اظهارات کفشگری را در ادامه می خوانید:
* میگویند محمود خوردبین نقش پررنگی در کاپیتانی تو داشته و برانکو میخواسته ماریچ یا اومانیا بازوبند را ببندند.
- همان اول هفته من با آقای قنبرپور صحبت کرده بودم و ایشان میگفت برانکو تاکید کرده که خودت کاپیتان هستی. مصطفی قنبرپور همیشه از من تعریف میکرد و میگفت شخصیت مثبتی برای کاپیتانی داری و برانکو هم همین نظر را داشت. با این حال من شب قبل از بازی خودم با برانکو صحبت کردم، به خاطر اینکه گفتم شاید یک درصد نداند امید هم به اندازه من سابقه دارد و حق دارد که کاپیتان باشد. بالاخره امید هم به اندازه من بازی کرده بود و برانکو باید صلاح میدید که از بین ما دو نفر به کدام یک بازوبند را بدهد اما آقای قنبرپور گفت برانکو تاکید دارد که تو ببندی. البته من قبل از بازی به خود امید گفتم اما امید گفت که اگر بازوبند را به من هم میدادند، نمیبستم قبل از بازی حتی به مایکل هم گفتم تو ببند که خیلی خوشحال شد و دو سه دقیقه بغلم کرده بود. من به بقیه بچهها هم احترام گذاشتم اما بقیه جدید بودند. حتی به مهدی طارمی هم بازوبند را تعارف کردم اما دیگر میخواهم این بحث را تمام کنم. با این حال باید بگویم اگر وظیفه کاپیتانی یک بار دیگر بر عهده من گذاشته شود باز هم قبول خواهم کرد.
* بعد از این اشتباه خیلی حالت گرفته شده بود.
- بله، خب طبیعی است وقتی بازوبند کاپیتانی را به بازو میبندی نگاههای زیادی تعقیبت میکنند و دنبالت هستند. نمیدانم چه شد اما شاید چشم خورده باشم. باور کن در تمام نیمه اول اصلا سنگینی کاپیتانی اذیتم نکرد و راحت بازیام را انجام دادم اما نیمه دوم آن اتفاق افتاد. البته یکی دو روز اول خیلی ناراحت بودم اما الان خوشحالم چون یکسری ترسهایم ریخت و حالا دیگر از اشتباهات کوچک نمیترسم. فکر میکنم در هر اتفاقی خیری هست و من هم از این اتفاق اصلا ناراحت نیستم. شاید اگر کاپیتان نمیشدم و آن اشتباه را نمیکردم هیچ وقت چنین فشاری روی من نمیآمد. الان قویتر شدهام و خیلی راحتتر هستم. در شب قبل از مسابقه هم خواب این اتفاق را دیده بودم.
* چه خوابی.
- شب قبل از بازی خوابی دیدم که خیلی عجیب بود. همه چیز تاریک بود و در سیاهی همه بچههای تیم بودند. قیافه علیپور و طارمی را در همان تاریکی میدیدم. در همان تاریکی یک سگ آمد، همه بچهها فرار میکردند و او از بین بازیکنان رد میشد و آخرین نفر که من بودم را گرفت. همان دستی که جراحی کرده بودم را گاز گرفت. ساعت 5:30 صبح بود که با ترس از خواب بلند شدم و دو رکعت نماز خواندم. گفتم خدایا یعنی چه؟ البته میدانستم تعبیر سگ در خواب یعنی دشمن. خوابم را برای همسرم که تعریف کردم گفت تو اصلا چطور بازی کردی؟ خوابی که دیدم فردا در بازی مدام توی ذهنم بود و میدانستم بالاخره یک اتفاقی میافتد. تعبیر خوابم این بود که دشمنم خوشحال میشود و واقعا قرار بود از قبل این اتفاق بیفتد. واقعا در خواب متعجب بودم که چرا از بین آن همه بازیکن سگ دست من را گاز گرفت. در طول بازی در نیمه اول مدام این اتفاق توی ذهنم بود و به همین خاطر محتاط کار میکردم تا اشتباه نکنم. همان ابتدای نیمه دوم که این مساله از ذهنم بیرون رفت اشتباه کردم. باور کن خوابهایم همیشه تعبیر میشود.
* باز هم خوابی دیده ای که تعبیر شود؟
- دو فصل قبل هم خواب کامران دوست صمیمیام را که الان در قید حیات نیست دیدم. روز قبلش مادر همسرم منزل ما بود و اتفاقی تیشرتی که عکس کامران روی آن بود را در وسایلم گذاشت. من هم آن را زیر لباسم پوشیدم. شب قبل از بازی خواب کامران را دیدم که گریه میکرد و من هم اشک میریختم. روز بازی مطمئن بودم که گل میزنم و همین اتفاق هم افتاد. همان بازی که در کرمان 6 تا به مس زدیم و من هم لباسم را بالا زدم تا یاد کامران باشم.
* از بین کاپیتانهای قدیمی پرسپولیس مجتبی محرمی و فرشاد پیوس کلی از تو تعریف کردند و برخورد خوبی با این ماجرا داشتند.
- خوشحالم دو نفر از کسانی که بیشترین حق را در قبال این بازوبند داشتند این طوری حرف زدهاند و از آنها ممنونم. همین صحبتهای این بزرگان هم برایم کافی است.
* رامین رضاییان هم کلی پشتت درآمده.
- من و رامین در اردوها هماتاقیم. 13 سال قبل ما دو سه سال در شهرداری ساری با هم بودیم و با روحیات هم آشنا هستیم. یکی از کسانی که این روزها همیشه همراهم بوده رامین است چون با روحیاتم آشناست.
* جالب اینکه بعد از بازی سپاهان رامین هم به خاطر انتقاداتی که شنیده تحت فشار است.
- خب طبیعی است بازیکنی که نفوذ میکند و دوست دارد در حمله باشد و پاس گل بدهد فضای پشت سرش خالی میشود. رامین دو سه سال است مدافع راست شده و قبلا فوروارد بوده. او شم گلزنی خیلی بالایی دارد و در ردههای پایه هم چند سال حتی در باشگاههای تهران آقای گل شده. رامین 9 گل برای راهآهن زد و فصل قبل این تیم را در لیگ برتر نگه داشت. او میخواهد هم در حمله هم در دفاع به تیمش کمک کند اما نمیشود که چون پشت سرش خالی میشود نفوذ نکند. باید کادر فنی فکری به حال فضای پشت سرش بکند و نمیشود رامین را مقصر دانست. در واقع مشکلات بازی با سپاهان دلیل بر ضعف رامین نیست. سپاهانیها تیم ما را خوب آنالیز کرده بودند و میدانستند رامین مدافع روندهای است و روی آن منطقه زوم کردند. حتی احسان حاجیصفی با رامین به عقب برنمیگشت و در زمین ما میماند. نمیتوان از رامین انتظار داشت نفوذ نکند یا مامور مهار بازیکنی باشد. من خودم سمت رامین بازی میکردم و در دو سه صحنه فضای پشت سرش را پوشش دادم اما میخواهم بگویم رضاییان بازیکن بسیار با کیفیتی است و در هجوم هیچ دفاع راستی در ایران مثل او نیست. رامین هم ضربه به توپ خوبی دارد، هم قدرت گلزنی دارد هم خیلی خوب سانتر میکند. اینکه 4 تا توپ پشت سر او دادهاند دلیل بر ضعفش نیست. همه جای دنیا مدافعان کناری نفوذ میکنند و اینطور نیست که حتما خودش باید فضای پشت سرش را پوشش دهد.
* راستی رامین در بخشی از حرفهایش گفته هیچ کس نمیدانسته پدر تو مریض بوده.
- پدرم خیلی وقت است که کسالت دارد. قبلا هم کسالت داشت اما در طول آن هفته حالش بد بود. این مساله را فقط رامین میدانست چون هماتاقیام بود اما این چیزها دلیل نمیشود که اشتباهم را توجیه کنم.
* جالب است که مجتبی محرمی هم در مصاحبهاش گفته بود دست تو در همین پرسپولیس شکسته.
- وقتی در تیم بزرگ بازی میکنی باید تمام مسائل را به جان بخری. آقا مجتبی به من لطف داشتند و اینکه یاد ایشان مانده بود برایم خوشحالکننده و قابل افتخار است. من از بازی برای پرسپولیس لذت میبرم و هیچ منتی نیست. مصدومیت هم جزیی از فوتبال است اما بسیاری از مسائل برای خودم قابل توجیه است چون هیچ وقت برای تیم کم نگذاشتهام. حتی در بازیهای دوستانه هم با مصدومیت بازی کردهام چون عاشق پرسپولیس هستم و وظیفهام بوده.
* جالب است که این موضوع یاد محرمی بوده اما خیلیها از یاد برده بودند.
- آقا مجتبی آن زمان کنار تیم بود و باید از او و آقای پیوس که از من حمایت کردند، تشکر کنم. آنها به گردن پرسپولیس خیلی حق دارند و حرفهای آنها باعث تسکینم شد.
* بگذریم. این هفته احمد نوراللهی هم برمیگردد به ترکیب. درباره او چه صحبتی داری؟
- خوشحالم که احمد سلامتیاش را به دست آورده و کاملا سرحال است و میتواند به تیم کمک کند. باور کنید برای من و کمال و احمد فرقی ندارد که کداممان بازی کنیم. من با کمال در تیم ملی جوانان همبازی بودم. او پسر خیلی خوبی است و میدانم مثل من و احمد فرقی نمیکند چه کسی در ترکیب اصلی باشد. به خدا اگر کمال و احمد هم بازی کنند من خوشحال میشوم. فکر میکنم این موضوع تعیینکنندهای در یک تیم باشد که بازیکنان همپستی از بازی کردن دیگری ناراحت نمیشوند. این پوئن مثبتی است که در تیم ما وجود دارد و باعث موفقیت خواهد شد. در پستهای دیگر هم این مساله را میبینم. مثلا فرشاد و امید رفاقت نزدیکی با هم دارند یا طارمی و علیپور با هم صمیمیاند.
* در نظرسنجی برنامه نود 59 درصد رای دادند که پرسپولیس با برانکو میتواند از این وضعیت خارج شود. فکر میکنی در دو بازی بعدی قبل از تعطیلی لیگ میتوانید شرایطتان را بهتر کنید؟
- دو بازی آینده خیلی تعیینکننده است چون اگر نتیجه بگیریم با آرامش به تعطیلات میرویم. باید در این دو بازی بدون اشتباه باشیم. البته ما خوب بازی میکنیم اما در فاز دفاع مشکل داریم و اشتباه فردی میکنیم. شما ببینید سپاهان یک گل بیشتر از ما زده اما در صدر جدول است. ما در بخش هجومی خیلی خوب هستیم و باید در بخش دفاع هم خیلی زود مشکلاتمان را حل کنیم.
* بازی با ذوبآهن را چطور میبینی؟
- من بازیشان مقابل استقلال را دیدم و به نظرم برای هر دقیقه از فوتبالشان برنامه داشتند. من از بازی این تیم لذت بردم چون خیلی خوب جمع میشدند و تیم تمام عیاری هستند. ما باید مقابل چنین تیمی با برنامه و خیلی خوب پیش برویم. ذوبآهن فصل قبل تیم خوبی بود اما تیم امسالشان با برنامهتر بازی میکند. البته ما هم پرسپولیسیم و باید با تلاش بیشتر هم برنامه تیمی آنها را خراب کنیم هم قدرت خودمان را بر آنها تحمیل کنیم.