم بوده ها. من در ژاپن که توفیق داشتم به عنوان سفیر خدمت میکردم، همان موقع شرکتهای ژاپنیای که اقلامی را به ما صادر میکردند که شائبهی دو منظوره داشت، نه جزء لیست باشد، شائبه داشت که مثلاً کسی بعداً بهشان گیر بدهد؛ خودشان میآمدند آنجایی که نصب میکردند، بعد از نصب عکس هم میگرفتند فیلم هم از نصب میگرفتند، ضمیمه میکردند و دیگر صورتجلسه هم میکردند که مهندسان شرکت امضا میکردند که ما رفتیم این را نصب کردیم. خب این اقلام دو منظوره، پس یک، میرود در کمیسیون مشترک مجوز گرفته میشود، دو، آن شرکت مربوطه وقتی که نصب کرد میآید گزارش میدهد که من این را در جای [مربوطه نصب کردم]. End use را مشخص میکند. [پرسش نامفهوم یکی از نمایندگان] گزارش را هم به کمیسیون میدهد که من این را در جای خودش نصب کردم، احتمالاً مدرکی چیزی هم ارائه بدهد. دیگر عکس و اینها را خودش میداند. خب یک نکتهای اینجا وجود داشت که وقتی که اقلام به ایران فروخته شد و در جای خودش نصب شد، چه کسی نظارت بکند که این کار انجام شده است؟ ما [حول این موضوع] خیلی بحثهای مفصل داشتیم نهایتاً به اینجا رسیدیم که خود شرکت سازنده یا خود کشور مربوطهی صادرکننده بیاید این کار را انجام بدهد. وگرنه ما باید به مثلاً آژانس یک همچین اجازهای را میدادیم که اصلاً کاملاً فراتر از پروتکل الحاقی و فراتر از وظایف آژانس بود که بیاید مثلاً یک قطعهی صنعتی را در یک جایی برود نظارت بکند. آژانس فقط برنامههای هستهای را میتواند نظارت بکند. اگر این قطعه در صنایع هستهای ما نیاز است، مثلاً در فردو باید نصب بشود یا در اراک باید نصب بشود، نه خود آژانس میآید آن End use را مشخص میکند و ارزیابی میکند. ولی اگر در صنایع غیرهستهای ما باشد آن شرکت صادرکننده این کار را خواهد کرد. یعنی یک روال اطمینان بخشی برای اینکه این اقلام به ایران صادر بشود. در گذشته کاملاً ممنوع بوده است. الان به این شکل انجام میشود و ما حتماً از این محدودیت این شکلی خوشمان نمیآید، ولی بالاخره یک ممنوعیتی است که بوده و الان تبدیل شده به محدودیت و در پایان دورهی برجام بعد از ده سال این هم برداشته خواهد شد.
تختروانچی: آقای عراقچی مسائل دفاعی استثناء است.
عراقچی: میخواهید شما توضیح بدهید. یک نکتهای که اینجا باز خیلی سرش دعوا بود…
زارعی: این قطعنامه بالاخره […] داشته باشد، یعنی الان این توضیحاتی که شما میفرمایید کان لم یکن شیئاً مذکورا. یعنی مثل این است که هیچ خاصیتی ندارد. بعد هم میگوییم شورای امنیت است و تصمیماتش برای همه الزامآور است. من فکر میکنم بالاخره این جوری هم نیست که هیچی هم نباشد آقای دکتر عراقچی. ما شاید دوست میداریم که همین جوری هم باشد. ولی چه اتفاقاتی میتواند در آینده پیش بیاید؟ خود همین آیا نمیتواند بهانهی صدور یک قطعنامهی دیگری در بحث تروریسم برای ما داشته باشد؟ همین قطعنامههایی که لغو شده محتویات آنها در این چهارچوب بیاید. من سؤال میکنم که [مشخص بشود] چه عواقب آتیای برای کشور ممکن است داشته باشد.
عراقچی: من فقط همین سؤال را عرض کنم. من یک نکتهی تکمیلی که آقای دکتر روانچی اشاره کردند را عرض بکنم که در همین یک کانال خرید، یکی از دعواهای مفصلی که ما داشتیم این بود که این کانال خرید شامل اقلام نظامی ما نمیتواند بشود. برای اینکه ممکن است بخش نظامی ما بخواهد اقلامی را بخرد یا بخواهد برود از هر جا که تا حالا تهیه میکرده، تهیه بکند؛ یک آلیاژی، یک قطعهای یک آیتمی را، ما نه میتوانیم بیاییم در کمیسیون مشترک مجوز بگیریم و نه…. [چند تن از حضار: کدام بند است؟] چشم، عرض میکنم. [پرسش نامفهوم نمایندگان]. آقای کوثری خواهش میکنم اهانت نکنید به من. من برای همهی اینها مدرک دارم. آقای کوثری خواهش میکنم از شما. [صحبت نامفهوم کوثری] الان دارید سؤال میپرسید. اجازه بدهید من اصلاً توضیح بدهم که قضیه چیست، مدرکش هم خدمتتان ارائه میدهم.
زاکانی: تحمل بفرمایید. آقای کوثری توهین هم نکردند ولی تحملمان را…
عراقچی: میگویند ذهنی. آخر ذهنی یعنی چه؟ همهی اینها روی کاغذ است.
زاکانی: خواهش میکنم دوستان صحبت که میکنند، استناداتشان را هم بگویند و بعد هم تحمل بفرمایند صحبت تمام بشود.
عراقچی: خدمت شما عرض بکنم که طبق برجام اقلام این کانال خرید فقط مشمول پروژههای صلحآمیز ما میشود. بخش نظامی ما به کمیسیون مشترک برای مجوز مراجعه نمیکند. اگر اینها قلمی پیدا کردند، قطعنامه نقض شده ولی برجام نقض نشده است. فرقش این هست. آقای کوثری اگر دقت بفرمایید در ضمیمهی شماره 4 بند 1-1-6 میگوید: عرضه، فروش و انتقال مستقیم یا غیر مستقیم از سرزمینشان … یا توسط اتباع آنها … حالا، کلیهی اقلام، مواد، تجهیزات، کالاها و فناوری مندرج در سند، شمارهش را نوشته که همان سند NSG است که فرمودند و چنانچه استفادهی نهایی آن برای برنامهی هستهای ایران، به نحو مندرج در این برجام و یا سایر استفادههای نهایی غیرنظامی غیر هستهای باشد. یعنی چیزهایی که فقط غیر نظامی هست اینجا میآید. سر همین 4 عبارت غیرنظامی غیرهستهای، بگویم چندین ماه بحث شده تا اینها قبول کردهاند که در اینجا این کانال خرید فقط شامل پروژههای غیرنظامی باشد. عبارت انگلیسیاش را اگر پیدا کنید Civil […]. [پرسش یکی از نمایندگان: … فقط آن ممنوعیت شامل میشود] در قطعنامه ولی این Civilian نیست. نقض برجام نیست. اگر بخشهای نظامی ما هر کدام از این اقلام دو منظوره را از هر کجا تهیه بکنند، از همان کانالهایی که قبلاً میکردند نقض برجام نخواهد بود. طبق بند 1-1-6 ضمیمهی شمارهی 4٫
زاهدی: 1-1-6 یک تفسیر دیگری هم دارد. اگر گفته بود شامل استفادههای نهایی غیر نظامی و غیر هستهای، اگر یک واژهی «و» آورده بود فرمایش شما درست است. اما گفته غیر نظامی غیر هستهای یعنی فقط آنهایی که در بحث هستهای […]. نه، غیر نظامی غیر هستهای فرق میکند با غیر نظامی و غیر هستهای. اگر یک واو عطف بگذاریم میشود تفسیر شما، ولی چون واو عطف ندارد، این فقط و فقط برمیگردد به تجهیزاتی که در صنعت هستهای ما بخواهیم استفادهی نظامی داشته باشیم. این واو عطف به عقیدهی من از نظر حقوقی مهم است.
تختروانچی: بسم الله الرحمن الرحیم. جناب آقای دکتر زاهدی این لیستی که اینجا در خود متن فارسی هم اسم لاتینش آمده که آقای دکتر عراقچی هم اشاره کردند، این یکی از همان لیستهایی است که آقای دکتر عراقچی گفتند لیست NSG. این لیست مال اقلام دومنظوره است. یعنی چی؟ یعنی هم میتواند نظامی استفاده بشود و هم غیر نظامی استفاده بشود. آن وقت شما وقتی که این جملهی «سایر استفادههای نهایی غیرنظامی غیرهستهای» را در چارچوب این ببینید روشن است. یعنی میگوید که فقط در چارچوب غیرنظامی است که ما داریم بحث میکنیم. متوجهید؟ این یک بحث طولانی است. اشاره کردند. شاید یکی از بحثهایی که از ابتدا گیر کردیم همین بود. یعنی شاید یک سال و خوردهای پیش که بحث کانال خرید مطرح شد ما از ابتدا گفتیم که اقلام دفاعی ما شامل نمیشود. آنها گفتند نمیشود که. اصلاً کل سیستم کانال خرید ما به هم میخورد. گفتیم خب حالا به هم بخورد. ما که اینجا نیامدهایم که نگرانیهایی که شما دارید را تضمین بکنیم. اقلام نظامی ما خارج از سیستم کانال خرید باید باشد. خب این بحث قفل شد. حدود یک سال، یک سال و خوردهای [حل نشده بود]. یک دو هفتهی [پایانی] تقریباً حل شد که به این نتیجه رسیدیم که ما بیاییم به این صورت از کانال خرید جدایش بکنیم وگرنه میگفتند که باید اقلام نظامی هم باشد که دیگر ما حقیقتش ایستادیم و نهایتاً این فرمول درآمد که «استفادههای نهایی غیرنظامی غیرهستهای». شما در چارچوب آن لیست بالا که ببینیدش ما فکر میکنیم که مشکلی نخواهد داشت.
نجابت: یعنی غیرنظامی اگر بخرند بدهند به بخش صلحآمیز اشکالی ندارد؟ یعنی نظامیها بخرند بدهند به بقیه.
تختروانچی: این را آنها باید سؤال کنند جناب نجابت. این نگرانی آنها است، نگرانی ما نیست، که اگر یک قلمی را نیروهای دفاعی ما تهیه بکنند [و به دیگران بدهند]. ماکه قصد چنین کاری را نداریم، میخواهم بگویم اگر قرار است نگرانیای باشد، آنها باید نگران باشند. ما که نباید نگرانش باشیم.
زاکانی: من فقط یک خواهش دارم چون میخواهند توضیح بدهند، یک توضیح تکمیلی هم بدهند که نیروهای نظامی به عنوان نظامی بودنشان میآیند اقلام را میخرند یا همهی اقلامی که میخرند به عنوان شرکتهای غیرنظامی میروند میخرند و بعد در واقع وارد کشور میکنند و استفادهی نظامی میکنند؟ یعنی هیچ وقت یک نیروی نظامیای نمیرود بگوید من میخواهم موشک بسازم فلان اقلام را به من بدهید. به عنوان اقلام دو منظوره است. به عنوان یک بخش غیرنظامی میروند میخرند، میآورند منتقل میکنند. لذا از این جهت این عملاً بخش نظامی را هم شامل میشود. اگر این را هم پاسخ بدهند ممنون میشوم. بفرمایید.
عراقچی: این اصلاً عبارتش به نظرم کاملاً روشن است. میگوید این کانال خرید مال مواردی هست که If the end-use will be for Iran’s nuclear programme set out in this JCPOA or other non-nuclear civilian end-use. یعنی اگر Civilian end-use باشد میآیند در اینجا. پروژههای نظامی که شامل Civilian نمیشود لزومی ندارد بیاید اینجا. آنها از کجا تهیه کنند؟ از هر جا که تا حالا میکردند. مگر تا حالا آزاد بوده برای بخش نظامی ما که حالا توسط این ممنوع شده؟ بخش نظامی ما برای موشکهایش و برای هرچه تا به حال هر کاری میکرده ادامه میدهد. ولی پروژههای صلحآمیز، Civilian میآید در اینجا و اتفاقاً کارشان تسهیل میشود. یعنی چیزهایی که ممنوعیت صد در صد بوده حالا میآید در کانال خرید مجوز میگیرد راحت. و بدون کمیسیون، بدون دلالی و بدون هزار بدبختی و ترس و نگرانی اقلام وارد میشود.
تختروانچی: یک نکتهای را اشاره کنم. ببینید بحث، بحث نظارتش است. یعنی بحث نظارتش مهم است. ما از ابتدا گفتیم که اجازه نمیدهیم که اماکن نظامی ما مورد نظارت قرار بگیرند. عرضم این بود که از ابتدا ما تأکید کردیم که همانطوری که آقای عراقچی اشاره کردند، مثلاً یک شرکت خارجی بخواهد بیاید یک پمپی را که در صنعت نفت ما میخواهد استفاده بشود، خب وقتی خرید تأیید شد و میخواهد نصب بشود، آن شرکت خارجی میآید بر نصبش نظارت میکند. خب این مشکلی ندارد، پروسهای هم بوده که از گذشته شروع شده و ادامه هم دارد و مشکلی هم نداشتیم. ما تأکید داشتیم که اجازه نمیدهیم که وقتی که یک قلمی بخواهند برای نیروهای نظامی ما بخرند، اولاً قبول نمیکنیم وارد این سیستم بشود، دوماً نمیگذاریم که بر نصب این اقلام در صنایع نظامی ما نظارت بشود. نکتهی کلیدیاش این است. یعنی اهمیت این [بند] 1-1-6 و این که جدا میکند این است که نظارت طرف مقابل را جدا میکند بر نصب قطعاتی که صنایع دفاعی ما میخواهد استفاده بکند. این نکتهی کلیدیای است که یک سال و خوردهای دعوا داشتیم سر این قضیه و الان فکر میکنیم که حل است با این جملهبندیای که در اینجا آمده.
زاکانی: خب تشکر میکنم. آقای نجابت اگر فرصت سؤالات را بفرمایید. دوستان عزیز سه دقیقه سؤال میکنند و 5 دقیقه هم پاسخ به سؤالات را داریم. خواهش میکنم از 3 دقیقهتان استفاده نکنید، یعنی کمتر استفاده بکنید که بشود… [پرسش نامفهوم یکی از نمایندگان] نه، نه، الان موضوعات حقوقی مطرح است. چون جناب آقای عراقچی از موضع تحریم وارد نشدند، از موضع گرههای حقوقی برجام وقطعنامه وارد شدند و ذکر کردند. آن مصادیقش بود. دوستان عزیز خواهش میکنم که تلگرافی و کوتاه سؤالاتتان را بکنید. خواهش من از جناب آقای عراقچی و جناب آقای تختروانچی هم این هست که کوتاه پاسخ بدهند. اگر اجازه بدهید حداکثر یک ساعت دیگر این بحث حقوقی را جمع کنیم که برویم وارد بحث تحریم بشویم.
نبویان: بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن تشکر از آقای عراقچی. چون آقای عراقچی اینجا فرمودند که در قطعنامهی قبلی، 1929، 41ونیم بود و مجوز حمله و هر اقدامی داده شده، من عبارت را میخوانم ظاهراً این طور نیست. گفته هر اقدام ضروریای بکنید، متعلَّق این اقدام را هم ذکر کرده است. نوشته «That States shall take all necessary measures» درست است؟ تمام اقدامات ضروری را انجام بدهند «to prevent» که مانع بشوند، چه چیزی را؟ «the transfer» نگفته هر کاری انجام بدهند، فقط انتقال تکنولوژی یا «technical assistance» کمکهای تکنیکی نسبت به این اقدامات موشکی. نگفته اینها مجازند هر کاری را انجام بدهند.
عراقچی: میتوانند هواپیمای شما را بزنند.
نبویان: اینکه پس برای انتقال است. شما گفتید کمتر از این مقدار بود، اما آمریکا لشگرکشی کرد آمد در خود عراق. مقایسه کردید. حالا من عرضم را بکنم، بعد شما جواب بفرمایید. این است که در این متعلَّق این ممنوعیت آمده که چه کاری را انجام بدهند. فرمودند این تکه فارسیاش هم گفته بشود، فقط برای این است که کشورها باید اقدامات ضروری را انجام بدهند که مانع انتقال تکنولوژی بشوند. متعلَّقش آمده. نگفته هر کاری مجاز است.
نکتهی بعدی نسبت به شورای امنیت این است که به قول حضرتعالی آن معاون اروپایی گفته بالایش خداست و خدا را هم که قبول نداریم، شورای امنیت خداست؛ راستش آقای عراقچی ما نفهمیدیم بالاخره، اگر فرمودید قطعنامههای شورای امنیت الزام حقوقی دارد، الزام بینالمللی دارد چه جوری میشود شما بخشیاش را بپذیرید و بخشیاش را نپذیرید؟ آنجایی که حقوق هستهای ما را به رسمیت شناخته میگویید اینجا آمده، الزام بینالمللی دارد، همه […] اما بحث سلاح که مطرح میشود میگوییم این بخشش را قبول دارید؟ اگر الزام بینالمللی دارد نسبت به همهی موارد الزام بینالمللی دارد. منتها میفرمایید ما قبول نمیکنیم، خب آن یک حرف دیگر است و به قول شما شورای امنیت باید یک تصمیم دیگر بگیرد و [باید] منتظر باشیم [ببینیم] چه تصمیمی باز دوباره [میگیرد]. اگر نسبت به سلاح و بحث موشکی و چیزهای دیگر بخواهد ممنوعیت ایجاد بکند و ما انجام دادیم منتظر تصمیم دیگر باشیم. پس دست شورای امنیت به قول حضرتعالی باز است.
نکتهی بعدی راجع به ارسال سلاح. خیلی عادی از آن گذشتیم. از یک طرف میفرمایید که کمک به منطقه امنیت ماست. ما به اینها گفتیم. از یک طرف میفرمایید تا 5 سال مورد به مورد میخواهیم انجام بدهیم، شورای امنیت باید تصویب بکند. حالا شما آقای عراقچی میخواهید واقعاً کمک بکنید به حزبالله که در مقابل تهاجم اسرائیل بایستد، شورای امنیت تأیید میکند؟ خب یعنی بستن دست خودمان. این دو تا با همدیگر اصلاً [جور در نمیآید].
یک نکتهی دیگر هم رابطه با موشکها. آقای عراقچی من برایم خیلی جای سؤال بود، در رابطه با موشکها فرمودید این دو تا عبارت فرق دارد. در عبارت قطعنامهی 1929 آمده که موشکهایی که Capable باشند، قابلیت حمل کلاهک هستهای داشته باشند. اینجا آمدید فرمودید یک واژهی Designed آوردیم. Designed to capable. درست است؟ عین این عبارت اینجا هست که شما خودتان هم قبول دارید. خب بعد یک نتیجه گرفته شده و آن این است که ما که دنبال طراحی چنین موشکی نیستیم. من یک سؤال طلبگی دارم آقای عراقچی، سؤالم این است که چه فرقی است بین Designed to capable یعنی طراحی شده که قابلیت حمل کلاهک داشته باشد و اینکه خودش قابلیت دارد. من یک مثال عرض میکنم. مگر میشود ما به قابلیت برسیم بدون طراحی؟ شما ماشین دارید، میگویید 4 تا چرخ باید داشته باشد تا حرکت بکند. خب این قابلیت حرکت دارد. سؤال؟ این که 4 تا چرخ داشته باشد آیا قبلاً طراحی هم شده بود که 4 تا چرخ داشته باشد؟ یا نه بدون طراحی ما گفتیم این همین طور قابلیت را دارد.
هر قابلیتی مسبوق به یک طراحی است. معنا ندارد اصلاً. باید ما برسیم به طراحی. الا اینکه با عرض معذرت طراحی یک امر ذهنی باشد، این یک حرف دیگر است. به نیت آیا برمیگردد؟ به نیت که برنمیگردد. اگر به نیت برگردد که ما باید دانه به دانهی این موارد را برویم… بالاترش این است (من فقط این نکته را میگویم نکات دیگر را درز میگیرم)، قبول، اصلاً Designed to capable یک نکتهی جدیدی است، به واقع برنمیگردد، به نیت برگردد. سؤال؟ آمریکا به ما میگوید شما 8 سال ممنوع است که موشکهایی که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند را طراحی کنید، بعد از 8 سال جایز است؟ اصلاً معنا دارد آنها به ما بگویند محدودیت موشکهایی که طراحی میشود برای قابلیت حمل کلاهک هستهای، 8 ساله است؟ بعد از 8 سال شما دیگر دستتان باز است. میتوانید موشکهایی تولید بکنید و طراحی هم میتوانید بکنید که قابلیت حمل کلاهک هستهای هم داشته باشد. این معنا ندارد. نسبت به آن چیزهایی هم که در رابطه با اقلام نظامی فرمودید، حالا میفرمایند وقت تمام شد، من نکاتی دارم که وضعیت خیلی حادتر است. ببخشید.
عراقچی: خیلی ممنون آقای نبویان. اولاً برای من خیلی جالب است که شما از قطعنامهی 1929 دفاع میکنی.
زاکانی: نه دفاع نکردند.
نبویان: …دفاع نکردم، میگویم این تفسیری که شما میکنید درست نیست.
عراقچی: ببین من گوشم کردم، دیگر حالا شما گوش کن دیگر. حالا شما گوش کن دیگر. حالا من عرض میکنم اگر دیدی که درست نمیگویم [صحبت نامفهوم یکی از حضار] میگوید، از 1929 دفاع میکند میگوید قطعنامهی خوبی است چون که مجوز حمله نمیدهد.
زاکانی: به نظرم همه مان بیشتر تحمل بکنیم.
عراقچی: آقا اینها را من بارها شنیدهام.
رسایی: خب معلوم است جواب خاصی نداری، چون یک خورده داری فضا را عوض میکنی.
عراقچی: نه آقای رسایی! آقای رسایی بیست بار تا حالا جواب دادیم. هی تکرار، هی تکرار، هی تکرار، عیبی ندارد. آقای نبویان این میگوید که States، همهی دولتها، shall take all necessary measures، باید همهی اقدامات ممکن را اتخاذ بکنند که جلوی انتقال تکنولوژی یا کمکهای فنی مربوط به موشک به ایران را بگیرند. من از شما سؤال میکنم، پسفردا به خاطر این آمریکا آمد یک هواپیمای شما را زد، بگوید من مشکوک بودم در این هواپیما داشت تکنولوژی نظامی یا قطعات موشکی به ایران حمل میشد، زدماش. All necessary measures باید اتخاذ میکردم. شورای امنیت گفته. من مطمئن بودم در این هواپیما [تکنولوژی نظامی یا قطعات موشکی به ایران حمل میشد]. بعد شما چه کار میکردی؟ میگفتی دستت درد نکند یا شما هواپیمای او را میخواستی بزنی. این شروع یک جنگ بود یا نبود؟ [پاسخ نامفهوم نبویان] نه، نه، لجبازی نکنید. من که عرض کردم ببینید این مجوز حملهی نظامی نیست، ولی دستاویزی برای حملهی نظامی به ایران هست؛ برای همین عرض کردم که این 41 و نیم است.
آقای نبویان من وسط صحبت شما آمدم توضیح بدهم فرمودید که گوش بده حالا شما یک لحظه گوش بده. به دلیل همین مجوزی که این جا داده شده که به کشوری مثل آمریکا اجازه میدهد کشتی ما را بزند، هواپیمای ما را بزند، اصلاً بیاید یک نقطه از خاک ما را بزند بگوید من مشکوک بودم که در این جا تکنولوژی موشکی داشته به اصطلاح چیز میشده، میتوانسته بزند.
نجابت: … نه، میگوید آن Transfer است. Transfer که دیگر اینها را ندارد.
عراقچی: بله، میگوید اینجا اقلام موشکی مثلاً از کرهی شمالی به ایران Transfer شده بود، در آن انبار نگهداری میشد من زدماش. آقای عزیز اگر بخواهد بهانه بگیرد برای شروع حمله به ایران، این (قطعنامهی 1929) بهانه دستش میدهد.
زاکانی: ایشان میفرمایند که هر بهانهای باشد میتواند بهانهی حمله باشد… [همهمهی نمایندگان]
عراقچی: شما دیگر اینجا مدافع آمریکا نشو. مدافع آمریکا دیگر نشو. اجازه بده من توضیح بدهم.
نبویان: آقای زاکانی این درست نیست. بیرون هم آقای ظریف مطرح کرده هر کس دارد زیر سؤال میبرد خائن است، این درست نیست. الان ایشان هم به من میگوید تو مدافع این قطعنامه و مدافع آمریکا شدی. آقای عراقچی درست صحبت بکنیم.
عراقچی: آقا اجازه بده من عرضم تمام بشود. عرضم تمام بشود، شما دوباره توضیح بدهید.
زاکانی: جناب آقای نبویان، من میخواهم عرض بکنم…
نبویان: نه میخواهم بگویم از شما گله داریم. از اینها شاید انتظار داشته باشیم، ولی از شما گله داریم آقای زاکانی. درست نیست.
عراقچی: آقای زاکانی من از شما گله دارم. برای اینکه وقتی دوستان مطلبی مطرح میکنند، من میآیم جواب بدهم میگویید نه آقا گوش بده. وقتی من میآیم صحبت بکنم دوستان هی میپرند در حرف من، شما هم دخالت نمیکنید.
زاکانی: نه، نگاه کنید آقای عراقچی، آنجایی که دوستان میپرند و در حقیقت آنجایی که بنده جلویشان را میگیرم جایی است که میخواهند پاسخی بدهند یک چیزی بگویند، آنجایی که جنابعالی یک مطلبی و یک نکتهای را میگویید، مثلاً به ایشان میگویید از قطعنامه 1929 داری دفاع میکنی، خب کی ایشان دفاع کرد؟ میگویید دارید از آمریکا دفاع میکنید. خب کی ایشان از آمریکا دفاع کرد؟
عراقچی: دفاعش این است که من میگویم اینها دارد مجوز میدهد به آمریکا…
زاکانی: نه اینها حرفهای ناحقی است. لذا ما خواهش میکنیم رعایت حال همدیگر را بکنیم.
عراقچی: خیلی خب. حالا اجازه بدهید من یک توضیح فنی بدهم. اجازه بدهید. بند یا پاراگراف شمارهی 9 این قطعنامه میتواند دستاویز یا مجوز حمله به کشتی ما، هواپیمای ما، خاک ما را به کسی که بخواهد بهانه بگیرد بدهد. اگر باز به مقدمه و پاراگرافهای مقدماتیاش مراجعه بفرمایید، پاراگراف ما قبل آخر میگوید: « Stressing that nothing in this resolution compels States to take measures or actions exceeding the scope of this resolution, including the use of force or the threat of force,» برای همین است که می گوید هیچ چیزی در این قطعنامه کشورها را compel نمیکند، یعنی مجبور نمیکند متوسل به اقدام نظامی شوند. برای چی این را آورده؟ برای این که آن جا که یک مجوزی داده، برای این که کشورهای دیگر مثلاً عراق را نتوانند بروند متهم بکنند که چرا هواپیمای ایران را نزدی؟ [تا بتواند بگوید] این قطعنامه مرا مجبور نکرده بود. ولی اگر کسی بخواهد این کار را بکند مجوز را داده است. ببینید از قطعنامه دفاع نکنید. قطعنامه را عرض کردم بند 41 و نیم است. یعنی یک خورده از 41 رفته بالاتر و برای کسی که بخواهد بهانهجویی بکند برای حمله به ایران مجوز داده بوده، میتوانسته این کار را بکند. با مجوزی از این خفیفتر به عراق و لیبی حمله کردند. اگر میخواستند میتوانستند. قطعنامه این مجوز را داده بوده. و این قطعنامه از بین رفته حالا شما برای این که 2231 را خفیف بکنی میخواهید بگویید 1929 این طوری نبوده. این نکتهاش به نظر من کاملاً روشن است.
تختروانچی: ببینید من میخواهم یک خورده جلوتر از آن چیزی که آقای دکتر عراقچی رفت، بروم. میگویم نه تنها مجوز داده، دستور داده که حمله کنید. یعنی پاراگراف 9 قطعنامهی 1929 دستور استفاده از همهی لوازم را داده برای اینکه جلوگیری بشود از انتقال تکنولوژی به ایران. این بالاتر از مجوز است. یعنی در مجوز [میگوید] شما اختیار داری، متن حقوقی این قطعنامه را بخوانید میگوید دستور میدهیم این کار را بکن. پاراگراف مقدماتی که آقای عراقچی خواندند که گفت کشورها اجبار ندارند و مجبور نمیشوند برای این [است] که این را خنثی کند. مجوز نیست، بالاتر از مجوز است. من یک جا عرض کردم. این جزء افتضاحات تاریخ دیپلماسی و اقداماتی است که شورای امنیت کرده. یعنی ننگ است در تاریخ شورای امنیت که بیاید به این صورت دستور حملهی نظامی بدهد. به هیچ وجه قابل دفاع نیست. من تعجب میکنم واقعاً، چرا یک همچین بحثی در اینجا مطرح میشود.
عراقچی: خب حالا ببینید، یک همچنین مجوزی بوده، چرا از این مجوز یا به تعبیر درست آقای روانچی از این دستور استفاده نکردند؟ چرا استفاده نشده؟ چون ایران قوی بوده، این نکته را فراموش نکنید. [یکی از نمایندگان: جرأت نکردهاند]. جرأتش را نکردند.
نجابت: چون Transfer نشده.
عراقچی: نه، ببینید لطفاً بحث من را بفهمید، من این را شک ندارم، اگر آمریکا در طول ده سال گذشته برای از بین بردن برنامهی هستهای خودمان میتوانست به ما حملهی نظامی بکند، حتماً این کار را میکرد و حتماً هم به این قطعنامه استناد میکرد.[یکی از نمایندگان: عرضه نداشته است]. عرضه نداشته، بارک الله. ببینید استناد قانونیاش را در شورای امنیت گرفته بوده، چرا نتوانسته بوده استفاده بکند؟ چون از قدرت ما ترسیده، از قدرت دفاع ما، تلافی ما بالاخره ترسیده. بنابراین آنی که امنیت ما را تأمین میکند تواناییهای دفاعی خودمان بوده است. به آن اتکا بکنیم، در آینده هم همین است. دوستانی که میگویند چه طور میشود یک قسمتی از قطعنامهی جدید را قبول بکنیم و یک قسمتی را قبول نکنیم، آقا ما امنیت خودمان را فدای هیچ چیزی نمیکنیم. قطعنامهها مهم، برای آنها کتاب مقدس، هرچه که هست، برای ما امنیت ملی و منافع ملی خودمان از همه چیز مهمتراست. قطعنامهی 2231 قطعنامهی بسیار مهمی هست، تغییرات بنیادین در روابط شورای امنیت و ایران ایجاد میکند، ولی آن گوشهای از آن که به امنیت ملی ما برمیخورد را اجرا نخواهیم کرد. هر تبعاتی هم که میخواهد داشته باشد. شش تا قطعنامه داشتند جرأت نکردند برای حمله به ایران از آنها استفاده بکنند، در آینده هم همچین جرأتی نخواهند کرد، تا وقتی که ما قوی باشیم. نکتهی من اینجا است.
این دو تا نکتهی دیگری را که گفتند اجازه بدهید پاسخ بدهم. [آقای نبویان گفتند] 5 سال مورد به مورد باید برویم و دست ما را میبندد. کجا دست ما را میبندد؟ من که گفتم ما اجرا نمیکنیم. ما به تحریم تسلیحاتی شورای امنیت برای 5 سال آینده پایبند نیستیم. چند بار این را بگویم دیگر؟! نیستیم. بیانیهی وزارت امور خارجه به عنوان موضع جمهوری سلامی ایران ثبتِ شورای امنیت شده است که ایران کمک به متحدین منطقهای خودش را انجام خواهد داد. ما به هرکسی که بخواهیم سلاح خواهیم داد. این که بارها گفتیم و موضع ماست [که] این قسمت قطعنامه را قبول نداریم، اجرا هم نخواهیم کرد. چرا؟ زورمان زیاد است.
اما راجع به موشک که گفتید فرق ندارد. Designed to be capable. آقای نبویان، موشکی که برای حمل کلاهک هستهای طراحی شده باشد اصلاً همهی محاسباتش، طراحیهایش فرق میکند. این را از دوستان نظامی هم لطفاً سؤال بفرمایید. اصلاً محاسبات سر جنگیاش کاملاً فرق میکند. طراحی سر جنگیاش کامل فرق میکند. قابلیت دارد ها. اگر بروی آن سر جنگیاش را یک مقدار چه میدانم طراحیاش را عوض بکنی، قابلیت حمل کلاهک هستهای هم دارد. ولی باید طراحیاش بکنی برای این که سر جنگی هستهای رویش سوار بشود. محاسبات سر جنگی هستهای با غیر هستهای فرق میکند. هیچ کدام از موشکهای ما شامل این قطعنامه نمیشوند، چون برای این کار طراحی نشدهاند. خواهش هم میکنم تکرار نکنید دشمن از آن سوء استفاده میکند. این دوستانی که میآیند میگویند موشکهای ما شامل قطعنامه میشود. چرا اصرار دارید که ثابت بکنید موشکهای ما شامل قطعنامه میشود؟ قطعنامه خیلی صریح است. شامل قطعنامه نمیشود. بر فرض هم که بشود برای ما الزامآور نیست. بند 41 نیست.
نبویان: 8 سال به بعد چطور؟
عراقچی: 8 سال به بعد هم اصلاً دیگر همین هم برداشته میشود. سر 10 سال کل قطعنامه اصلاً برداشته میشود. همهی این بازیها سر ده سال جمع میشود. موشکی سر 8 سال جمع میشود.