به گزارش
پایگاه 598، مجرد است و حدوداً 35 ساله؛ بچه تهران با روابط عمومی بسیار بالا؛ آنقدر
بالا که به راحتی شاخدارترین دروغهایش را با زبان چربش به خورد باورت
میدهد؛ خونسرد است و چنان اعتماد به نفسی دارد که بدون انداختن خمی به
ابرویش، آسمان و زمین را درست در برابر چشمانت به هم میبافد؛ سرمایهاش
دفترچه چهل برگی است از شماره تلفنهای خاص؛ از اینکه دزد خطابش کنی به شدت
ناراحت میشود و وقتی از شیوه و شگرد کارش میپرسی، حق به جانب نگاهت
میکند و میگوید: «این یک علم است و برای به دست آوردنش کم زحمت نکشیدم؛
اگر حاضری بهای نقدیاش را بدهی، من هم حاضرم این علم را به تو بدهم!»؛ به
قول افسران پروندههای متعددش، «اعجوبه جالبی است در نوع خودش!».
احسان
که در سالهای فعالیت حرفهایاش، توانست لقب «جیرینگ» را «یدک کش» نامش
در میان تبهکاران فضای مجازی کند، نخستین فعالیت مجرمانهاش را در قالب
برداشتهای غیرمجاز از کارتهای بانکی کلید زد و در جریان آشنایی با
باندهای بزرگ کلاهبرداری در زندان، توانست پلههای ترقی! را به سرعت طی
کند و تبدیل به سردسته یک باند تبهکاری در فضای مجازی شود.
متخصصی که نوع تفکرش او را در حلقه بزرگترین تبهکاران قرار داداین
تبهکار نابغه، سالها پیش به عنوان عضوی از حلقه خارج زندان، در
کلاهبرداریهای تلفنی موسوم به کلاهبرداریهای تلفنی ـ عابربانکی که از
داخل زندان، حساب طعمههایشان را خالی میکردند، مشارکت داشت و وظیفه گرفتن
اطلاعات کارتهای بانکی طعمههای این کلاهبرداریها را از کلاهبرداران
اصلی و سرشبکهها که در داخل زندان محبوس بودند، عهدهدار بود.
شاید
بزرگترین توانایی احسانِ جوانِ تازه کار، این بود که برخلاف بسیاری از
سارقان، مجرمان و تبهکاران که سرقت و کلاهبرداری را مهمترین بخش از کار خود
میدانند، به خوبی میدانست مهمتر از نحوه سرقت، نحوه و چگونگی خرج کردن
پولهای سرقتی کثیف است چراکه در هر گردش مالی، طبعاً رد پایی بر جای خواهد
ماند و این رد پا برای تبهکاران و سارقان یعنی بزرگترین خطر؛ همین طرز تفکر
او بود که باعث شد احسان برای یافتن راه و ترفند پاک و یا کم رنگ کردن
ردپایش در سرقتها، به فکر افتد و برای دور شدن از چنگال قانون، فاصله امنی
را برای خود ایجاد کند؛ مسالهای که باعث شد تا احسان بتواند به عنوان عضوی
حساس و متخصص، برای خود در میان زنجیره کلاهبرداران قدیمی و پرسابقه، جایی
باز کند.
وقتی رد احسان لابهلای صفر و یکها گم میشداو
در همان روزها با آشنایی با سیستم «جیرینگِ» سیم کارتهای تلفن همراه
توانست، حفرههای امنیتی و خلاءهای موجود در این سیستم را شناسایی کند. از
این رو با توجه به این ضعف، به فکر افتاد تا با سوءاستفاده از خلاءهای
موجود در این سیستم، رد پای خود و تیم همراهش را در سرقتهای انجام شده، کم
رنگ کند؛ او در هر مرحله و پس از هر سرقت، سریعاً مبالغ موجود در حسابهای
بانکی به سرقت رفته را به اعتبار جیرینگی ذخیره شده در پشت سیمکارتهای
تلفن همراه تبدیل میکرد و با چرخاندن این اعتبار جیرینگی در دهها
سیمکارت مختلف، سعی میکرد تا رد این پول را گم کند.
احسان در
وهله بعد و پس از کم رنگ شدن رد سرقت بر پولهای کثیفی که دیگر چندان
نمیشد چرک بودن آنها را تشخیص داد، با سوءاستفاده از یکی دیگر از امکانات
سیستم «جیرینگ»، اقدام به نقد کردن اعتبارهای الکترونیکی پشت سیمکارتهای
تلفن همراه کرده و این اعداد و رقمهای صفر و یکی را به اسکناس بدل
میکرد؛ اسکانسها و پولهایی که دیگر اثری از سرقتی بودنشان نداشتند و این
تمام آن چیزی بود که هر باند سرقتی به دنبال آن بود.
احسان که آن
روزها با ابداع کلاهبرداریهای معروف به کلاهبرداری جیرینگی، توانسته بود
دهها میلیون تومان به جیب بزند و از صدقه سَریِ شعبده فکر خلاقش و خلاءهای
موجود در سیستم جیرینگ، رد سرقت را از پولهای کثیف بشوید، چندان هم خوش
اقبال نبود؛ چراکه با وجود حقهها و شعبدههایش نتوانست مدت زیادی پشت پرده
بماند و پس از مدتی، دستش برای پلیس رو شد و این تبهکار تازه کار در دام
پلیس گرفتار شد.
طرح کسر هزینه قبوض تلفن همراه؛ روش احسان جیرینگ برای پاک کردن پولهای کثیفگرچه
احسان مدت زیادی در زندان نماند ولی همزمان با آزاد شدنش و ورود به دنیای
خارج از زندان، با شرایطی روبهرو شد که او را مجبور به تغییر شیوه و شگرد
کرد؛ پس از آزادی از زندان بود که او متوجه تغییر شرایط و ارتقای امنیت
سیستم جیرینگ شد؛ چراکه سیستم جیرینگ با تغییر در فرایند کاری خود و تعیین
سقف انتقال اعتبار جیرینگی، محدود کردن تبدیل اعتبار به پول، سختتر کردن
شرایط این مبادلات و لزوم تطبیق مشخصاتِ مالک سیم کارت و کارت بانکی، فضای
بازی را برای او بسیار پیچیده و تا اندازهای غیر ممکن کرده بود.
این
تغییر شرایط و ارتقای امنیتی به وجود آمده اگرچه باعث شد تا مدت زمانی،
پروندههای جیرینگی خاصی به پلیس گزارش نشود ولی نتوانست سد راه این تبهکار
نابغه شود؛ چراکه اعتماد به نفسِ مثال زدنی احسان، آنقدر بود که به وی
اجازه تسلیم شدن را ندهد و همین امر باعث شد تا ذهن خلاق او، در پی یافتن
شگرد و شعبده دیگری، دوباره به کار بیافتد و در نهایت با بهرهگیری از
دوپینگِ تجارب ارزشمند دوران محکومیتش در زندان و در گذار آشنایی او با
تبهکاران دیگر، شیوه جدیدی را به بوته آزمایش بگذارد و طرحی نو در اندازد.
او
تصمیم گرفت با توجه به شرایط جدید، این بار مجزا از دیگران و با محوریت
خودش، باندی را راهاندازی کند؛ از این رو با تغییر در شیوه و شگرد
کاریاش، اقدامات تبهکارانه خود را از سر گرفت ولی باز هم در شیوه جدید، از
سیستم جیرینگ مورد علاقهاش چشم پوشی نکرد و مجدداً از این سیستم به عنوان
بستری برای پنهان کردن رد پایش، بهره گرفت.
احسان که هنوز تبدیل
پولهای کثیف به اعتبار مجازی در پشت سیم کارت و چرخاندن این اعتبار در
سیمکارتهای متعدد را بهترین راه پنهان کرد خود در دنیای مجازی میدانست،
این بار به منظور دور زدن شرایط جدید تبدیل اعتبار جیرینگی به پول نقد،
دست به ابتکار جدیدی زد؛ او با شناسایی مشترکان پر هزینه تلفن همراه و با
وعده ارائه تخفیف ویژه به برخی از این مشترکان، طرح «پرداخت قبوض تلفن به
صورت جیرینگی» را به این افراد ارائه کرد.
او با بهرهگیری از این
شیوه و شگرد، گرچه درصدی از هزینه مکالمات سرسام آور این مشترکان را بر
عهده میگرفت و از جیب خود پرداخت میکرد ولی میتوانست پول نقد را از دست
تمیز صاحبان قبوض بگیرد و به جایش اعتبارهای جیرینگی به دست آمده از سرقتها
را به عنوان هزینه مکالمات پرداخت کند و در عوض آن، پول نقد از این
مشترکان دریافت کند؛ او با بهرهگیری از زبان چربش، به مشتریان بانکی که
هزینههای مکالماتشان عمدتاً سرسامآور بود، وعده کسر درصدی از قبوض تلفن
همراهشان را میداد و با این شیوه، آنها را به پرداخت قبوضشان توسط خود،
ترغیب میکرد و پولهایی را که پیش از آن به سرقت رفته و پس از سرقت، به
اعتبار جیرینگی تبدیل شده بود، نقد میکرد.
با وجود ابتکار جدید
احسان که آن روزها نامش به عنوان «احسان جیرینگ» سر زبان بسیاری از
تبهکاران افتاده بود، اینبار هم دست پلیس بالاتر از نبوغ و خلاقیت احسان
بلند شد و او که خود را متخصص فضای مجازی و بانکداری الکترونیکی میدانست،
مغلوب مهندسان جوان پلیس فتای پایتخت شد. این تبهکار که دیگر چندان هم
ناشناس نبود و بسیاری از افسران پلیس به خوبی او را میشناختند، پس از نقد
کردن حدود 100 میلیون تومان از این روش، دستگیر و مجدداً روانه زندان شد.
هک حسابهای بانکی، آخرین قله افتخار احسان جیرینگاما
این پایان ماجرای احسان جیرینگ نبود و او پس از آزادی، دوباره دست به کار
شد؛ او که بختش را در سوءاستفاده از سیستم جیرینگ چندین بار آزموده بود، در
پروژه جدید خود سنگ بزرگتری را برداشت تا هدفی بزرگتر را نشانه گیرد.
احسان
در آخرین و بزرگترین کاری که توانست در سابقه مجرمیتش ثبت کند، موفق به
شناسایی برخی از نقاط ضعف و حفرههای امنیتی خاص یکی از بانکهای بزرگ
کشور شد و در برنامهریزی خود توانست با همکاری یکی از کارمندان این بانک،
حدود 15 حساب از حسابهای بانکی این بانک سرشناس را هک کند.
او گرچه
مدعی بود که تنها با داشتن شماره حساب، میتواند حسابهای بانکی این بانک
را هک کند و البته موفق به سرقت دهها میلیون تومان پول از حسابهای این
بانک نیز شد ولی علیرغم تمامی خلاقیت، نبوع و از همه مهمتر اعتماد به نفس
بسیار بالایش نتوانست از چشم ماموران پلیس مخفی بماند و پس از مدت کوتاهی،
مجدداً به دست ماموران گرفتار شد.
منبع: تسنیم