بخشی از گفتوگوی او با جامجم را در زیر میخوانید:
به عنوان کسی که سالها تجربه فعالیت هنری در کارنامه دارید و به عنوان یکی از پیشکسوتان عرصه نقاشی و نگارگری که سالها فعالیت کردید، به نظر شما صنایع دستی اصفهان چه ویژگیهایی دارد؟ به عبارت دیگر اگر بخواهید به جهانیان بگویید صنایع دستی اصفهان ارزشمند است، به چه مواردی اشاره میکنید؟
در وضع فعلی آدم روی آن را ندارد که به جهانیان چنین چیزی بگوید؛ چرا؟ چون امروز بسیاری از صنایع دستی ما را از چین و کشورهای دیگر میآورند. انشاءالله به یاری پروردگار توانا صنایع دستی اصفهان دوباره عزت و سربلندی خودش را پیدا کند و کیفیتش به روزهای اوج و شکوه برگردد. من به دوستان خودم که در این زمینه کار میکنند و به همه آنها هم ارادت دارم و دوستشان دارم توصیه میکنم کیفیت کار خود را به ابتذال نکشند.
همین حالا که با شما صحبت میکنم در اتاقی که نشستم یک تابلوی عصر عاشورا در مقابلم هست که در چین درست کردهاند و به ایران آوردهاند. صنایع دستی روزگاری در اوج بود، اما حالا صنایع دستی را از کشورهای دیگر به ایران میآورند. فرش ایران که روزی حرف اول را در دنیا میزد به رده 27 و 28 رسیده است. از طرفی کیفیتش را هم از دست داده است. حالا که صنایع دستی اصفهان و فرش تبریز ثبت جهانی شده امیدوارم دوستان سر غیرت و همت بیایند و کارهای جالبی انجام دهند. من تبریک خودم را برای ثبت جهانی این هنرها ابراز میکنم و امیدوارم این فایده را داشته باشد که کیفیت کارها تعالی پیدا کند.
به هر حال هنرمندان و پیشکسوتان و اساتید فعال در عرصه صنایع دستی طی این سال ها درگیر مشکلات زیادی بوده اند. آنها ناملایمتی های زیادی را از ساده ترین مسائل حقوقی و معیشتی گرفته تا بیمه و کارگاه های خود تحمل کرده اند. به هر حال اینها تاثیرگذار است و مسائل خیلی مهم هستند.
شما در آمریکا زندگی میکنید. با توجه به تصوری که از این کشور وجود دارد و همچنین زمینه معنوی آثار شما، چطور این تابلوهای روحانی را در آن کشور نقش میکنید؟
آنجا فرصت کار بیشتری دارم. وقتی به ایران میآیم بیشتر وقتم صرف تلفن و دید و بازدید میشود. آمریکا، در را به روی خودم بستم و همینطور مدام کار میکنم.
یک سوال دیگر هست که ذهن بسیاری از علاقهمندان هنرهای سنتی ایران را مشغول کرده است. هر سال آثار تجسمی زیادی در حراجهای داخلی و منطقهای و جهانی ارائه میشود که در این میان آثار مدرن خیلی مورد توجه قرار میگیرد. چند سالی است که آثار اساتید پیشکسوتان هنری کشورمان مانند رضا مافی، پرویز کلانتری، فرامرز پیلارام، سهراب سپهری، سیدمحمد احصایی و ... در این حراجها خوش میدرخشند و با ارقام بالایی به فروش میرسند. در این میان جای هنرهای سنتی ما در چنین حراجهایی خالی است. چرا آثار سنتی ایران در چنین حراجهایی ارائه نمیشود؟
این یک بحث مفصل است که باید چرایی آن را بررسی کنیم. فکر نمیکنم اکنون مجالش باشد. انشاءالله دفعه بعد که ایران آمدم صحبت میکنیم، اما سوال این است که آیا به هنرمند آن رقمها را میدهند؟ من که بعید میدانم.