بعد از انقلاب سیاستگذاریهای کلان اقتصادی کشور برای حمایت از خودروسازی تعیین شده است. سه نمونه از این سیاستها:
۱.راهآهن: میزان بزرگراهها و آزادراههایی که از دولت هاشمی به بعد در
ایران ساخته شده را با میزان خطوط ریلی مقایسه کنید. برای این منظور
میتوانید نقشه ایران را با نقشه ترکیه یا پاکستان یا هر کشوری با شرایط
جغرافیایی نزدیک به ایران مقایسه کنید. یا نسبت بزرگراهها به خطوط ریلی
پیش از انقلاب را با نسبت آنها در حال حاضر مقایسه کنید. حملونقل ریلی
تهدید بزرگی برای صنعت خودروسازی کشور است که باید سرکوب شود.
۲.یارانه سوخت: دولت هاشمی رفسنجانی بلافاصله پس از پایان جنگ برای کاهش
هزینههای دولت حذف یارانهها را در دستور کار خود قرار داد. برنج و روغن و
شکر و گوشت کوپنی و دلار دولتی و بسیاری از یارانههای دیگر حذف شدند اما
یارانه بنزین که سهم بزرگتری از هزینههای دولت را شامل میشد حذف نشد آن
هم در آن دوران که یارانه بنزین منحصرا به طبقات بالای جامعه میرسید.
۳. حملونقل عمومی: کمتر کشوری در دنیا وجود دارد که در آن تاکسی خودروی
حملونقل عمومی محسوب شود. از نظر اقتصادی، محیط زیستی، ترافیک جادهای و
هر طور که حساب کنید حملونقل عمومی باید با اتوبوس، و خطوط ریلی انجام
شود. در ایران بسیاری از مسیرهای مهم -حتی در نقاطی که مردم کمدرآمد زندگی
میکنند- اصلا خط اتوبوسرانی ندارند و بسیاری از خطوط اتوبوسرانی موجود هم
به طرز عجیبی بینظمند.
مرجع : پارسینه