چرایی تاکید مجدد رهبر انقلاب بر خطر آرايش چهره امریکا
چنين تعبيراتي نشان از آن دارد كه رهبري انقلاب اسلامي درست در بزنگاهي مهم كه عده‌اي تلاش دارند، چشم مردم را به روي واقعيات ببندند، وارد ميدان شده اند و اجازه نمي‌دهند برخي «دلواپسان عدم رابطه با امريكا» نقشه‌هاي شوم خود را اجرايي كنند.
به گزارش پایگاه 598 ،سیاست روز نوشت: «یک عده سعی نکنند چهره‌ی آمریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتی‌ها و
وحشت‌آفرینی‌ها و خشونتها را از چهره‌ی آمریکا بزدایند در مقابل ملت ما،
به‌عنوان یک دولت علاقه‌مند، انسانْ‌دوست معرفی کنند؛ اگر سعی هم بکنند،
سعی‌شان بی‌فایده است»
اینها بخشی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان است که در آخرین روزهای بهمن سال ۹۲ بیان شد.
این جملات درست در زمانی بر زبان مقام معظم رهبری جاری شد که دولتمردان امریکایی تلاش می‌کردند، با تاکتیکی خاص لحن خود را در مقابل ایران کمی نرم نشان دهند و به نوعی مشتاق مذاکره و حل مشکلات با ایران معرفی کنند.
البته در داخل نیز برخی از جریانات سیاسی و رسانه‌های حامی همان جریان‌ها، تمام تلاششان را می‌کردند تا بر روی تهدیدات تمام نشدنی و ادبیات گستاخانه برخی مسئولان امریکایی رنگ بپاشند و در عوض با نگاهی خوش‌خیالانه کوچک‌ترین نرمش در سخنان آنان را تعبیر و تفسیر کنند و در بین جامعه اینگونه جا بیندازند که «امریکا آدم شده است» و باید بر گذشته صلواتی بفرستیم و دیوار بلند بی‌اعتمادی ملت ایران در برابر امریکایی‌ها را خراب کنیم.
طی دو سال گذشته و با روی کار آمدن دولت یازدهم برای برخی‌ها امر مشتبه شد که گویی می‌توان به یکباره دست دوستی به سمت دشمن دراز کرد. از اعلام آمادگی برای عذرخواهی بابت تسخیر لانه جاسوسی گرفته تا نامه سخیف ۳۱ حزب اصلاح‌طلب به اوباما همه نشان از این می‌داد که نان و نام عده‌ای به پاک کردن چهره امریکا در فضای داخلی بسته است.
همان‌ها که در مجلس ششم می‌خواستند جام زهری دوباره را به کام رهبر انقلاب اسلامی بنوشانند.
این اتفاق در سخنان برخی‌ها که اتفاقا خود را جزو «السابقون انقلاب» هم می‌دانند، به وضوح قابل ملاحظه بود. موضوع‌گیری‌ها درخصوص بحران سوریه و یا تعدیل و جعل نظر امام درخصوص بحث رابطه با امریکا تنها گوشه‌هایی از اقداماتی بود که عده‌ای طی این مدت به کار گرفتند تا به زعم خود به حل مشکل ایران و امریکا کمک کنند.
در فضای رسانه‌ای هم عده‌ای از حامیان و هم‌طیفان همین جریان سیاسی تلاش کردند تا چهره امریکا را به تعبیر رهبر انقلاب بزک کنند. این روند هنوز و همچنان نیز ادامه دارد. جایی که قرار باشد به گریم چهره واقعی امریکا کمک کند و خون‌ها را از چهره کریه دولت زیر سایه لابی صهیونیست بشوید، همه نوع ابزار را به کار می‌بندند، اما در راستای منافع ملی و تقویت جبهه مقاومت، نه تنها کمک نمی‌کنند که چوب هم لای چرخ آن می‌گذارند. آخرین نمونه آن را می‌توان به تشییع باشکوه شهدا اشاره داشت که یا موضع انفعالی گرفتند و یا نخواستند بپذیرند که این شهدا از سوی حضرت حق پیامی آورده‌اند تا بشارت‌های تردیدناپذیر را بر دل‌های بیدار نازل کنند و غبارها را بزدایند.
به قول معروف کسی که خودش را به خواب زده نمی‌توان بیدار کرد.
وقتی عده‌ای در داخل از سر صدق و دلسوزی، برای کمک به مذاکره‌کنندگان از ابزار نقد استفاده میکنند و در مقابل سکوت دیپلماتیک! عده‌ای در برابر تهدیدات، پاسخ دشمن را میدهند، مفتخر به انواع برچسب‌ها می‌شوند و حتی با نتانیاهوی خبیث در یک کفه ترازو گذاشته می‌شوند تا مبادا به گوشه قبای دشمنانمان بربخورد.
حالا برخی از همان «دل‌آرام»ها و مشتاقان رابطه با امریکا که در رویای خام خود تغییر رویکرد امریکا را می‌دیدند، به چشم سر می‌بینند که آنچه رهبر انقلاب گفته بودند یک حقیقت محض است. اینکه مشکل امریکا با ما هسته‌ای نیست و هدف آنها اصل جمهوری اسلامی به عنوان یک الگو برای ملت‌های جهان است.
از زمان هشدار رهبر انقلاب به عده‌ای که سعی می‌کردند و میکنند تا زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونتها را از چهره‌ی آمریکا بزدایند حدود ۱۷ ماه گذشته است، اما ظاهرا آن به خود به خواب‌زده‌ها نه تنها قصد بیدار شدن ندارند که تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا ملت همیشه هوشیار و بیدار ایران را هم به خواب ببرند.
همین‌جاست که باز هم رهبر انقلاب همان خطر قبلی را گوشزد میکنند: «این را همه بدانند: امروز کشور به شناخت دشمن نیاز دارد. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را به‌وسیله‌ی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانه‌ای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم.»
اما در ادامه ایشان تعبیراتی را نسبت به برخی افراد به کار می‌گیرند که به جرات می‌توان گفت بی‌سابقه است: « آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا - که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی از دنباله‌روان آمریکا است - یک چهره‌ی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثت‌آلود را در زیر پرده‌های توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملّت. کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد.»
خیانت و جنایت عنوان فعلی است که رهبر انقلاب به برخی فعله‌های استکبار جهانی اطلاق میکنند حتی آنها که سعی میکنند پیام امیدبخش و افشاگر شهدا را نشنوند و نشناسانند را هم بیگانه معرفی میکنند: «اینها بیگانگان از مصالح این ملّتند؛ اینها اجنبی‌اند؛ حالا شناسنامه‌شان ایرانی است امّا در واقع اجنبی‌اند؛ اینها با ملّت ایران یک‌رو و یک‌دل نیستند.»
چنین تعبیراتی نشان از آن دارد که رهبری انقلاب اسلامی درست در بزنگاهی مهم که عده‌ای تلاش دارند، چشم مردم را به روی واقعیات ببندند، وارد میدان شده اند و اجازه نمی‌دهند برخی «دلواپسان عدم رابطه با امریکا» نقشه‌های شوم خود را اجرایی کنند.
ایشان در همان دیدار ابتدای ماه مبارک رمضان با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها و تهدیدات امریکایی‌ها اشاره داشتند که « هرکس روند مطالبات آمریکایی‌ها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهای اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد.»
نکاتی که رهبر انقلاب درباره هدف امریکایی‌ها از مذاکرات برشمردند همان‌هایی بود که پیش از این در دیدارهای خود و به خصوص در دیدار با وزیر امور خارجه و سفرای کشورمان به آن اشاره داشتند: «هدف اینها ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هسته‌ای کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمی، یک تابلوی بی‌محتوایی، یک چیز کاریکاتوری‌ای وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هسته‌ای کشور، صنعت هسته‌ای یک کشور با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی دارد تحقّق پیدا کند.»
اما نکته دوم به نظر بسیار مهم‌تر و کاربردی‌تر است. چیزی که در همان دیدار با وزیر امور خارجه تحت عنوان «تذبذب» از آن یاد شد: «طرف مقابل ما، یعنی دولت کنونی و مدیریّت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزی بزرگی برای آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است؛ پیروزی بر ملّتی است که داعیه‌ی استقلال دارد؛ پیروزی بر کشوری است که میتواند الگوی کشورهای دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این توافق نیازمند است. همه‌ی بگومگوها و چک‌وچانه‌ها و بدعهدی‌ها و تقلّبهایی که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد.»
کاش در چنین شرایطی برخی از نخبگان سیاسی ما که خود را دلسوز انقلاب می‌دانند، با در نظر گرفتن شرایط حساس مذاکره با دشمنان جمهوری اسلامی، کمی در ادبیات خود تجدید نظر کنند و آب به آسیاب دشمن نریزند. خوش‌بینی و خوش‌خیالی نسبت به دولتی که به تعبیر حضرت امام «تروریست بالذات» است، با عقل و منطق و تدبیر همخوانی ندارد.
اینها بخشی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار مردم آذربایجان است که در آخرین روزهای بهمن سال ۹۲ بیان شد.
این جملات درست در زمانی بر زبان مقام معظم رهبری جاری شد که دولتمردان امریکایی تلاش می‌کردند، با تاکتیکی خاص لحن خود را در مقابل ایران کمی نرم نشان دهند و به نوعی مشتاق مذاکره و حل مشکلات با ایران معرفی کنند.
البته در داخل نیز برخی از جریانات سیاسی و رسانه‌های حامی همان جریان‌ها، تمام تلاششان را می‌کردند تا بر روی تهدیدات تمام نشدنی و ادبیات گستاخانه برخی مسئولان امریکایی رنگ بپاشند و در عوض با نگاهی خوش‌خیالانه کوچک‌ترین نرمش در سخنان آنان را تعبیر و تفسیر کنند و در بین جامعه اینگونه جا بیندازند که «امریکا آدم شده است» و باید بر گذشته صلواتی بفرستیم و دیوار بلند بی‌اعتمادی ملت ایران در برابر امریکایی‌ها را خراب کنیم.
طی دو سال گذشته و با روی کار آمدن دولت یازدهم برای برخی‌ها امر مشتبه شد که گویی می‌توان به یکباره دست دوستی به سمت دشمن دراز کرد. از اعلام آمادگی برای عذرخواهی بابت تسخیر لانه جاسوسی گرفته تا نامه سخیف ۳۱ حزب اصلاح‌طلب به اوباما همه نشان از این می‌داد که نان و نام عده‌ای به پاک کردن چهره امریکا در فضای داخلی بسته است.
همان‌ها که در مجلس ششم می‌خواستند جام زهری دوباره را به کام رهبر انقلاب اسلامی بنوشانند.
این اتفاق در سخنان برخی‌ها که اتفاقا خود را جزو «السابقون انقلاب» هم می‌دانند، به وضوح قابل ملاحظه بود. موضوع‌گیری‌ها درخصوص بحران سوریه و یا تعدیل و جعل نظر امام درخصوص بحث رابطه با امریکا تنها گوشه‌هایی از اقداماتی بود که عده‌ای طی این مدت به کار گرفتند تا به زعم خود به حل مشکل ایران و امریکا کمک کنند.
در فضای رسانه‌ای هم عده‌ای از حامیان و هم‌طیفان همین جریان سیاسی تلاش کردند تا چهره امریکا را به تعبیر رهبر انقلاب بزک کنند. این روند هنوز و همچنان نیز ادامه دارد. جایی که قرار باشد به گریم چهره واقعی امریکا کمک کند و خون‌ها را از چهره کریه دولت زیر سایه لابی صهیونیست بشوید، همه نوع ابزار را به کار می‌بندند، اما در راستای منافع ملی و تقویت جبهه مقاومت، نه تنها کمک نمی‌کنند که چوب هم لای چرخ آن می‌گذارند. آخرین نمونه آن را می‌توان به تشییع باشکوه شهدا اشاره داشت که یا موضع انفعالی گرفتند و یا نخواستند بپذیرند که این شهدا از سوی حضرت حق پیامی آورده‌اند تا بشارت‌های تردیدناپذیر را بر دل‌های بیدار نازل کنند و غبارها را بزدایند.
به قول معروف کسی که خودش را به خواب زده نمی‌توان بیدار کرد.
وقتی عده‌ای در داخل از سر صدق و دلسوزی، برای کمک به مذاکره‌کنندگان از ابزار نقد استفاده میکنند و در مقابل سکوت دیپلماتیک! عده‌ای در برابر تهدیدات، پاسخ دشمن را میدهند، مفتخر به انواع برچسب‌ها می‌شوند و حتی با نتانیاهوی خبیث در یک کفه ترازو گذاشته می‌شوند تا مبادا به گوشه قبای دشمنانمان بربخورد.
حالا برخی از همان «دل‌آرام»ها و مشتاقان رابطه با امریکا که در رویای خام خود تغییر رویکرد امریکا را می‌دیدند، به چشم سر می‌بینند که آنچه رهبر انقلاب گفته بودند یک حقیقت محض است. اینکه مشکل امریکا با ما هسته‌ای نیست و هدف آنها اصل جمهوری اسلامی به عنوان یک الگو برای ملت‌های جهان است.
از زمان هشدار رهبر انقلاب به عده‌ای که سعی می‌کردند و میکنند تا زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونتها را از چهره‌ی آمریکا بزدایند حدود ۱۷ ماه گذشته است، اما ظاهرا آن به خود به خواب‌زده‌ها نه تنها قصد بیدار شدن ندارند که تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا ملت همیشه هوشیار و بیدار ایران را هم به خواب ببرند.
همین‌جاست که باز هم رهبر انقلاب همان خطر قبلی را گوشزد میکنند: «این را همه بدانند: امروز کشور به شناخت دشمن نیاز دارد. دشمن را بشناسیم؛ دشمنان جهانی که خودشان را به‌وسیله‌ی انواع و اقسام اقلام آرایشیِ رسانه‌ای و تبلیغاتی بزک میکنند و در مقابل چشم قرار میدهند، بشناسیم؛ آمریکا را بشناسیم.»
اما در ادامه ایشان تعبیراتی را نسبت به برخی افراد به کار می‌گیرند که به جرات می‌توان گفت بی‌سابقه است: « آن کسانی که امروز سعی میکنند از این هیولا - که سیاستهای آمریکایی و سیاستهای بعضی از دنباله‌روان آمریکا است - یک چهره‌ی موجّهی معرّفی کنند، اینها دارند خیانت میکنند؛ اینها دارند جنایت میکنند. این کسانی که این حقیقت روشن را کتمان میکنند، این دشمنی خباثت‌آلود را در زیر پرده‌های توجیه میپوشانند، اینها دارند خیانت میکنند به این ملّت. کشور ما و ملّت ما احتیاج دارد دشمن را بشناسد، عمق دشمنی را بفهمد.»
خیانت و جنایت عنوان فعلی است که رهبر انقلاب به برخی فعله‌های استکبار جهانی اطلاق میکنند حتی آنها که سعی میکنند پیام امیدبخش و افشاگر شهدا را نشنوند و نشناسانند را هم بیگانه معرفی میکنند: «اینها بیگانگان از مصالح این ملّتند؛ اینها اجنبی‌اند؛ حالا شناسنامه‌شان ایرانی است امّا در واقع اجنبی‌اند؛ اینها با ملّت ایران یک‌رو و یک‌دل نیستند.»
چنین تعبیراتی نشان از آن دارد که رهبری انقلاب اسلامی درست در بزنگاهی مهم که عده‌ای تلاش دارند، چشم مردم را به روی واقعیات ببندند، وارد میدان شده اند و اجازه نمی‌دهند برخی «دلواپسان عدم رابطه با امریکا» نقشه‌های شوم خود را اجرایی کنند.
ایشان در همان دیدار ابتدای ماه مبارک رمضان با مسئولان و کارگزاران نظام جمهوری اسلامی به چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها و تهدیدات امریکایی‌ها اشاره داشتند که « هرکس روند مطالبات آمریکایی‌ها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهای اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد.»
نکاتی که رهبر انقلاب درباره هدف امریکایی‌ها از مذاکرات برشمردند همان‌هایی بود که پیش از این در دیدارهای خود و به خصوص در دیدار با وزیر امور خارجه و سفرای کشورمان به آن اشاره داشتند: «هدف اینها ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور است؛ هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هسته‌ای کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمی، یک تابلوی بی‌محتوایی، یک چیز کاریکاتوری‌ای وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هسته‌ای کشور، صنعت هسته‌ای یک کشور با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی دارد تحقّق پیدا کند.»
اما نکته دوم به نظر بسیار مهم‌تر و کاربردی‌تر است. چیزی که در همان دیدار با وزیر امور خارجه تحت عنوان «تذبذب» از آن یاد شد: «طرف مقابل ما، یعنی دولت کنونی و مدیریّت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزی بزرگی برای آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است؛ پیروزی بر ملّتی است که داعیه‌ی استقلال دارد؛ پیروزی بر کشوری است که میتواند الگوی کشورهای دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این توافق نیازمند است. همه‌ی بگومگوها و چک‌وچانه‌ها و بدعهدی‌ها و تقلّبهایی که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد.»
کاش در چنین شرایطی برخی از نخبگان سیاسی ما که خود را دلسوز انقلاب می‌دانند، با در نظر گرفتن شرایط حساس مذاکره با دشمنان جمهوری اسلامی، کمی در ادبیات خود تجدید نظر کنند و آب به آسیاب دشمن نریزند. خوش‌بینی و خوش‌خیالی نسبت به دولتی که به تعبیر حضرت امام «تروریست بالذات» است، با عقل و منطق و تدبیر همخوانی ندارد.
اخبار ویژه
در دیدار هزاران نفر از زنان و دختران؛
بحران انرژی در سایه اختلافات نفت و نیرو؛
سکوت اصلاحطلبان
نظرات بینندگان
جدیدترین اخبار پربازدید ها
