اما ماجرای عبدی و رسانههای اصلاحطلب به اینجا ختم نمی شود؛ چندی پیش و پس از مصاحبه عبدی با یکی از روزنامههای اصلاحطلب، روزنامه دیگری از همین طیف و البته نزدیک به هاشمی در مطلبی به نقد عبدی پرداخت.
روزنامه آرمان در مطلبی با عنوان «عبدی و عبور از اصلاحات؟» به نقد جدی افکار و عملکرد این فعال سیاسی اصلاح طلب پرداخت و وی را به «چند جامهگی سیاسی» متهم کرد.
همین مطلب روزنامه آرمان کافی بود تا ماجرا در ادامه به یک «گاف بزرگ» برای جامعه رسانهای اصلاح طلبان تبدیل شود؛ گافی که البته نمونههای بسیاری در میان این رسانه ها دارد.
انتقاد تند «آرمان» به آرمانهای عبدی!
4 خرداد ماه روزنامه آرمان حمله تندی به عباس عبدی داشت و در مطلب خود عملکرد و افکار عبدی را به چالش جدی کشید.
آرمان در این مطلب عبدی را به یک نوع دگردیسی سیاسی متهم کرد و درباره این سالهای وی نوشت: «عبدی محبوب بود و سوت و کفهای زیادی برای او زده شد اما عبدی ، عبدی نماند. عبدی که بهتدریج به 60 سالگی نزدیک میشود میخواهد همان مردی باشد که شاید سالها در اندیشه تبدیل به آن بود اما فرصت آن را نیافت؛ منتقدی که نوک پیکانش تنها به یک سمت نشانه میرود و آن هم به سمت اصلاحطلبان! »
این روزنامه اصلاح طلب در ادامه به دوران زندگی سیاسی عبدی و بخش های مختلف آن حمله کرده و عبدی را کسی معرفی می کند که از ابتدا یک اصلاح طلب نصفه و نیمه بوده است؛ «در همان سال [88] البته او بر مسند دیگری نشست؛ مسندی که برازنده رقبای سنتی و مدرن اصلاحات است؛ مسند فرصتطلبخوانی اصلاحطلبان.»
روزنامه آرمان، عبدی را با تمام تائید و تکذیب ها، طراح پروژه «عبور از رئیس دولت اصلاحات» میخواند؛ «از جمله اصلاحطلبانی که در سال های اصلاحات گوی انتقاد از دولت اصلاحات را از همه ربوده بود و حتی موجودیت آن را زیر سوال برده بود، عباس عبدی بود که اوج انتقاد وی از رئیس دولت اصلاحات در مخالفت وی در سال 80 ظاهر شد که عبدی در آن سال با نامزدی رئیس دولت اصلاحات در انتخابات ریاستجمهوری مخالفت کرد و حتی ایده «خروج از حاکمیت» را نیز مطرح ساخت. عباس عبدی حتی دامنه انتقاد را از این نیز فراتر برد و با ارسال نامهای اذعان داشت که در دوره دوم ریاستجمهوری رئیس دولت اصلاحات، هیچ دستاورد مثبتی وجود نداشته است و آنچه بهدست آمده بدون حضور او هم میتوانست عملی شود. عبدی اگر عبور از رئیس دولت اصلاحات که به نام او رقم خورده است را نپذیرد اما به طور حتم عبور از اصلاحات را خواهد پذیرفت»
این روزنامه اصلاح طلب در پایان مطلب خود عبدی را یک منتقد اصلاح طلبان و «زننده کنایه های تلخ» برای عبور از گذشته خود می نامد.
بنابر این گزارش، این مطلب انتقادی روزنامه آرمان از مواضع عباس عبدی در بسیاری از رسانه ها انعکاس وسیعی پیدا کرد و به خودزنی و درگیری در میان اردوگاه اصلاح طلبان تعبیر شد؛ واقعه ای که تا پیش از آن همین رسانه ها تلاش می کردند آن را در میان اردوگاه اصولگرایی رواج دهند.
تلاش برای دلجویی و گاف بزرگ روزنامه اصلاحطلب با بلیط سوخته عبدی
روزنامه آرمان که به دلیل انتشار این مطلب انتقادی درباره عبدی و بازتاب وسیع آن در دیگر رسانه ها و همچنین واکنش های منفی از درون جبهه اصلاح طلبان شدیدا تحت فشار بود، تلاش کرد برای کم شدن فشارها به نوعی دوباره به سراغ عبدی رفته و ضمن انتشار مصاحبهای از وی، از فشارها بر خود بکاهد.
شماره 10 خردادماه روزنامه آرمان با مصاحبه از «عبدی» روی دکه روزنامه فروشی ها رفت آن هم با تیتر «خردگرایی مولد خرداد 76 دیگری است»
عبدی در این مصاحبه گفته بود: «در وضعیت فعلی فکر میکنم جریان اصلاحات انسجام لازم و مورد انتظار را برای تکرار حادثهای مانند خرداد 76 ندارد که این به عنوان یک عارضه قابل توجه و تأمل است، اما این به آن مفهوم نیست که پراکندگی یا همدلی بین اصلاحطلبان نیست، همدلی بین آنها هست ولی نیاز به یک محوریتی برای جمع شدن و حرکت کردن با شناخت نسبت به آسیبهایی که در جامعه وجود دارد، هست. مهم صحیح حرکت کردن و دوری از احساسات است ضمن آنکه با خردگرایی امکان تکرار حادثه خرداد وجود دارد»
در این با مرور چندباره مصاحبه 10 خرداد روزنامه آرمان با عبدی به خوبی می شد حس کرد که این مطالب از جنس اظهارات چند ماه اخیر عباس عبدی درباره وضعیت اصلاح طلبان نیست؛ اما در آن زمان نمیشد با قاطعیت درباره آن نظری داد.
اما روزنامه آرمان، امروز مجبور شد از یک گاف بزرگ رسانهای رونمایی کرده و ضمن تائید جعلیبودن شخصیت «عبدی» در مصاحبه مذکور، اعلام میکند که فردی که این روزنامه با عنوان عباس عبدی با وی مصاحبه کرده در واقع یک «عبدی» دیگر است.
این روزنامه در مطلبی که تیتر آن تناسبی با تکذیبیه یا اصلاحیه ندارد و با عنوان «عبدی سال 94: عبدی 91 + امید» در صفحه اول منتشر شده، با چرخشی عجیب نسبت به مطلب انتقادی خود نسبت به عباس عبدی می نویسد «نمیتوان در یک جمله شخصیت عباس عبدی را تعریف کرد چرا که روزی دلسوز و نگران جریان اصلاحات است و روز دیگر انتقاداتی به این جریان میکند که گویی از جبهه رقیب اصلاحات سخن میگوید اما به یک نگاه کوتاه و گذرا به گذشته عباس عبدی تردیدی در ریشه داشتن او در جریان اصلاحات نمیتوان داشت.»
نکته قابل تامل آنکه نویسنده سطر بالا دقیقا همان روزنامه نگاری است که در شماره 4 خرداد روزنامه آرمان حملات تند و بی سابقه ای را به عباس عبدی داشت؛ اما در ادامه مطلب این روزنامه نزدیک به هاشمی جالبتر می شود «از همین رو بود که وقتی «آرمان» به اشتباه شماره معاون وزیری را بهجای شماره تماس عباس عبدی گرفت، او اعلام نکرد که عبدی نیست و به سوالات پاسخ داد. یک روز پس از انتشار اظهارات آقای معاون وزیر بود که مشخص شد او بهجای عبدی به سوالات پاسخ داده و پاسخش هم این بود که «من هم میخواستم به این سوالات پاسخ دهم و چه تفاوتی میان من و عبدی هست؟!» این علاقه برای پاسخ دادن به سوالاتی که برای عبدی طرح شده بود نشان میدهد طیفی علاقهمند به مشی و رویکرد او هستند.»
در ادامه مطلب امروز روزنامه آرمان و پس از اعتراف به این گاف بزرگ رسانهای، نویسنده این روزنامه چرخش خود از انتقاد به عبدی را آشکارتر می کندو وی را منتقدی دلسوز، خیرخواه و مورد علاقه جریانهای مختلف اصلاح طلبی عنوان میکند.
پس از روشن شدن این گاف بزرگ رسانهای از سوی روزنامه اصلاح طلب آرمان، سوال قابل تامل این است که کدام یک از معاونین وزرای دولت راستگویان خود را آگاهانه (بنابر تصریح خود وی در مطلب روزنامه آرمان) به جای عباس عبدی معروفجا زده و مطلبی را به نقل از وی نقل کرده است؟
به هر حال این گاف رسانهای و بازی رسانههای اصلاحطلب با بلیط برخی سیاستمداران سوخته اصلاحطلب که حتی مورد انتقاد جدی رسانههای همین طیف نیز هستند، تا حدود زیادی میتواند انشقاق و چند دستگی در میان جریان اصلاحات را در آستانه انتخابات مجلس دهم، آشکار کند.
عباس عبدی: روزنامه آرمان یک خبر جعلی از من کار کرد و جوابیهام را هم منتشر نکرد
عباس عبدی فعال سیاسی اصلاحطلب در نامهای سرگشاده به رسانهها از روزنامه آرمان بدلیل انتشار یک خبر نادرست و عدم درج اصلاحیه همان خبر در آن روزنامه انتقاد کرده است.
متن این نامه به شرح زیر است:
همکاران عزیز مطبوعاتی
به احتمال فراوان همه ما در این نکته اتفاق نظر داریم که در غیاب یک نهاد قدرتمند مطبوعاتی، جامعه مطلوب نیز شکل نخواهد گرفت. رکن اساسی جامعه امروزی اطلاع رسانی صحیح و نیز نظارت و نقد جامعه و صاحبان قدرت است و بخش مهم این کار به عهده روزنامه نگاران و مطبوعاتی آزاد و مستقل است.
ولی همه شاهد هستیم که در ایران ما، وضعیت مطبوعات چنان نابهنجار است که نمیتوانیم انتظار داشته باشیم که این نهاد چنان که شایسته آن است از پس وظیفه و رسالت خطیر خود برآید.
این وضع دلایل گوناگونی دارد ولی یکی از مهمترین دلایل آن بیتوجهی به صلاحیتها و اخلاق حرفهای در میان برخی از نشریات است و در این میان سکوت ما هم موجب تجری بیشتر این وضع شده است و ادامه سکوت نیز عمق این وضع فلاکت بار را بیشتر میکند.
یکی از موارد این ادعا نحوه رفتار روزنامه آرمان است. این روزنامه در 10 خرداد خبری بهکلی جعلی را از بنده منتشر کرد که چنین خطایی در حرفه روزنامه نگاری جای تعجب است و بنده نیز بر حسب وظیفه تکذیبیه زیر را برای آنان فرستادم دو روز هم صبر کردم تا منتشر کنند ولی به هر دلیلی از انتشار آن استنکاف کرده و متن دیگری را در قالب نقد منتشر کردهاند و به غلط اعتراض مرا متوجه شخص ثالث کردهاند.
وقتی که ما شهامت نقد خود و اجرای قانون را نداریم چگونه انتظار داریم مردم و دولت به مطبوعات اعتنا کنند. مخالفت با این گونه رفتارهای غیرحرفهای بیش و پیش از همه وظیفه ماست.
با احترام عباس عبدی-18 خرداد