* الان کجا بازی میکنی؟
- شهرداری یاسوج هستم.
* چه شد که در یک لحظه، وسط زمین پریدید؟
- این کار ناخودآگاه بود. یک لحظه دیدم توپ به سمت دروازه آمده و پریدم توپ را گرفتم.
* به نظرتان کار درستی انجام دادید؟
- من به این کار افتخار میکنم. علاوه بر اینکه باعث شدم تیمم گل نخورد، شهرداری را هم 11 نفره نگه داشتم.
* بعد از آن اتفاق خیلی معروف شدید.
- بله. مردم در بیرون از خانه مرا می دیدند و از کارم تعریف می کردند. آنها از این حرکت راضی بودند.
* مربی ات بعد از بازی چیزی نگفت؟
- مربی که چیزی نگفت ولی شهردار گفت اگر تیم بماند مجسمه ات را در سطح شهر نصب میکنم. متاسفانه تیم افتاد و مجسمهام را نصب نکردند.
* این کار در رسانههای دنیا هم بازتاب داده شد. گازتا دلو اسپورت را دیدی؟
- بله همه رسانههایی که این حرکت را بازتاب دادند، دیدم.
* از این کار که پشیمان نشدید؟
- به هیچ وجه. برای سال بعد هم یک سورپرایز دارم که بیشتر از این حرکت دیده خواهد شد.
* یعنی دوباره وسط زمین میپری؟
- اجازه بدهید این کار به عنوان سورپرایز بماند. خواهید دید که چگونه روی جلد روزنامهها خواهم رفت.
* سر و صدا زیاد است. کجایید؟
- با دوستان آمدهام قلیان بکشیم.
* با این اوضاع توقع دعوت شدن به تیم ملی هم دارید؟
- چه کسی است که دوست نداشته باشد برای تیم ملی کشورش بازی کند. من هم دوست دارم دعوت بشوم.
* به نظرتان بازیکن تیم ملی باید قلیان بکشد؟
- من نمی کشم. دوستانم میکشند.
* پیشنهادی ندارید؟
- چند پیشنهاد از لیگ یک دارم. انشاا... امسال به یک تیم لیگ یکی خواهم رفت. حیف که شهرداری یاسوج به لیگ یک افتاد.
* نکتهای مانده که بخواهید بگویید؟
- خیر. فقط میگویم که منتظر سورپرایزم در سال جدید باشید.