15 خبرنگار از رسانه های دیداری و نوشتاری همراه کاروان هستند تا این سفر به صورت کامل از لحظه اعزام تا رسیدن به مقصد، پوشش داده شود و تعدادی فعال ضد جنگ از کشورهای مختلف نیز به این گروه می پیوندند.
باز هم جزییات کوچک اما مهم، یک عزم ملی را تحت تاثیر قرار میدهد.
کشتی با 3 روز تاخیر اعزام میشود. قرار بر این بود که همه امکانات ارسال اخبار در کشتی فراهم باشد تا هم خبرنگاران و هم خارجی های فعال ضدجنگ عازم یمن، بتوانند افکار عمومی کنجکاو کشتی نجات را سیراب کنند؛ امکانی که علی رغم وعده حتمی مسئولان، آنطور که باید، محقق نشد.
تا خلیج عدن همه چیز عادی است اما با ورود به این خلیج، سرعت کشتی کاهش پیدا می کند. کشتی های نظامی خارجی در اطراف «ایران شاهد» پرسه می زنند و ناوگروه ارتش ایران در خلیج عدن هم خود را به کشتی نجات می رساند و مانوری در اطراف آن انجام می دهد.
اولین زمزمه ها برای تغییر مسیر به گوش می رسد ولی مسئولان کشتی تاکید می کنند که مسیر همان «بندر حدیده» یمن است.
از تهران هم خبر می رسد که مسئولان نظامی با قدرت از پیشروی کشتی نجات سخن میگویند و دشمنان را از کوچکترین تعرض به «ایران شاهد» برحذر می دارند. وزارت خارجه نیز سخن از نپذیرفتن بازرسی کشتی میگوید.
همه خوشحالند که اظهارات چند روز قبل پنتاگون که گفته بود: «کشتی امدادرسان ایران باید به جیبوتی برود» به دیوار خورده است.
کشتی قرار بود از تنگه بابالمندب هم عبور کرده باشد ولی با کاهش سرعت در نزدیکی جیبوتی می چرخد.
برخلاف خواست مسئولان کشتی و برخی دیگر از مسئولان داخلی، خبر حرکت به سمت جیبوتی در داخل منتشر شده و افکار عمومی در ایران متحیر از این تغییر موضع میشود و امیدوار است خبر درست نباشد.
برخی صاحب منصبان می گویند که کشتی برای بازرسی توسط صلیب سرخ به جیبوتی رفته و سپس به سمت حدیده ادامه مسیر خواهد داد ولی اینجا در کشتی، کسی به این وعده خوشبین نیست. شایعه تخلیه بار در جیبوتی به سرعت پخش می شود و کشتی در لنگرگاه جیبوتی از حرکت باز می ایستد و ناوهای جنگی خارجی نیز از تعقیب کشتی نجات دست میکشند.
پس از یک روز و نیم معطلی در لنگرگاه، «ایران شاهد» اجازه مییابد در بندر جیبوتی پهلو بگیرد.
آقای سفیر که رنج سفر از اتیوپی را بر خود هموار کرده، بلافاصله در صحنه حضور مییابد و سعی میکند بدون فوت وقت، مقابل دوربین خبرنگاران قرار گیرد. او -به اذعان خودش- برای انجام «یک مصاحبه فوری» آمده است.
پس از یک وقفه 20 دقیقهای، خبرنگاران اجازه پیدا می کنند تا وارد جلسه شوند؛ جلسه ای که بحثهای آن به پایان رسیده است.
پس از چند فریم فیلمبرداری و عکسبرداری، آقای سفیر خود را «سفیر ایران در اتیوپی و جیبوتی» معرفی می کند و بر روی «جیبوتی» هم تاکید دارد.
تا پیش از این مصاحبه، هنوز امید اندکی مبنی بر ادامه مسیر کشتی به سمت یمن -پس از بارزسی در جیبوتی- به خبرنگاران داده می شد ولی نماینده دولت با این مصاحبه -که به گفته خودش با تهران نیز هماهنگ شده بود- آب پاکی را روی دست همه می ریزد.
او البته صراحتا نمی گوید -چون آداب سخنان دیپلماتیک این نیست- ولی منظورش را به روشنی منتقل میکند: «رفتن به یمن 2 شرط لازم دارد یکی آتش بس و دیگری استقرار نیروهای فنی سازمان ملل و برنامه جهانی غذا» (+)؛ دو شرطی که در حال حاضر امکان پذیر نیست و این یعنی منتفی شدن حرکت به سمت حدیده.
او از اعزام هواپیمای امدادرسان ایرانی برای مردم یمن در ساعات آینده نیز خبر می دهد که قرار است به جیبوتی بیاید. آقای سفیر حتی در ابتدا و انتهای مصاحبه، 2بار از دولت جیبوتی بخاطر «همکاری های صورت گرفته» تشکر می کند!
نماینده دولت «مصاحبه فوری» خود را انجام داده و ماموریتش به پایان می رسد و بلافاصله کشتی را ترک می کند و دریغ از یک خیرمقدم و خسته نباشید حداقلی به سرنشینان کشتی که برای انجام این ماموریت، 13 روز را با کمترین امکانات در دریا سپری کرده بودند.
دولت نظر خود را منتقل کرده و کشتی پشت دروازه باب المندب میایستد، خستگی به تن همه می ماند. اکنون باید آماده تخلیه بار شوند تا زحمت انتقال کمک های ایران به یمن، بر دوش سازمانهای بین المللی بیفتد.
فردا صبح باز هم آقای سفیر برای دقایقی روی کشتی حضور مییابد. 2،3 مصاحبه می کند و می رود. مصاحبه هایش تکرار سخنان شب قبل است.
جیبوتی در اقدامی غیردیپلماتیک و خلاف عرف بینالمللی، از دادن ویزا به سرنشینان کشتی نجات خودداری می کند و حتی کارکنان کشتی هم که پاسپورت دریایی دارند با درهای بسته روبرو می شوند و وقتی افراد خودشان برای اخذ ویزا اقدام می کنند، علت ممانعت، «خاص بودن کشتی ایرانی»اعلام می شود.
آقای سفیر در این زمان در دسترس نیست و شماره ایشان هم در «شبکه جیبوتی» وجود ندارد. جیبوتی به هواپیمای وعده داده شده توسط سفیر هم اجازه فرود نمی دهد و علت آن را «عدم هماهنگی قبلی» اعلام می کند.
اینجا دسترسی چندانی به فضای مجازی نیست و خبرنگاران در روز، تنها 30 دقیقه فرصت استفاده از اینترنت دارند و در همین زمان محدود باید در کنار اعلام خبر سلامتی و صحتشان به خانواده در شبکه های اجتماعی، از اخبار روز هم مطلع شوند زیرا اینترنت توان باز کردن صفحات خبری را نیز ندارد!
با قطعی شدن تخلیه بار در جیبوتی، ماموریت خبرنگاران و پزشکان حاضر در کاروان پایان یافته است ولی جیبوتی همچنان از دادن ویزا خودداری می کند تا هیچ کس نتواند حتی برای رفتن به فرودگاه از بندر خارج شود. ایجنت مربوطه که گویا سفارش کشتی هم قبلا به او شده است تا به اهالی کشتی نجات کمک کند، برای هر نفر 100 دلار بیشتر یعنی چیزی شبیه رشوه طلب می کند تا ویزای 60 دلاری، 160 دلار برای متقاضیان آب بخورد.
هیچ مسئولی از وزارت خارجه برای کمک به حامیان و امدادرسانان مردم مظلوم یمن حضور ندارد تا لااقل مانند سفیر کشور اتیوپی در جیبوتی، دغدغه اتباعش را داشته باشد؛ آنهم بدون مصاحبه فوری!
چند روز بعد، رئیس جمهور جیبوتی اظهار نظر جالبی میکند: «روابط ما با ایران بد است...»