با این حال و با وجود اینکه کفشگری از همان دقایق ابتدایی بازی با پدیده به شدت مصدوم شد نمایش قابل قبولی ارائه داد و میگوید هم خودش، هم مربیانش از این نمایش 90 دقیقهای همراه با درد راضی هستند.
اظهارات کفشگری را در ادامه می خوانید:
* منتظر پاسهای قطری 60-50 متریات بودیم اما زیاد قطری ندادی؟
- باورت نمیشود، دقیقه 3، 4 بازی بود که محسن یوسفی یک ضربه محکم با استوک زد روی زانویم و رباط داخلیام بد جوری ضربه دید و خیلی ورم کرد. چند دقیقه بعد در آن صحنه که توپ را به تیر دروازه زدیم با میلاد یک و دو کردم اما میلاد چون پاس کوتاه داد من پایم را کشیدم و توپ را دادم به علیپور که در این صحنه هم کشالهام درد گرفت، آنقدر که نمیتوانستم پاسهای بیشتر از 30، 40 متر بدهم و تا آخر بازی با درد بازی کردم.
* خب کادر فنی نفهمید درد داری؟
- چرا، میدانستند درد دارم اما نه من نه آنها نمیخواستیم که تعویض شوم چون شرایط بدنیام واقعا خوب بود. البته واقعا حیف شد که نبردیم.
* بله، واقعا حیف شد، گلهای بدی خوردید.
- من همیشه گفتهام ما اگر اول بازی تحت هیچ شرایطی گل نخوریم، میزنیم. شما ببینید استقلال دو سه تا موقعیت داشت، دو تا زد و برنده شد. طبیعی است تیمی که دو گل جلو بیفتد به احتمال زیاد برنده است و کاش ما هم گل دوم را میزدیم. البته پدیده هم خوب پاس میداد اما موقعیتی ایجاد نمیکرد. ما هم 2-4-4 بازی میکردیم، نیمه دوم چپ و راستمان خسته شده بودند و وسط زمین من و کمال مانده بودیم.
* تو خسته نشدی؟
- نه، بدنم خیلی خوب بود و در طول 90 دقیقه خسته نشدم. اتفاقا خیلی هم به سمت چپ و راست تحرک داشتم. من کار عضلانی کرده بودم. قبلا از نظر هوازی خوب بودم اما حالا قدرت عضلانیام هم خوب شده و راحت بازی میکردم. اما حیف که بازی مساوی شد. الکی الکی نبردیم.
* اما بیشتر نظرات راضیکننده بود.
- بله کلا خوب فوتبال بازی کردیم مخصوصا در نیمه اول.
* نیمه دوم تقریبا همه افت کردند. رضاییان و احمدزاده نمیتوانستند نفوذ کنند و تیم کلا خوابیده بود.
- در بازی بعد از دوران بدنسازی این مساله طبیعی است. ما در تمرینات هم همین حالت را داشتیم. وقتی فوتبال بازی میکردیم 45 دقیقه اول سر حال بودیم اما در فوتبال بدنهایمان جان نداشت. میدانی چطور است؟ بدن آماده است اما زود خسته میشود. بازی پدیده هم بدنها سر حال بود اما یکهو افتادند. به خاطر همین میگویم نیمه اول باید کار را تمام میکردیم.
* خودت از بازیات راضی بودی؟
- من که خیلی راضیام و این خیلی برایم اهمیت دارد. من اگر بد بازی کرده باشم خودم میگویم اما چیزهایی که در ذهنم بود را اجرا کردم. میخواستم تحرکم بیشتر باشد و بیشتر صاحب توپ شوم که همین اتفاق هم افتاد. از آنجایی که شرایط بدنم هم خوب بود نسبت به پارسال بیشتر پاس دادم. فکر کنم بالای 80 درصد پاسهایم رو به جلو و پشت دفاع حریف بود. 4-3 تا به رامین دادم. 4-3 تا به علیپور، دو تا هم به خالقیفر. فکر کنم برای بازی اول خوب بود و مطمئنا امسال حرف برای گفتن زیاد دارم. اگر مصدوم نشوم شرایطم خیلی خوب میشود.
* با کمال هماهنگ شدهای؟
- تا حدودی. نمیشود گفت صد در صد چون در سیستم 2-4-4 مسوولیت خیلی سنگین میشود. یعنی وقتی یکی از ما در حمله اضافه میشود آن یکی حتما باید عقب بماند یا در دفاع کردن اگر یکیمان عقب بیفتد کار برای خط دفاع سخت خواهد شد. البته کلا کمال هم خوب بود و با هم صحبت میکردیم اما او هم اولین بازیاش در پرسپولیس را تجربه میکرد. همین که میخواست خودش را نشان دهد روی بازیاش تاثیر گذاشته بود.
* راستی کادر فنی هم از عملکردت راضی بودند؟
- برانکو و کمکهایش خیلی از من راضی بودند. من در حمله هم خودم را مدام میرساندم پشت 18 حریف تا شوت بزنم. باور کن شوتهایم در تمرین خیلی خوب است و آقا کریم که خودش شوتزن قهاری است از شوتهایم کیف میکند. من هافبک دفاعی هستم و نهایتا 7-6 بار میتوانم خودم را پشت 18 قدم حریف برسانم. اگر پاس بدهند میتوانم گل هم بزنم.
* گفتی هم زانویت آسیب دیده هم کشالهات.
- بله، کشالهام درد میکرد و نمیتوانستم زیاد پاس بدهم. پاسهای پشت دفاع را ریز میدادم چون کشالهام داغان بود. باور کن هر یک تکلی که میزدم اشکم درمیآمد. عجیب و غریب درد داشتم. روی غیرتم ماندم توی زمین. غیرتم که برای خودم بود. دوست نداشتم بعد از یک ماه و نیم بدنسازی در همین بازی اول تعویض شوم. شاید هر کس دیگری بود تعویض میشد اما من دوست نداشتم بروم بیرون. اتفاقا دقیقه 10 برانکو، خالقیفر را بلند کرد ولی خب من ماندم در زمین و تا آخر بازی کردم.
* حالا این مصدومیتها برایت گران تمام نشود؟
- نه زانویم که مشکلی ندارد اما از کشالهام میترسم چون دقیقه 10 کشیده شد و رویش بازی کردم. فعلا که خوب است.
* از مساوی که خیلی ناراحتی، چرا؟
- بازی اول خیلی اهمیت دارد. همین دو امتیازها آخر فصل خیلی در جایگاه تیمها تاثیر میگذارد. الان اگر استقلال بازی تهرانش را ببرد و ما خارج از خانه نبریم اختلاف زیاد میشود و همین فشار را روی تیم زیاد میکند. ما باید بازیهای تهرانمان را حتما ببریم. سالی که نایب قهرمان شدیم بیشتر بازیهای تهرانمان را بردیم و در خارج از خانه فقط 3-2 برد داشتیم.
* عیب ندارد. هفته اول بود. هنوز 29 بازی مانده و تیمتان هم با برگشت محرومان و مصدومان کاملتر میشود.
- اعصابم خرد است. این همه بدو، آخرش هم یک امتیاز بگیر. وقتی نبردیم خستگیام دو برابر شد. واقعا حیف است که نبردیم. ما باید بازیهای تهرانمان را ببریم و به بردن عادت کنیم. باید ببریم تا هیچ حرف و حدیثی باقی نماند و هر کسی بیاید نظر بدهد. البته باز هم میگویم تیممان مقابل پدیده خوب بازی کرد.
* نیمه اول پاسهای کوتاه و کارهای ترکیبی امیدوارکننده بود.
- تیممان خیلی خوب است. من از روز اول هم گفتم. ما پارسال و سال قبلش هیچ وقت پرقدرت تیمها را نمیبردیم و مدام ترس داشتیم که گل بخوریم اما من به این تیم خیلی امیدوارم. اگر در گل خوردن بدشانسی نیاوریم خیلی خوب میشود.
* راستی داوری صدای بچههایتان را درآورده. میگویند صحنه خطا روی هادی و علیپور پنالتی بوده.
- صحنه روی علیپور که نه اما هادی میگفت پیراهنش را گرفتهاند و پنالتی بود. فکر کنم صحنه هادی پنالتی بود. البته به نظر میرسید بازی کلا از دست داور در رفته بود. من یک بار در 18 قدم خودمان توپ را گرفتم و پا به توپ حرکت کردم که بازیکن حریف سه بار من را زد اما داور خطا نگرفت. هادی هم اعتراض کرد که چرا خطا نمیگیری. در سایتها هم که دیدم کارشناس داوری گفته باید محسن یوسفی که در همان دقایق ابتدایی من را زد از بازی اخراج میشد.