به گزارش پایگاه 598، رصد نوشت: رئیس جمهور اظهارات قابل تاملی در خصوص رفع تحریم ها بیان کرد که چه از منظر اقتصادی و چه از بعد سیاسی قابل نقد است. دکتر حسن روحانی در آیین دهمین دوره جایزه ملی محیط زیست حتی حل مشکل آب خوردن مردم را نیز به رفع تحریم وصل کرد و گفت: «ما وقتی می گوییم باید تحریم های ظالمانه رفع شود بعضی ها چشمان شان زیاد نچرخد. تحریم های ظالمانه باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شده و بانک ها احیا شوند.» این سخنان در شرایطی است که همواره برخی منتقدین نسبت به گره زدن رفع تحریم ها به حل مشکلات کشور هشدار داده بودند. چرا که به خصوص در ابتدای فعالیت دولت یازدهم برخی ادبیات و رویکردها در بین تعدادی از دولتمردان این نگرانی را ایجاد کرده بود که دولت مسیر رونق اقتصادی را از مسیر رفع تحریم ها و مذاکرات دنبال می کند. نگارنده این یادداشت در مقام این نیست که دولت یا حتی برخی مسئولان دولتی را متهم به چنین اعتقادی کند، چرا که از زمان طرح این دغدغه ها و به ویژه پس از ابلاغ سیاست های اقتصاد مقاومتی از سوی رهبر انقلاب در اواخر سال 92، برخی مسئولان به ویژه معاون اول رئیس جمهور، سخنگوی دولت و وزیر اقتصاد چند بار به صراحت اعلام کردند که دولت برای مدیریت اقتصادی کشور با فرض تداوم وضعیت موجود و حتی با فرض تشدید تحریم ها برنامه دارد. فرض نگارنده این است که مواضع صریح مسئولان را باید با دیده حسن ظن نگریست اما زمانی که به صراحت مقام اول اجرایی کشور حل مشکلات محیط زیست، صنعت، بانک ها و حتی آب خوردن مردم را منوط به رفع تحریم ها می داند، نباید از کنار این سخن یا به تعبیر دقیق تر اعتراف صریح به سادگی عبور کنیم و آن را نادیده و ناشنیده بگیریم.
تردیدی نیست که تحریم ها اقتصاد کشور را با فشار و محدودیت های جدی مواجه کرده است اما بحث بر سر این است که تا چه میزان مشکلات اقتصادی کشور معلول تحریم ها بوده است. آیا اقتصاد ایران قبل از تحریم ها شرایط ایده آلی داشته است. آیا محیط زیست، صنعت، بانک ها و حتی منابع آبی کشور قبل از تحریم ها در وضعیت مناسبی قرار داشته است و پس از تحریم ها دچار مشکل شده است؟ اگر دریاچه ارومیه دچار خشکسالی می شود به علت تحریم هاست یا برداشت بی رویه از منابع آبریز این دریاچه برای کشت محصولات آب بر، دریاچه ارومیه را به شوره زار تبدیل کرده است. آیا صنعت گرفتار روزمرگی، دور از نوآوری، بیگانه با دانشگاه، پر هزینه، انحصاری و غیررقابتی، باید صرفا منتظر رفع تحریم ها باشد یا به نیروهای داخلی که ایده های نو و خلاقانه می پرورانند تکیه کند. آیا درمان نظام بانکی بیمار با معضلاتی نظیر عدم شفافیت در گردش مالی وجوه، ضعف جدی نظارت و فسادهای ریز و درشت و هدر رفت منابع در قالب معوقات بانکی کلان، فقط با داروی رفع تحریم ها ممکن است؟ اگر بابک زنجانی به گفته مسئولان دولتی محصول تحریم ها (و شاید محصول عدم نظارت صحیح در اجرای روش های دور زدن تحریم ها) بود، آیا فساد 3 هزار میلیاردی مه آفرید محصول معضلات داخلی نظام بانکی نبود؟
آقای رئیس جمهور لطفا سیاست های اقتصاد مقاومتی را بار دیگر مرور کنید و ببینید با وجود تحریم ها کدام یک از این 24 بند که هرکدام دریچه ای برای بهبود وضعیت اقتصاد ایران است را می توان اجرا کرد، آیا برای توسعه کارآفرینی، پیشتازی اقتصاد دانش بنیان، محور قراردادن رشد بهره وری در اقتصاد، استفاده از ظرفیت هدفمند سازی یارانه ها در جهت افزایش تولید، اشتغال و ارتقای شاخص های عدالت اجتماعی، افزایش سهم سرمایه انسانی در زنجیره تولید تا مصرف، مدیریت مصرف و مواردی از این دست که در ابلاغیه اقتصاد مقاومتی آمده است، باید منتظر رفع تحریم ها ماند. جای تعجب است که رئیس جمهور در شرایطی که فاز 12 پارس جنوبی به عنوان بزرگترین طرح تاریخ صنعت نفت ایران را در اوج فشار تحریم ها افتتاح کرد، این گونه در برابر تحریم ها از موضع ضعف سخن می گوید. جای تعجب است که در شرایط فشار تحریم ها و با وجود مشکلات متعددی که از ناحیه تحریم ها به اقتصاد کشور وارد شد، جناب آقای دکتر روحانی، پیشرفت ها و موفقیت هایی که در دولت خودشان اتفاق افتاده را نادیده می گیرند و حل مشکلات کشور را در گروی لغو تحریم ها می دانند.آیا اگر فردا تحریم ها لغو شود واقعا مشکل آب خوردن مردم حل می شود؟
در نهایت این سوال کلیدی و اساسی درباره تحریم ها را از جناب آقای رئیس جمهور باید پرسید: آیا منفعلانه باید منتظر لغو تحریم ها از سوی طرف مقابل بود یا با فعال کردن ظرفیت های درونی اقتصاد کشور طرف مقابل را وادار به عقب نشینی از تحریم ها کرد؟ این جاست که زاویه سیاسی ماجرا و خطایی که از سوی جناب آقای رئیس جمهور رخ داده جلب توجه می کند که چرا دکتر روحانی در برهه حساس مذاکرات این گونه سرنوشت کشور و رفع مشکلات اساسی آن را به مهمترین حربه طرف مقابل گره می زند. واقعیت این است که در 2 سوی میز مذاکرات هسته ای پیش از این که ظریف و کری نشسته باشند، حربه های 2 طرف به چشم می خورد. طرف مقابل با حربه تحریم ها و سایر فشارهایی که به جمهوری اسلامی ایران وارد کرده نشسته است و در این سو، تیم مذاکره کننده با حربه مقاومتی که دولت و ملت در برابر این فشارها داشته و برخی موارد دیگر از جمله پیشرفت های فنی هسته ای قرار دارد. حال در وسط این معرکه که به روزهای حساس خود و شاید ماه های پایانی (چه با نتیجه توافق و چه عدم توافق) نزدیک می شود، به نظر می رسد موضع رئیس جمهور در بزرگ نشان دادن حربه طرف مقابل حتی اگر بزرگنمایی نباشد، قطعا خلاف تدبیر و امید بوده است و باید امیدوار به جبران این خطا از سوی ایشان بود.
مهدی حسن زاده