به گزارش پایگاه 598 به نقل از باشگاه خبرنگاران،
هرکس حتی اگر اطلاعات محدودی هم راجع به ورزش فوتسال داشته باشد بدون شک
نام وحید شمسایی را به خوبی میشناسد، به نظر خودش با فوتسال زندگی کرده و
در آن بزرگ شده، ضربه خورده، آسیب دیدهف شناخته شده و هرچه دارد را مدیون
این رشته ورزشی میداند اما مایل نیست در صورت بازگشت به عقب و داشتن فرصت
انتخاب دوباره، فوتسال را انتخاب کند.
هرچند
سرش بسیار شلوغ بود و قصد داشت به فیزیوتراپی برود اما مرد با اخلاق
فوتسال ایران برای ما وقت گذاشت به سوالات خودمانی ما پاسخ داد.
-سین: متولد چه سالی هستید؟
جیم: من 30 شهریور 1354 به دنیا آمدم.
-سین:در کدام شهر؟
جیم: تهران.
سین: اصالت اهل تهران هستید؟
جیم:از طرف مادری که وی متولد محله قلهک تهران است اما از طرف پدری هرچند پدرم متولد تهران است اما اصالتا اهل اصفهان هستیم.
سین: چند خواهر و برادر دارید؟
جیم: من یک خواهر و یک برادر دارم.
سین: فرزند چندم خانواده هستید؟
جیم: آخری هستم.
سین: از شیطنتهایتان بگویید؟ دوران کودکی شما چطور سپری شد؟
جیم:
تا دلتان بخواهد شیطنت کردهام، همیشه دنبال بازی و فوتبال و این چیزها
بودم و آنقدر شیشههای همسایه و خودمان را شکسته ام که حد ندارد.
سین: این علاقه به فوتبال از کجا نشأت میگرفت؟
جیم:
ما خانوادگی به این رشته ورزشی علاقه داشتیم، پدرم استقلالی دو آتیشه بود،
برادرم فوتبال بازی میکرد و حتی داییام هم فوتبال بازی میکرد اما به
خاطر درس به آمریکا رفت و مشغله نگذاشت فوتبال را ادامه دهد اما در رگ و
ریشه ما این علاقه وجود دارد، میگویند حلال زاده به داییش میره،درست
است.
سین: ساکن کدام منطقه تهران هستید؟
جیم: منطقه یک.
سین: غذای مورد علاقه شما چیست؟
جیم: ماکارونی و کتلت
سین: به چه رنگی بیشتر از بقیه رنگها علاقه دارید؟
جیم: آبی
سین: اهل مطالعه هستید؟
جیم: زیاد نه، من علاقهای به خواندن کتابهای تاریخی و علمی و این چیزها ندارم.
سین: پس کاملا خواندن را کنار گذاشتید؟
جیم: من روزنامه ها و سایتهای ورزشی را هر روز میخوانم و اخبار آنها را دنبال می کنم.
سین: در چه رشتهای تحصیل کردید؟
جیم: من تربیت بدنی خواندم.
سین: کدام دانشگاه؟
جیم: دانشگاه کشوری(داوویه سابق)
سین: به اسم خاصی علاقه دارید؟
جیم: اسم سه تا دخترم، نگار، کیمیا و کیانا را خیلی دوست دارم.
سین: چه چیزی بیشتر از همه آزارتان می دهد؟
جیم: بدقولی و دو رویی از این دو خصلت متنفر هستم.
سین: کدام سبک موسیقی را بیشتر میپسندید؟
جیم: پاپ
سین: خواننده مورد علاقه شما چه کسی است؟
جیم: به این سوال نمیتوانم جواب دهم چون بیشتر خواننده ها از دوستانم هستند و ممکن است ناراحت شوند اگر اسم شخص خاصی را بیاورم.
سین: بهترین خاطره ورزشی شما کدام است؟
جیم: بهترین خاطرهام مربوط میشود به اولین سالی که به تیم ملی دعودت شدم، سال 2000تایلند بود که بهترین بازیکن و آقای گل آسیا شدم.
سین: از بدترین خاطره ورزشی خودتان هم بگویید؟
جیم: در آخرین بازی دو اخطاره شدم و محروم بودم به همین علت تیم ایران مساوی کرد و ما از صعود به جمع 4 تیم برتر دنیا جا ماندیم.
سین: چه حسی در آن لحظه داشتید؟
جیم: بازی را از جایگاه تماشاگران نگاه میکردم و بسیار ناراحت بودم، خیلی افسوس خوردم.
سین: اگر به عقب بازمیگشتید، فوتسال را دوباره انتخاب میکردید؟
جیم:
نه، واقعا سراغ ورزش نمی آمدم به ویژه فوتسال، درست است که هرچیزی دارم از
این رشته است اما تا حدی جاه طلبی و دروغ و نامردی دیده ام که حاضر نیستم
دوباره این راه را انتخاب کنم، هم به فکر خودشان هستد و دلم پر است.
سین: تا حالا شده که از شخص خاصی دلخور شوید؟
جیم: زیاد این اتفاق افتاده است.
سین: زود بخشیدهاید یا کینه به دل گرفتید؟
جیم: سعی کردم ببخشم اما گاهی اوقات برخیها رفتارهایی کردهاند که نمی توانم از ذهن پاک کنم.
سین: بهترین خصوصیت اخلاقی شما چیست؟
جیم: خوش قولی.
سین: بدترین خصوصیت اخلاقیتان را هم بگویید؟
جیم: نمیدانم، در این مورد دیگران بهتر میتوانند نظر دهند.
سین: تا حالا از پدر و مادرتان کتک خوردید؟
جیم: بله، من در دوران کودکی شیطان بودم و اذیت میکردم طبیعی است که کتک هم خورده باشم.
سین: تا به حال از مدرسه فرار کردهاید؟
جیم: نه، فرار نکردم.
سین: چه سالی ازدواج کردید؟
جیم: سال 1376 عقد کردیم و 1377 هم عروسی گرفتیم.
سین: چطور با همسرتان آشنا شدید؟
جیم: خانمم از اقوام ما هستند.
سین: چند فرزند دارید؟
جیم: سه دختر.
سین: اولین دخترتان چه سالی متولد شد؟
جیم: اولین دختر من نگار است که سال 1378 به دنیا آمد و اکنون دوم دبیرستان است.
سین: دخترهای دیگرتان در چه مقطعی تحصیل می کنند؟
جیم: کیانا و کیمیا سوم دبستان هستند.
سین: بهترین هدیهای که گرفتید چه بوده است؟
جیم: هدیه زیاد گرفتم، نمی دانم جواب این سوال را چه بدهم.
سین: تا به حال در زندگیتان ناامید شدهاید؟
جیم: نه، ناامید نشدهام، التبه شرایط سخت زیاد داشتم اما ایماان داشتم که خداوند به من کمک میکند و این اتفاق هم میافتاد.
سین: برای کسی پارتی بازی کرده اید؟
جیم: بله، پارتی بازی هم کردهام.
سین: به روی طرف آوردهاید که من برایت پارتی بازی کردهام یا خیر؟
جیم: بله، به رویش آوردم، اصلا گاهی باید به روی طرف بیاوری تا فراموش نکند.
سین: فساد در ورزش وجود دارد؟
جیم: شک نکنید وجود دارد.
سین: در زندگیتان معجزه خدا را حس کردهاید؟
جیم: بله، تمام اتفاقاتی که در زندگی من افتاده، معجزه خدا بوده است.
سین: اگر قرار بود شغل دیگری را غیر از ورزش انتخاب کنید، کدام حرفه را انتخاب میکردید؟
جیم: ساختمان سازی را دوست داشتم.
سین: به حرفه دیگری هم در حال حاضر اشتغال دارید؟
جیم: گاهی پیش آمده به خرید و فروش ملک یا خودرو مشغول شدم.
سین: پول توی فوتسال بیشتر بوده یا خرید و فروش؟
جیم:
من در فوتسال زندگی کردهام و این رشته را بسیار دوست دارم، من در فوتسال
سختی کشیدم، آسیب دیدم، خوشحال شدم، گریه کردم، مردم من را شناختند و هرچه
دارم از فوتسال است.
سین: خاطره انگیزترین سفری که رفتهاید به کجا بوده است؟
جیم: نمیتوانم سفر خاصی را یاد کنم به هر حال هر سفری خاطرات خودش را دارد.
سین: دلتان خواسته است که جای ورزشکار خاصی باشید؟
جیم: نه، به فکر این موضوع نبودم.
سین: تا به حال دروغ گفتهاید؟
آره، مگر میشه دروغ نگفته باشی، التبه دروغهایم مصلحی بودهاند.
سین: چند وقت یک بار به بهشت زهرا میروید؟
جیم: خیلی کم میروم، اصلا دوست ندارم بروم.
سین: چرا این حس را دارید؟
جیم:
اقواممان را در بهشت زهرا به خاک سپردهاند حتی شهید هم داریم، ناراحت
میشوم هروقت میروم و برای همین از رفتن به آنجا خوشم نمی آید.
سین: در حال حاضر چه کار میکنید؟
جیم: من اکنون سرمربی تیم تاسیسات هستم که یک بار هم قهرمان شدیم.
سین: برنامه تان برای این تیم چیست؟
جیم: ما اکنون جام باشگاههای آسیا را در پیش داریم و برای حضور هرچه بهتر در این رقابتها تلاش میکنیم.
سین: از اوضاع تیمتان راضی هستید؟
جیم: بله خدارو شکر همه چیز خوب است و برای دومین قهرمانی تلاش میکنیم.