به گزارش پایگاه 598 به نقل از کیهان، بزرگترين و اصليترين هدف آمريکا و متحدانش از ابتداي پيروزي انقلاب، از
ميان بر داشتن اسلام واقعي والهي و جايگزين کردن اسلام ساخته دست بشر با
هدف ضد انساني بوده و تا کنون براي ايجاد خاورميانه جديد با شاخصههايي که
بارها تئوريسينهاي غربي اسرائيلي به عنوان دکترين اصلي شان اشاره
کردهاند، از هر اقدام خلاف حقوق انساني و حقوق بين الملل دريغ نکرده است.
از کمک و تجهيز صدام ضد شيعه در جنگ با جمهوري اسلامي و سپس عزم جدي همين
متحدين براي براندازي همين سگ هار دستآموز خود به بهانه پايان يافتن
تاريخ مصرف اين عنصر ناپاک گرفته تا ماجراي ساختگي انفجار برجهاي دوقلو و
اتهامات ناروا به مسلمانان به ويژه شيعيان و باقي ماجرا! راه اندازي شيعه
کشي در جهان و ايجاد خلق الساعه فرق مختلف به نام اسلام موسوم به طالبان،
القاعده و بالاخره راهاندازي سناريوي جديدي به نام «داعش» در سوريه و
لبنان و عراق به همين بهانه همگي نشانههاي غيرقابل انکاري هستند که آمريکا
و رژيم صهيونيستي به خاطر شکستهاي مکرري که در برابر مقاومت مسلمانان اعم
از شيعه و سني در منطقه خوردهاند، عنان اختيار از کف داده و در يک
رويکرد کاملا قابل پيش بيني به اين نتيجه رسيدهاند که براي ايجاد
خاورميانه جديد ديگر نميتوان و نبايد از روشهاي نخ نما شده استفاده از
اسبهاي « ترووا» و به انتظار نشستن در پشت دروازههاي ورودي کشورها را به
کار گرفت. آمريکاييها خود ميدانند که چه بخواهند وچه نخواهند مبارزه با
استکبارجهاني، جهاني شده و ديگر متکي به ايران و ملت ايران نيست، زيرا آنچه
که انقلاب اسلامي ايران وعده صدور انقلاب را به فرمان امام خميني(ره) داده
بود، عملي کرده و انقلابهاي امروز در دنيا نتيحه عمل به همان عهد و
پيماني است که ملت ايران در ابتداي پيروزي انقلاب با دنيا بسته بود. آنها
به عينه ميبينند که سفره بابرکت مبارزه با استکبار از مرزهاي شلمچه و
مهران عبور کرده و امروز علاوه بر فلسطين اشغالي و لبنان مرزهاي ديگر
ملتهاي تحت ستم مثل سوريه، يمن، بحرين و مصر تا.... گسترده شده است.
امروز جنگ با استکبارهمه جانبه شده و اشتباهات استکبار در اين جنگها (
اگرچه نابرابر!) تمام ملتها راعليه دشمنان مشترک خود متحد کرده و آنها را
زيريک علم و يک شعار و آن دفاع از حقوق و ناموس خود جمع کرده است. آنها به
اين نتيجه رسيدهاند و رسما هم اعلام ميکنند که براي به زانو در آوردن
ملتها بخصوص مسلماناني که با بصيرت تمام تحرکات دشمن را زير نظر دارند،
بايد خوي درندگي دوران جاهليت و شايد بدتر از آن را در پيش گرفت و براي
تسريع در اشغال سرزمينهاي مسلمانان وتخريب آثارفرهنگي وتاريخي و ازبين
بردن ريشه مرجعيت و رهبري جهان اسلام بايد به شيوه جنگهاي چنگيزي و
مغولي و نرون و آتيلا متوسل شد!!.
نوع جنايتهايي که داعش تا کنون براي
به زانو درآوردن مسلمانان به کار برده تا بتواند با کمترين هزينه و در
کمترين زمان ممکن سرزمينهاي بيشتري را به اشغال خود در آورد، بسيار
مشمئزکنندهتر از آن است که به راحتي بتوان براي مخاطبان بيان کرد و شايد
کمترين آنها جدا کردن سر از بدن اسيران در مقابل دوربينهاي تبليغاتي و
تجاوز به نواميس مردم در مقابل ديدگان همسران و فرزندان ودر انظار عمومي و
خريد و فروش آنها باشد که شايد به راحتي بتوان برخي از تصاوير اين جنايتها
را در سايتهاي مختلف حامي اين گروهک مشاهده کرد. اين جنايتها بخشي از
واقعيتهايي است که در برابر ديدگان مجامع بينالمللي رخ ميدهد، فجايعي که
تا کنون هيچگونه تکذيبيهاي و حتي محکوميتي از سوي هيچ کدام از اين
مجامع به ظاهر طرفدار حقوق انسانها براي آنها صادر نشده است!!. ظاهرا هيچ
عزم جدي هم براي جلوگيري از هولوکاستهاي واقعي که بهطور مکرر در يمن و
سوريه وعراق و در مقابل دوربينهاي رسانههاي مدعي آزادي انسانها رخ
ميدهد، وجود ندارد!!. يکي ازمستشاران نظامي در عراق ميگفت، بعداز
آزادسازي يکي از شهرهاي سنينشين توسط نيروهاي مردمي متوجه شديم که به
دستور يکي از فرماندهان داعش، نوزاد چند روزهاي را آبپز کرده، آن را روي
ديس نسبتا بزرگي ميگذارند و سپس رويش را با برنج دم کشيده پوشانده و به در
خانه مادر نوزاد ميفرستند!. يا در مورد ديگري، يکي از مادران که فرزندش
در درگيري با داعش به اسارت گرفته شده بود، براي آزادسازي وي به دست و پاي
يکي از سرکردگان داعش ميافتد و عاجزانه تقاضاي بخشش و آزادي فرزندش را
ميکند. پس از ساعتها عجز و ناله و وعده و وعيد دروغين به اين مادرگفته
ميشود، شما ابتدا در اتاقي پذيرايي ميشويد تا در اين فرصت فرمانده را
راضي به آزاد شدن فرزندتان کنيم. برايش آبگوشتي ميآورند و مادر، بيخبر از
همه جا به اصرار نيروهاي داعشي مقداري از آبگوشت و گوشت را ميخورد و چند
دقيقه بعد همان فرمانده جنايتکار وارد اتاق شده و ميگويد، آنچه ميل کرديد
آب و گوشت فرزندتان بود!.
داعش با همين شيوه وبا توسل به ايجاد رعب و
وحشتهاي قرون وسطايي، البته به نام اسلام و پيامبر! از يک سو و از سوي
ديگر با خيانت برخي سران ارتش وابسته به حزب بعث و سران افراطي برخي طوايف
و قبايل سني، هنوز هم که هنوز است، اسکناسهاي با تصوير صدام را در
خانههاي خود نگهداري ميکنند! در کمتر از سه ماه توانست خودش را به
نزديکترين نقطه در پشت دروازههاي بغداد برساند و از فاصله چند ده
کيلومتري پايتخت بيانيه تشکيل حکومت جديد در عراق را صادر کند که اگر نبود
فتواي تاريخي « جهاد » آيتالله سيستاني چه بسا مردم عراق امروز بايد
رئيسجمهوري جنايتکارتر از صدام، ولي اين بار با نام «داعش» را تجربه و
تحمل ميکردند!.
چراغي که آيتالله سيستاني با فتواي جهاد عليه داعش
روشن کرد، نه تنها روياهاي داعش بلکه تمام نقشههاي شوم آمريکا و متحدينش
براي براندازي حکومت بشار اسد در سوريه و بازگشت مجدد چکمه پوشان غربي به
عراق و پروژههاي يکي پس از ديگري در سرکوب انقلابهاي به پا شده نوپا در
يمن، بحرين، مصر و.... را مانند حبابهاي کف روي آب، ترکاند و آنها را به
روياهاي غيرقابل دستيابي براي آمريکا و اسرائيل خون آشام تبديل کرد. پيکره و
ساختار داعش با دريافت خبر اين فتوا حتي قبل از هجوم جوانان جان بر کف و
انقلابي عراق به سوي جبههها از هم پاشيد و از ترس به لرزه در آمد و طولي
نکشيد که از حالت تهاجمي در آمده و آرايش دفاعي به خود گرفت، به طوري که
در همان اولين عمليات شجاعانه نيروهاي باغيرت مردمي يکي يکي مواضعشان را
از دست دادند و ناگزير با پذيرش شکست مفتضحانه در تکريت و استان سنينشين
صلاحالدين فرار به ارتفاعات «حمرين» و مخفي شدن در ميان شيارها و
شکافهاي کوهها را بر ماندن و کشته شدن ترجيح دادند.
چراغي که اين
فتوا روشن کرد تا کنون برکات زيادي براي ملت عراق و کشورهاي منطقه داشته
است و اگر اين روند به درستي ادامه يابد و بهطور صحيح مديريت شود، بزودي
برکات بيشتر و بيشتري را از خود نشان خواهد داد. تا پيشاز آزادسازي
استان سنينشين صلاحالدين و تکريت فشارهاي زيادي از سوي آمريکا و متحدينش و
همچنين سران افراطي برخي طوايف و قبايل اين استان و استانهاي مجاور مثل
کرکوک و موصل بررزمندگان شيعي اعم از سپاه بدر، کتائب، عصائب و حزبالله
که درصدد بر آمده بودند اين استان را از لوث داعش و عناصر خائن سنيها ي
افراطي و عناصر باقيمانده از ارتش بعث و فرقه نقشبندي پاک کنند، وارد ميشد
تا دست به چنين عملياتي نزنند، به طوري که متوسل به دستگاههاي تبليغاتي
خود شده و تلاش کردند با پخش شايعات و وارد کردن اتهاماتي از قبيل اشغال
سرزمينهاي اهل سنت عراق توسط شيعهها در اين عمليات، براي انجام چنين
عمليات بزرگي مانعتراشي کنند، اما با اين فتوا و هجوم نيروهاي باغيرت
مردمي به جبههها، سپاه بدر (حشد الشعبي) توانست به پشتيباني مرجعيت، اين
استان را که بالغ بردويست وپنجاه کيلومتر وسعت دارد آزاد و برخلاف تهمتها
و شايعات دروغين، استان آزاد شده را تحويل صاحبان اصلي آن داد. به برکت
اين پيروزي و بلافاصله پاکسازي کل ميادين مين در منطقه و درخواست رسمي از
آوارگان سني براي بازگشت به خانه و کاشانه خود و سپس پاکسازي باقي مانده
عناصر داعشي پراکنده در منطقه، اولا اعتماد از دست رفته ميان شيعه و سني را
احيا کرد به طوري که زير سايه همين اعتماد، هم اکنون فوج فوج مردم در
حال بازگشت به زمينهاي زراعي وباغات خود هستند. از سوي ديگر برخي سران
فريب خورده اين استان واستانهاي اهل سنت ازقبيل کرکوک و موصل که بخش اعظمي
از آنها هنوز در اشغال داعش است به خود آمده وبا حضور در مقر فرماندهي
سپاه بدر ضمن عذرخواهي از اتهامات ناروايي که از جانب آنها به نيروهاي
مردمي وارد شده است، خواستارآزادسازي بقيه استانها توسط شيعهها شدند. در
برکات اين فتوا و آزادسازي استان صلاح الدين همين بس که حضور نيروهاي
رزمنده سني در کنار نيروهاي شيعي سپاه بدر بسيار چشمگير شده است. چه برکتي
بالاتر از اينکه جمعي از رزمندههاي اهل سنت منطقه «حويجه کرکوک» که هم
اکنون در اشغال داعش است با خوشحالي و افتخار ميگفتند که خانوادههاي خود
را با کمک دولت مرکزي در جوار حرم اباعبدالله سکونت داده ايم و خودمان
اسلحه به دست گرفته ودر کنار برادران شيعي به جهاد پيوستهايم.
اين
اولين چراغي بود که توسط مرجعيت و به زعامت حضرت آيتالله سيستاني در عراق
و روشنگريهاي رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنهاي در ايران روشن
شده، اما براي رسيدن به هدف اصلي يعني محو کامل داعش از عرصه و بيرون راندن
اجانب ازعراق و کل منطقه راه نسبتا طولاني در پيش است و اين امور مهم با
يک فتوا تحقق نخواهد يافت، مگر آنکه همه نهادها در عراق اعم از دولتي و
غيردولتي، سياسيون ،علماي ديني همگي تحت زعامت يک نفر کارها را پيش ببرند.
فتواي
تاريخي آيتالله سيستاني جمعيت زيادي از جوانان باغيرت را به سوي جبههها
سرازير کرده است که به شدت نيازمند سازماندهي هستند. سازماندهي نيروهاي
مردمي با توجه به تجربياتي که در جنگهاي مختلف از جمله جنگ دفاعي ايران با
ارتش صدام به دست آمده است دو وجه دارد. يک وجه آن آموزش است که برعهده
فرماندهان نظامي است و در حال انجام است، اما وجه دوم که اهميت آن شايد به
مراتب بيشتر از وجه اول باشد، بعد فرهنگي نيروها در کل جبهه هاست که بديهي
است اين امر مهم از وظايف خطير و مسلم حوزههاي علميه است. در اهميت اين
موضوع همين بس که حضور طلاب علوم ديني در بين رزمندگان حتي در شبهاي
عمليات در عين حال که انگيزه مقاومت و پايداري تا پيروزي کامل را در آنها
چندين برابر ميکند، همين مسئله فرصت طلايي براي حوزهها خواهد شد تا به
اداي فريضه و وظيفه ذاتي خود در ساختن انسانها بپردازند، آنها ميتوانند
با تعليم و تربيت همين جوانان در محيط پاک و بدون آلودگيهاي شهري جبههها
از آنان مديران شايستهاي براي آينده کشورشان بسازند و اداره کشور را در
آينده به دست کساني بسپارند که دست پرورده دانشگاه اهل بيت هستند نه فارغ
التحصيل مراکز علمي تربيتکننده ماموران اينتليجنت سرويس و سيا و ...!.
ارتش
عراق نياز به بازسازي و حتي نوسازي فوري دارد.اين موضوع از ضروريترين
کارهايي بود که پس از نابودي حزب بعث بايدانجام ميشد واکنون بايد آن دسته
از مسئولاني که در مسئله پاکسازي ارتش در زمان خودش، مانع تراشي کردند
پاسخگو باشند، زيرا به قطع و يقين اگر ارتش عراق همان موقع از لوث
فرماندهان بعثي پاک ميشد و جاي آنها را افراد با لياقت، وطن دوست و
انقلابي ميگرفت (اگرچه امروزنيز اين نياز به شدت به قوت خود باقي است) نه
تنها داعش بلکه هيچ قدرت ديگري نميتوانست با سرعتي که در سال گذشته
شاهد آن بوديم استان به استان و شهر به شهر عراق را اشغال و با خيال راحت
به نواميس مردم تجاوز کند.
حوادث مربوط به داعش اگرچه با تلخکامي و
خسارتها ي جاني ومالي فراواني براي همه اقشار جامعه عراقي و ملت عراق اعم
از شيعه و سني و حتي برخي گروههاي سياسي داشت، اما سرشار از عبرت هم بود و
آن اينکه براي بارچندم ثابت شد که آمريکا و اسرائيل براي رسيدن به اهداف
شوم خود، هيچ تفاوتي ميان شيعه و سني نميبينند و به قول حضرت امام (ره) به
يک شيطاني ميماند که با دقت تمام ياران خود را از ميان کساني انتخاب
ميکند که آمادگي بيشتر و سريع تري در پذيرش خواستهها و سياستهاي او
داشته باشند. شهروندان سني در عراق که در اين حوادث تلخ به خاطر فريب
خوردگي و خيانت برخي سران طوايف وقبايل خود دچار خسران شدهاند و اکنون با
در دست گرفتن سلاح، سايه به سايه رزمندگان شيعه در حال جنگ با داعش هستند
از اين پس حواسشان را جمع خواهند کردکه سرنوشت خود و فرزندان خود را با
اعتقادات اين گونه عناصر وابسته گره نزنند و دشمن شناسي را در اولويت
برنامههاي زندگي خود قرار دهند و حقوق حقه خود را براساس قانون، از طريق
قانون واز طريق کساني مطالبه کنند که نمايندگان واقعي و دلسوز براي همه
اقشار جامعه شان باشد.
همين ماه پيش جنايتکار معروف «عزت ابراهيم
الدوري» معاون اول وقت صدام که به عنوان يکي از فرماندهان مهم داعش به شمار
ميرفت توسط نيروهاي مردمي به هلاکت رسيد. براساس گزارشهاي دريافتي از
گوشي تلفن همراه وي شماره تلفنهاي افراد و اشخاصي کشف شده است که اگرچه
قابل پيش بيني بود، اما براي برخي باور کردني نبود. گفته ميشود اين شماره
تلفنها مربوط به تعدادي از نمايندگان مجلس عراق و برخي دولتيون است.
اکنون مردم عراق به ويژه برادران وخواهران اهل سنت اين حق را به خود
دادهاند که براي پي گيري خونهاي به ناحق ريخته شده فرزندان خود توسط داعش
و خسارتهاي فراواني که در اين مدت به آنها تحميل شده است از مسئولان کشور
خود به خصوص قوه قضائيه بخواهند که اين گونه افراد تا مشخص شدن جزئيات
اين موضوع و روشن شدن برخي حقايق از همه مسئوليتهاي خود تعليق شده و حتي
ممنوعالخروج شوند، آنها معتقدند که اگردر اين رابطه کوچکترين کوتاهي و
سهلانگاري صورت گيرد، دستگاه قضايي عراق بايد در برابرمادر آن نوزاد چند
روزه آب پز شده تکريت توسط داعش و در برابر خونهاي به ناحق ريخته شده
جوانان اين مرز و بوم پاسخگو باشد.
به قطع و يقين فجر پيروزي نزديک
است، چرا که نشانههاي آن از هم اکنون قابل مشاهده است. چند هفته پيش «شيخ
المجاهدين هادي عامري» سردار سپاه بدر که رزمندگان بسيجي وي را به نام
«ابوحسن» ميشناسند، نويد آزادسازي موصل را درآينده نزديک داد. او ميگفت:
« تمام طرحها و نقشهها براي يک عمليات بزرگ آماده است و فقط منتظر صدور
مجوز از سوي دولت مرکزي هستيم.».فرجام نبرد کنوني نيروهاي مردمي در استان
الانبار آغازي بر عمليات آزادي موصل خواهد بود ان شاءالله.