به گزارش
پایگاه 598، شبکه های اجتماعی توانسته اند آرام آرام قوانین و قواعد نوشته و نانوشته،
را از میان بردارند. با کدام دلیل؟ مستقیم می روم سر اصل مطلب؛ در زمانه ای
که برخی به جای تلاش برای فهم ابزار مدرن و کوشش جهت تصرف در آن به بهانه
های مختلف به دنبال پاک کردن صورت مسئله اند، حضور برخی از مسئولان ارشد
جمهوری اسلامی در شبکه های اجتماعی شاهد ادعای بنده است.
فرض و باور
غلطی در میان مسئولان شکل گرفته که آنان تافته های جدا بافته از مردم اند و
ارتباط آنان با مردم، بایستی با حفظ دیسپلین و در نهایت جلال و جبروت آن
هم نهایتا از طریق کنفرانس مطبوعاتی و یا از پشت میکروفن و یا از دریچه لنز
دوربین های تلویزیونی باشد. این باور متعاقبا در اذهان مردم هم رسوب پیدا
کرده و کمتر دیده ایم فردی تلاشی در راستای زدودن این آسیب از خود نشان
دهد. نگارنده با اینکه به عملکرد سیاسی و فرهنگی محمود احمدی نژاد رئیس
جمهور پیشین انتقادات بسیاری دارم اما معتقدم ایشان تا حدودی توانستند این
خلا و حفره میان مردم و مسئولین را البته با روشی غلط و افراطی که بعدها به
ضد خود تبدیل شد پر نمایند اما لااقل در این مسیر یک گام رو به جلو
برداشتند.
به لطف فراگیری اینترنت در کشور به ویژه افزایش مخاطبان شبکه
های اجتماعی امکان کـاملا غـیر منتظره برقراری ارتباط بین مسئولان و
شهروندان فراهم آمده است؛ امری که در گذشته و در عمل به یک رؤیـا شـبیه
بـود. البته هنوز هم کمتر دیده می شود که این برقراری ارتباط واقعی و
ملموس باشد.چرا؟
تعدادی از مسئولان و مدیران چندین صفحه مجازی در شبکه
های اجتماعی مختلف برای خود باز کرده اند البته تو گویی صرفا برای این که
یک وقتی بد نباشد آن ها از این صفحات نداشته باشند. به تعبیری کاملا داد می
زند می خواهند از قافله عقب نمانند. هر از گاهی هم رئیس دفتر و یا مدیران
روابط عمومی شان یک مطلب و گزارش خسته کننده از فتح الفتوح حضرتشان با همان
عکس های رسمی جهت تاکید بر شئونات جناب مدیر در این شبکه ها به اشتراک می
گذارند. اما در این میان به ویژه در ماه های اخیر صفحه ای متفاوت در
اینستاگرام باز شده است به نام سید عزت الله ضرغامی با این توضیح در زیر
عکس که «انقلاب انحصاری نیست». یک عکس یک حرف...
نگارنده به عنوان اولین
فردی که پس از پیگیری های فراوان توانستم در دوران مدیریت ایشان بر رسانه
ملی و -شاید پس از دو دهه- عدم علاقه به گفت وگوی ایشان با رسانه ها گفت و
گویی چند ساعته و تفصیلی با ایشان داشته باشم معتقدم، تاسیس و مدیریت همین
صفحه معمولی اشتراک عکس، اتفاق بسیار مهمی است. به اهداف جناب ضرغامی برای
تاسیس این صفحه کاری ندارم. همچنین معتقدم بهتر بود این اتفاق در دوران
مدیریت ایشان رخ می داد اما به هر حال همین حرکت دیر هنگام به شرط استمرار
شروع خوب و درس آموزی است. چرا؟
یک مدیر موفق در مرحله اول باید به
توانایی خود در جذب مخاطب و جلب اعتماد مردم اطمینان داشته باشد به تعبیری
بایستی اثبات کند که رشد و پیشرفت وی فواره ای و اتفاقی نبوده است. یکی از
دوستان روزنامه نگار به شوخی می گفت آقای ضرغامی ۱۰ سال مدیر بزرگترین
رسانه کشور بود و ما فکر می کردیم چیزی از رسانه نمی داند اما امروز و با
دیدن صفحه اینستاگرام ایشان فهمیدیم اتفاقا رسانه و مخاطب را خوب می شناخته
و نتیجه کار آن بوده که می دیدیم! اگر نمی شناخت تکلیف چه بود!
نکته
دیگری که در صفحه سید عزت الله ضرغامی دیده می شود نوعی احساس صمیمیت است
که موجب افزایش اعتماد در همراهی مردم با فرد می شود. در اینستاگرام ضرغامی
از تصویر کوهنوردی و تریل سواری و شله زرد پزی و بازی کردن فوتبال با
قدیمی های باشگاه استقلال تا عکس های او با سلبریتی های سیاسی، فرهنگی و
ورزشی دیده می شود.
از مزایای دیگر این اقدام قابل ستایش جلوگیری از
ایجاد برخی شائبه ها و شایعات متداول اجتماعی است. شبکه های اجتماعی با
ورود زیرکانه به لایه های زیرین زندگی افراد می تواند شمایی کلی از زندگی
یک فرد را به نمایش بگذارد. به تعبیری می تواند ترازوی تطبیق خلوت و جلوت
آن فرد باشد. ضرغامی بچه جنوب شهر، عشق فیلم و در جوانی پاسدار بوده، این
را عکس های صفحه اینستاگرام او می گوید نه من!
در انتها یک نقد را به
برخی پست های ایشان وارد می دانم. به نظر می رسد برخی عکس ها صرفا انتخاب
شده اند تا از طریق آن ها متن گزارش شود.وارد جزئیات نمی شوم گفتنی زیاد
است خلاصه اینکه شیوه و مدل ورود به شبکه های اجتماعی توسط سید عزت الله
ضرغامی قابل ستایش و الگو گیری است.