به گزارش پایگاه 598، المانیتور نوشت:
در حال حاضر که همه توجهات بین المللی به روند اجرایی شدن توافق هسته ای ایران معطوف شده است، تلاش ها و توافق های دیپلماتیک بسیار بیشتری برای برقراری ثبات در خاورمیانه (غرب آسیا) نیاز است. ثبات منطقه ای بستگی به چگونگی مقابله و برخورد با تروریسم مبتنی بر افراط گرایی دارد نه فقط صدور قطعنامه ای برای حل و فصل درگیری ها بین اسرائیل و فلسطینیان.
تحلیل گران سیاست راهبردی در وزارت امور خارجه آمریکا این روزها در حال بررسی راه های تصویب توافق ایران در کنگره با هدف برقراری ثبات در منطقه خاورمیانه هستند.
یکی از مقامات بلندپایه وزارت امور خارجه آمریکا -که در برنامه ریزی سیاست گذاری ها در امور خاورمیانه مشارکت دارد- در حالی که خواست نامش فاش نشود، در گفتگو با المانیتور اعلام کرد دولت آمریکا قصد دارد از توافق ایران برای اتخاذ سیاست هایی در ارتباط با موضوعات منطقه ای استفاده کند. او گفت: «ما قصد داریم بر ایرانی ها فشار وارد کنیم تا آنها روند افزایش آشوب ها در منطقه را از طریق کمک به حزب الله و حماس متوقف کنند.»
او همچنین گفت: «به موازات این اقدام، همکاری های خود را با کشورهای عمل گرای سنی یعنی مصر، عربستان سعودی و شاید دیگر کشورهای حوزه خلیج (فارس)- و اردن تقویت خواهد کرد. توافق هسته ای ایران دست کم برای ده سال اجرایی خواهد شد، طی این دوره زمانی باید ثبات در خاورمیانه برقرار و راه حل ایجاد دو کشور اجرایی شود.»
این اقدمات ممکن است به زمانی طولانی نیاز داشته باشد اما این روشی احتمالا واقع گرایانه در قبال تحولات در آینده است، به ویژه زمانی که موضوع فلسطین مطرح می شود. بدون یافتن راه حلی برای موضوع اسرائیل و فلسطین، همواره تهدیدهایی برای صلح در منطقه وجود خواهد داشت.
یک دهه اجرای راه حل ایجاد دو کشور به چند دلیل برای پیشبرد ثبات در منطقه لازم و ضروری است :
نخست آن که، نیروهای تروریست بنیادگرا تهدیدی مشترک برای کشورهای عمل گرا در منطقه محسوب می شوند. ایجاد ائتلافی ضد تروریسم در منطقه همچنین مستلزم پیشرفت در زمینه فلسطین بر اساس ابتکار صلح عربستان سعودی است که در سال دو هزار و دو آن را مطرح کرد.
دومین دلیل آن است که دست یابی به توافق بین اسرائیل و فلسطین مستلزم تغییر در سیاست های همه طرف ها و مداخله قابل توجه از سوی آمریکا به منظور جلوگیری از وقوع یک درگیری خشونت آمیز است.
دوره ای طولانی تر همچنین سبب اجرای تدریجی روند توافق بر سر تعیین شرایط دایمی دو کشور می شود که با دست یابی به یک توافق این روند تسهیل می شود. علاوه بر این، افکار عمومی اسرائیل و فلسطین برای مصالحه به زمان نیاز دارد و بدین ترتیب یافتن راه حل مبتنی بر ایجاد دو کشور و برقراری روابطی بهتر میان آنها بر اساس اصل همسایگی اجتناب ناپذیر است.
در نهایت این که، همکاری های گسترده تر منطقه ای، در زمینه مبارزه با تروریسم و در جبهه اقتصادی، مستلزم شکسته شدن بسیاری از تابوها در ارتباط با رویکرد اعراب در قبال اسرائیل است.
چنین طرح صلح ده ساله ای باید همه واقعیت های مربوطه را مد نظر قرار دهد و در دراز مدت سبب ایجاد خاورمیانه ای با ثبات شود.
در کانون چنین طرحی باید راه حل ایجاد دو کشور قرار داشته باشد که زمینه را برای همکاری های گسترده تر منطقه ای فراهم می کند. باید در زمینه غیر نظامی کردن کشور فلسطینی مذاکراتی صورت گیرد و این روند باید ظرف سه سال تکمیل شود. مرزهای کشور فلسطینی باید بر اساس مرزهای سال هزار و نهصد و شصت و هفت تعیین شوند. بیت المقدس شرقی باید به عنوان پایتخت فلسطین تعیین شود و در عین حال این شهر باید متحد باقی بماند و بیت المقدس غربی نیز باید پایتخت به رسمیت شناخته شده اسرائیل در سطح بین المللی باشد. طی هفت سال، باید در پی روند موازی برقراری ثبات در زمینه های اقتصادی، امنیتی و روابط منطقه ای باشیم.
در جبهه امنیتی، باید به اسرائیل اجازه داده شود به مدت هفت سال در راستای رود اردن در مرز با این کشور حضور نظامی داشته باشد.
چارچوب همکاری های ضد تروریستی در سطح منطقه ای باید به منظور مبارزه با تروریسم مبتنی بر بنیاد گرایی ایجاد شود که زمینه را برای به اشتراک گذاشتن و تبادل اطلاعات و دیگر همکاری های امنیتی و نظامی فراهم کند.
در جبهه دیپلماتیک، طی هفت سال پس از ایجاد کشور فلسطینی، کشورهای عربی باید روابط کامل دیپلماتیک و تجاری با اسرائیل برقرار کنند.
ایجاد جبهه اقتصادی نیز برای موفقیت طرح صلح ده ساله حیاتی است. ظرف یک دهه، کشورهای منطقه باید منطقه آزاد تجاری ایجاد کنند و همچنین در زمینه زیرساخت های اساسی همانند آب، انرژی، حمل و نقل و مخابرات با یکدیگر همکاری داشته باشند. به منظور افزایش سرمایه گذاری های بخش خصوصی و دولتی در سطح منطقه ای و بین المللی باید بانک توسعه خاورمیانه -همانند دیگر بانک های توسعه منطقه ای- تأسیس شود و قاهره نیز به عنوان مقر آن تعیین شود.
توافق هسته ای ایران مطمئنا نقاط ضعف و قوتی دارد و بیش از هر چیز باید فرصتی برای ایجاد ثبات در یکی از راهبردی ترین مناطق جهان قلمداد شود.بی تاثیر نیست.