به گزارش پایگاه 598، بین ملت ایران و دولت آمریکا دیوار بلند بیاعتمادی کشیده شده که این
بیاعتمادی ریشه در تاریخ نین قرن اخیر دارد. برای بررسی ریشه این
بیاعتمادی ها و تبیین سیاست های خصمانه آمریکا علیه ایران، خبرنگار پایگاه
بصیرت گفتگویی را با آقای فواد ایزدی کارشناس مسائل آمریکا ترتیب داده است
که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
مصدق و اعتماد به آمریکا
آقای
فواد ایزدی در رابطه با اینکه آمریکا در سطوح منطقهای و بین المللی چه
سیاستهای خصمانهای علیه ایران و انقلاب اسلامی داشته است، اظهار کرد:
تقابل ایران و آمریکا به دهه ۱۳۳۰ شمسی برمیگردد، زمانی که آقای مصدق ملی
شدن صنعت نفت را مطرح میکند با توجه به این که درگیری اصلی دولت مصدق با
انگلیسیها است ایشان یک اشتباه راهبردی بزرگ مرتکب میشود و آن اشتباه این
بودکه او فکر میکرد آمریکاییها میتوانند در این حوزه به ما کمک کنند.
به همین دلیل به آنها اعتماد کرده و به آمریکا سفر میکند، سفرش چند
هفتهای طول میکشد. هدف او از سفر این بود که از آمریکاییها بخواهد
انگلیس را محدود کنند و برای حل مسئله ملی شدن صنعت نفت ایران به ما کمک
کنند.
وی افزود: آمریکاییها در عمل از اعتماد آقای مصدق سوءاستفاده
میکنند نه تنها برای حل مسئله قدمی برنمیدارند بلکه با همکاری انگلیس بر
علیه مصدق کودتا میکنند. بانی اصلی کودتا سفارت آمریکا بود بعضی از عوامل
داخلی هم کمک میکنند و در نهایت شاه با کمک کودتای آمریکاییها به ایران
برمیگردد.
اولین کودتای سیا
کارشناس مسائل بین الملل با
اشاره به حوادثی که در سال ۳۲ رخ داد عنوان کرد: اتفاقاتی که در سال ۳۲
افتاد مسیری را برای آمریکا در حوزه کودتا، اشغال و فعالیتهای گسترده بین
المللی مشخص کرد چرا که CIA برای اولین بار در تهران کودتا میکرد. در
تهران جنگ سرد با سیاستی که آمریکا دهها سال است در پیش گرفته همراه میشود
و آنها به دنبال تغییر حکومت بودند.
حمایت همه جانبه آمریکاییها از پهلوی دوم
ایزدی
در رابطه با اینکه آمریکا از طریق تحریمهای ظالمانه علیه ایران چه
خسارتهایی را توانسته است به ملت ایران وارد کند، گفت: برگشتن شاه به
ایران با حمایتهای گسترده آمریکا همراه میشود. با این که آمریکاییها
میدانند شاه فرد دیکتاتور و مستبدی است و زندانهای شاه مملو از کسانی است
که نسبت به عملکرد شاه نقد دارند، اما با این حال آمریکاییها به حمایت
خود از شاه ادامه داده، در تشکیل ساواک کمک میکنند، در حوزههای اطلاعاتی
امنیتی مامورین شاه را آموزش میدهند و در حقیقت حکومتی را در ایران ایجاد
میکنند که بدون آمریکاییها قادر به ادامه حیات نیست.
وی افزود: در
این شرایط شاه کاملا با آمریکاییها در همه زمینهها هماهنگ عمل میکند،
چه در حوزه سیاسی و چه در حوزههای مدیریتی و اقتصادی شاه با آمریکا هماهنگ
است و سفیر آمریکا نفوذ بسیار زیادی در ایران پیدا میکند. اگر خاطرات
اطرافیان شاه را مطالعه کنیم متوجه خواهیم شد که در عمل آمریکاییها در
ایران حکومت میکنند.
ناتوانی آمریکاییها از پیش بینی وقوع انقلاب اسلامی
کارشناس
مسائل بینالملل عنوان کرد: هر چه به سالهای پیروزی انقلاب اسلامی
نزدیکتر میشویم، آمریکاییها احساس نمیکنند قرار است در ایران انقلابی
اتفاق بیفتد. سازمان سیا چند ماه قبل از پیروزی انقلاب گزارشی را ارائه
میدهد که در آن گزارش نه تنها در رابطه با وقوع انقلاب اشتباه میکند حتی
اعلام میکند ایران در حالت پیش از انقلاب هم نیست بنابراین آمریکاییها در
محاسباتشان اشتباه میکنند. ایران برای آمریکاییها به یک پمپ بنزین
تبدیل شده بود، منابع نفتی ایران را میبردند، سلاحهای غیر قابل استفاده
را به شاه میدادند. در زمانی که آمریکاییها بر ایران مسلط بودند ما اصلا
نمیدانستیم نفتی که از ایران میبرند چه مقدار است؟ کنتور نفت دست خود
آمریکاییها بود و آنها اعلام میکردند که امروز چقدر نفت از ایران بردند.
حمایت از شاه تا آخرین
وی
افزود: آمریکاییها که دیدند حکومت در حال عوض شدن است سیاستهای خود را
تغییر دادند، آقای کارتر تصمیم میگیرد تا آخرین روز از شاه حمایت کند حتی
مسئولان آمریکایی به شاه میگویند که فشار بیشتری به مردم بیاورد کشتار
بیشتری انجام دهد شاه هم قبول میکند اما موج انقلاب اجازه حکومت بیشتر را
نه به شاه میدهد نه به آمریکاییها.
ایزدی با اشاره به اینکه
آمریکا سیاست فشار سیاسی و اقتصادی را در برابر ایران به کار گرفت، عنوان
کرد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی آمریکاییها که فهمیده بودند دیگر حکومت
شاه در ایران جایی ندارد فرصتی داشتند تا روابطشان را با حکومت جدید بهتر
کنند اما متاسفانه سیاست فشار سیاسی و اقتصادی را در برابر ایران به کار
میگیرند نتیجه عملکرد آمریکاییها از دهه ۳۰ تا پیروزی انقلاب اسلامی و
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نسبت به ایران تسخیر لانه جاسوسی بود.
تسخیر لانه جاسوسی
وی
با اشاره به تسخیر لانه جاسوسی عنوان کرد: تسخیر لانه جاسوسی هم
نمیتوانست آمریکاییها را بیدار کند،آنها به جای این که به درخواست معقول
دانشجویانی که سفارت را اشغال کرده بودند پاسخ بدهند و شاه را به ایران
برگردانند (آن زمان این دغدغه وجود داشت که آمریکاییها با بردن شاه به
آمریکا به دنبال کودتای دیگری هستند) آمریکاییها به این دغدغه توجهی
نمیکنند و سیاستهای ضد ایرانی را افزایش میدهند و آن مجموعهای که در
آمریکا به صورت سنتی با انقلاب مردم ایران مخالف بودند سعی میکنند فشارها
را بیشتر کنند.
افزایش سیاستهای ضد ایرانی آمریکاییها بعد از پیروزی انقلاب اسلامی
کارشناس
مسائل بین الملل گفت: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی سیاستهای ضد ایرانی که
سابقهاش به زمان شاه برمیگردد نه تنها کم نمیشود بلکه افزایش هم پیدا
میکند. آمریکاییها احساس میکنند ایران متعلق به آنها بوده و مجموعهای
آمدهاند و ایران را از آنها گرفتند. روزنامه واشنگتن پست در سالگرد پیروزی
انقلاب اسلامی یک سری مقالاتی چاپ میکند با این عنوان که چه کسی ایران را
از دست داد، الان هم بعد از ۳۶ سال فلان سناتور آمریکایی میگوید یک
مجموعهای هستند که هم تهران را کنترل میکنند هم بغداد، بیروت و صنعا را،
یعنی این کشورها و پایتختهامن جمله تهران را متعلق به خودشان میدانند. آن
ها به خاطر نفوذ جمهوری اسلامی اعتراض ندارند بلکه معترضند که چرا جمهوری
اسلامی، تهران را مدیریت میکند و از این که ایران مستقل است مشکل داشته و
ناراحت هستند.
حمایتهای آمریکا از صدام
وی
افزود: در زمان جنگ تحمیلی حمایتهای آمریکا باعث پشتگرمی صدام است، چند
ماهی که از جنگ میگذرد حمایتها جنبه اطلاعاتی پیدا میکند. هواپیماهای
آمریکایی مراکزی را که سربازهای ایرانی تجمع کردند شناسایی کرده و عکسهایش
را به صدام میدهند سپس با استفاده از اطلاعاتی که آمریکاییها داده بودند
حملات شیمیایی صورت میگیرد. در زمان جنگ علاوه بر آمریکاییها کشورهای
غربی دیگر نیز از صدام حمایت میکردند. قطعات بمبهای شیمیایی مورد نیاز
صدام از کشورهای غربی مختلف به دست صدام میرسید، چند ماه پیش در روزنامه
نیویورک تایمز گزارشی تهیه شده بود با این مضمون زمانی که آمریکاییها بعد
از اشغال عراق تسلیحات شیمیایی را در عراق پیدا کردند خیلی سر و صدا به راه
نینداختند چرا که متوجه شدند منبع این سلاحها خود آمریکا بوده است.
ایزدی
با اشاره به حمایت های آمریکا از صدام عنوان کرد: حمایتهای آمریکا از
صدام تا پایان جنگ وجود داشت. آمریکاییها همچنین از معاندین با جمهوری
اسلامی مانند گروهک منافقین حمایت میکردند، با این که گروهک منافقین در
لیست گروههای تروریستی آمریکا بود با این وجود در واشنگتن دفتر داشتند و
فعالیت میکردند. چون با توجه به سابقه بسیار گسترده گروهک منافقین
نمیتوانستند آنها را در لیست تروریستها نگذارند اما با این حال از آنها
حمایت هم میکردند.
فشارهای اقتصادی علیه جمهوری اسلامی
وی
با اشاره به تداوم سیاست های خصمانه آمریکا عنوان کرد: سیاستهای خصمانه
آمریکا علیه ایران همچنان تا پایان جنگ ادامه پیدا کرد. بعد از جنگ که
متوجه شدند ابزار جنگ دیگر اثری ندارد از فشار اقتصادی استفاده کردند.
ابتدا فشار اقتصادی محدود بود به تدریج این فشارها را افزایش میدادند آمار
دقیقی نداریم که به عنوان مثال فلان دارویی که تحریم شد چه خسارتهایی به
بیماران ما وارد کرده است.
ادبیات ضد ایرانی آمریکاییها تغییر نکرده است
کارشناس
مسائل بینالملل با اشاره به مسائل هستهای ایران بیان کرد: در سال های
گذشته از موضوع هستهای ایران به جهت فشار به ایران استفاده کردند. این
فشار اقتصادی هزینههای گستردهای برای مردم و دولتها داشته و این تاریخچه
۶۰ ساله گذشته آمریکا است. از طرف دیگر هیچ زمانی نه مردم و نه حکومت ما
این کارها را با آمریکا نکردند نه در آمریکا کودتا کردند، نه تحریم کردند و
نه فعالیتهای ضد آمریکایی داشته اند و تا به حال هیچ خسارتی به مردم
آمریکا نزدهاند. البته مردم ایران بر علیه آمریکا شعار داده اند که آنها
از همین هم بسیار ناراحت هستند. تنفر مردم ایران از آمریکا نتیجه سیاستهای
خصمانه آمریکا نسبت به ایران است در حال حاضر هم که دو سال از مذاکرات با
آمریکا میگذرد و دولت یازدهم هم ادبیات نسبتا نرمی با آمریکا داشته،
توافقی هم حاصل شده باز هم ادبیات ضد ایرانی آمریکاییها تغییر نکرده است.
تهدید به حمله نظامی تقریبا هر روز توسط مقامات آمریکایی صورت میگیرد،
ادبیات آنها نه تنها نرمتر نشده بلکه به نوعی سختتر هم شده است.
وی
افزود: به دلیل خوی استکباری آمریکا هر قدر که در برابر آمریکا کوتاه
بیاییم او دهها قدم پیشتر میآید،در حال حاضر متاسفانه در آمریکا احساس
میشود که ایران به خاطر فشارها امتیاز داد و ما باید فشارها را بیشتر کنیم
تا امتیاز بیشتری بگیریم این تصویری است که در ذهن خیلی از مقامات
آمریکایی وجود دارد. حال آنکه چه چیزی باعث استقلال جمهوری اسلامی شده،
جمهوری اسلامی چطور در مقابل این فشارها ۳۶ سال دوام آورده است، استقامت
ملت ایران در برابر فشارها سبب این استقلال بوده است.
سرنوشت همکاری سران عرب با آمریکا
ایزدی
تصریح کرد: در کشورهای منطقه افرادی را داریم که یک زمانی سابقه انقلابی
داشتند اما راه خود را عوض میکنند و با آمریکا هماهنگ میشوند. آقای قذافی
یک نمونه از این افراد است، ده سال آخر حکومت قذافی کاملا با کشورهای غربی
هماهنگ بود که برنامه هستهای خود را کاملا متوقف کرد و به آمریکاییها
داد، در عوض آمریکاییها هم در اولین فرصتی که پیدا کردند او را سرنگون
کردند.آقای مرسی هم همین مشکل را پیدا کرد آن ادبیات ۸۰ سلسله اسلام سیاسی
اخوان را بعد از رسیدن به حکومت کنار گذاشت اسم حزب را عوض کرد با سفیر
آمریکا هر هفته چای میخورد و آن ها هم در اولین فرصتی که پیدا کردند ایشان
را به زندان انداختند..
وی در ادامه گفت: صدام هم همین مشکل را
داشت فکر میکرد اگر به آمریکاییها اجازه دسترسی به عراق را بدهد
آمریکاییها میآیند بررسی میکنند و بعد به او اجازه حکومت میدهند اما
دیدیم که صدام به چه روزی افتاد، عرفات نیز مانند بقیه بود، عرفات در زمانی
چریک بود و بر علیه اسرائیلیها عملیات انجام میداد سالهای آخر با آمریکا
هماهنگ شد و به دنبال کسب نتیجه از طریق ابزار مذاکرات بود عاقبت او هم که
معلوم است.
کارشناس مسائل بین الملل عنوان کرد: این سیاست خارجی
پسر خوب که ما مقاومتی نداشته باشیم و با کدخدا هماهنگ باشیم در عمل هیچ
جای دنیا حتی در کشور ما هم جواب نداده است. تجربهای که در دوره مصدق و
دوره آقای خاتمی داشتیم موید همین امر است، شاید به طور مقطعی بخشی از
فشارها کم شده باشد اما مشکل اساسی حل نشده و بعضا فشارها بیشتر هم شده
است. از این جهت آقایان صدام، قذافی و عرفات الگوهای خوبی برای سیاست خارجی
کشورها نیستند، حضرت امام(ره) میتواند الگوی خوبی برای سیاست خارجی
کشورها باشد چرا که انقلاب به پا کرده و انقلابش را هم حفظ نمود. ادبیاتی
که باعث استمرار جمهوری اسلامی شده است نباید با تصورات غیر واقعی از بین
برود.