كيهان نوشت: عضو مركزيت گروهك ملي-مذهبي اپوزيسيون سبز را دچار عارضه دارويني توصيف كرد و گفت؛ آنها قدرت تحرك را از دست داده و خيال را جايگزين عقل عملي كرده اند.
رضا عليجاني كه مدتي است در پاريس اقامت دارد، بي آن كه توضيح دهد خود چه گلي به سر اين جريان از هم پاشيده زده، به اين اصل دارويني اشاره كرد كه برخي ويژگي ها در صورت عدم استفاده ضعيف شده و حتي از بين مي روند. وي در سايت بي بي سي نوشت: در دو وضعيت «زندان» و «خارج از كشور»، ارتباط با متن و واقعيت «زنده» و «ملموس» جامعه به شدت كاهش مي يابد. گويي اصل دارويني ياد شده در مورد توانش «عقل عملي» آدمي در اين دو وضعيت كاربرد پيدا مي كند. به اين معنا كه انگيزه و تمركز آنها در زمينه طراحي براي اثرگذاري مستقيم كاهش مي يابد و گاه به حد صفر مي رسد؛ و جاي آن را تحليل و تخيل درباره آينده جامعه و تصور «بهترين آرزوها» مي گيرد. به اين ترتيب به جاي طرح سخنان «مفيد» و طراحي نقشه هاي «موفق»؛ طرح سخنان «درست» و تحليل براساس «تمايل» براي دستيابي به بهترين آرزوها جايگزين مي شود.
وي ادبيات محافل اصلاح طلب و اپوزيسيون را كه مي گويند ما در انتخابات شركت نمي كنيم يا ليست نمي دهيم و تحريم مي كنيم، نشانه همان تحليل رفتگي و فرسودگي توصيف و تاكيد كرد اپوزيسيون دچار ضعف در تحليل استراتژيك شده است. به نوشته وي، مشكل دارويني اپوزيسيون، ظرفيت سازي و توان افزايي است.
البته جهت اطلاع آقاي عليجاني، داروين ادعاي ديگري هم دارد حاكي از اينكه خود و هم نوعانش را از نسل ميمون معرفي كرده است، هر چند كه برخي تئوريسين جريان اپوزيسيون ترجيح داده اند منازعات اين محافل را به جانوراني نظير گربه ها و گرگ ها، اسب درشكه، اردك لنگ، گوريل و... نسبت دهند!