کد خبر: ۳۳۱۶۵
زمان انتشار: ۱۲:۰۰     ۱۱ دی ۱۳۹۰
اینها نه تنها با شخص رهبر بلکه با جایگاه ولایت فقیه مشکل دارند و این در بیانیه ها و فحش نامه هایی مثل نامه اخیر ابوالفضل قدیانی کاملا مشهود است.

به گزارش ندای انقلاب، (م.آ) یکی از هواداران سابق سازمان مجاهدین انقلاب که این روزها از هواداری این گروهک توبه کرده است با ارسال نامه ای به ندای انقلاب به نکات جالبی در مورد این سازمان نیمه مخفی اشاره کرده است.

متن کامل نامه نامبرده به شرح زیر است:

أَمْ حَسِب الَّذِینَ فى قُلُوبِهِم مَّرَضٌ أَن لَّن یخْرِجَ اللَّهُ أَضغَنهُمْ* وَ لَوْ نَشاءُ لأَرَیْنَکَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُم بِسِیمَهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ فى لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ أَعْمَلَکمْ* وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ حَتى نَعْلَمَ الْمُجَهِدِینَ مِنکمْ وَ الصبرِینَ وَ نَبْلُوَا أَخْبَارَکمْ
آیا کسانى که در دلهایشان بیمارى است گمان کردند خدا کینه هایشان را ظاهر نمى کند؟! و اگر ما بخواهیم آنها را به تو نشان مى دهیم تا آنها را با قیافه هایشان بشناسى، هر چند مى توانى از طرز سخنانشان آنها را بشناسى، و خداوند اعمال شما را مى داند.(سوره محمد، آیه ۲۹ و ۳۰)

سالهای متعددی است که به عنوان شهروندی عادی، فعالیت های یکی از احزاب سیاسی را به جهت علاقه ای که به برخی از اعضاء آن داشتم رصد می کردم و خیلی برایم جای تعجب بود که چرا این گروه و برخی از اعضای آن با تمام زحماتی که در ابتدای انقلاب کشیده بودند، مورد هجمه عده ای از دوستان قدیمی شان قرار می گرفتند و در سال های اخیر بی مهری های بسیاری به آنها روا می شد.

مطالبی را هم که همان دوستان قدیمی شان در مورد آنها می گفتند هرگز نمی توانستم قبول کنم زیرا افرادی از آن حزب را می شناختم که سالها در کنار امام مشغول خدمت رسانی به مردم و انقلاب بودند.

دلسوزی آنها برای این انقلاب که اکثر اعضای این حزب برای پیروزی آن متحمل زحمات و صدمات زیادی در زندانهای ستمشاهی شده بودند، هرگز برایم قابل چشم پوشی نبود و انتقادات آنها به برخی ضعفهای موجود را وارد می دانستم و همین احساس دلسوزی آنها مسبب اصلی حمایت من از این حزب یعنی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی می شد.

سازمان مجاهدین اگر چه از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون دچار تغییر و تحولات زیادی گردیده بود اما به دلایلی که قبلا عرض کردم و حضور افرادی همچون آقایان بهزاد نبوی و ابوالفضل قدیانی و ... همواره برایم قابل احترام بود. اما از همه آنها مهم تر برایم این انقلاب و دستاوردهای آن بود که من این حزب و اعضای اصلی اش را مدافع آن می دانستم به طوری که تا سال ۸۸ به هر کاندیدا و لیستی که مورد تأیید آنها بود رأی داده بودم.

اما از سال ۸۸ به بعد، به تدریج مواضعی از اعضای سرشناس و محبوب خودم در این حزب دیدم که گویا یک شبه این دلسوزان به مخالفان و براندازان تبدیل شده بودند اگر چه حالا که به مواضع ۷-۸ سال اخیر آنها نگاه می کنم، از لابلای مصاحبه ها و بیانیه ها گوشه هایی از عقاید و افکار حقیقی آنها رامی توانم ببنیم که هم اکنون و بعد از انتخابات سال ۸۸ بدون هیچ ابایی به آنها می پردازند و دقیقا در نقش یک برانداز ظاهر شده اند به طوری که برخی از بیانیه ها و اظهارات و مطالب منتشر شده از آنها دقیقا همان مواضع گروهک منافقین و مسعود و مریم رجوی است.

واقعا بعد از سال ۸۸ چه اتفاق مهمی رخ داده بود که آنها اینگونه تغییر موضع داده بودند؟
این موضوع مدتی ذهن من را به خود مشغول نموده بود و نهایتا به این جمع بندی رسیدم که موضع گیری های اینچنینی محصول یک شب و یک ماه و یک سال نیست بلکه تمام این مواضع، اعتقادات قلبی آنها در طول این سالها بوده که منافقانه از من و امثال من پوشانده می شد ولی دوستان قدیمی آنها که ادامه دهنده راستین مسیر مستقیم انقلاب بودند اینها را شناخته بودند و به ما هم هشدار می دادند.

اینها همان کسانی بودند که در مقابل هجمه های سنگین دوران اصلاحات به ارکان اصلی انقلاب یا حرفی نمی زدند و یا با حرفهایی فریبنده نمی گذاشتند تا حقایق درونی شان افشا شود.

اینها همان کسانی بودند که در زمان توهین به امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) و حتی خداوند متعال، نه تنها اعتراضی نمی کردند بلکه گاها به صورت کاملا نامحسوس به دفاع از توهین کنندگان می پرداختند.

اینان که از جسارت به ائمه اطهار(ع) هیچ باکی نداشته و ندارند پس قطعا برای توهین به امام و انقلاب و رهبری هم ابایی نخواهند داشت.

حالا که دقیق تر می نگرم، علت توهین های گستاخانه شان به رهبری را متوجه می شوم که اینها نه تنها با شخص رهبر بلکه با جایگاه ولایت فقیه مشکل دارند و این در بیانیه ها و فحش نامه هایی مثل نامه اخیر ابوالفضل قدیانی کاملا مشهود است.

اخیرا هنگام قرائت قرآن به آیه ای برخورد کردم که گویا مصداق بارز آن را در این زمان درک می کردم. آیه ۲۹ و ۳۰ سوره محمد که سرآغاز این یادداشت خود قرار دادم.تحقق وعده های الهی در قرآن کریم برای رسوا شدن منافقان را من در این ایام به چشم خود دیدم که نظام و سیستم امنیتی آن چگونه با تدبیر خود توانست با فراهم آوردن شرایط لازم برای بروز و ظهور افکار پلید این منافقان پرده از چهره سیاه این جماعت بردارد.

من و امثال من واقعا اگر از ابتدا می دانستیم که این افراد چنین افکار شومی و منافقانه ای را در سر می پرورانند هرگز از آنها حمایت نمی کردیم و خدا را شاکرم که شرایطی برای تنویر افکارم فراهم نمود و از نظام و سیستم امنیتی آن نیز سپاسگزارم که با بازداشت و محاکمه این عناصر خود فروخته، آنها را در مسیر قرار داد تا سینه های پر از حقد و کینه و عقب خود را نمایان سازند تا مردم بیش از این فریب این ریاکاران منافق را نخورند.

در دل ندهم ره پس از این مهر بتان را / مهر لب او بر در این خانه نهادیم
در خرقه از این بیش منافق نتوان بود/ بنیاد از این شیوه رندانه نهادیم

و قطعا می بایست بابت تمام این حمایت ها نزد پروردگارم توبه نمایم تا مصداق آیه ۶۸ سوره توبه قرار نگیرم.
وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَفِقِینَ وَ الْمُنَفِقَتِ وَ الْکُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَلِدِینَ فِیهَاهِی حَسبُهُمْوَ لَعَنَهُمُ اللَّهُوَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّقِیمٌ‏
خدا به مردان و زنان منافق و به کفار ، آتش جهنم وعده داده ، که جاودانه در آنند ، و همان بسشان است ، خدا لعنتشان کرده ، و برای آنان عذابی است همیشگی (سوره توبه/آیه ۶۸)

نظرات بینندگان
نام:
ایمیل:
انتشاریافته:
در انتظار بررسی: ۰
* نظر:
جدیدترین اخبار پربازدید ها