يكي از عناصر اپوزيسيون كه در
پاريس اقامت دارد، معتقد است گروه هاي طرفدار براندازي اغلب چيزي در چنته
ندارند اما به واسطه رسانه ها و پول خرج كردن، خيلي اغراق مي كنند.
رامين
كامران همكار سايت ايراني ليبرال، با اشاره به افراط طيف هايي از
اپوزيسيون كه حتي خواستار حمايت از حمله نظامي بيگانگان به ايران شده اند،
نوشت: چند دروغ در حرف هاي اينها وجود دارد. يكي اينكه دولت هاي خارجي توان
برانداختن نظام اسلامي را دارند. اينها چنين تواني نداشته اند و ندارند.
تهديد مي كنند كه مي توانند كشور را اشغال كنند و نظام اسلامي را ساقط
نمايند ولي اگر مي توانستند در دوران رياست جمهوري بوش كرده بودند. آنچه
اينها تا به حال كرده اند به خيال خودشان براي تضعيف حكومت بوده ولي به
دليل غلط بودن سياستشان حكومت را تقويت كرده است.
وي مي افزايد:
بزرگترين دروغ اينها اين است كه نيروهاي خارجي براي ايران دمكراسي سوغات
خواهند آورد. كافيست به گذشته نگاه كنيم و ببينيم كه اينها كي در ايران
چنين كرده اند كه اين بار دومش باشد. هر بار اين قدرت هايي كه مدعي ترويج
دمكراسي هستند، در ايران دخالت كرده اند براي اين بوده كه صداي مردم را خفه
كنند و منافع خود را تحقق ببخشند.
وي سپس به مغالطات و شگردهاي
تبليغاتي اين طيف از اپوزيسيون (به تأسي از سازمان منافقين) مي پردازد و مي
نويسد: اين گروه ها فاقد پشتوانه مردمي هستند و براي جبران آن به تكنيكي
متوسل مي شوند. هويت اين گروه ها و مضموني كه عرضه مي كنند معمولاً مردم را
مي رماند. پس بايد اين هر دو را استتار كرد. براي پوشاندن مضمون بايد قلبش
كرد و از زاويه اي غير از آنچه كه هست به ديگران عرضه اش نمود تا بتواند
جلب مشتري بكند و سپس كار تفسير پشتيباني جلب شده را خود بر عهده گرفت و به
جايي كه بايد حواله اش داد. علاوه بر اين نبايد حركت تبليغاتي صورتي داشته
باشد كه اعضاي مشخص گروه در آن نقش بارز ايفا كنند، بايد افرادي را جلو
انداخت كه بستگيشان به گروه يا سست است يا نامعلوم و خود در پس پرده ماند
يا اصلاً نقشي به ظاهر درجه چندم ايفا كرد. بازده اين نوع تبليغ به دو امر
بسته است. اول قابليت سازماني براي تحريك منظم و ضربتي. وسيله اصلي اين نوع
مانور، داشتن سازمان است. دوم ميزان هوشياري آنهايي كه قرار است طعمه
بشوند. طعمه اصلي اين روش تبليغات افراد پراكنده هستند. علاوه بر اينها،
اين روش محتاج عمل سريع است چون اگر كار به درازا بكشد و بحث موافق و مخالف
دربگيرد عده زيادي از طعمه هاي بالقوه از دامش خواهند گريخت.
اين
ضدانقلاب مقيم پاريس سپس به معرفي مصداقي اين شگردها پرداخت و با بيان
اينكه تكنيك اصلي، با شاخ و برگ بسيار پوشانده مي شود، نوشت: دو مثال عرضه
مي كنم تا مقصود بهتر روشن شود، هر دو مثال اخير است و از كارنامه هم
پيمانان ايراني نومحافظه كاران استخراج شده است، اولي مربوط است به مجاهدين
] منافقين[ و مسئله اردوگاه اشرف. حاجت به توضيح نيست كه اين گروه در بين
مردم ايران پشتيباني ندارد و مسئله اسكان افرادش در عراق به هر صورت تابع
سياست اين دولت است كه به هيچ وجه موظف به محترم شمردن قول و قرارهاي صدام
حسين نيست. مي بينيم حركت تبليغاتي اين گروه به جاي طرفداري از ماندن
سازمان در عراق كه هدف اصلي است، بر اين محور شكل گرفته كه «مجاهدين نبايد
به ايران بازگردانده شوند.» مطلب سر و ته شده تا قابل عرضه بشود. خيلي ها
در اپوزيسيون به خبر كه به طور سريع و ضربتي و با پوشش وسيع پخش شد، واكنش
نشان دادند و اعلاميه ها صادر شد و امضاها در اين باب جمع آوري شد كه
«مجاهدين را نبايد به ايران فرستاد». كمتر كسي توجه كرد كه از اصل فقط بحث
تخليه پادگان در ميان بود نه تحويل مجاهدان ساكن آن به جمهوري اسلامي.
كامران
با ذكر مثال دوم نوشت: مثال دوم كه از همان اردوگاه، يعني اردوي نومحافظه
كاران و متفقان ايراني شان گرفته شده، موضوع طرفداري صريح از حمله اسرائيل
به ايران است كه آدم بدنامي مطرح كرد و از ديگران واكنش تند ديد و دچار بي
آبرويي كامل شد. اينجا نيز همان شگرد، در سطحي به تناسب محدودتر به كار
گرفته شد. رفقاي اين شخص ناگهان سر و صدا به پا كردند كه بايد از آزادي
بيان او ( كه به هيچوجه مورد تهديد و تعرض قرار نگرفته بود) دفاع كرد! نقد و
رد موضع او در طرفداري از حمله، مخالفت با آزادي بيان قلمداد شد و هر كس
كه بابت وطن فروشي به او خرده گرفته بود، خصم آزادي بيان نام گرفت. بيانيه
اي هم با اين مضمون منتشر شد و پشتيباني چند نفر كم دقت را نيز به سوي خود
جلب كرد.
وي در پايان نتيجه مي گيرد: وقتي به تلاش هاي اين طيف و
حاميان آمريكايي آنها نگاه كنيم مي بينيم كه چيز زيادي در چنته ندارند،
همين مقداري دروغ و يكي دو شگرد كهنه تبليغاتي. ولي در اين ميان يك عامل
باعث شده حرفها و اعمالشان ابعادي اغراق آميز پيدا كند؛ پولي كه به آنها
امكان مي دهد كادر استخدام نمايند، چندين سايت راه بياندازند و ايميل هاي
بي شمار براي همه ارسال كنند. توانايي واقعي آنها كه بسيار قليل است، به
اين ترتيب در جهان مجازي بزرگنمايي مي شود. از حوزه اينترنت كه بيرون
بياييم و به جهان واقع كه نگاه بكنيم، خواهيم ديد كه وجود قابل توجهي
ندارند. ما نبايد در اين قبيل مسائل رودست بخوريم.
کیهان