به گزارش
پایگاه 598 به نقل از وطن امروز/ مجتبی اصغری: 1- یکی از مهمترین علل علاقه شدید آمریکا به اشراف بر
اطلاعات نظامی ایران که اخیرا تلاش میشود در زیر گفتوگوهای هستهای با
فشار تیم مذاکرهکننده و دولت خودی، به نظام تحمیل شود، برآمده از بیگانگی
ذاتی برنامه نظامی کشورمان با شوهای هالیوودی است. ایران هیچگاه درصدد
بزرگنمایی قدرت نظامی خود نبوده و همین موضوع بر شعف آمریکا برای جمعآوری
اطلاعات به منظور تخمین قدرت ایران افزوده است، چراکه فرضا اگر آمریکا با
هدف مدیریت و ساماندهی «جنگهای نیابتی»، بدون اطلاع از زوایای دقیق قدرت
ایران، داعش را سوار بر پروپاگاندای امپراتوری وحشت به مرزهای غربی برساند و
سپس با ورود یکپارچه ارتش و سپاه و بسیج در یک رویارویی مستقیم، داعش درهم
شکند؛ نقشه آمریکا بر باد رفته و ایران بهدست بزرگترین دشمنانش تبدیل
به ابرقدرتی بلامنازع و فرامنطقهای خواهد شد.
2- اندیشکده بروکینگز در تحلیلی قابل توجه به دولت آمریکا توصیه میکند پس
از عقد توافق نهایی، از افشای اطلاعات محرمانه برنامه هستهای ایران در
ملأعام به منظور جلب همراهی سیاسی سایر گروهها بپرهیزد، چرا که «حضور
بازرسان فرصتهای جدیدی برای گردآوری اطلاعات ایجاد خواهد کرد که نهتنها
آژانسهای اطلاعاتی از گزارشهای بازرسانی که با برنامه هستهای ایران
مرتبط هستند سود خواهند برد، بلکه آنها اجازه خواهند داشت بخشهای دیگری از
زیرساختهای علمی و صنعتی مرتبط با ایران را بررسی کنند».
در حقیقت بروکینگز با هدف جلوگیری از هدررفت این فرصت اطلاعاتی فوقالعاده
و بینظیر برای جاسوسی از همه زیرساختهای نظامی، علمی و صنعتی ایران، به
دولت آمریکا توصیه میکند خوددار باشد و اطلاعات محرمانه بهدست آمده را
همچون کودکی ذوقزده افشا نکند!
قابل ذکر است بروکینگز از جمله اندیشکدههای آمریکایی نئولیبرال است که از
حامیان سیاست مزورانه «دیپلماسی نمایشی استراتژیک» اوباما به شمار میرود و
اطمینان دارد سیاست جدید دولت آمریکا در مقابل ایران بر همه نقشهها برتری
دارد. اکنون سوال کلیدی این است: دشمن تا چه اندازه باید صراحت لهجه به
خرج دهد تا دیپلماتها و دولتمردان ایرانی بر مخاطرهآمیز بودن پذیرش
دسترسی و بازرسیهای فراپروتکلی و ترکیب آن با PMD صحه بگذارند؟
بروکینگز در ادامه گزارش اطلاعاتی خود از واقعیاتی پرده برمیدارد که پیش
از این بارها در «وطنامروز» عنوان شده است: «جان برنان، مدیر سیا، در نشست
عمومی اخیر خود با خرسندی اعلام کرد ایران امتیازات زیادی ارائه داده و از
دیپلماتهای آمریکا برای ایجاد توافقی که به اندازه کافی مستحکم است،
تقدیر کرد. دلیلی وجود ندارد که به صداقت برنان شک کنیم. در واقع، اگرچه
روابط بین سیاستگذاران آمریکا و رهبران اطلاعاتی گاهی متشنج بوده اما وقتی
بحث به ایران میرسد ۲ طرف توافق نظر دارند».
3- احتمالا مهمترین دلیل بر صحت مدعای بروکینگزیها درباره وحدت همگانی
در آمریکا بر سر موضوع ایران، امضای «طرح بازبینی توافق هستهای» توسط
اوباماست. طرح قانونیای که بر مبنای آن دولت آمریکا برای عقد توافق با
ایران و عمل به مفاد آن و لغو تحریمها نیازمند جلب نظر کنگره خواهد بود و
قدرت وضع تحریمهای جدید نیز به کنگره اعطا میشود.
دیپلماتها و دولتمردان ایرانی بسیار خوشبین بودند که میگفتند اوباما این
طرح را پیش از تبدیل شدن به قانون، «وتو» میکند و رسما از همراهی اوباما
با دولت یازدهم خبر داده بودند! پیش از این بارها بر جدی بودن بازی رسمی
اوباما و کنگره با سرنوشت توافق نهایی و موضوع مهم «حذف تحریمها» نوشته
بودیم اما ظریف در همان دوران در پاسخ به انتقادات گفت: «به قول اوباما
اعتماد داریم»! پیش از آن نیز هاشمی رفسنجانی، آذر 92 پس از وضع تحریمهای
جدید علیه ایران برخلاف توافق ژنو، در سخنرانی خود در کرمان گفته بود:
«وزیر خارجه آمریکا اخیرا با وزیر امور خارجه ایران گفتوگو کرده و گفته
مساله تخلف آمریکاییها در ژنو را جبران میکنیم و شما به مذاکرات خود
ادامه دهید(!)»
به این ترتیب آمریکاییها نهتنها خلف وعدههای گذشته را جبران نکردند،
بلکه دقیقا عکس قولهای محرمانه بیپشتوانه و ثبت نشده به وزیر خارجه
کشورمان، رسما آینده مذاکرات را نابود کردند. آیا این همان بازیسازی دوگانه
و اختلاف نمایشی «اوباما و کنگره» نیست که پیش از این منتقدان «دیپلماسی
محرمانه» دولت، بارها متذکر شده بودند؟ اگر دولتمردان و دیپلماتهای ایرانی
پیش از این فهرستی دقیق و کامل از گفتوگوها و قولهای پشتپرده
آمریکاییها منتشر کرده بودند، امروز از توانایی بالقوهای در افشای «مانور
متقلبانه» مقامات عالیرتبه کذاب آمریکایی در جهان برخوردار بودند اما طرف
ایرانی به واسطه خصوصی کردن مذاکرات ایران و 1+5 به «گفتوگوهای محرمانه
ایران و آمریکا» عملا راه مشارکت سایر کشورها را سد کرده و امکان
راستیآزمایی قولهای دیپلماتیک پنهان آمریکاییها را در فضای جهانی از
کشور سلب کردند. در چنین فضایی تیم مغبون مذاکرهکننده کشورمان شایسته هیچ
رقم دلسوزی و همدردی نیست، چرا که همه راههای مشارکت ملی و فراملی را
بهرغم اصرار نظام بر پرمخاطره بودن مسیر مذکور، پیش از این بر خود بست. به
این ترتیب تنها عامل رسمی بنبست مذاکرات و عدم لغو تحریمها، در داخل تیم
مذاکرهکننده ایرانی و دولت یازدهم قابل جستوجو است که با «اعتماد به
کدخدا» شکست مذاکرات را عملا به سیاستی حتمی و قابل پیشبینی تبدیل کرد.
4- دوره بیداری مردمی آغاز شده است. دیگر پنهان نگاه داشتن حامیان داعش و
سایر گروههای تروریستی در دنیای اطلاعات کار سادهای نیست. کار به جایی
رسیده که یورونیوز بهعنوان یکی از پربینندهترین شبکههای خبری اروپایی در
جدیدترین گزارش خود با استناد به مهمات کشفشده توسط نیروهای بسیج مردمی
عراق میگوید: «به نظر میرسد سطح پشتیبانی از داعش بسیار فراتر از چیزی
است که تصور میشد!»
کنگره آمریکا در ژستی مضحک به منظور مدیریت افکار عمومی پس از افتضاح
رمادی - سقوط بزرگترین مرکز آموزشی آمریکایی ارتش عراق- به واسطه رکب
اطلاعاتی200 نفر از عناصر داعش و فرار 2000 نفر از نیروهای آموزش دیده ارتش
عراق، طرح تحریم عربستان را ارائه کرده است. چرا که رمادی در شرایطی سقوط
کرد که از جانب سیاسیون حامی آمریکا در عراق، به عنوان نمونه «همکاری مشترک
ارتش عراق و نیروهای آمریکایی» تعریف شده بود! هم اکنون شکست رمادی به
ضربالمثلی از عاقبت «توکل سیاسی- نظامی» بر آمریکا یا به عبارتی «کدخدا»
در عراق تبدیل شده است.
به این ترتیب در فضایی که تجربیات عراق ناامن و در
خطر تجزیه، با اندک سیاسیون واداده و وابسته به آمریکا، مقابل چشمان ایران
امن و قدرتمند قرار دارد باز هم عدهای در داخل علم «توکل انتخاباتی و
اقتصادی» بر آمریکا را بالا برده و مقابل چشمان بهتزده ملت رژه سیاسی
میروند که از جیب و جانب ملت صحبت نکنید! گویی آمریکا اصرار دارد ثروت و
قدرتش را داوطلبانه و از سیر خیرخواهی با ایران تقسیم کند و این شیطان است
که به جلد اوباما رفته و باعث خلف وعده مکرر و کارشکنی در اقتصاد و سیاست و
امنیت جهان میشود! کدام عاقلی«اطلاعات نظامی محرمانه» کشورش را به امید
«شکوفایی اقتصادی» و «رفع بیاعتمادی» با دشمنی غدار تقسیم میکند؟! بنا بر
مستندات قوی منطقهای چنین رویهای با از دست رفتن امنیت و آرامش و
یکپارچگی کشور برابری میکند! به نظر میرسد جهت انگیزشهای نهانی گروه
معدودی که بهرغم نهی شدید رهبر حکیم انقلاب و همه متخصصان نظامی، بدون
هرگونه پشتوانه اجتماعی، تاکید بر اجرای چنین طرح هولناک و ضد امنیتی دارند
به سمتی پیش میرود که قضاوت درباره آنها را در آیندهای نزدیک میسر
میسازد.