به گزارش پایگاه 598، صفحه «نغمههای بهشتی» ویژه معرفی قاریان برجسته جهان اسلام در khamenei.ir منتشر شده است.
در این صفحه گزیدهای از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره برخی از قاریان جهان اسلام از جمله «عبدالفتاح شعشاعی»، «مصطفی اسماعیل»، «ابوالعینین شعیشع»، «محمد صدیق منشاوی»، «عبدالباسط»، «مصطفی غلوش» و «شحاتانور» آمده است.
در قسمتی دیگر نیز در کنار بیانات رهبر معظم انقلاب درباره این قاریان برجسته؛ زندگینامه، تصاویر، صوت و فیلم تلاوت آنها قرار گرفته است که خبرگزاری فارس در ادامه به معرفی استاد «مصطفی اسماعیل» میپردازد.
شیخ مصطفی اسماعیل
«اکبرالقرا»، استاد مصطفی اسماعیل به سال 1283 شمسی در ناحیه طنطا از کشور مصر متولد شد. 15 ساله بود که حفظ کل قرآن را تمام کرد. قرائت و علوم آن را در مدرسه «الازهری» همان شهر آموخت و سپس به قاهره رفت و همراه با اساتیدی چون شیخ محمد رفعت به قرائت قران پرداخت و شهرت یافت. مصطفی اسماعیل یکی از اساتید مسلم علم قرائت است و بهدلیل تسلط بر نغمات و مقامات موسیقی و علم تجوید، بهترین تلاوتها را آفریده است. او افزون بر موطن خود، تلاوتهای ماندگاری هم در فلسطین و مسجد الاقصی از خود به یادگار داشته است. شیخ مصطفی اسماعیل پس از عمری پربار در سال 1359 شمسی در شهر قاهره درگذشت. از تلاوتهای مشهور استاد مصطفی اسماعیل میتوان تلاوت سورههای «بقره، نازعات»، «نجم، قمر»، «حجرات، قاف»، «یوسف (ع)» و «هود(ع)» را نام برد. اساتیدی چون راغب مصطفی غلوش و احمد نعینع از او تاثیر بسیاری گرفتهاند.
جانبخش کلمات قرآن
وقتی مصطفی اسماعیل را شناختم
« خدای متعال، ملت ما را که یک حرکت و یک مجاهدت کردند، هزاران پاداش داد.
یکی از نعم همین است که الحمدللَّه جو، جو قرآنی است. من یادم میآید که در
سابق، بعضی از این موجهای رادیویی را با زحمت پیدا میکردم. رادیوهای مصر
را باز میکردم و با زحمت آن را میشنیدم. ما رفیقی داشتیم - خدا رحمتش
کند - او به مصر رفته بود، چند ماه در آنجا مانده بود و نوارهای
عبدالفتاح، شیخ مصطفی اسماعیل و محمّد رفعت و امثال آنان را به اینجا
آورده بود. مخصوصاً من از نوار عبدالفتاح خیلی خوشم میآمد؛ آن را گوش
میکردم. بعدها هم با صدای شیخ مصطفی اسماعیل آشنا شدم. بعد که شیخ مصطفی
اسماعیل را شناختم، بقیه یادم رفت.صدای شیخ مصطفی اسماعیل، خیلی فوق العاده
بود. این را هم بگویم که الان در ایران، میل عمومی به طرف شیخ مصطفی
اسماعیل است. یعنی قرّای ما، حتماً روی سبک قرائت شیخ مصطفی اسماعیل تمرین
دارند و روی دیگران کمتر. اعتقادم این است که این حرکت، از مشهد و از
دستگاه ما شروع شد. در تهران، هیچکس غیر از عبدالباسط را نمیشناخت... ما
در مشهد، نوار شیخ مصطفی اسماعیل را داشتیم. یکی از دوستانم میخواست به
مسافرت برود، من گفتم که هرچه توانستی، نوار شیخ مصطفی اسماعیل پیدا کن و
بیاور. او هم رفت و چند نوار از نوارهای بسیار خوب شیخ مصطفی اسماعیل را
آورد. من آنها را به آقای مرتضی فاطمی - که در آن وقت نوارهای ما را تکثیر
میکرد - دادم، تا تکثیرشان کند. او هم همین کار را کرد و نوارها را به این
چند نفری که از تهران آمده بودند، داد. در نتیجه، همهی نوارها به طرف
تهران سرازیر گردید و شیخ مصطفی اسماعیل شایع شد. انصافاً هم چیز عجیبی
بود. نمیدانم شما با صدای شیخ مصطفی اسماعیل آشنا هستید؟ خیلی فوقالعاده
است. او سورهی هود، سورهی بقره و آیات داوود و جالوت را خوانده بود، که
انصافاً خیلی عالی و فوقالعاده بود». [بیانات در دیدار قاریان قرآن
1369/12/01]
افسوس از نیاوردن مصطفی اسماعیل به ایران
« قبل از انقلاب، من ممنوعالسفر بودم؛ یعنی نمیتوانستم به خارج از کشور سفر کنم. مدتها در زندان بودم؛ وقتی هم که از زندان بیرون آمدم، در داخل کشور محصور بودم. در آن وقت، یکی از آرزوها و تصمیمهایم این بود - به خانوادهی خودم هم گفته بودم - که اگر بتوانم از کشور خارج بشوم، برای دیدن قرّاء - مخصوصاً شیخ مصطفی اسماعیل - به مصر میروم. اتفاقاً شیخ مصطفی اسماعیل تا بعد از انقلاب زنده بود؛ لیکن متأسفانه ما در آن سالهای اول انقلاب، به این فکری که حالا هستیم، نبودیم؛ والّا به هر طوری بود، من شیخ مصطفی اسماعیل را به تهران میآوردم». [بیانات در حضور قاریان قرآن 1370/02/06]
کلمات قرآنی را جان میداد
«شیخ مصطفی اسماعیل، خیلی فوقالعاده بود. چیزهایی در تلاوت او بود که انصافاً قابل تقلید است. منهای مسألهی صدا و کیفیت ادای حروف و کلمات، او کلمات قرآنی را جان میداد. یعنی وقتی که او آیه را میخواند، آن احساسی به مستمع دست میداد که در آیه اقتضای آن احساس بود. مثلاً فرض بفرمایید که در سورهی هود، آنجایی که راجع به قضیهی پسر نوح آیات کریمه را میخواند: «انّ ابنی من اهلی و انّ وعدک الحق»، انسان پدری را احساس میکند که پسر کافرش دارد در مقابلش از بین میرود؛ یعنی هم احساس رأفت به خاطر بُنوّت او، و هم احساس نفرت به خاطر کفر او. او این را با خواندن خودش به انسان القا میکند. این، چیز خیلی مهمی است و آن تأثیر قرآنی را در خواننده مضاعف میکند». [بیانات در مراسم تودیع قاریان قرآن 1370/02/06]