از همان روز که پدرم رفت ما همه تحریم بودیم

ازهمان روز که پدرم رفت ماهمه تحریم بودیم

پدرم رفت که تحریم را از میان بردارد

پدرم تا دیروز مثه این همه پدارن باما بود

مثه تمام پدران باما توی پارک و بازار و کوچه ها بود

پدرم دلخوشی مادر و کودکی هایم بود

مادرم میگوید پدرت را دادیم تا خدا هدیه ای دیگر بدهد

مادرم میگوید هدیه دادن بابا برای همه هست

از رئیس جمهور کشور تا همان بچه های پارک یادگار بابا

مادرم میگوید که رئیس جمهور گفته

تحریم اگر از دور برداشته شود

دیگر این همه دشمن همه از پشت سنگرهاشان

میروند سوی خانه سوی پارک شاید مثه من پدری بکنند بچه هاشان

اما من

من که این بابا دادم من که دلخوشی تمام عمر دادم 

مادرم من چه کنم؟؟

اگر این تحریم این همه میکند از همه شکایات پاسخ

اگر از آب و نان همه در ربطن با او

جان بابا میتوانی نامه ای هم برسانید به او

بگویید بابا این همه زحمت و این همه دوری بازای بابا

نگرانت شده ام مگر این نیست تو هدیه برای ایرانی

حال دیگر هسته ای شده است تعطیل

رئیس جمهور هم قول داده تحریم شود تعطیل

پس بابا تو بیا تو دگر هدیه هسته ای ایران نیستی

آنها خود به حال خود میدانند چه کنند

بابا حال که تحریم برداشته شده تو بیا دور نشو از ما

تقدیم به آرمیتا رضایی نژاد و خانواده های شهدای هسته ای مخصوصا شهید رضایی نژاد

ا.ز.گچسارانی