رسانه، دیگر رسانه دیروز نیست که تنها رسالتش صرفاً اطلاعرسانی و انتقال پیام باشد بلکه خودش به خودی خود یک پارادایم در شعاعی فراتر از اطلاع رسانی است. این تحول پیش از آنکه در رسانه مطرح باشد در کارکردهای رسانهای موضوعیت یافته است.
امروز در اشغال و تسخیر کشورها بیش از آنکه تجهیزات نظامی اثرگذار باشد، رسانهها نقش آفرین هستند؛ از انقلاب و کودتا تا گرفته تا براندازی سخت و نرم.
و اما در مواجهه با تهدیدها و فرصتهای رسانه نظریههای فراوانی در علم ارتباطات طرح شده است؛ مهار رسانه، مدیریت هدفمند یا کنترل آن از جمله مقولههای است که در قالب نظریه برای مواجهه با رسانه طرح شده است که در این میان، نظریه قرقرسانهای که سابقه آن به دوران جنگ سرد بین بلوک غرب و شرق بر میگردد مطرح است. سهجانبهگرای ظاهری که از سوی آمریکا برای تبدیل جهان به سه قاره آسیا به رهبری ژاپن، آمریکا به رهبری خود آمریکا و اروپا به رهبری آلمان طرح شد اما آمریکاییها با حمله اتمی به ژاپن نشان دادند که به هیچ قاعده و اصلی جز جهان تک قطبی تن نمیدهند؛ آمریکاییها برای کدخدا شدن حتی برای جلوگیری از نفوذ بلوک شرق در جنگ سرد با شوروی ورود کرد تا ثابت کند حتی جهان به اصطلاح دوقطبی را هم بر نمیتابیدند.
آمریکاییها که سختافزار و نرمافزار رسانه را در اختیار داشت برای مقابله صدای مخالف در جهان و تحقق کداخدایی نه تنها نرمافزار را برای قرقرسانهای به کار گرفت که امروز وقتی در مقابل جریان آزاد اطلاعات، از سختافراز هم برای اعمال قرقرسانهای کمک گرفته است. قرقرسانهای در سال ۱۳۹۰ شمسی در ایران مطرح و سپس توسط اساتید ارتباطات به بحث گذاشته شد.
بارزترین نمونه و مثال امروز برای تشریح قرقرسانهای در فضای بینالمللی رخدادهای کشور یمن است. رژیم سعودی از نخستین روزهای سال جاری، مردم یمن را با عنوان ائتلاف بینالمللی بمباران کرد و یا یک قرقرسانهای دقیق و منسجم تمام آنچه درباره یمن به سمع جهانیان میرسید را مدیریت کرد تا میلیاردها انسان این دروغ را که یک ائتلاف بینالمللی در حال حمله به یمن است را پذیرفته باشند در حالی که چنین ائتلافی در آن سطح که آنها ادعایشان را داشته و دارند، وجود حقیقی نداشته و ندارد. در این پروژه عظیم رسانههای، رسانههای نظامی و امنیتی تحت فرمان آمریکا، با طرح مسائل ساختگی و انحرافی و با اعمال شیوههای چون تکرار و برجستهسازی، تلاش کردند فضا را طوری مدیریت کنند تا حوادث یمن به عنوان مسائل فرعی و کم اهمیت جلوه کند. رسانههای چون، bbc، ap، العربیه و ... تبلیغات دوگانه به انتشار اخبار یمن پرداختند؛ به طور مثال، در پلاتوهای خبری با استناد به روشهای چون برچسبزنی گفتند:«مراکز نظامی حوثیها در یمن توسط هواپیماهای ائتلاف جهانی بمباران شد و در ادامه گفتند، حوثیها در ادامه تسط خود بر دیگر شهرهای یمن، چند غیرنظامی را کشتند.»
این پیامهای مدیریت و سازماندهی شده در حالی منعکس میشود که هیچ رسانه صاحب نفوذ مستقل در غرب و حتی در شرق موفق به شکستن این قرق و اعلام حقیقت نشد و آنها که فریاد زدند، صدایشان به هیچکس نرسید چون در قرقرسانهای تنها صداهای واحد و هماهنگ بلند است و دیگر صداها، صدا هم که باشند، شنیده نخواهند شد.
اما برای مقابله با قرقرسانهای، انفعال تنها راه نبود و نیست چرا که با تدبیر و مدیریت هوشمند میتوان این قرقرا توسط عاملان اصلیاش شکست. مثلا در حوزه یمن، اقدام موفقی که جمهوری اسلامی ایران انجام داد، ارسال کشتی نجات بود. اقدامی که سانسور ناپذیر بود که همینطور هم شد.
نگارنده به عنوان خبرنگار حاضر در کشتی نجات معتقد است که همزمان با اعلام خبر اعزام کشتی، رسانههایی که در قرق رسانهای در کشتار مردم یمن نقش مستقیم داشتند، مجبور به تغییر رویه شدند؛ کشتی نجات رسانههای غربی را مجبور کرد که بعد از اعلام خبر اعزام کشتی، محکوم به ارائه سابقه خبر از تحولات یمن هم شوند.
اقدام هوشمندانه دیگری که صداوسیما و رسانههای مکتوب داشتند، پوشش خبری گسترده از روی عرشه کشتی نجات بود که ۱۲ روز طول کشید؛ اقدامی که رسانههای غربی را مجاب کرد برای پوشش خبری این واقعه، با فعالان ضدجنگ حاضر در کشتی نجات مصاحبه خبری داشته باشند و حتی اخبار و تصاویر منتشره در سیما را بازنشر کنند.
رسانههای غربی در ۱۲ روزی که کشتی نجات در مسیر بود، مدام اخبار مرتبط با کشتی نجات را به دلیل داشتن ارزشهای خبری(News Values) متعدد منعکس میکردند؛ حتی بعد از پهلوگیری کشتی نجات در بندر جیبوتی نیز آتش اخبار مرتبط با کشتی نجات فروکش نکرده بود؛ مردم جیبوتی که میگفتند چرا ایران بمبهای اتمی خود را از بین نمیبرد!؟، میگفتند پیش از اعزام کشتی نجات هیچ اطلاع دقیقی از وضعیت کشور همسایه خود یعنی یمن نداشتند؛ برخی از آنها سوال میکردند چرا هلال احمر ایران، اقلام پزشکی و داروهای اولیه به یمن ارسال میکند، مگر تعداد مجروحان یمنی چند نفر است؟ مگر کمکهای اولیه و اقلام پزشکی لازم در یمن نیست؟؛ چرا چادر برای یمن میفرستید مگر در یمن آوره جنگی وجود دارد؟ اصلا آیا یمن در محاصره است؟ تمام این سؤالها مصداق عینی قرقرسانهای نظام رسانهای غرب است که میتواند در فاصله هزاران کیلومتری با ارائه اطلاعات دروغ به مردم جیبوتی، آنها را به دولت ایران بدبین کند و در عین حال مانع اطلاع از کشته و مجروح شدن ۱۵ هزارنفر در کشور همسایه شود.
به نظر نگارنده، تبدیل یمن به خط خبری رسانههای دنیا و شکستن قرقرسانهای بزرگترین و البته مهمترین دستاورد کشتی نجات سازمان هلال احمر ایران بود که نشان داد قرقرسانه شکستناپذیر نیست.