روزنامه کیهان در ستون اخبار ویژه امروز سه شنبه خودنوشت:
رادیو زمانه: ادامه ائتلاف خاتمی با اپوزیسیون قابل تقدیر است
یک عضو مرکزیت گروهک منحله فدائیان خلق می گوید میان اپوزیسیون و اصلاح
طلبانی چون خاتمی و موسوی خوئینی ها اتحاد کاملی برای تحریم انتخابات مجلس
برقرار شده است.
علی کشتگر در مصاحبه به رادیو زمانه گفته است: گروه های اپوزیسیون و اصلاح
طلبانی چون آقای خاتمی و آقای موسوی خوئینی ها که جزو چهره های محافظه کار
اصلاح طلب بودند همراه با هم انتخابات را در عمل تحریم کردند. یعنی گفتند
شرکت نمی کنیم. البته طبیعتاً روزنامه کیهان، تبلیغش را می گذارد برای شرکت
همین اصلاح طلبانی مثل آقای تابش و برخی نیروهای اصلاح طلب که ثبت نام
کرده اند.
وی درباره عدم استفاده صریح از واژه تحریم توسط خاتمی گفت: به نظر من ما
باید این موضوع را درک کنیم. خود عمل مهم است. اینکه در انتخابات شرکت نمی
کنند و نماینده ای هم ندارند، معنایش تحریم است. حالا کلمه تحریم شما
خودتان می دانید که معنایش، حرام کردن است و این چهره ها از گفتن آن امتناع
می کنند و هیچ اهمیتی هم ندارد. حالا مهم نیست که ما در خارج از کشور می
آییم اعلام می کنیم تحریم و آنها می گویند ما در انتخابات شرکت نمی کنیم و
نامزدی هم نداریم. هر دو یکی است و در هر دو اجماع بر سر عدم شرکت وجود
دارد. مهم ایستادگی آنها در داخل است.
کشتگر که مدت هاست از شعارهای مارکسیستی دست برداشته و سوپر لیبرال محسوب
می شود، همچنین گفت: به نظر من مهم این است که برای اولین بار در تاریخ
جمهوری اسلامی، این اتفاق مهم افتاده که بین کسانی که به طور کلی حکومت
دینی را قبول ندارند با اصلاح طلبان، اجماع به وجود آمده و اینها با هم شده
اند. این هماهنگی بسیار مهم است.
برخلاف این ادعا، پیوند کامل منافقین مدعی اصلاح طلبی با منافقین مدعی
عناوین «خلق» و «توده» و «ملی» و «ملی- مذهبی» از سالها قبل پیش آمده و در 2
فتنه سال های 78 و 88 این اتحاد- بلکه انحلال اصلاح طلبان در گروهک های
ورشکسته قبلی- کاملاً به نمایش گذاشته شد. بنابراین خیانت خاتمی و موسوی
خوئینی ها ادامه خیانت ها و وطن فروشی های قبلی آن هم در قواره نوچگی گروهک
های ورشکسته سلطنت طلب و منافقین و فدائیان خلق و... است.
کشتگر در مصاحبه با رادیو زمانه همچنین نسبت به نامزدی شماری از اصلاح
طلبان- دست کم 40 عضو فراکسیون اقلیت و برخی اصلاح طلبان خارج از مجلس-
ابراز نگرانی کرد و گفت: اگر اصلاح طلب ها در این انتخابات شرکت کنند برای
اینکه اقلیتی داشته باشند و توجیه کنند که ما به خاطر این رفتیم و رای
دادیم، مخالفان ناامید می شوند و جنبش سبز در واقع شکست خورده است. به
دنبال آن هم ریزش نیرو و ناامیدی شدیدی به وجود می آید.
منابع آگاه می گویند خاتمی اصالتاً اختیاری از خود ندارد و همان طور که
تسلیم پروژه خارجی برای انصراف به نفع نامزدی موسوی و تدارک پروژه تقلب و
آشوب شد، این بار نیز موظف شده که مانع از حضور رسمی اصلاح طلبان در
انتخابات شود. او البته از امضای فهرست انتخاباتی در سال 86 تحت عنوان
فهرست یاران خاتمی نیز که با بی اقبالی مطلق عموم مردم مواجه شد، خاطره
خوشی در ذهن ندارد.
گفتنی است کشتگر مرداد ماه سال 87 و به هنگامی که شیرین عبادی بهایی بودنش
را تکذیب کرد، مقاله ای در گویانیوز نوشت و از اپوزیسیون خواست اعلام کنند
که «ما همه بهایی هستیم»! گروهک بهائیت در تقسیم بندی های قدیمی در حلقه
راست (آمریکا و انگلیس و اسرائیل) قرار می گیرد اما ظاهراً هزینه های بالا
در اروپا و سودای جاه طلبی باعث شده تا امثال کشتگر به هر نوع نوکری و
مزدوری تن بدهند.
نونت نبود آبت نبود منافق شدنت چی بود؟!
یکی از عناصر ضدانقلاب پناهنده در اروپا، وضعیت اسفباری از وضعیت گروهکی های فراری ترسیم کرد.
«کاوه-ب» که اکنون در ایتالیا حضور دارد با اشاره به حضورش در کشورهای
ترکیه، یونان و ایتالیا می نویسد: روز هجدهم دسامبر برای پاره ای گفت وگوها
به وزارت داخله ایتالیا احضار شدم. شکل کار بازجویی هیچ تفاوتی با ترکیه و
یونان نداشت.در ترکیه با تحکم با من صحبت کردند. بعد از 8بار مصاحبه وکیلم
پیشنهاد داد از ترکیه خارج شوم. در یونان نیز همین برنامه را اجرا کردند.
سال 2006 در محل پزشکان بدون مرز به ظاهر خدمات پزشکی به پناهنده ها ارائه
میدادند!
حضور کشیشی مسلط به زبان فارسی و گفتگو با پناهجوهایی که تغییر دین دادند و
پیشنهاد کار براساس نیازمندی هایشان. آن روز هم با همان لحن سرویس دهندگان
ترک با ما برخورد کردند جای شکرش باقی بود یک نیمچه ارتباطی با حزب
کمونیست یونان (ک.ک.ایی) داشتم. حالا پس از 4 سال اقامت قانونی در ایتالیا
پوستین من را این ها می کشند. یاد گفته رفیقم بهزاد، زمان اقامت در ترکیه
می افتم که پس از برخوردهای امنیتی ترک ها، گفته بود هر چه به غرب نزدیک تر
شوی مسائل پناهجوئی قوی تر و قانونی تر می شود. ایتالیائی ها برای
بازجویی، همراه خود بیسکویت، شکلات و چای سرد آورده بودند.
این منافق فراری با اشاره به انواع کلاهبرداری هایی که از او در ایتالیا
صورت گرفته ادامه می دهد: هم اکنون در کمپی به سر می برم که فاقد ابتدائی
ترین امکانات زیستی است. تلویزیون نداریم. اینترنت نداریم. هفته ای یک بار
ملافه ها در ساعات اولیه پیش از سرویس اداری تعویض می شود بنابراین کسی
ساعت هفت صبح برای تعویض اقدام کند ملافه گیرش نمی آید.
سوسک حمام بیداد می کند. شبها تا توی گوش ما جولان می دهند. غذای گرم
نداریم. فقط یک بار آنهم شب ها ساعت هشت غذای بسته بندی سرد شده دریافت می
کنیم. صبح ها هم یک لیوان پلاستیکی شیر سرد یا چای با 5 قطعه بیسکویت. نهار
خبری نیست.
ماه گذشته 30 نفر دیگر به آمار کمپ ما افزوده شده است. کمپی که ظرفیت 80
نفر را ندارد 180 نفر جای داده اند. در اتاق 14 متری با احتساب حمام و
دستشوئی 4 نفر را در دو تخت دو طبقه در نظر گرفته اند. برای دعوت کردن از
پدر یا مادر یا فرزندان جهت دیدار توریستی ذکر کرده اند باید خانه ای اجاره
کرده که دارای حداقل هفتاد مترمربع و اتاق خواب جدا، هم چنین توانائی
پذیرایی از مهمان و مسائل پزشکی و... باشد اما ما را با 4 ملیت، در یک اتاق
14 متری جای داده اند.
افراد باید ساعت 9 صبح تا 4 عصر کمپ را ترک کنند. فرقی ندارد در گرمای
تابستان یا سرمای زمستان، آنها هم از روی اجبار در سالن های غذا خوری های
«کاریتاس» سرگردان هستند تا عصر به کمپ بازگردند. نبود کار از اساسی ترین
مشکلات است. از افرادی که به کشورهای دیگر برای کار رفته اند به دلیل اینکه
اقامت ایتالیا را دارا هستند پلیس ایتالیا به باز گرداندن شان اقدام می
نماید و از فرودگاه آنها را در خیابان رها می سازد.
جریمه ما که بدون بلیط سوار اتوبوس شود یکصد یورو منظور می شود. برای
جستجوی کار، گاهی اوقات لازم است در مسیرهای گوناگون اتوبوس های مختلف را
تعویض کرد. اتفاق افتاده که یک روز دو بار جریمه انجام گرفته است.
وی همچنین می نویسد: نگاهی به کار خارجی ها، اعم از پناهنده یا غیر
بیاندازید. قریب به اتفاقشان فاقد قرارداد کار هستند. آنهائی هم که قرارداد
به امضاء رسانده اند با عدم درج واقعی ساعات کار روزانه، برای فرار از
پرداخت حق بیمه کار توسط کارفرما، قراردادها را پارت تایم یا (کی یا ماته)،
«احضار با تلفن»، انجام می دهند. دیده شده که برای فرار از بکارگیری
«کارسیاه»، قرارداد «یک روزه» یا «بیست روزه» منعقد کرده و کارگر مزبور
ماهها در آن واحد با حداقل دستمزد مشغول کار می باشد.
یادآور می شود سرویس های جاسوسی به واسطه همین سخت گیری ها سعی می کنند
عناصر فراری را وادار به هر نوع بیگاری و خیانت به کشور و مردم خود کنند.
مستند بی بی سی در تلاش برای احیاء اموات
مستندهای سفارشی و جهت دار رسانه دولتی دولت استعماری انگلیس «بی. بی. سی»
به صورتی حساب شده وارد بازار قاچاق فیلم و لوح فشرده کشور شده است.
این فیلم های مستند عموماً در کنار چند فیلم سینمایی در لوح های فشرده عرضه می شود تا بازارشان کساد نماند.
در یکی از این فیلم ها که توسط یکی از بازیگران کمدی و فیلمساز کشور «حمید -
ج» ساخته شده است، به بهانه پرداختن به عشق و عاشقی های یکی از عوامل
خدماتی گروه های تولید فیلم، عموم اموات سینمای آبگوشتی رژیم شاه سر از گور
به در می آورند و تک تک آنها تجلیل به عمل می آید، حتی بازیگری که به دلیل
روابط نزدیک با اشرف پهلوی با دلارهای غارت کرده از بیت المال مردم به
آمریکا گریخت و هم اکنون نیز در بسیاری از فیلم ها و نمایشنامه های
ضدانقلابی به ایفای نقش می پردازد.
در این فیلم که به سرمایه بی. بی .سی تولید شده است، به بیننده چنین القا
می شود که هنوز هم مردم عکس ها و پوسترهای فیلم های این اموات را به قیمت
گران خریده و آذین دیوارهایشان می سازند.
شایان ذکر اینکه علی رغم ساخت و نمایش این فیلم از شبکه «بی.بی.سی» سینماگر
یاد شده هم اکنون به اتفاق شریک ثابتش، پس از کسب پروانه ساخت و تصویب
فیلمنامه، در حال بازی و تولید یکی دیگر از فیلم هایی است که به صورت
مشارکتی تولید می شود.
سال نو برای اروپا جشن است یا عزا؟!
سال 2012 از لحاظ معضلات اقتصادی سالی به مراتب سخت تر از 2011 برای غرب خواهد بود.
روزنامه گاردین با انتشار این پیش بینی نوشت: بدون شک سال میلادی جدید سالی
سخت تر از گذشته برای اروپایی ها خواهد بود. اکنون بنابر اعلام مقامات
اروپایی، سخت ترین دوران را پس از جنگ جهانی دوم تجربه می کند.
گاردین اضافه کرد: بحران مالی ای که غرب با آن دست و پنجه نرم می کند و
هنوز هم لاینحل مانده در چند دهه گذشته بی سابقه بوده است. اکنون رشد
اقتصادی بسیاری در کشورهای اروپایی متوقف شده و دولت ها همزمان برای کاهش
هزینه ها و ریاضت اقتصادی، تحت فشار شدید قرار گرفته اند.
به نوشته این روزنامه انگلیسی، از همین حالا و در آغاز جشن های سال جدید،
نگرانی از یک رکود اقتصادی دیگر در قاره اروپا موج می زند. اغلب کشورهای
اروپایی با این بحران بزرگ دست و پنجه نرم می کنند.
در حالی که ده سال از تاسیس منطقه پولی یورو می گذرد این واحد پولی بحران
گسترده ای را تجربه می کند و برخی محافل اقتصادی حتی احتمال می دهند که
تداوم بحران، به فروپاشی منطقه یورو بینجامد.
چند کلمه هم از تبلیغاتچی حزب رستاخیز
«علی معلم» (تبلیغاتچی کروبی در انتخابات) شامگاه 9 دی در
برنامه زنده تلویزیونی «هفت» با تجلیل ویژه از جشنواره های سینمایی «کن» و
«اسکار» گفت: «جشنواره فیلم فجر را انقلاب اسلامی به جامعه ایرانی تحمیل
کرد!» وی چندی پیش نیز در این برنامه سیاست های فرهنگی جمهوری اسلامی را
ادامه سیاست های «مهرداد پهلبد»(وزیر فرهنگ و هنر رژیم ستم شاهی) دانسته
بود!
معلم، مدیر مسئول یکی از مستهجن ترین نشریات سینمایی است که ماهنامه وی به
سبب ترویج فیلم های اروتیکال و تبلیغ آثار هنری همجنس گرایانه توقیف شد،
اما پیوند وی با جریان فتنه و جریان انحرافی باعث شد که علیرغم نقش آفرینی
در حوادث انتخابات سال 1388 به عنوان «داور» جشنواره فیلم فجر انتخاب شود.
برنامه تلویزیونی «هفت» را «فریدون جیرانی» سردبیر سابق هفته نامه «سینما»
اداره می کند. جیرانی از دهه 1370 در این هفته نامه به تبلیغ فیلم فارسی
های عصر ستم شاهی پرداخت تا جایی که عملکرد وی با اعتراضات وسیع نمایندگان
مجلس پنجم مواجه شده بود.
در برنامه جمعه شب(9 دی) نیز «سعید، ق» یکی از نویسندگان ماهنامه سینمایی
فیلم که سردبیری آن را نویسندگان روزنامه «رستاخیز»(ارگان حزب رستاخیز در
رژیم پهلوی) برعهده دارند، بیش از 30 دقیقه اجازه یافت تا از فیلمی مستهجن
که مایه های همجنس بازی را رواج می دهد، دفاع کند. وی ادعا کرد که اگر کسی
در ایران نقد قدرت کند «بابایش را درمی آورند»! و توضیح نداد چطور افرادی
مانند ایشان که تبلیغات چی حزب رستاخیز بوده است می تواند آزادانه و برخلاف
اعتقادات مردم حرف بزند!؟ و نه تنها کسی با او کاری ندارد، بلکه برخی از
آنها «داور جشنواره» می شوند و برخی دیگر از دولت جایزه هم می گیرند!
گفتنی است که اینگونه سوءاستفاده ها از برنامه تلویزیونی می تواند خدمات
فراوان رسانه ملی را در اذهان عمومی مخدوش کند و از این روی پیشگیری از این
موارد برای مسئولان و مدیران محترم صدا و سیما یک ضرورت تلقی می شود.
وکیل ربع پهلوی: حالا اعلیحضرت یک غلطی فرمودند!
تقلای اخیر رضا ربع پهلوی برای خودنمایی، به عنوان گاف های جدید وی ارزیابی شده است.
«سعید-ق» از عناصر سابقا فعال در گروهک ادوار تحکیم که اکنون در اروپا
روزگار می گذراند، نامه رضا ربع پهلوی به حمایت از گروهک تروریستی منافقین و
سپس ادعای شکایت از جمهوری اسلامی را ابتکار خوب توصیف کرد اما نوشت: او
نشان داد کارکشته نیست و مشاوران خوبی نیز ندارد و هنوز باید خیلی تمرین
کند تا در فضای سیاسی که برای او چندان موثر نیست، حضور داشته باشد. او
درباره شکایت از جمهوری اسلامی، به جای نگاه حقوقی حرف های سیاسی زد و
خواست سرمایه گذاری اش را نقد کند که همین خطایی بزرگ بود. او همچنین در
مصاحبه بعدی خود عملا این پیغام را داد که اساسا قضیه شکایت جدی نیست و
تنها یک شوی تبلیغاتی است.
در ادامه این تحلیل که از سوی سایت «چراغ آزادی» منتشر شده، می خوانیم:
مصاحبه محمد مصطفایی وکیل رضا پهلوی نیز کمکی به ماجرا نکرد چون سیاسی حرف
زد و نشان داد به دنبال ترویج پادشاهی است. خود رضا پهلوی نیز حساب شده تر
از اینها حرف زد آنجا که گفت جنبش سبز یتیم شده و باید شورایی برای هماهنگی
در این زمینه تشکیل شود. او با این سخنانش، اظهارات مخالفانی را تایید کرد
که می گویند رضا پهلوی می خواهد جنبش سبز را بدزد. رضا پهلوی با این اقدام
های غیرحرفه ای و ورود به صحنه سیاسی، سقوط خود را تسریع می کند.