به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، وب گاه انگلیسی «مرور کتابهای لندن» در گزارشی به قلم اسکات ریتر، بازرس اسبق تیم تسلیحاتی سازمان ملل در عراق نوشت: 30 ژوئن بعنوان تاریخ نهایی مذاکرات هستهای میان ایران و گروه 5+1 تعیین شده است. چارچوب توافق در ماه آوریل مشخص شده اما مساله نحوه دسترسی بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به تاسیسات هستهای ایران باقی مانده است. باوجود اینکه ایران با بازرسی از تمامی سایتهای هستهای خود موافقت کرده، ایالات متحده "بازرسی سرزده و حق مصاحبه با دانشمندان هسته ای ایرانی" به منظور جلوگیری از آنچه "ابعاد نظامی احتمالی" نامیده می شود را لازمه توفق می داند.
علاوه بر جان کری، فرانسه نیز اعلام کرده که توافقی که شامل بازرسی از سایت های نظامی ایران نشود "بی فایده" است. در مقابل ایران این درخواست را رد و "مصاحبه با دانشمندان هستهای" را نیز مسالهای خارج از چارچوب مذاکرات دانسته است. به نظر میرسد این مواضع غیرقابل تغییر می باشد.
ریتر با اشاره به نخستین تجربه بازرسی تسلیحاتی خود در ایالات متحده و شوروی سابق و همچنین همکاری نزدیک با تیم بازرسان سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی در عراق اظهار داشت: «مفاد ان پی تی در بطن چارچوب توافق با ایران قرار دارد اما اقدامات موجود در آن، از جمله نظارتهای پیچیده از راه دور و نمونه برداریهای محیطی در سایتهای از پیش تعیین نشده، فراتر از مواردی بوده که برای انحراف برنامه هستهای کشوری به برنامه ای تسلیحاتی مورد نیاز است.
چارچوب توافق همچنین خواستار اجرای طیف گستردهای از اقدامات به منظور راستی آزمایی ایران بوده که فراتر از چیزی است که در ان پی تی قید شده است. تولید سانتریفیوژ و ابعاد چرخه سوخت اورانیوم مانند استخراج و فرآوری برای بررسی این مساله که ایران دارای فعالیتهای غنی سازی اورانیوم در انبارهای مخفی سانتریفیوژ بوده یا خیر و همچنین مقدار سنگ معدن اعلام نشده در انبارها، (از سوی غرب) مورد نیاز دانسته شده است. درعین حال، بازرسی سرزده برای بررسی "ابعاد نظامی احتمالی" نیز فراتر از مفاد موردنیاز در ان پی تی میباشد. سوال اینجاست که آیا این حجم از اقدامات نفوذی (به برنامه هستهای ایران) تضمین شده بوده و یا اینکه همانطور که ایران نیز عنوان می کند، بازرسیها از حیطه اهداف امنیتی مشروع خود خارج است.
نویسنده در بخش دیگری از تحلیل خود آورده است: «حقایق نشان دهنده حمایت از موضع ایران در این مذاکرات است. کشورهایی که مورد بازرسیهای سرزده قرار می گیرند باید این اطمینان را داشته باشند که چنین اقدامی در چارچوب یک عملیات اطلاعاتی با هدف تضعیف منافع مشروع آنها نیست. چارچوب توافق هستهای با ایران، آژانس را ملزم به پذیرش هرآنچه تهران مطرح میکند، نمیکند اما هیچ یک از پروتکلهای آژانس نیز توجیه کننده "بازرسی سرزده از سایتهای نظامی" نیست. ایران در سال 2013 "برنامه جامع اقدام مشترک" را امضا کرده و شرایط تائیدی آن را بدون تخلف رعایت کرده است. این سابقه مثبت باید برای این کشور لحاظ شود بخصوص در زمینه بررسی نتایج مشکوک بازرسیهای سرزده از سال 1991 تاکنون باید در نظر گرفته شود.»
این منتقد سیاست خارجی ایالات متحده با اشاره به تاریخچه بازرسیهای دوجانبه میان آمریکا و شوروی سابق و همچنین فعالیت سیا در بازرسیها از عراق طی سال های 1991 تا 1998، تاکید کرد: «نخستین بار واقعیت "بازرسی سرزده" را در دسامبر 1991 در جلسهای آمریکایی در آشیانه هواپیماها در بحرین مشاهده کردم. یادداشتهای من در آن زمان اینگونه ثبت شده؛ بازرسی مانند یک حمله است؛ اقدامی حیرت آور، سریع و قاطع در طول یک روز.
بازرس فردی نظامی بدون ظواهر نظامی است و کارشناسی نیز در امر "استخراج اطلاعات اماکن حساس" حضور دارد که با سرعت وارد اتاقهای سایت شده و از ساختار اتاق گرفته تا افراد و دیگر مسائل بااهمیت را ارزیابی میکند. دیگر اعضای تیم شامل تعدادی از شبه نظامیان آمریکایی، کماندوهای نیروی دریایی فرانسه، سربازانی انگلیسی که بطور تصادفی انتخاب شده، دانشمندان موشکی، شیمیدان، زیست شناس و فیزیکدان می باشند.»
اسکات ریتر با یادآوری خاطرات خود از بازرسی در عراق و عدم دستیابی به کمترین اطلاعات تسلیحاتی از این کشور حتی برای تکمیل گزارش روزانه، سرویس اطلاعاتی انگلیس را نزدیک ترین ارگان مرتبط با تیم ویژه بازرسیهای سازمان ملل دانست. به گفته وی، زمینه اجرای بسیاری از عملیاتهای این کمیته ویژه توسط سرویس اطلاعات دفاعی انگلیس (عملیات راکینگهام) فراهم میشد.
وی همچنین افزود: «سایتهایی که کمیته ویژه سازمان ملل برای بازرسی در عراق انتخاب میکرد از اظهاراتی که مقامات عراقی عنوان میکردند، انتخاب میشد. در نخستین بیانیه ارائه شده از سوی عراق به سازمان ملل در آوریل 1991، منابع تسلیحات شیمیایی یا موشکهای بالستیک اندک ارزیابی شد و نتوانست وجود برنامه هستهای نظامی یا بیولوژیک را اثبات نماید. کمیته ویژه سازمان ملل، بغداد را وادار کرد برای جبران این شکست، اطلاعات بیشتری کسب و ارائه نماید بنابراین روند بازرسی بطور موقت آغاز شد.»
نویسنده با ذکر اطلاعات جدید جمع آوری شده توسط این تیم، آن را فاقد مصادیق داخلی در عراق خواند و خاطرنشان کرد: در این زمان سیا برای کمک به کمیته ویژه سازمان ملل وارد عمل شد. ربودن دانشمندان هستهای عراقی به منظور تخلیه اطلاعاتی و کشف و ضبط مقالات خصوصی آنها اعتراض رسمی بغداد را در این باره که چنین اقداماتی هیچ ارتباطی با برنامه هستهای کشور ندارد، به همراه داشت. در نهایت، نتیجه بازرسیها در آستانه حمله نظامی آمریکا به عراق با هدف تخریب تسلیحات کشتارجمعی آن منتشر شد.
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «تاریخ بازرسیهای سرزده در عراق نمیتواند برای انجام همین کار در ایران مورد استفاده قرار گیرد. چنین بازرسیهایی مبتنی بر اقدامات اطلاعاتی است. بخش اعظمی از زیربنای اطلاعاتی آمریکا برای نگرانی درباره "ابعاد نظامی احتمالی" برنامه هستهای ایران را "اسناد مطالعات ادعایی" تشکیل داده؛ مجموعه فایلهایی که در سال 2008 توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی بدست آمده و نشان میدهد که ایران در سال های 2002 و 2003 فعالیتهایی در زمینه توسعه سلاح هستهای انجام داده است. اعتبار این اسناد غالبا مورد سوال بوده و ایران نیز آنها را جعلی می داند.»
همچنین دلیل خوبی برای پذیرش این مساله وجود دارد که اطلاعات "سیا" علیه ایران ناقص است: ماجرای فرار شهرام امیری به آمریکا و بازگشت وی به ایران، زمینه را برای استفاده دوگانه و متقابل از اطلاعات وی فراهم نمود. بعلاوه "عملیات مرلین" که به منظور تکمیل اطلاعات ناقص سیا از برنامه هستهای ایران انجام گرفت، بیش از پیش اعتبار سیا را بعنوان منبع اطلاعاتی در زمینه فعالیت های اتمی ایران تضعیف نمود.
اسکات ریتر ادامه داد؛ «روند بازرسی در عراق تبدیل به ابزاری برای ایجاد تنشهایی گردید که اعتماد جهانی به تمایل بغداد برای رعایت تعهدات خلع سلاح را کاهش داد. هنگامی که عراق حقیقت برنامههای تسلیحاتی خود را اعلام نمود، هیچ کسی آن را باور نکرد. ما با این موضوع که "چگونه از یک بازرسی دست خالی باز می گردیم"، مضحکانه برخورد کردیم و این جنون را دوباره و دوباره تکرار می کنیم و انتظار نتیجه متفاوتی از آن داریم.
این گزارش میافزاید؛ منبع اطلاعات درباره "ابعاد نظامی احتمالی" در برنامه هستهای ایران سوال برانگیز بوده و بخش اعظمی از آن مربوط به بیش از 12 سال پیش است. در حال حاضر عواقب شکست در دستیابی به توافق هستهای با ایران برای جهان عواقبی جدی دارد که شامل فرآیندی است که علیرغم چالش برانگیز بودن، تاثیر اندکی بر خلع سلاح مشروع دارد.
در انتهای این گزارش آمده است؛ «چنانچه ایران بازرسی بر اساس اتهامات بی اساس علیه خود را بپذیرد، درها را برای چرخه بی پایانی از نفوذ خارجی به زیرساخت های امنیتی و نظامی خود گشوده است. بعلاوه اینکه ناتوانی بازرسان برای کشف هر موضوع مرتبطی، تنها این اعتقاد را تقویت میکند که مسئله پنهانی وجود دارد. ما شاهد چنین روندی در عراق بودهایم و نتیجه نهایی آن جنگ بر اساس اطلاعاتی ناقص و اتهاماتی بی اساس بوده که هزاران کشته به بار آورده و منطقه را در آشوب فرو برده است.»