تریبون مستضعفین- مستند «دوپینگیها» روایتی است رفتارهای فاشیستی و غیر اخلاقی جریان شبه روشنفکری ایران در عرصه فرهنگ و هنر. این مستند روز دوم جشنواره به نمایش و نقد گذاشته شد اما به دلیل استقبال قابل توجه مخاطبان در روز سوم جشنواره نیز به نمایش در آمد. به این بهانه با کارگردان جوان این مستند به گفت و گو نشستیم. «محمدصادق باطنی» فارغ التحصیل رشتهی شیمی از دانشگاه شریف است و هم اکنون دانشجوی رشتهی مدیریت رسانه در مقطع کارشناسی ارشد دانشکده صدا و سیما است.
امروز برای دومین بار مستند شما در جشنواره به نمایش در آمد. فکر میکنید چه دلیلی میتواند داشته باشد؟
نمی دانم دلیلش چیست. بعضی از مستندها چندبار تکرار شدند. مهار نشده هم همین طور بود. دوپینگیها هم نمیدانم شاید به خاطر بُرد خبریاش بود یا شاید کسی دوست داشت مجدد ببیند. میتوانست این دلایل را داشته باشد.
یعنی فکر میکنید فیلم مورد استقبال قرار گرفته است؟
تا الان بازخوردها مثبت بوده است. کسانی که دیدهاند یا بدشان نمیآمده است که دوباره ببینند یا اینکه دوستان دیگر را به تماشای مستند تشویق کردهاند.
با این اوصاف این احتمال را هم میدهید که دوپینگیها برنده شود؛ نه؟
نمیدانم. راستش را بخواهید خیلی در جشنواره عمار جایزه مطرح نیست. یعنی برای من که این طور است و فکر میکنم برای دوستان دیگر هم همین طور باشد. خود جشنواره مهمتر است از جایزههایش.
چرا؟
فرقش با بقیه جشنوارهها در همین است. در جشنوارههای دیگر رقابت ناسالم است برای رسیدن به جایزه. کسی جایزه نبرد ناراحت میشود. کسی برنده شود خوشحال میشود. اما این جشنوارهی عمار به اعتقاد من یک جشنواره توحیدی است. جشنوارهای است که مال یک امت واحد است خیلی فرق نمیکند. دیشب من گفتم اگر فیلمم جایزه ببرد، خودم جایزه را به مهار نشده تقدیم میکنم. برای من به شخصه بردن جایزه اهمیت ندارد. حتی شرکت فیلم هم در جشنواره به خودی خود و به تنهایی برایم اهمیت نداشت. خود جشنواره و برکات این جشنواره شخص بنده خیلی مهمتر و با اهمیتتر است.
چند درصد احتمال میدهید که برنده شوید؟
نمیدانم. خیلی ذهنم را درگیر این مسئله نکردم. ما یک برآوردی داشتیم نسبت به مخاطبین دوپینگیها. یعنی مخاطب خودمان را انتخاب کرده بودیم و انتظار داشتیم با مستند بتواند با این قشر مشخص تعامل لازم را برقرار کند. در حال حاضر برآوردهایمان درست درآمده است و در حقیقت جایزهیمان را گرفتهایم. حالا این که از جشنواره عمار جایزه ببریم یا جشنوارههای دیگر، اهمیت چندانی ندارد.
بعضی از فیلمسازان و مستندسازان حزب اللهی و صاحب نام ما چون جشنواره نوپا است و اعتبار چندانی ندارد در شأن خودشان ندانستند که آثار خودشان را در مسابقه شرکت دهند. نظرتان در مورد چیست؟
البته بعضیها هم فرستادند. افرادی که خیلی جایگاه بالایی داشتند هم فرستادهاند. اما واقعا مشکل بزرگی است چه در بحث مستندسازان حزباللهی و چه در بحث خود حزباللهیها. یعنی حمایتی که از عمار شده است اگرچه هنوز خوب جا نیفتاده است ولی ما باید به جایی برسیم که بچه حزباللهیهای ما احساس دغدغه بکنند. یا خودشان بیایند دوربین دست بگیرند و وارد میدان شوند یا این که اگر کسی دوربین دست نگرفتند حداقل بنشینند پای مستند و آن را تماشا کنند. پای نقدش بروند و حضور پیدا کنند. بچههایی که برای نقد و بررسی میروند بالای سن، هرچه تعداد حاضران در سالن بیشتر باشد در تقویت روحیه آنها موثر است.
من در جمعی در مورد ماهیت جشنواره عمار صحبت میکردم، میگفتم اگر باقی جشنوارههای موجود را- چه در ایران و چه در خارج از کشور- بالاخره جشنواره یک گردهمایی است که در آن هنرمندان مختلف جمع میشوند و این اجتماع در جشنوارههای دیگر جمع شدن تعدادی سنگ در کنار هم است. شهید آوینی کسانی را که در فضای سینما حضور دارند را به سنگ تشبیه کرده بودند که یادداشتی هم داشتند با نام سنگها و الماسها. آنجا به این نکته اشاره کرده بودند که متاسفانه سنگها روز به روز به تعدادشان اضافه میشود و الماسها کمتر در فضای سینمای ما دیده میشوند. این جشنوارههای موجود هم به همین شکل است. جشنوارههاییاند که سنگها کنار هم قرار گرفتهاند. و سنگها هرچقدر هم که کنار هم قرار بگیرند و تعدادشان زیاد شود با تلنگری از هم جدا میشوند. من اسم این جشنوارهها را میگذارم آتشکده. جشنوارههایی پر از دغدغه، پر از جدایی. پر از دوری، پر از باندبازی و نیتهای ناپاک. اما جشنواره عمار حکم یک جشنوارهای را دارد که قطرات آب در کنار هم قرار میگیرند. این قطرات آب در این جشنواره به وحدت میرسند.
به نظر من این جشنواره یک جشنوارهی توحیدی است. یک جشنواره بهشتی است. من و دیگر دوستانی که جشنواره شرکت کردیم برایمان اهمیتی ندارد که جایزه را ببریم یا نه. جایزه بردن چیزی به ما اضافه نمیکند. تنها نفعی که جشنواره برای ما دارد این است که وقتی این قطرهها کنار هم قرار میگیرند دریاچه درست میکنند، دریاچهها میتوانند کنار هم قرار بگیرند و اقیانوس درست کنند و در نهایت سیل راه بیندازند. این جریان سیل برای ما مهم است که تا حد زیادی هم راه افتاده است و هر روز به هم قدرت و سرعتش اضافه میشود و إنشاءالله درپیش رو یک انقلاب بزرگ در عرصهی رسالت تصویری خودمان خواهیم داشت. جشنوارهی عمار هم یک زیربنای بسیار مناسبی است برای تحقق این هدف. دوستانی هم که اعتقادی به حضور در جشنواره نداشتهاند در بحث توحید مشکل دارند که إنشاءالله این مشکل برطرف شود.
یکی از دلایل برگزاری جشنواره فیلم عمار خلأیی بود که در حوزه تولید فیلمهایی هم سو با اهداف و آرمانهای انقلاب دیده میشد. به نظر شما خلأ از عدم حمایت نهادهای مسئول ناشی شده است یا نبود نیروی متعهد و متخصص؟
جا دارد تشکر کنم از آقایان جلیلی و طالبزاده. من این دو نفر را به رخ مسئولین و افرادی که نزدیک به مسئولین هستند یا توان تخصصی دارند میکشم. حالا به غیر از این دو بزرگوار افراد دیگر هم هستند اما این دو نفر مردان عملاند. از این توانمندی خودشان و از این قدرت خودشان، داشتههایشان را در طَبَق اخلاص گذاشتند و بدون اینکه منافع مادی برایشان داشته باشد آمدهاند و زیر بال و پر جوانها را گرفتهاند تا جایی که این جوانها آمدهاند و در این فضا قرار گرفتهاند.
این خیلی معضل بزرگی است که صدا و سیما هیچ توجهی به این جشنواره نکرده است. من خودم دانشجوی دانشکده صدا و سینما هستم. دیشب جشنوارهی آثار تلویزیونی در صدا و سیما برگزار شده بود. من خوشحال میشوم که در صدا و سیما چنین برنامهای برگزار میشود ولی ناراحت میشوم که این رسانهی ملی کاری که از خودش نداند تحویل نمیگیرد. در صورتی که صدا و سیما باید برای تک تک نحلههای اسلامی و بلوکهای انقلاب اسلامی و جریانهایی که دارند برای انقلاب اسلامی با حداقل تقاضا و توقع کار میکنند، یک وقتی را اختصاص دهد. حیف است که حتی بخش کوچکی از آنتن صرف جشنواره عمار نشود. ما امیدواریم این کم کاریها ناشی از این باشد که جشنواره عمار هنوز خوب جا نیفتاده است. دعا و تلاش میکنیم مشکلاتی از این دست برطرف شود تا آینده بهتری داشته باشیم.
پس فکر میکنید بیشتر کم کاری از سمت مسئولان بوده است. درسته؟
بله. امروز من با یکی از مسئولان جشنواره صحبت میکردم؛ حرف مهمی زد. گفت ما فراخوانمان برای دریافت آثار یک فراخوان نصفه و نیمه بود. نه توان آنچنانی داشتیم و نه زمان لازم را. ضمن این که ما خودمان آثار تولیدی نداشتیم برای این جشنواره. با این همه شاهد ارسال آثار با تعداد بالا بودیم. چندین اثر ارزشمند رسید برای این جشنواره. حالا فکر کنید این جشنواره در سطح کلانتری برگزار شود. فراخوانی گسترده تر با بُرد خبری گستردهتر. هنوز خیلیها عمار را نمیشناسند. وقتی با این شرایط و امکانات حداقلی با حجم زیادی از آثار مواجه میشویم آن هم با یک فاصلهی یک ساله، خب این جای تأمل دارد.
بچه حزباللهیها یک ویژگی دارند که من گاهی به عنوان انتقاد میگویم و گاهی به عنوان یک ویژگی مثبت به آن اشاره میکنم و آن این است که بچه حزباللهیها یا در یک خواب تاریخی به سر میبرند یا وقتی بیدار میشوند، این قدر این بیداری هوشیارانه است و آن قدر راه رفته نرفته را با سرعت طی میکنند که همهی آن عقب ماندگی جبران میشود. الحمدالله ما بعد از فتنه خیلی شاهد این مسئله هستیم. این خواب و غفلت تاریخی دارد به یک بیداری تاریخی تبدیل میشود.
در فاصلهی یک سال، دو جشنوارهی عمار را میبینیم که چقدر کیفیت کار فرق کرده است. یک «یزدان تفنگ ندارد» پارسال، امسال شده است چندتا یزدان تفنگ ندارد! اگر با همین روند و سرعت پیش برویم مطمئناً سال آینده شاهد آثار بیشتر و بهتری خواهیم بود و برکات زیادی خواهد داشت.
با این حساب به عاقبت جشنواره هم امیدوارید!
خیلی، خیلی، خیلی! فضای مناسبی است. جنس رقابتی که در جشنوارهی عمار حاکم است جنس آن رقابت نا سالم دیگر جشنوارهها نیست. جنس این رقابت، از جنس «فاستبقوا الخیرات» است. اینها در «خیرات» سعی میکنند از هم پیشی بگیرند و هیچ کدام از پیروزی یکدیگر ناراحت نمیشوند. من پیروزی دیگران را پیروزی خودم میدانم. فرقی برایم ندارد. چون میبینم که یک جریان دارد حرفی را پیش میبرد. این برای تک تک ما که در این جریان و جبهه هستیم و میجنگیم برای هر پیشروی و پیشرفتی ارزشمند است و جای تقدیر و شکر گزاری دارد.
پیشنهاد یا انتقادی هم برای بهتر شدن جشنواره دارید؟
همت بچههای ماهنامه راه و خود آقای جلیلی همین طور آقای طالبزاده، خیلی عالی است ولی اینها یک توان محدودی دارند. چه به لحاظ زمان، و چه به لحاظ مالی و چه به لحاظ نیروی انسانی. مسلماً هرچه این پتانسیل بیشتر شود قطعا ظهور و بروز بهتری دارد. من واقعا دارم میبینم که بچهها دارند تلاش میکنند برای برگزاری هرچه بیشتر جشنواره. اما خب توان محدود است. اگر هماهنگی و مشکلی پیش بیاید من ایرادی به آنها وارد نمیبینم اگر بحث تبلیغات جشنواره عمار خیلی بهتر از این میتواند باشد. به نظرم جشنواره عمار خیلی در فضای مجازی باقی مانده است. هرچند برای حضور جشنواره در شهرستانهای مختلف تدابیری اندیشیدهاند که خیلی عالی است. ولی باید یک مقدار تبلیغات گستردهتر شود که یکی از راههایش پل زدن با صدا و سیما است. اگرچه میدانم تلاشهایی در این زمینه کردهاند اما به نتیجه نرسیدهاند. تبعاً جشنواره میتواند خیلی بهتر از این باشد و برگزار شود. ولیکن میدانم اگر کمی و کاستی بوده است برآمده از نخواستن کسی نیست از نتوانستن بیش از این است.