به گزارش سرویس سیاسی پایگاه 598، سید ضیاء الدین دری کارگردان، تهیهکننده و نویسنده سریال های تاریخی ایران در تحلیلی متفاوت از وضعیت پیش روی رژیم آل سعود به تلاش آمریکا برای تغییر حکومت در عربستان پرداخته است. این کارگردان مشهور ضمن تشریح وضعیت منطقه و روند مذاکرات هسته ای ایرن و گروه 1+5، معتقد است که یمن تنها نمی ماند، عربستان هم به سرنوشت صدام در حمله به کویت دچار خواهد شد.
متن یادداشت سید ضیاء الدین دری که برای پایگاه 598 ارسال گردیده است در ادامه می آید:
امريكا بر شدت انزجار مردم از آل سعود واقف است و ميداند دير يا زود
سرانجام بحران جدى در عربستان آغاز خواهد شد. بحرانى كه بيش از دو دهه است كه از بروز
آن جلوگيرى مي كنند، زيرا آل سعود ابزار دستشان است در اپك و در بين ممالك
اسلامى و نيز در منطقه و در ارتباط پنهان با اسرائيل و ... بسيار موارد
ديگر كه آل سعود را به غرب پيوند ميزنند! و به همین دلیل است که فکر تغییر حکومت در عربستان را می توا از اهداف آمریکا دانست. البته مادر معنوى سعودى يعنى انگلستان مخالف است و در طى دو دهه گذشته از اين كارجلوگيرى بعمل اورده است! حالا شمارش معكوس سعودى ها شروع شده. جنگ آنها در يمن شبيه حمله صدام به كويت است.
امريكا مي داند كه ايران با تجربه دفاع مقدس براى جنگ مناسب نيست و "ژست گزينه جنگ روى ميز است" را مي گيرد و حواس سعودى را به آن معطوب مي سازد. عجالتا سعودى بايد أنبار سلاح هايش را خالى سازد و زمينه خريدهاى جديد را مهيا كند تا پولهاى نفت به امريكا و كارخانه هاى امریکایی جارى گردد.
مشاجره ى مجرى تلويزيونى امريكا با مفسر سياسى، شوى اماده سازى است. مجرى ايران هسته اى را خطرناك مي داند و مفسر سياسى سنى هاى وهابى را خطرناك محسوب مي كند. مفسر سياسى ١١ سپتامبر و القاعده و داعش و ... را سنى هاى جنايتكار خطاب مي كند و از شيعيان دفاع نموده و مي گويد كدام شيعه سر بريده و يا بمب گذارئ كرده و حالا معلوم مي شود سياست پنهان امريكا مي خواهد افكار عمومى ش را عليه وهابيون اماده سازد و به تدريج به عوض ايران آنها را خطرناك جلوه دهد. پيش بينئ امام ره عزيزمان در
حال وقوع است. امريكا در صورت تفاهم هسته اى با ايران تظاهر مي كند ايران را سر عقل اورده و ديگر نبايد از ايران ترسيد و سپس همه را متوجه وهابيون خواهد كرد و به دست خودشان انها را برمي اندازند.
رهبرى فرزانه ما هم اگر شرايط مذاكرات را تحمل مي فرمايند حتما مواردى را ميدانند كه مصلحت نيست بيان فرمايند. و فشار زيادى را متحمل مي شوند و خداوند سلامت شان بدارد؛ زيرا دريافت پيچيدگى هاى اهداف امريكا جدا دشوار است. اقا مثل امام ره با صبورى در جبهه هاى مختلف در جنگ هستند.
ما با توكل به خداى متعال بايد براى برگزارى جشن هاى بزرگ اماده باشيم وحدت نيروهاى انقلاب ضرورت است و كمترين خطاى سياسيون ما بسيار اسيب زننده است. همه فعالان سياسى بايد فقط مواضع رهبرى را در الويت قرار دهند . خداوند ما را از جاه طلبى ها در امان بدارد.
مسئله دیگری که شاید برای برخی خوانندگان این مطلب سئوال ایجاد کند این است که ما چطور می توانیم این تحلیل را باور کنیم در صورتی که دلیلی وجود ندارد که امریکا بخواهد عربستان را کنار بگذارد، و ضمن اینکه جایگزین جدی ای برای جانشینی حکومت فعلی عربستان وجود ندارد.
ما اول به دلایل و ضروریاتی که لازم است عربستان توسط امریکا، از دیدگاه امریکا کنار گذاشته بشود می پردازیم.
حکومت عربستان به دلایل متزلزل است و قابلیت این را دارد که به راحتی ساقط شود و همین دلایل است که باعث می شود عربستان را به راحتی کنار گذاشت.
1. ديكتاتورى مطلق آل سعود و نوع عقب مانده حاكميت آنها و تاراج درامدهاى نفتى طى ١٩٣٣ تاكنون، بين مردم انها را منفور ساخته و فقط از ترس سكوت كرده اند .
2. مداخلات بى رويه ى مفتى هاى وهابى كه خودشان را جانشين پيامبر(ص) مي دانند و با هرگونه رفرمِ اجتماعى به نام اسلام متكى به قران مجيد مخالفت مي ورزند و حتى از حكام خاندان سعودى حرف شنوى ندارند و آنها هم فاقد جرات برخورد با مفتى ها هستند !
3. نارضايتى شيعيان این كشور از حكومت و تأسى آنها از انقلاب ايران و محبوبيت بسيار امام ره و رهبرى نظام بين انان، اگر چه علنا ابراز نمي كنند اما قلبا عشق مي ورزند، و در انتظار لحظه موعود به سر مي برند! ايضاً استقرار شيعيان در مناطق نفتى عنصر مهمى به شمار مي رود.
4. سیستم حاكميت فردى و انحصار مقام هاى كليدى در يدِ نزديكانِ شاه و ايجاد نفرت و نفاق بين شاهزاده هاى سعودى كه ناراضى هستند، و طى ٨٢ سال گذشته چند مرتبه اقدام به ترورِ شاه يا مَلك نموده اند !و نيز گستردگىِ و تعدد شاهزادگان ناراضى كه خود را شايسته تر براى احراز پست هاى كليدى ميدانند.
5. فقدان حقوق مدنى و شهروندى كه اقشار و طبقات ميانى و پائين جامعه را به شدت مخالف ساخته به ويژه دردو دهه ى اخير كه مردم به علت توسعه ارتباطات با همه ى سختگيرى هاى حكومتى از جهان خارج كسب اطلاع نموده اند .
6. حضور هشت ميليون مهاجر كه امروز جز اتباع كشور محسوب مي شوند و در مشاغل مختلف هستند، و نسبت به شرايط غير انسانى، طايفه اى و ديكتاتورى به شدت معترض هستند و بشكه ى باروت محسوب مي شوند .
در خصوص جایگزین باید عرض کنم که در تحليل سياسى فقط تز يا نظريه اصلى مي تواند جنبه پيش بينى به خود بگيرد اما چگونگى و زمان و يا نحوه عمل قابل پيش بينى نيستند و فقط شايد حدودا بيان شوند يعنى سناريوى هر اقدام سياسى بسته به شرايط مختلف ميتواند مدام تغيير كند .
ضمن اینکه در کشورهای مثل مصر که ارتش کودتا می کند و بلافاصله جایگزین مرسی می شود یا در انقلاب های کشور های دیگر که مثال های فراوانی دارد، نیاز به جایگزینی خاص و آماده ندارد. السیسی خیلی گزینه مطرحی نبوده و غربی ها وی را جایگزین می کنند، کما اینکه در ایران رضا شاه را به جای قاجاریه می گذارند.
سئوال اول:
انقلاب هاى رنگين اساسا در كشورهاى اروپاى شرقى واقع شده اند. اين كشورها همه مسيحى و داراىِ مشتركات مذهبى و فرهنگى با غرب هستند و پس از سقوط كمونيسم خواهان پيوستن به غرب بوده اند.
غرب آنها را كشور هاى درجه دو و سه خودش مي داند و براى يك كأسه ساختن جهان حمايت شان ميكند.
اما موضوع براى كشور هاى محروم و عقب مانده اى چون افغانستان و عراق و امثالهم به كلى فرق دارد. شما به ياد داريد كه در افغانستان چه تعداد گروه هاى جهادى و قوميتى سالها با هم براى كسب قدرت جنگيدند. ولى پس از تجربه ملا عمر و بن لادن وقتى غرب وارد تصميم گيرى شد، كرزاى و عبدالله عبدالله ناگهان ظاهر شدند ؟! عبدالله متمايل به انگليس و كرزاى كارمند كمپانى نفتى ى بوش !بودند که بدون داشتن سابقه مبارزاتى چشمگير قدرت را در دست گرفتند !
و يا در عراق بعد از صدام چه كسانى به قدرت رسيده اند؟ افرادى نوعا گمنام كه در زمان صدام خارج از عراق و بعضا در ايران و يا غرب به سر مي بردند. البته این غرض از این مثال های این بود که جايگزينى برای خاندان سعودى كه نزديك به ٨٠ سال است كه در كمال ديكتاتورى حكومت مي كنند نياز به يك چهره ى انقلابى ندارد و در غرب هستند درس خوانده ها و زبان دانهايى كه منتظر سرنگونى ال سعود بسر مي برند و به محض وقوع با عناوين دكتر و ...به كشورشان، خواهند رفت و با حمايتِ امريكا بعنوان چهره هاى وجيه المله و معمولا با حمايت بدنه ارتش قدرت را در دست خواهند گرفت.
امريكا نمي خواهد در يك خيزشِ مردمى ى نا غافل اين منبع عظيم مادى و همپيمان واقعى را از دست بدهد. طى دو دهه گذشته به توصيه امريكا سعودي ها از محل درآمد هاى نفتى تا توانسته اند سوبسيد پرداخته اند و اقدام به توسعه هاى چشمگير در زمينه هاى عمرانى نموده اند، در ضمن زمينه هاى فساد و عياشى را حتى در مدينه منوره را به شكل پنهان مهيا ساخته اند تا بتوانند به نحوى طبقات متوسط را در رفاه حفظ كنند، اما اينها همه مسكن به شمار ميروند و نمي توانند ذات حكومت فاسد را اصلاح كنند، لذا امريكا و غرب مترصدِ ايجاد يك تحول ساختگى و مصنوعى هستند كه به طريقى مردم در آن دخيل شوند و گونه اى دموكراسى باسمه اى در آن كشور بر قرار گردد و حكومت در چرخه ى جمهورى امكان ورود كند و دست به دست شود. آل سعود با همه خدمات شان به غرب بؤ گرفته اند ولى جايگزين هر چه باشد تا بويناك شود نيم قرن سپرى شده است .
شاید گفته شود حمله عراق به کویت بدون هماهنگی امریکا بوده. دقیقا یک روز قبل از حمله صدام به کویت، صدام با سفیر امریکا در عراق جلسه ای می گذارد و به او می گوید که می خواهد به کویت حمله کند. سفیر امریکا نیز می گوید ما هیچ نظری نداریم و دخالتی نمی کنیم. اینگونه بود که صدام نیز به دام افتاد و با حمله به کویت ظرفیت های نظامی خود را لو داد و بعد به راحتی امریکا توانست با 37 روز حمله عراق را به تصرف خود در آورد.
اما یمن؛
قطعا مردم یمن تنها نمی مانند و بینی آل سعود در این کشور به خاک مالیده خواهد شد. جمهوری اسلامی ایران هر جایی که تجمعی شیعی باشد، بلافاصله از آن حمایت می کند و تمام قامت از وی حمایت می کند. یمن نیز همین گونه است، و نظام اسلامی ایران با تمام قوا به حمایت از این کشور می پردازد و عقب نشینی نمی کند. این یک مسئله اصلی برای نظام ماست که هر ملت شیعی بخواهد حق طلبی کند یا قیام بکند جمهوری اسلامی حامی اصلی آن ملل خواهد بود. و قطعا یمن تنها نخواهد ماند.