به گزارش پایگاه 598، حسین شریعتمداری در سرمقاله شماره امروز پنجشنبه روزنامه کیهان نوشت:
اگرچه
یک جریان خزنده و چند نفره که برخی روزنامهها و سایتهای زنجیرهای را از
پشت صحنه مدیریت میکنند، اصرار دارند هر انتقادی را به حساب مخالفت و حتی
دشمنی انتقادکنندگان با انتقادشوندگان بنویسند و این روزها بیشترین تلاش
خود را روی مسائل هستهای متمرکز کردهاند ولی فارغ از هیاهوی این جریان به
آسانی میتوان نقد منصفانه و دلسوزانه را به ارزیابی نشست و سرهرااز
ناسره تشخیص داد.
در کلام خداوند سبحان نیز آمده است؛ «فبشر عباد
الذینیستمعونالقول فیتبعون احسنه، آن گروه از بندگان مرا بشارت ده که
سخنان (متفاوت) را میشنوند و از بهترین آنها پیروی میکنند» (آیات 17 و 18
سوره مبارکه زمر) از این روی و قبل از ورود به موضوع اصلی یادداشت پیش روی
اشاره به این نکته ضروری است که انتقادی اگر در میان است- که هست- بیرون
از هیاهوی جریان مرموز یاد شده در همراهی با تیم محترم کشورمان است و نه
فقط در خور شنیدن، بلکه پس از ارزیابی مستندات آن، شایسته به کار بستن نیز
خواهد بود.
و اما، پیش از این درباره توافق وین و مفاد قطعنامهای
که روز دوشنبه با عنوان تضمین توافق یاد شده در شورای امنیت سازمان ملل به
تصویب رسید، انتقاداتی جدی داشتیم و امروز با توجه به تراکم بحثها و نظرات
مطرح شده درباره بند3 ضمیمه B از قطعنامه شورای امنیت که موضوع آن
موشکهای بالستیک ایران است، اشاره به چند نکته را ضروری میدانیم. نکاتی
که اگر از هماکنون برای آن چارهای اندیشیده نشود، میتواند پیآمدهای
خطرناکی در پی داشته باشد. بخوانید؛
در بند 3 از ضمیمه B قطعنامه
اخیر شورای امنیت سازمان ملل آمده است «ازایران خواسته میشود تا هیچ
فعالیتی مرتبط با موشکهای بالستیک طراحی شده با قابلیت حمل تسلیحات
هستهای صورت ندهد. از جمله شلیک هرگونه موشک با استفاده از فناوریهای
مربوط به موشکهای بالستیک، تا زمان هشتسال پس از «روز پذیرش برجام» و تا
زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی گزارشی ارائه دهد که «جمعبندی
مبسوط» را تائید کند، بسته به این که کدام زودتر اتفاق بیفتد» و در
اینباره گفتنی است که؛
1- موضوع بند یاد شده اگرچه در نگاه اول،
«موشکهای بالستیک با قابلیت حمل تسلیحات هستهای» است و شاید همین «ظاهر
فریبنده» برخی از دوستان را به این باور کشانده است که موشکهای بالستیک
ایران مشمول این بند نمیشوند! ولی فقط با اندکی دقت به وضوح میتوان دید
که «قابلیت حمل کلاهک هستهای» فقط یک بهانه برای توقف تولید، آزمایش و
نهایتا حذف این سلاح استراتژیک -ومتعارف- از سامانه تسلیحاتی کشورمان
است... که عواقب فاجعهآمیز آن بهآسانی قابل فهم خواهد بود. اما چرا؟!
2-
موشکهای بالستیک -BALLISTIC MISSILE- معمولا در چهار نوع کوتاهبرد
(زیر 1000 کیلومتر)، میانبرد (بین 1000 تا 3500 کیلومتر)، بلند برد (3500
تا 5500 کیلومتر) و قارهپیما ( با برد بیش از 5000 کیلومتر) ساخته میشود.
آن
دسته از موشکهای بالستیک که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند با موشکهای
بالستیکی که خرج انفجاری و سرجنگی معمولی دارند، از ساختار مشابهی برخوردار
هستند و هیچگونه تفاوتی با یکدیگر ندارند. تنها تفاوت این دو نوع موشک
بالستیک در «کلاهک» یا «سرجنگی» -WARHEAD- آنهاست که میتواند «هستهای» و
یا معمولی باشد. گفتنی است هر موشک بالستیکی که بتواند یک سرجنگی به وزن
200 کیلوگرم را با خود حمل کند، میتواند به جای خرج انفجاری معمولی، کلاهک
هستهای داشته باشد. به همین علت، امروزه از موشکهای بالستیک میانبرد و
بلندبرد برای حمل کلاهک هستهای استفاده میشود.
اکنون با شرحی که
گذشت به متن بند 3 از ضمیمه B باز میگردیم. بسیاری از موشکهای بالستیک
ایران از نوع میانبرد یعنی با برد 1000 تا 3500 کیلومتر هستند. بنابراین
از قابلیت حمل کلاهک هستهای برخوردارند و ایران در حالی که استفاده از
سلاح اتمی را حرام قطعی میداند براساس بند 3 از ضمیمه B قطعنامه اخیر
شورای امنیت سازمان ملل بایستی آزمایش و تولید آن را متوقف کند و این
موشکها را از سامانه تسلیحاتی خود کنار بگذارد! حالا باید از برادران
عزیزمان در تیم مذاکرهکننده هستهای پرسید؛ مگر قرار نبود از دسترسی حریف
به مراکز نظامی و توان تسلیحاتی کشورمان جلوگیری شود؟ پس چرا علاوه بر
دسترسی، به دشمنان تابلودار ایران اسلامی اجازه دستاندازی نیز داده شده
است؟!
باید توجه داشت که سامانه موشکهای بالستیک یکی از اصلیترین
فاکتورها و اهرمهای دفاعی کشورمان است و نتیجه دستاندازی حریف به این
سامانه غیر از خلع سلاح ایران اسلامی در مقابل دشمنان منطقهای و
فرامنطقهای آن هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. ضمن آن که این دسترسیها و
دستاندازیها به موشکهای بالستیک ختم نمیشود و این رشته سر درازتری دارد
و میتواند ایران اسلامی را به اندازهای تضعیف کند که حتی توان مقابله با
گروه فکسنی داعش را هم نداشته باشد... که در فرصتی دیگر به آن خواهیم
پرداخت.
و درباره اهمیت موضوع تنها به آیه 102 از سوره مبارکه نساء
اشاره میکنیم که خطاب به رزمندگان اسلام هشدار اکید میدهد؛« ... کافران
دوست دارند که شما از سلاح و متاع خود غافل شوید تا آنگاه، یکباره بر شما
بتازند».
3- اعضای محترم تیم هستهای کشورمان و برخی دیگر از
شخصیتهای سیاسی که ظاهرا به عواقب خطرناک بند 3 از ضمیمه B قطعنامه شورای
امنیت پیبردهاند در توضیح بند مزبور و چارهجویی برای پیشگیری از عواقب
آن اظهاراتی داشته و دارند که ضمن تقدیر از شهامت آنان در اذعان هر چند
تلویحی به این خطا و تلاش برای چارهجویی آن، باید گفت؛ راهکارهای ارائه
شده از جانب این عزیزان و تفسیر آنان از بند یاد شده کارساز نیست که به
نمونههایی از آن اشارهای گذرا خواهیم داشت؛
میفرمایند؛ موشکهای
بالستیکی که قابلیت حمل کلاهک هستهای دارند با آن دسته از موشکهای
بالستیک که «سرجنگی» غیرهستهای حمل میکنند، تفاوت ساختاری دارند. که
دیدیم ندارند!
میگویند؛ نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل به معنای نقض توافق وین نیست! که باید گفت؛
اولا؛ توافق وین (برجام) ضمیمه A از قطعنامه است بنابراین نقض هر یک از مواد و بندهای آن به مفهوم نقض برجام خواهد بود.
ثانیا؛
قطعنامه اخیر شورای امنیت با عنوان «تضمین توافق وین» صادر شده است
بنابراین جایگاه قانونی و الزام مفاد آن برتر و فراتر از توافق وین است و
اگر چنین نبود، نقش تضمینی قطعنامه برای «برجام» معنا و مفهومی نداشت.
اعلام
میدارند که نقض قطعنامه موجب بازگشت تحریمها نخواهد شد و از این نکته
بدیهی عبور میکنند که قطعنامههای قبلی شورای امنیت تنها به علت تجمیع در
قطعنامه اخیر به حالت تعلیق درآمدهاند بنابراین نقض قطعنامه 2231 براساس
روندی که طراحی شده است، تمامی قطعنامههای قبلی را باز میگرداند.
میفرمایند؛
اگر حریف بند 3 از ضمیمه B را به مفهوم توقف تولید و آزمایش ممنوعیت
برخورداری کشورمان از موشکهای بالستیک تفسیر کند، بدون توجه به تبعات نقض
قطعنامه از اجرای این بند خودداری میکنیم! که باید گفت؛
اولا؛ بند
یاد شده غیر از آنچه اشاره شد تفسیر دیگری ندارد و ثانیا؛ «چراعاقل کند
کاری که باز آرد پشیمانی» و با عرض پوزش باید پرسید، چرا علیرغم آنهمه
تاکید و هشدار درباره حفظ حریم نظامی و توانمندیهای دفاعی کشورمان به
حریف اجازه تحمیل این بند خطرناک داده شده است؟ که اکنون برای خروج از آن
ناچار به نقض قطعنامه و تحمل پیآمدهای آن باشیم؟!
4- بند مورد
اشاره یکی از موذیانهترین ترفندهای به اصطلاح حقوقی حریف است، چرا که واژه
تسلیحات هستهای شامل همه انواع سلاحهای هستهای اعم از بمب یا کلاهک
هستهای و برخی از انواع دیگر است. و از سوی دیگر، تعهد ما براساس معاهده
NPT و آنچه در برجام آمده است، عدم انحراف -DIVERSION- فعالیت هستهای
کشورمان به سوی تولید سلاح هستهای است. از این روی -دقتکنید- در حالی
که الزام ایران به خودداری از تولید سلاح هستهای موضوع اصلی توافق وین و
قطعنامه شورای امنیت است و این موضوع در تمامی بندها و مفاد توافق و
قطعنامه آمده، دیگر چه نیازی به تاکید جداگانه بر کلاهک هستهای بوده است؟!
مگر نه اینکه کلاهک هستهای نیز یکی از انواع سلاحهای هستهای است
بنابراین تاکید بر عدم تولید سلاح هستهای شامل کلاهک هستهای نیز بوده و
هست و با جرأت میتوان گفت تاکید جداگانه بر آن فقط با هدف دستاندازی به
صنایع موشکی کشورمان صورت پذیرفته است. کاش عزیزانمان با حساسیت بیشتری به
این بند از ضمیمه B توجه میفرمودند.
5- و بالاخره اگرچه باز هم
دراینباره گفتنیهایی هست که به آن خواهیم پرداخت ولی شنیدنیترین این
گفتنیها، آن است که فاصله پر نشدنی فقط میان توده یکپارچه مردم و مسئولان
از هر سلیقه و نگاه با دشمنان کینهتوز اسلام و انقلاب و نظام است و تفاوت
سلیقههای درونی نمیتواند غفلت از دشمنان بیرونی را در پی داشته باشد و به
قول حضرت آقا در بیانات اخیرشان، سند وین تصویب بشود یا نشود در مواضع
جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا، حمایت از نهضتهای مقاومت و هیچیک از
دیگر اصول بنیادین انقلاب تغییری ایجاد نمیشود. حضرتایشان پیش از این نیز
در دیدار صمیمی دانشجویان تاکید کرده بودند؛ «مبارزه با استکبار و نظام
سلطه براساس مبانی قرآنی هیچگاه تعطیلپذیر نیست و امروز آمریکا کاملترین
مصداق استکبار است... خودتان را برای ادامه مبارزه با استکبار آماده کنید»
بنابراین خطاب به معدود کسانی که احتمالا فریب بزک آمریکا از سوی جماعت
اندک و کمشمار وادادگان را خوردهاند، باید گفت؛ در این مسیر سنگاندازی
نکنید؛ ترمز نباشید، آماده باشید.