البته وقتی به بحث امیر و فرهاد میرسیم محتاط میشود و در پاسخ به تذکرمان میگوید: «این ماست مالی هنرمندانه است.»
وقتی به نام حجازی میرسد بغض میکند و از تب و تاب میافتد. اما میگوید وجدانش راحت است که هیچگاه پشت ناصرخان را خالی نکرد. یکی دو جا نخواست حرفش زیاد مطرح شود. به ویژه در مورد وضعیت امروز قلعه نویی. گفت که مردانگی نیست در این شرایط کسی را بزنی...
اظهارات فتح الله زاده را در ادامه می خوانید:
* برخی مدعی هستند دوران امیر قلعه نویی به پایان رسیده شما چه نظری دارید؟
- (میخندد) دوران یک مربی با یک برد و باخت تمام نمیشود. فرگوسن 25 سال در اوج فوتبال اروپا و جهان بود. اما مربی باید هر ثانیه یاد بگیرد. هم متدهای جدید مربیگری را و هم شیوههای جدید مدیریت را. البته فقط کتابی و تدریسی نیست و خلاقیت میخواهد.
* اما میگویند قلعه نویی کلا نسبت به سالهای قبل عوض شده.
- همه عوض میشویم. البته حتما رفتار و کردار او هم تغییراتی داشته که در این دو سال موفق نبوده. اما مهم این است که این تغییرات منفی طولانی نشود برای یک مربی.
* گروهی که شما را دوست دارند میگویند حاجی، در سالهای موفقیت قلعه نویی او را به خوبی مدیریت میکرد. شما هم چنین نظری دارید؟
- من بدون قلعه نویی صاحب موفقیت شدهام، او هم بدون من موفقیت کسب کرده. البته قبول دارم که تجربه من به او در زمان همکاری با هم کمک میکرده.
* اما گفته میشود قلعه نویی انحصارطلب است و همین ویژگی باعث ناکامی اخیر او شده؟
- انحصار طلبی که دارد. پروین هم داشت. اما برای یک مربی در کنار علاقه به مدیریت تیم باید مسائل فنی هم مهمتر باشد. الان مثل گذشته نیست و با تکرار آن شیوهها نمیشود موفق شد. امیر هم باید میان مدیر بودن یا مربی بودن انتخاب کند و تمرکزش را روی آن بگذارد.
* در دوره شما این ویژگی دردسر ساز نمیشد؟
- ما تقسیم کار کرده بودیم. مستطیل سبز مال امیر بود بیرون مال من.
* رعایت میشد؟ پس چرا آن اتفاقات افتاد؟
- سال آخر همکاری ما، برخی تعمدا شرایط را خراب میکردند.
* چه کسانی؟
- مردم میدانند.
* بگویید.
- همه جور طیفی بود. مثلا همانهایی که باعث زجر مدیریتی میشدند. قول دادند پول بدهند و ندادند. آن فشار روحی ویرانگر بود.
* حس نکردید که به زعم برخی قلعه نویی شما را دور زد؟
- نه. او دورم نزد. امیر میخواست در استقلال بماند و امثال خادم هم نمیخواستند من در این باشگاه بمانم. طبیعی بود که قلعه نویی هم خواسته خودش را پی بگیرد. خیلیها را که در فوتبال نبودند و ما بزرگشان کردیم به ما لطمه زدند. امیرخان که مربی بود و نسبت به کار آنها کاری نکرد. علاقه داشت بماند و ماند.
* یعنی احساس بیمعرفتی از سوی امیر نکردید که شما رفتید و او ماند؟
- نه. احساس بیمعرفتی نکردم. هر چند امیر میتوانست تصمیم بهتری بگیرد.
* چه تصمیمی؟
- از من اجازه نگرفت. از این بابت گلایه داشتم و انتظارم این بود که حداقل به من بگوید.
* این که میگویند اطرافیان قلعه نویی مشکلساز هستند درست است؟
- بله. من دوست ندارم یک مربی مطرح به این زودی به پایان برسد اما برخی اطرافیان نمیگذارند دیگر.
* خودش این را میپذیرد؟
- الان میپذیرد دیگر. حالا شاید فهمیده معادلات چه بوده.
* این اطرافیان، در دوره شما چه مشکلاتی را درست میکردند؟
- مختص به امیر نبود. اطرافیان من هم شاید مشکلساز شوند. مشکل این بود که مگر ما در سیستم دولتی چقدر قدرت داریم که همه افراد را خودمان انتخاب کنیم؟ برخی افراد تحمیل میشوند و همان تحمیلیها مسئله میسازند. اگر باشگاه خصوصی باشد که یک تیم همدل و هماهنگ میبندی.
* دوستان امیر مگر چه میکردند؟
- به هر حال مگسان دور شیرینی بودند. شاید آدم خودش نفهمد اما بعدها متوجه میشود. میفهمد که آن اتفاقات حتما دلیلی داشته.
* حالا از نظر شما بهترین جانشین برای قلعه نویی در استقلال چه کسی میتواند باشد؟
- منصوریان، مظلومی، پاشازاده و نامجومطلق.
* فرهاد مجیدی در میان گزینههای شما نیست؟
- نه. دلیل هم دارم. خیلی خوشحالم که فرهاد از پایهها شروع کرده. از طریق یک دوست مشترک هم این شادیام را به او منتقل کردم که میخواهد از الوصل شروع کند. فرهاد در سی و چند سالگی هم بهترین بازیکن ایران بود و حالا میتواند یک دوران درخشان 25، 30 ساله را شروع کند. فقط نباید عجله کند. البته فرهاد باهوش است.
* یعنی شایسته نیمکت استقلال نیست؟
- الان تجربهاش را ندارد. فقط در یک شرایط درست است که یک مربی طراز اول خارجی بیاوریم و او دستیارش شود.
* پس حضور او در این شرایط را مناسب نمیدانید.
- نه این که مناسب نباشد. همین که کنار استقلال باشد هوادار هم خوشحال میشود. اما نباید او را بسوزانیم. خودش هم همین اعتقاد را دارد.
* چرا امیر نتوانست با فرهاد و دیگر ستاره ها پایان خوش داشته باشد؟ کدام خصوصیت امیر مانع میشود؟
- در یکی دو سال آینده این ویژگی امیر تعدیل میشود. چرا که حالا تجربهاش را پیدا کرده. او در مییابد که این ستارهها، عصای دست او هستند نه رقیبانش!
* مگر این احساس را دارد؟
- بله احساس میکرد شاید اینها رقیب او باشند. بعد هم باید دیگران را در موفقیت شریک دانست.
* یعنی امیر تمامیت خواه بود و سهمی قائل نبود؟
- تقریبا دیگر. شاید دوست داشت همه موفقیتها به نام او نوشته شود. اما همه در یک پیروزی شریک هستیم. من نمیتوانستم یک مربی متوسط برای استقلال بیاورم و بعد بگویم من تیم را قهرمان کردم. اینجا، جای همه بزرگان است چون استقلال خانه بزرگی است.
* در مورد خود شما هم سهمی قائل نشدند.
- من این تعبیر را ندارم فقط میگویم قدرشناسی نشد. به من کملطفی کردند. حالا کاری ندارم.
* توصیه شما به قلعه نویی در این مقطع چیست؟
- یک سال از استقلال فاصله بگیرد تا خودش را بازیابی کند. حالا هم شرایط سنگین است و حتی معلوم نیست چه کسی صاحب استقلال میشود. نباید ریسک کند.
* در مورد فرهاد هم البته برخی هواداران میگویند خودخواهی و جدایی بدموقع او دو قهرمانی را از استقلال گرفت. قبول دارید؟
- فرهاد خودخواه نبود، زودرنج بود. من هم البته قبول دارم اگر میماند امکان قهرمانی تیم در دو سال به شدت بالا بود.
* هواداران استقلال هنوز بهانه او در مورد مشکلات مربوط به دخترش را قبول نکردهاند، شما قبول کردید؟
- چیزی که به من گفت این بود. من هم پذیرفتم دختر فرهاد را هم خیلی دوست دارم. مجیدی سالها کنار من و استقلال بوده و این همه خدمت به تیم کرده. وقتی این درخواست را کرد نمیتوانستم نپذیرم. من اینجوری هستم و این دیدگاه را دارم. کاری به دیگران ندارم.
* پس به خاطر پول نبود؟ چون او یک پیشنهاد عالی داشت و رفت.
- من شهادت میدهم به خاطر پول ما را رها نکرد. بیانصافی است اگر این را نگویم. در سال آخر مدیریت من، با فرهاد یک میلیارد تومان بستیم حال آن که به برخی 1.5 میلیارد تومان دادیم. از او انتظار داشتیم ما را درک کند و به خوبی هم شرایط را فهمید.
* یعنی نمیتوانست با همه دلخوریهایی که میگویید از افرادی داشت چند هفته تحمل کند؟
- برخی دوست دارند بگویند او پولکی بوده و به خاطر پول رفته اما من وظیفه دارم از او دفاع کنم. در مورد سئوال شما هم باید بگویم گاهی یک بازیکن به جایی میرسد که نمیتواند یک ماه هم تحمل کند. مثال میزنم. یکی از بازیکنانی که به آلمان ترانسفر کردم اگر 16 روز در تیمش میماند 1.8 میلیون مارک به باشگاه میرسید و البته 900 هزار مارک هم سهم خودش بود. به او گفتم فکر کن 16 روز در زندان آلمان هستی. بدتر از این که نیست! بعد بیا و پولت را بگیر. اما شرایطی داشت که نماند و آمد ایران!
* در جنگ قدرت قلعه نویی و فرهاد شما طرفدار کدام یک هستید؟
- هر دو بالغ هستند. خودشان در مورد این اختلافات باید تصمیم بگیرند. چیزی که من میتوانم بگویم این است که نباید همهچیز را خراب کنند. اسرار یک خانواده را نباید بیرون بریزیم. در دوئل فرهاد و امیر برندهای وجود ندارد.
* درست است که فرهاد به عنوان بزرگ استقلال بگوید هیات مدیره و کادر فنی بیکفایت بودند؟
- تیمش باخته بود و از روی ناراحتی لخظهای، چیزی گفته.
* حاجی، این هم شد جواب؟!
- به این میگویند ماست مالی هنرمندانه! از این تیتر بهتر (میخندد) اما اگر میخواهید شفافتر حرف بزنم میگویم که هر وقت فرهاد را ببینم میگویم هیات مدیره و مدیریت را نزن.
* فقط امیر را بزن!
- (میخندد) نه امیر را هم نزن! میگویم تو پیشکسوت استقلال هستی و میتوانی انتقاد فنی بکنی انتقاد مدیریتی را هم بگذار برای مدیران. یا نه، بیا و کار مدیریت کن و بعد این حرفها را بزن! به هر حال این حرفها روی زبانش آمده و گفته اما کار درستی نبوده.
* قبول دارید که در فوتبال ما تعارفات همه را بیچاره کرده. فرگوسن از خانه کیروش به رونالدو زنگ میزند و میگوید اگر میخواهی به رئال بروی به جای رضایتنامه ترجیح میدهم یک گلوله حرامت کنم.
- بله. قوانین ما درست نیست. این حرف درستی است. ویروسی در جان فوتبال ما افتاده که چون حرفهای نیستیم ظاهر و باطن ما هم یکی نیست. الان من حرفی بزنم 6 نفر چاپلوس میروند و جاهایی از حرفهایم که به ضرر فرهاد است به او منتقل میکنند، جاهایی که به ضرر قلعه نویی است به امیر انتقال میدهند. بعد هم مجبورشان میکنند که جوابش را هم بده! این بیاخلافی است دیگر. بصیرت که مختص سیاسیون نیست. ما ورزشیها هم باید بصیرت داشته باشیم.
* حاجی حالا چرا استقلال را نمیخری؟
- 300 میلیارد تومان خیلی پول است.
* شما که وضعتان خوب است؟
- برای من 300 میلیون هم پول است چه برسد به آن رقم. من که "بیزینس من" نیستم. انتظارم این بود که به ورزشیهای صاحب شناسنامه وام بدهند که خودشان این دو باشگاه را بخرند. حالا به جایی رسیدهایم که میزنیم توی سر این دو باشگاه. تا دیروز کسی نمیگفت پول کارگران ایران خودرو چرا به جیب بازیکنان پیکان میریزد اما حالا که استقلال و پرسپولیس به میان آمده صدای همه درآمده. من به عنوان یکی از سردمداران نهضت خصوصیسازی در ورزش انتظار داشتم این باشگاه به پیشکسوتان و ورزشیها برسد. این دو باشگاه سرمایه هستند و افتخار دولت نه آویزان دولت. همین جا هم یک موضوع را برای اولین بار مطرح میکنم.
* چه موضوعی؟
- ما "رایت رادیویی" هم داریم. این دو باشگاه باید به دنبال حق پخش رادیویی هم باشند اما تا حالا کسی دنبالش نرفته. حالا میگویم و به من فحش میدهند اما 6 سال بعد میروند دنبالش تا بگیرند. زمانی گاو را میکشتند و فقط از گوشت و پوستش استفاده میکردند و نهایتاً کلهپاچهاش! اما حالا حتی زیرش حوضچههای خون میسازند تا از خونش برای طیور و مرغداری و... استفاده کنند. یعنی هیچ چیزش را دور نمیریزند. درست مثل فوتبال.
* به افشارزاده چه نمرهای میدهید؟
- نمره قبولی نیست.
* چه نمرهای؟
- ده، یازده!
* این که نمره قبولی است!
- خودش قبول شده اما تیمش قبول نشده. خودش میگوید قولهایی که به او داده بودند عملی نشده به او گفتند 35 میلیارد میدهیم. وقتی ندادند بدبخت چه کار میتوانست بکند؟! بازیکن پول نگرفت دیگر. افشارزاده زحمتش را کشید. جامعه به او نمره ده، یازده میدهد. اما باید یقه دیگران را گرفت.
* دیگران؟!
- آقای خادم میگفت برای اولین بار به شما بودجه دولتی میدهیم. 20 میلیارد! یکی نپرسید که آیا این پول را به قیافه شما دادند. اگر اینگونه بود که میگفتیم برود پشت ویترین بایستد و همش پول میگرفتیم! شما "برند" را فروختی و پول را گرفتی! این حرفها را میزنم آقا میرود باند تشکیل میدهد و این کانال و آن کانال به ما فحش میدهند. این برند را میداد به من، سه عضو هیات مدیره را میآوردم، برند را هم نمیفروختم. گفتم باشد برای دولت.
* حالا گفتهاند بیایید مذاکره؟
- بله، پیغام فرستاده بیا مذاکره. من خیلی حرفها دارم که در دلم مانده. توهین نمیکنم و با منطق میگویم. آقایان برند را فروختند، طرف شاید رفته به اسم این برند زمین و ملک خریده و بعد سودش مال آن آقا شده. بعداً صدایش در میآید.
* بدهی 80 میلیاردی استقلال چه شد؟
- دروغ بود دیگر. دروغ گفتند تا این رقم را به حساب خصوصیسازی بگذارند و پول را بگیرند. مجموع بدهی استقلال 30 میلیارد بود. در یک سال دو بار در جام باشگاههای آسیا شرکت کردیم گفتم 24 میلیارد هزینه دارد گفتند زیاد است. امسال که در یک دوره لیگ آسیا هم شرکت نکردهاند بالای 30 میلیارد هزینه کردهاند! به جای دلجویی و قدرشناسی از من هم برایم خط و نشان میکشند. برای من؟! من خودم برای همه خط و نشان میکشم چون سرم بالاست و حسابم پاک.
* راستی حاجی، شما از استقلال بابت مدیرعاملی حقوق ماهیانه میگرفتید؟
- در همه دورههای حضورم هیچ وقت نه حقوق گرفتم، نه پاداش و نه حتی حق ترانسفر. هیچ! حتی یک ریال! کسی اگر سندی دارد گردن من از مو هم باریکتر است. حتی کسی بیاید و بگویم فتح الله زاده این نامه را نوشته تا موتور بگیرد، وام بگیرد و ... بیایند بگویند و آبرویم را ببرند. نیست آخر! به آقای خادم گفتم 5 میلیارد بدهید من استقلال را یک سال اداره میکنم. گودرزی سالم و مرد هست که شهادت بدهد. گفتم 5 میلیارد بدهید و بیآنکه برند را بفروشید من 15 میلیارد هزینه میکنم. رده تیم هم این نمیشد. قبول نکردند. پارسال هم سه میلیارد دادند که ما هم 8، 7 میلیارد بدهی آوردیم. چرا؟ چون به قولشان عمل نکردند. بعد میگویند فتح الله زاده بی عرضه بوده و خادم میزند بر سر ما. من چیزی نمیگویم. شما با معرفت حرف بزن آقای خادم تا من با معرفت جوابت را بدهم. تو تهمت میزنی و من هم جوابت را رک و راست میدهم.
* حالا مدیران قبلی حقوق میگرفتند؟ اینکه میگویند حقوق ماهیانه 20 میلیونی برای خودشان مینوشتند درست است؟
- 20 میلیون که بعید میدانم! اگر منظور واعظ است که فکر کنم 6، 7 میلیون ماهیانه حقوق میگرفت. نباید بیانصافی کنم. او کم هم برمیداشت. اگر ماهی ده میلیون هم میگرفت میشد سالی 120 میلیون به اندازه بازیکن امید باشگاه! من نیازی نداشتم که پول نمیگرفتم. عاشق بودم و مجانی کار میکردم. نه اینکه حقوق بد باشد.
* حالا نمیگویید رفتار واعظ با قلعه نویی تا حدودی درست بود؟
- نه. قبول ندارم. اگر میخواهیم کسی را کنار هم بگذاریم باید حرمتش را حفظ کنیم. واعظ میتوانست مدیر خوبی باشد. الان هم با بغض و کینه حرف میزند. حرفهای من را میزند اما با موضع! اینجا هم مظلومیت من مشخص میشود.
* چطور؟
- سال مدیریت واعظ سازمان 9 میلیارد به او داد یعنی حدود 80 درصد هزینه. اگر بدون تورم به من هم 80 درصد هزینه فصل را میدادند آخر کار 6، 7 میلیارد پس انداز هم میکردم.
* چرا به فتح الله زاده ندادند؟ دلیلش چه بود؟
- شما باید بپرسید. به یکی پول میدهند به فتح الله زاده فحش! دو سال قبل به من 6.5 میلیارد دادند بعد به من دو سال بعدش سه میلیارد! حالا هم میگویم این دو باشگاه را سه ساله اجاره بدهید به آدمهای درست و حسابی. اگر خوب بودند تمدید کنید، اگر نه عوض! اما با این کارهای عجیب و غریب 60 میلیون هوادار را نگران کردهاند.
* گفتید 290 میلیارد تومان برای قیمت استقلال زیاد است؟
- بله. قیمت واقعی 100 میلیارد است. یکی که میآید بخرد یا باید کلاهبرداری و دزدی کند یا عاشق باشد. چون راههای درآمدزایی مسدود است. یکی مثل هدایتی که عاشق باشد. اما چند سال؟ 5 سال؟ میگویند "عشق پیری گر بجنبد سر به رسوایی زند"
* حالا شما در نظرسنجی از هواداران برای مدیریت استقلال رای میآورید؟
- میدانم یکی از دو نفر اول خواهم بود.
* با چه رأیی؟
- 82.3 درصد! آخرین بار عادل نظرسنجی گذاشت که با رفتن حاجی موافق هستید 88 درصد مخالفت کردند.
* و نفر دوم؟
- قریب
* با آن رأی پس چرا شما را کنار گذاشتند؟
- فتح الله زاده یک لاقبا کسی را ندارد که از او حمایت کند. حالا که این بحث مطرح شده یک هشدار هم میدهم. اجازه ندهند پولهای کثیف وارد فوتبال شود. برای اولین بار میگویم که از داخل و خارج به من گفتند پول میدهیم که شما استقلال را مدیریت کنید اما چون بوی خوبی نمیداد قبول نکردم. هر پولی نباید وارد باشگاه شود. پول عرق ریختن و با برکت باید بیاید. دولت هم باید حواسش جمع باشد. باید این دو باشگاه را هبه کند به مردم!
* حالا اگر استقلال را الان بگیرید؟ چه کسی را میگذارید سرمربی تیم؟
- صداقت دارم و میگویم کیروش را میآورم. یا یکی مثل او در سطح او.
* شما که با کیروش دعوا داشتید!
- مدیریتی بود، نه فنی. به هر حال انتخاب من کیروش است یا یکی مثل او. یا بهتر بگویم یکی مثل رایکوف قدیم و کیروش الان!
* حاجی به نظر نسبت به قبل محتاط شدهاید؟ دیگر تیترهای آنچنانی نمیدهید.
- درست میگویید. قبلاً بیپرواتر حرف میزدم چون حرمت مدیران حفظ میشد اما حالا هر چه بگویی، نمیگویند نظرش را گفته توهین میکنند. برای همین چون فضا مناسب نیست با احتیاط حرف میزنم.
* راستی بهترین کری با مدیران پرسپولیس چه زمانی بود؟
- کری خوانی با رویانیان خیلی کیف میداد. یک بار به او گفتم رویانیان طولانیترین راهی که رفته تا شهرستان نور بوده! (بلند میخندد)
* حالا بهترین کری؟
- یک بار آقای عابدینی یک شب قبل از دربی گفت استقلال را میبریم. من هم جواب دادم آرزو بر جوانان عیب نیست. فردا صبح رفتیم ورزشگاه. هواداران استقلال خطاب به او شعار میدادند "آرزو بر جوانان عیب نیست" عابدینی قبل از شروع بازی به من گفت شما بردی! دسته گلی که به آب دادی را حالا تحویل بگیر.
* بازی چی شد؟
- 2 بر 2 شد یا 1 بر صفر بردیم.
* گاهی رویانیان از شما ناراحت میشد؟
- بله. او کری و جدی را با هم قاطی میکرد. بعد زنگ میزد به من و پشت تلفن حسابی میخندید چون حالیاش میکردم. دوزاریاش که میافتاد کیف میکرد.
* حجازی را برای استقلال ترجیح میدادید یا قلعه نویی؟
- حجازی را به امیر ترجیح میدادم و میدهم. امیر هم میداند تحت هر شرایطی ناصر خان اولویت اول من بود. هیچ وقت پشت ناصرخان را خالی نکردم. یادم میآید یکبار با ناراحتی گفت حاجی چکهایت را چه کار میکنی! آن زمان 1.7 میلیارد چک شخصیام دست طلبکارها بود. هر وقت آمدم ناصر را آوردم. در آخرین روزهای عمرش کنار من بود، در باشگاه کار میکرد، رفاقت داشتیم.
* اینکه یک جا او را برکنار کردید پشیمان نیستید؟
- در همه شرایط که مدیرعامل تصمیم گیرنده نیست همیشه انتخاب اول من او بود. حتی گاهی برخی رسانهها تیتر میزدند چون با او رفیق هستی او را نگه میداری. بعد همانها بعد از درگذشت حجازی به من فحش دادند که تو او را کنار گذاشتی. نان به نرخ روز خور بودند. انتخاب همیشگی من ناصر حجازی بود. افتخار میکنم با او به نایب قهرمانی آسیا رسیدیم. اتفاقی که پس از ما هرگز در استقلال نیفتاد.
* راستی چند بار به نیمه نهایی آسیا رسیدید؟
- استقلال با من 3 بار رسید. این هم نماد چهار من (میخندد)