خداداد که فکر نمیکرد این برنامه اینقدر خندهدار باشد خاطرات حضورش در برنامه خندوانه را قبل از پخش تلویزیونی بیان کرد که در ادامه می خوانید:
* از حضورتان در برنامه خندوانه برایمان بگویید؟
- با هاشمینسب به این برنامه رفتم و بیشتر درباره خاطرات فوتبالی و سوالهایی که رامبد جوان میپرسید صحبت شد. جنابخان هم که برای ما شعر گفت.
* پس حسابی در این برنامه هم جنجال کردید؟
- اتفاقا این برنامه جای جنجال نبود. چند خاطره خندهدار فوتبالی گفتم و خیلی درباره فوتبال صحبت نکردم.
* پس کلا بگو بخند به راه بود.
- باورت نمیشود آنقدر خندیدم که دهنم پاره شد. محور برنامه بیشتر درباره پیشرفت، پدرومادر و کل کل با جنابخان بود.
* فکر میکنید مردم به خنده تو چه نمرهای میدهند؟
- به خدا آنقدر خندیدم که دهنم پاره شد. نامردی است اگر 20 ندهند. واقعا فکر نمیکردم برنامه خندوانه اینقدر بامزه باشد.
* به طور کلی این جور برنامهها را چطور میبینید؟
- زیبایی این برنامه به تکهکلامهایش و جوی که در برنامه وجود دارد است. این برنامه در اصل طنز و خنده است و هجو در آن وجود ندارد. واقعا خوب است که این فرهنگ خنده در مردم ایران جا بیفتد. در تمام دنیا دولتها، شبکههای تلویزیونی و شرکتها کلی هزینه میکنند تا نشاط در جامعه وجود داشته باشد. به نظر من وجود چنین برنامهای در رسانه ملی جایش خالی بود و باعث میشود حداقل مردم روزی یک ساعت بخندند.
* درباره کیروش هم صحبت شد؟
- نه بابا دیگر کسی درباره کیروش صحبت نمیکند. فقط چند کلمه گفت که با آن جمله بسازند که کیروش هم یکی از کلمات بود که یادم نیست چه جملهای ساختم.
* درباره سینما چطور صحبتی نشد؟
- چرا اتفاقا صحبت شد اما گفتم که تخصص من سینما نیست و این کار را بلد نیستم. تخصص من فوتبال است و به طور اتفاقی در فیلم رضا عطاران (خوابم میاد) حضور داشتم.
* فکر میکردید اینقدر در این برنامه بخندید؟
- واقعا فکرش را نمیکردم، اتفاقا آخر برنامه گفتم خیلی سال بود که اینقدر نخندیده بودم. جالبی جنابخان این بود که من چون با خانواده هاشمینسب رفت و آمد دارم این تکهکلامهای آبادانی را زیاد شنیده بودم و آشنایی داشتم. برای همین هم من و هم مهدی کلی خندیدیم.
* مهدی هم در استودیو همراه شما بود؟
- مهدی پشت صحنه بود و از بیرون برنامه را میدید. اما خودش میگفت که خیلی خندیده است. اتفاقا به من گفت دهنت خیلی باز بود باید بعضی از قسمتهای برنامه را کات کنند. ازش پرسیدم واقعا اینقدر باز بود، مهدی هم گفت آره تا حالا اینقدر دهنت را باز ندیده بودم!
* از خندوانه بگذریم حضور دایی و قلعهنویی در صبا و ملوان را چطور میبینید؟
- به نظرم ملوان شرایطش بهتر است. صبا نفرات خوبی ندارد. اگر به دوستان صبایی و دایی برنخورد این تیم مهرههای لازم را برای موفقیت در خدمت ندارد. صبا در فصل نقل و انتقال یارگیری خوبی نداشت و در این مدت هم کسی نمانده که بخواهند جذبش کنند. فکر میکنم دایی کارش از امیر سختتر باشد.
* فکر میکنید دایی به سرنوشتش در پرسپولیس دچار شود؟
- دقیقا. صبای این فصل مثل پرسپولیس پارسال است و ابزار لازم که همان بازیکن است را در اختیار ندارد.
* درباره دایی و قلعهنویی گفته میشود آنها با این انتخابشان روی آیندهشان شرطبندی کردهاند.
- اعتقاد دارم هم ملوان هم صبا مدعی قهرمانی نیستند و کسی هم از آنها توقع قهرمانی یا حضور در ردههای بالای جدول ندارد. به نظر من ملوان از نظر مهره خیلی بهتر از صباست و تعداد تماشاگرانش و جوی که در انزلی وجود دارد به این تیم و قلعهنویی شانس بیشتری میدهد. آنها اگر هزینه کنند میتوانند بعد از مدتی به موفقیت برسند. اما صبا نه نفرات آنچنانی دارد و نه تماشاگر.
* فکر میکنید چرا دایی این انتخاب را کرد؟
- این موضوع به خود علی مربوط میشود و خودش حتما شرایط را طوری دیده که فکر کرده میتواند موفق باشد چرای این مساله را باید از خودش پرسید.
* فصل پیشرو را با این شرایطی که اکنون میدانید وجود دارد چطور میبینید؟
- فوتبال ما زورهای آخرش را میزند. وقتی پول نیست، مدیریت هم نیست و بازیکن باکیفیت هم وجود ندارد دیگر در این فوتبال نارنجک که هیچی فشفشه هم نمیترکد. دیگر خبری از فوتبال نیست چون این فوتبال از لحاظ فنی چیزی برای عرضه ندارد.