به گزارش پایگاه 598 به نقل از فارس، «اگر آل سعود به ماجراجوییهای جنگی خود ادامه دهد و کشور را از درون هم
تضعیف کند، اگر به آمریکا پرخاش کند و با ایران، عراق و یمن دعوا کند، تا
3-2 سال آینده چنین تحولی [فروپاشی پادشاهی آلسعود] بعید نیست.»
پایگاه تحلیلی روسی «ایرانرو» که به
طور تخصصی به مسائل مرتبط با ایران میپردازد، در یادداشتی به قلم
«ولادیمیر آلکسییف» ضمن نتیجهگیری فوق نوشت: «صرف نظر از عوض شدن اخیر
ریاست عربستان سعودی که در مقام های عالی این کشور نمایندگان نسل جوان قرار
گرفته اند و این پادشاهی اصولاً بایستی در مسیر اصلاحات و به روز آوری گام
بر دارد، ریاض به سیاست مداخله بی پرده در امور داخلی کشورهای همسایه از
جمله با استفاده از روش های نظامی و تروریستی ادامه داده و رژیم داخلی را
به خصوص در حق اقلیت شیعه شدت می بخشد و با حفظ قیمت های پایین نفت به ثبات
اجتماعی و اقتصادی کشور لطمه می زند. ریاض همچنین به خود اجازه می دهد با
لحن متکبرانه ای با واشنگتن، ضامن اساسی امنیت خود گفتگو کند. ولی همه این
مراتب نه از قوت بلکه از ضعف نسل جدید رهبران عربستان سعودی حکایت دارد که
با آتش بازی کرده و کشور را به فروپاشی و تجزیه سوق می دهند زیرا فرماندهان
ارتش، رهبران قبایل و شیوخ گروه های سیاسی این پادشاهی از تشدید باز هم
بیشتر خط تجاوزکارانه و بی اعتبار آل سعود پشتیبانی نمی کنند. اطلاعاتی درز
کرده است که اگر این خط ادامه یابد، ممکن است سعودیها زمام امور کشور را
از دست بدهند و این کشور به 5-4 قسمتی که 80 سال پیش از آنها دوخته شده
بود، تقسیم شود.»
بر اساس گزارش فوق، «غرب و به عبارت
دقیق تر، آمریکا و بریتانیا به یک کشور غیر قابل پیشبینی با رژیمی که از
نظر اخلاقی منسوخ شده است و موازین حکومتی آن به قرن 17 بر می گردد، احتیاج
ندارد زیرا وجود این رژیم باعث رسوایی متحدانش در برابر جهان متمدن می
شود. تازه ثبات اروپا و آسیا در زمینه انرژی در حد زیادی به این کشور
وابسته است. اداره کیان های دولتی کوچک گوش به فرمانی که مدعی رهبری منطقه
ای نباشند، راحت تر است. مقامات فعلی عربستان سعودی با پشتکار در این مسیر
حرکت می کنند. آمریکا نیز همین کار را می کند. به نظر می آید که تصمیم
مربوطه در واشنگتن اتخاذ شده است. و حالا فقط باید صبر کنیم نا ببینیم
قبایل اساسی چگونه رفتار خواهند کرد؟»
به نوشته ایرانرو، «عربستان سعودی به
طور مصنوعی از گروه های مختلف مذهبی و قومی تشکیل شده و حکومت آل سعود بر
حفظ موازنه پیچیده منافع قبایل اساسی استوار است. اگر این موازنه متزلزل
شود، حکومت آل سعود پایان خواهد یافت. برای این کار هیچ گونه کودتا لازم
نیست. قبایل عضو عربستان سعودی می توانند به سادگی از ترکیب آن خارج شده و
استقلال دولتی خود را اعلام کنند. آنها درباره مرزهای جدید و عرصه های نفوذ
و نیز درباره نحوه عادلانه تقسیم درآمدهای نفتی به توافق خواهند رسید.
آنها حتی نباید در این مورد فکر زیادی بکنند چرا که سرویس های ویژه
بریتانیا مدتهاست که طرح مفصل تجزیه این کشور با همه نقشه های لازم را
تدوین کرده اند. نمونه های این تقسیم معاصر کشورها در لیبی مشاهده می شود
که عربستان سعودی و قطر جنگ علیه این کشور را راه اندازی کرده بودند.»
این پایگاه تحلیلی همچنین مدعی شد: «ولی
ممکن است سناریوی بریتانیایی در عربستان سعودی کارگر نشود. بخشی از اراضی
مورد اختلاف عسیر و نجران در قسمت های جنوب غربی و جنوبی پادشاهی که آنجا
قبایل یمنی و از جمله شیعیان زیدی و اسماعیلی زندگی می کنند، به یمن تعلق
خواهد گرفت و قسمت شمالی حجاز در قسمت شمال شرقی به اردن و مناطق شمالی به
عراق. استان شرقی که نام تاریخی آن الحصا است و شیعیان اکثریت جمعیت آن را
تشکیل می دهند، همراه با بحرین که دو سوم جمعیت آن اهل تشیع هستند و کویت
که 40% جمعیتش شیعیان هستند، می توانند دولت شیعه با نام مشروط «شیعستان»
به پایتختی دمام را تشکیل دهند. بعید نیست که در صورت تقسیم عراق به سه
قسمت که حکام فعلی ریاض این تحول را تحریک می کنند، بخش شیعه آن (60% جمعیت
کشور) دولت عظیم شیعیان در هر دو ساحل خلیج فارس را به پایتختی بصره ایجاد
کنند. صد سال پیش بصره مرکز ولایتی با همین نام در امپراطوری عثمانی بود.»