به گزارش فارس به نقل
از ریانووستی، باردن تصریح کرد: از سال 1979 و پس از تسخیر سفارت آمریکا
در تهران، انواع مختلف تحریمها یکی پس از دیگری بر ضد ایران اعمال شده
است. تحریمهای اقتصادی اخیر که با نظر به مساله هستهای ایران تدوین
شدهاند اگرچه اقتصادی هستند اما ناشی از یک پروسه سیاسی بودهاند.
وی افزود: این احتمال که شاهد جنگی در حوزه نظامی علیه ایران باشیم پایین
است اما این جنگ در عرصه اقتصادی شروع شده است. واقعیت آن است که تحریمهای
بهکار گرفته شده علیه ایران ناکارآمد هستند و نوع مواجهه با ایران باید
مبتنی بر "همکاری مثبت" باشد. مساله به همین سادگی است.
این تحلیلگر مسائل اقتصادی اذعان کرد که تحریم اقتصادی که عبارت است "رقابت
با حریف با تلاش برای جلوگیری از رشد اقتصادی وی"، ناشی از "تنبلی فکری"
است. منابع انرژی نباید سیاسیسازی شوند بلکه باید به عنوان یک واقعیت
اقتصادی شناخته شوند. منابع نفت و گاز را نباید ابزاری سیاسی یا نظامی تصور
کرد.
وی ادامه داد: چین تاکنون هیچ اعتنایی به تحریمهای مرتبط با منابع انرژی
ایران نداشته و بر واردات انرژی خود از ایران میافزاید. هند نیز همچنان به
واردات نفت از ایران ادامه میدهد و به این جهت تحت فشارهای ایالات متحده
نیز قرار گرفته است.
باردن در عین حال تاکید کرد که بیتردید بزرگترین بازنده تحریم اقتصادی
ایران "اروپا" است. این قاره روزانه 900 هزار بشکه نفت از ایران وارد
میکند و به نظر هم نمیرسد برای توقف واردات بتواند به توافقی برسد.
"تحریم نفتی ایران بدان معناست که اروپا با بحران انرژی مواجه خواهد شد."
این تحلیلگر مسائل اقتصادی نوشت: تحریمهای کنونی بر ضد ایران از نظر
اقتصادی "مضحک"اند. این تحریمها به فرصتی برای کشورهایی تبدیل شدهاند که
به آنها بیاعتنا بوده و با استفاده از تحریمها به طور کامل به همکاری
اقتصادی با ایران میپردازند. نباید فراموش کرد که شرکت "بریتیش پترولیوم"
اگر اکنون چهارمین شرکت بزرگ جهان است ناشی از کشف نفت در ایران در سال
1901 بوده است.
وی در پایان تصریح کرده است که آمریکا و اروپا باید در حوزه اقتصادی به
همکاری نزدیک با ایران بپردازند و این همکاری را به عاملی برای حل مشکلات
سیاسی بدل کنند.