
وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا * * * شما را چه شده که در راه خدا و [رهایی] مردان و زنان و کودکان مستضعف [ی که ستمکاران هر گونه راه چاره را بر آنان بسته اند] نمی جنگید؟ آن مستضعفانی که همواره می گویند: پروردگارا! ما را از این شهری که اهلش ستمکارند، بیرون ببر و از سوی خود، سرپرستی برای ما بگمار و از جانب خود برای ما یاوری قرار ده. * * * بدون کشته شدن سرنوشت بیهوده است / شهید اگر نتوان شد بهشت بیهوده است
"ادعا"ی محسن مسلمان با توجه به آمار این بازیکن در فوتبال ایران، بیشتر به "آرزو" شبیه است. یک آرزوی دست نیافتی.
زوران جورجوویج در اولین روزهای حضور در ذوب، محسن مسلمان را بهترین بازیکن آینده فوتبال ایران دانسته بود. محسن آن روزها شماره 10 ذوب را می پوشید و با سرعتی سرسام آور به پشرفت اش ادامه می داد.
این پیشرفت اما از یک جایی به بعد، در فاصله ای بسیار نزدیک با متوقف شدن قرار گرفت. محسن نه در ذوب درخشش چندانی داشت و نه در لیست های تیم ملی دیده می شد.
او در نیم فصل لیگ چهاردهم به فولاد اضافه شده و در 12 مسابقه با پیراهن این تیم، هیچ گلی به ثمر نرسانده و تنها یگ پاس گل صادر کرده است. با چنین آمار فوق العاده ای (!) شاید از میان همه لیگ های اروپایی؛ تنها لیگ ارمنستان برای جذب محسن مسلمان اقدام کند.
هم او و هم پیام اما استعداد بازی در سطوح بالای فوتبال اروپا را دارند. این اتفاق تنها در حالی رخ خواهد داد که این فوتبالیست ها، به جای نقشه کشیدن و رویا بافتن برای فرار از ایران، خداحافظی با حواشی را از خودشان شروع کنند.