به گزارش پایگاه 598، به نقل از پایگاه اطلاع رسانی مركز
اسناد انقلاب اسلامی، مجوز فعالیت یك هفتهای بیبیسی فارسی در ایران
برای تهیه گزارش در زمینه مذاكرات هستهای مورد توجه رسانهها قرار گرفته
است؛ رسانهای كه نمیتوان از نقش بیبدیل آن در ایجاد فتنهانگیزی و خیانت
در ایران چشم پوشی كرد و با تورق تاریخ میتوان فهمید كه مشی و روش
بیبیسی از سال ۱۳۲۰ تاكنون هیچ تغییری نكرده است.
۱. رادیو بیبیسی در آستانه اشغال ایران توسط متفقین در شهریور۱۳۲۰
در
سالهای منتهی به اشغال ایران در شهریور ۱۳۲۰ شوروی و انگلستان براساس
رویه رقابتآمیز همیشگی خود در ایران به منظور پیگیری سیاستهای تبلیغاتی
خود در طول جنگ جهانی دوم به رسانه برتر روز یعنی رادیو روی آوردند و هر
كدام به فاصله اندكی از همدیگر در برنامههای رادیویی برونمرزی خود بخش
فارسی تاسیس كردند. ابتدا شوروی و به فاصله حدود یك سال انگلیس رادیویی به
زبان فارسی راهاندازی كردند. آلمان هیتلری نیز برای بهرهگیری از سلاح
تبلیغات، رادیو برلین را پایهریزی كرده بود تا افكار عمومی ایرانیان را به
سود كشور متبوع خود سوق دهد. بنابراین، در سالهای پایانی عصر رضاشاه
رادیو مهمترین رسانه تاثیرگذار در حیات سیاسی و اجتماعی ایران و جهان به
شمار میرفت. این مسئله درست مقطعی بود كه تنها ۲ سال از ورود رادیو به
ایران سپری شده بود.
برنامههای
گسترش رادیو كه یك سال و اندی از عمر آن میگذشت با اشغال ایران با مشكل
روبهرو شد. در این میان «دایره سانسور» نیز با فشار شوروی و انگلستان در
اسفند ۱۳۲۰ با حضور نمایندگان این دو كشور، برای سانسور در رادیو و مطبوعات
ایران و متحدین شكل گرفت.
بی
بیسی فارسی كه به رادیو لندن نیز معروف است، از قدیمیترین بخشهای این
رسانه به زبانی غیرانگلیسی است كه در دی ۱۳۱۹ / دسامبر ۱۹۴۰ با بودجه وزارت
خارجه انگلیس آغاز به كار كرد. توجه به اهمیت راهبردی ایران و نقش تبلیغات
در این بخش از جهان، عمدهترین ماموریتهای آن، این بود كه ضمن خنثیسازی
تبلیغات رادیو برلین، برنامههایی درراستای سیاستهای جنگی دولت بریتانیا و
متفقین سازمان دهد و ذهن ایرانیان را آماده بركناری رضاشاه و اشغال ایران
كند.
رادیو
لندن با پخش مطالبی علیه رضاشاه زمینه اشغال ایران را فراهم می كردو
روسها نیز با اعلامیههای فارسی كه توسط هواپیماهای جنگنده روی شهرهای
شمالی میریختند، وی را مورد انتقاد قرار میدادند. در مجموع اهداف و
محورهای برنامههای بخش فارسی رادیو بی بیسی را در ایام اشغال ایران در
شهریور ۱۳۲۰ میتوان به شرح زیر جمعبندی كرد:
تلاش برای نشان دادن خود به عنوان رسانه بیطرف در رویدادهای داخلی ایران در حوزههای مختلف
مشروعیت بخشیدن به اشغال ایران
شكستن مقاومت ایرانیان در مقابل اشغالگران
شكلدهی افكار عمومی ایرانیان درخصوص منافع متفقین و ایجاد نگاه مثبت نسبت به آنها
نقش اطلاعاتی در تمامی بحرانها و رویدادهای سیاسی ایران
ایجاد اختلافات قومی و مذهبی در ایران
تلاش برای جذب مخاطبان تحصیلكرده جامعه ایران بویژه جوانان
رادیو
بی بیسی توانست با مهندسی افكار عمومی ایرانیان در شهریور ۱۳۲۰، با
شایعهسازی و در همآمیختن برخی واقعیتها با ادعاهای غیرواقعی، موفق به
شكلدهی یك واقعیت تاریخی یعنی پایان سلطنت رضاشاه شد.
به
این ترتیب كه این رادیو نقش عمدهای در كنار سایر عوامل در تخریب چهره
رضاشاه ایفا كرد تا حدی كه آن شایعات به واقعیاتی تاریخی بدل شد و تا
سالها بر اذهان ایرانیان سنگینی كرد. بی بیسی توانست با شگردهای جنگ
روانی و تبلیغاتی، مقاومت ایرانیان را در برابر قوای اشغالگر بشكند و ذهن
آنان را آماده پذیرش اشغال كشورشان از سوی متفقین كند. غیر از رادیو لندن
كه مرتبا از رضاشاه انتقاد و افكار عمومی ایران را علیه او تحریك میكرد،
رادیو دهلی و سایر رادیوهای اقماری انگلیس نیز با رادیو لندن همصدا شده و
بستر مناسب و قابل پذیرشی برای بركناری و تبعید رضاشاه فراهم آوردند.
۲. خیانت بیبیسی فارسی به مردم ایران در دوران پهلوی
همانطور
كه اشاره شد، در جریان جنگ دوم جهانی رضاشاه با چرخش به سمت آلمان، در
مقابل متفقین قرار گرفت، لذا انگلستان تلاش كرد تا این مهره سوخته را كنار
بگذارد. در این حین بیبیسی مسئول اولیه آماده كردن شرایط بركناری رضا شاه
و تحول اوضاع سیاسی به جانشین او شد. در كنار این نقش مهم، بی بی سی نقش
حامی محمد رضا را داشت. چرا كه انگلیسی ها بقای او را در راستای سیاست های
خودمی دیدند. لذا این رسانه انگلیسی چشم خود را بر روی تمام اقدامات
محمدرضا شاه جز در مقاطعی كه انگلستان قصد امتیاز گیری از ایران را داشت،
بسته بود؛ یعنی در شرایطی از پهلوی حمایت میكرد كه بتواند منافع استعماری
خود را در ایران پیش ببرد و بتواند از منابع غنی ایران بهرمهمند شود؛ به
عنوان مثال در شكلدهی به امارات متحده عربی و قائلهسازی در خصوص جزایر
سهگانه ایران دیده میشود.
۳. نقش بی بی سی در كودتای ۲۸ مرداد و غارت نفت ایران
در
جریان ملی شدن نفت، انگلستان كه بیشترین زیان را دیده بود تلاش كرد تا بار
دیگر نفت ایران را در اختیار خود بگیرد. در سال ۱۳۳۰ در ابتدای ورود هریمن
نماینده آمریكا به ایران، انگلیس سعی داشت از طریق حزب توده در خیابانهای
تهران آشوب ایجاد كند. این آشوب در ۲۳ تیر به وجود آمد كه طی آن عدهای
كشته و زخمی شدند. روز ۲۴ تیر رادیو بیبیسی در تفسیر وقایع ایران گفت:
«فاجعه روز یكشنبه نشان داد كه دكتر مصدق حاكم و مسلط بر اوضاع نیست و
كمونیستها در كمین هستند كه ایران را ببلعند و اگر انگلستان پای خود را
كنار بكشد كار ایران تمام خواهد شد.» این تبلیغات سوء بر بستر زمینه سیاسی
ایران تا زمان سقوط دولت ادامه داشت.
در این زمان بیبیسی سه وظیفه مهم و سرنوشتساز برعهده داشت:
۱-
ارتباط میان كودتاچیان و شاه. ۲- ابلاغ پیام رمزی به شاه جهت جلب اعتماد
او. ۳- حمایت از كودتاچیان و ضعیف كردن جبهه مصدق با تبلیغات وسیع.
برهمین
اساس در لندن داربی شر و وودهاوس ترتیبی دادند كه برنامه اخبار بیبیسی
كه همیشه با عبارت «اكنون نیمه شب به وقت لندن است» آغاز میشد، با عبارت
«اكنون دقیقاً نیمه شب است» آغاز شود. این علامت رمزی بود برای شاه كه
انگلیسیها از او حمایت خواهند كرد. رادیوی بیبیسی فارسی در فاصله ۲۵ تا
۲۸ مرداد همچنان به پخش و انتشار «گفتنیهای لازم» مشغول بود. بیبیسی
فارسی در شب ۲۸ مرداد در پایان برنامهای كه بر ضد مصدق پخش كرد بار دیگر
همان شعر فردوسی را یاد كرد كه در شب ۲۵ شهریور ۱۳۲۰ آورده بود: چو فردا
برآید بلند آفتاب/من و گرز و میدان و افراسیاب
۴. نقش بی بی سی در جدایی بحرین از ایران
در
تابستان ۱۳۵۰ با فشار انگلستان، بحرین طی یك رفراندوم ساختگی و غیرقانونی
از ایران جدا شد. بخش وسیعی از تبلیغات در این رابطه بر عهده بیبیسی بود.
این شبكه كه یكی از عوامل شكل دهنده ۲۸ مرداد بود، در جریان جدایی بحرین
از ایران با خیانت به ملت ایران شاه را نیز فریب داد. این شبكه طی
برنامههای خود در مورد مطالبات ایران در خلیج فارس، علیه ایران و به سود
اعراب( و در واقع به نفع منافع استعماری خود) وارد عمل شد. پخش برنامه های
بی بی سی در این رویداد ننگین به صورت ویژه ای جریان داشت. طوری به صورت
مستمر و مداوم در راستای آماده سازی زمینه های فكری ایرانیان برنامه سازی و
تبلیغ می شد. بی بی سی فریب افكار عمومی در ایران را طوری با موفقیت انجام
داد كه بعد از این اقدام هیچ اعتراضی صورت نگرفت.
۵. كارشكنیهای بیبیسی در جریان انقلاب اسلامی
در
جریان انقلاب اسلامی ایران، بنگاه سخنپراكنی بیبیسی با زیركی خاصی
همواره درصدد تضعیف مبانی انقلاب بود. این شبكه با به راه انداختن جنگ
روانی علیه نیروهای انقلابی سعی میكرد تا از پیروزی انقلاب جلوگیری كرده و
حكومت شاه را تداوم بخشد. بیبیسی با تفسیر وارونه رویدادها و انتشار
اخبار دروغین تلاش میكرد تا بین نیروهای انقلابی اختلاف ایجاد كند، ارتش
را علیه نیروهای انقلابی تحریك كند، با قدرتمند جلوه دادن رژیم پهلوی
انقلابیون را از ادامه كار مایوس كند، تشكیل حكومت اسلامی را زیر سوال
ببرد، حركت تكاملی مردم را حركت به سوی هرج و مرج جلوه دهد و با بینتیجه
جلوه دادن انقلاب مردم را از شركت در راهپیمایی بترساند.
بیبیسی
در آستانه ورود امام خمینی(ره) دست به یك جنگ تمام عیار روانی علیه انقلاب
زد. رادیو بیبیسی در دهم بهمن گفت كه هرج و مرج در ایران حاكم شده است.
این شبكه با دگرگون كردن واقعیت، ایران را در آستانه یك جنگ داخلی نشان
میداد و انقلابیون را از حضور در تظاهرات ضد رژیم باز میداشت. در جریان
انقلاب اسلامی بیبیسی هرگز نتوانست ضدیت خود با انقلاب اسلامی را مخفی
نگاه دارد. به همین جهت مصاحبه شوندگان آن اكثرا عناصر مخالف و ناخرسند از
انقلاب بودند.
از
شهریور ۲۰ تا آغاز نهضت ملی شدن صنعت نفت، سیاست انگلیس بر آن بود تا دولت
قوی در ایران روی كار نیاید. به همین دلیل، در یازده سال، نوزده كابینه
طلوع و غروب كردند؛ همچنین دیكتاتوری متمركز كه موجب گسترش اعتراضات شده
بود. در چنین فضایی كه تهدید و ارعاب عوامل انگلیسی، مانع از هرگونه اقدامی
در راستای حفظ مصالح ملی میشد، تنها جریانی كه توانست با برخورداری از
پشتوانه مردمی، استبداد حاكم شده بر كشور توسط این گروهها را خنثی كند،
گروه فداییان اسلام بود.
بیبیسی
در این بخش نه از ماهیت هژیر سخنی به میان میآورد و نه از گروهی كه این
عنصر سد راه برگزاری انتخابات آزاد را از میان برداشت؛ در حالی كه به گفته
سنجابی با وجود چنین مجری قدرتمندی كه مانع جدی شكلگیری مشاركت مردم در
اراده امور جامعه بود، امكان راهیابی افراد غیروابسته به مجلس وجود نداشت.
سیاست ضدمردمی انگلیس را به خوبی میتوانیم از نوع عملكرد افراد شاخص
وابسته به این كشور دریابیم.
۶. بی بی سی و تطهیر فرقه ضاله بهایت
بنای
بنگاه خبر پراكنی بیبیسی فارسی از همان ابتدا با به كار گیری افرادی از
فرقه ضاله بهائیت گذاشته شده است؛ موقر بالیوزی كه یكی از سرشناسترین چهره
های بهائیت در ایران بود، در ابتدا رادیو بیبیسی را بنا نهاد و افرادی
همچون باقر معین، شاداب وجدی، لطفعلی خنجی و ... را در بدنه اصلی بیبیسی
فارسی به كار گماشت و بهروز آفاق(عنصر بهایی كه نقش عمدهای در بهایی كردن
كاركنان بیبیسی فارسی داشتهاست) اوایل سال ۲۰۱۱ بود كه سایت بیبیسی
فارسی را با همكاری اعضای این فرقه انگلیسی ساخته وارد فضای مجازی كرد و با
آغاز به كار تلویزیون بیبیسی فارسی به تلویزیون آمد تا برخی از اعضا تیم
بهایی مستقر در سایت بی بی سی فارسی به همراه عناصر جدید بهایی به
تلویزیون بی بی سی نقل مكان كنند.
با
راهاندازی شبكه تلوزیونی بیبیسی فارسی سنت تبلیغ فرقه ضاله بهائیت در
این رسانه ادامه یافت. بیبیسی فارسی با اعزام خبرنگاران خود به
سرزمینهای اشغالی، سعی كرد تا با توسل به ترفندهای مختلف، چهره بهائیت را
تطهیر كند.
۷. اقدامات بیبی سی در فتنه ۸۸
در
رابطه با انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ نقش رسانه ای بی بی سی در ایران
وارد مرحله جدیدی می شود. طوری كه این رسانه استعماری سعی دارد از حوادث
احتمالی انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ سوءاستفاده كند و برای رسیده به هدف
خود نیز اقداماتی را به شرح زیر در دستور كار خود قرار میدهد؛
از سال ۱۳۸۵ بود كه وزارت امور خارجه انگلیس پیشنهاد تاسیس تلویزیون
بیبیسی فارسی را مطرح كرد و در سال ۱۳۸۶ بود كه این پیشنهاد از سوی
بازوهای رسانهای دربار سلطنتی پذیرفته شد. از همان سال ۸۶ تمامی تلاشها
برای هر چه زودتر روی آنتن بردن برنامههای بیبیسی فارسی اغاز شد و
سرانجام در ۲۵ دی ۱۳۸۷ و چند روز بعد از هفتاد سالگی رادیو فارسی «بی بی
سی»، برنامههای تلویزیون بیبیسی فارسی روی آنتن رفت. تلویزیون بیبیسی
فارسی از همان ابتدا به انتخابات دور دهم ریاست جمهوری ایران كه قرار بود
در خرداد ماه ۱۳۸۸ برگزار شود پرداخت؛ موضوعی كه شاید در آن زمان برای
مخاطبان عام چندان غریب نمی نمود.
۷-۱: ۲۴ ساعته شدن برنامههای بیبیسی در زمان انتخابات دهم ریاست جمهوری:
شبكه
بی بی سی فارسی كه چیزی حدود ۶ ماه پیش از دهمین دوره انتخابات ریاست
جمهوری پا به عرصه وجود گذاشته بود، تلاش بسیاری برای پوشش اخبار جهت دار
انتخابات و نامزدها میكرد و درست ۲۴ ساعت پیش از آغاز رای گیری برنامههای
خود را شبانه روزی كرد.
۷-۲: تلاش بیبیسی در جهت تئوریزه كردن بحث تقلب:
شبكه
متعلق به استعمار پیر كه از ماههای قبل ازانتخابات، خود را آماده
بحرانسازی كرده بود پیشاپیش در اخبار و تحلیلهای به اصطلاح كارشناسان
سیاسی مسائل ایران، بحث تقلب را تئوریزه و قاطعانه بر آن پای میفشرد.
بیبیسی
در چارچوب سناریوی خود، جمعه شب ۲۲ خرداد در قالب برنامههای زنده پروژه
تقلب در انتخابات را با حضور فرخ نگهدار، رئیس گروهك فدائیان خلق و صادق
صبا تحلیلگر سیاسی كلید زد و پس از این به تناوب انتشار خبرهایی از ایران،
ارتباط مستقیم و. . . كارشناسانی مانند جمشید برزگر، هاشم احمدزاده، احمد
سلامتیان، سعید برزین، مسعود بهنود و. . . در استودیو و آدمهایی از احزاب و
گروهكهای داخل ایران هر لحظه به موازات اعلام آرا انتخابات ریاست جمهوری،
بر حملات و تثبیت و تلقین تقلب در انتخابات افزود، به صورتی كه نزدیك صبح و
تا ظهر شنبه جملگی گزارشهای این شبكه دستور حمله، اغتشاش و افزایش
نارضایتی بود.
۷-۳: نقش بی بدیل بیبیسی در اغتشاشات:
پوشش
وسیع اخبار اغتشاشات در چند نقطه معدود تهران در این شبكه و انتشار
بلادرنگ اخبار فتنه گران وبیانیههای آنان از جمله خطوطی بود كه در حوادث
بعد از انتخابات توسط این شبكه خبری دنبال میشد و به خاطر پوشش همین اخبار
بود كه نمایندگان مجلس عوام انگلیس از دست اندركاران این شبكه تقدیر و
تشكر كردند.
۸. وارونه نمایی بی بی سی در مذاكرات هسته ای
نقش
بی بی سی در جریان مذاكرات اخیر هستهای در وین نیز در امتداد نقش تاریخی
این رسانه استعماری است. بررسی محورهای تبلیغاتی و اطلاع رسانی این رسانه
معاند جمهوری اسلامی به روشنی نشان میدهد كه این رسانه مطابق آنچه دستور
میگیرد در تلاش است تا به هر شكل ممكن از رسیدن جمهوری اسلامی ایران به
اهدافش از مذاكرات هستهای ممانعت كند. در این باره باید اشاره كرد كه
گزارشهای تلویزیون بیبی سی فارسی درباره وضعیت سایت نطنز، پیوستن وزیران
خارجه قدرتهای اروپایی به مذاكرات هستهای وین و مكانیسم لغو تحریم ها
علیه ایران مهمترین سوژههای تبلیغی بنگاه رسانهای دولت بریتانیا در زمینه
هستهای بوده اند. موارد زیر در این باره بیشتر توضیح میدهد:
القای
بیاعتمادی به ایران: در حالی كه جمهوری اسلامی ایران از نظر حقوقی تمام
موازین قانونی هستهای را تاكنون اعمال كرده و فعالیتهای هستهای اش مطابق
معاهده منع گسترش بوده است اما بیبی سی فارسی اصرار ویژهای دارد كه
همچنان انجام این تعهدات را غیر قابل اتكا دانسته و ایران را غیر قابل
اعتماد نشان دهد. بر این اساس، طرح این گزاره كه «هرچند ۳سایت فردو، نطنز و
راكتور تحقیقاتی اراك هیچ كدام معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای را نقض
نكرده و آمریكا هم این را قبول كرده اما اعتماد كافی به آینده فعالیتهای
هستهای ایران ایجاد نشده است» در همین راستا ارزیابی میشود.
تكرار
كلیدواژه «جنگ سرد» و تاكید بر «آیندهای نامطمئن»: در این باره همواره
تاكید میشود كه تهدیدهای جنگ سرد تمام نشده است و برنامه هستهای ایران
چالش بزرگی برای امنیت جهان و شاید بزرگترین چالش باشد. در ادامه این گزاره
البته تاكید میشود كه در مقایسه با خطراتی كه ایران هستهای در «دهههای
بعد» خواهد داشت حمله به ایران بدترین گزینه نیست! دراین جا اتاق فكرها هم
البته به كمك رسانه میآیند، آنجا كه به نقل از «جوزف سیرینسیونه رئیس
بنیاد امنیت جهانی پلاشر موضوع هستهای ایران تا حد یك رقیب جنگ سرد برای
آمریكا، بزرگنمایی میشود.
فراوانی
به كارگیری واژه «پنهانكاری» در مورد ایران: در حالی كه ایران در طول
مذاكرات تماماً در راستای شفاف سازی حركت كرده و در عین حال با تمام توان
در پی احقاق حقوق مسلم بوده است، فراوانی به كارگیری واژه پنهان كاری از
سوی بیبی سی فارسی خباثت دیگری است كه این رسانه معاند مامور انجام آن
است. بیبی سی فارسی با بهره گیری از بدیهیاتی چون سیستمهای حفاظتی
سایتهای هستهای كشورمان اینگونه القا میكند كه «تاسیسات غنی سازی نطنز
نوعی كابوس برای غرب است چون تاسیساتی بسیار حفاظت شده در چندین حصار
امنیتی بوده كه مجاور «خاكریزی طولانی» ایجاد شده است تا این تاسیسات را از
چشم ها پنهان كند»!
بازی
مكرر با مفهوم «امنیت جهانی»: پیوستن وزیران خارجه قدرتهای اروپایی به
مذاكرات هستهای ایران در وین نیز بهانهای برای طرح مفاهیم و گزارههای
تبلیغی علیه كشورمان از سوی این رسانه غربی فراهم كرده است. بیبی سی در
این مدت به دفعات اینگونه القا كرده است كه مهمترین مسئله در موضوع هستهای
ایران، مسئله امنیت جهانی و تهدید سلاح اتمی است و به همین دلیل است كه
كشورهای بزرگ در سطح وزرای خارجه به مذاكرات پیوسته اند.
تاكید
بر واژه «تصمیم سیاسی» در مورد ایران: بیبی سی فارسی طی روزهای اخیر
بارها حل «مسائل باقی مانده» را منوط به «تصمیم سیاسی» ایران عنوان كرده در
حالی كه تقریبا بر آگاهان سیاسی عرصه مذاكرات روشن است كه بیش از هر چیز
سردرگمی و اختلاف نظر تروئیكای اروپایی و آمریكاست كه ترمز اصلی روند
مذاكرات شده است.
بر
این اساس به نظر میرسد كه بیبی سی فارسی تاكنون نقش خود را در وارونه
نمایی حقایق مذاكرات به خوبی ایفا كرده و بیشترین تاثیر را در مقصرنمایی
ایران داشته است، موضوعی كه این روزها در دستور كار اصلی اتاق فكرهای غربی
علیه جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.