زندان انبار شاهی قدیمیترین زندان تهران
پس از برقراری حکومت قاجار، قدیمیترین زندان بزرگ در تهران زندانی به نام انبارشاهی بود که زیر نقارهخانه ارک یعنی محل فعلی بانک ملی شعبه بازار قرار داشت و زیر نظر حاجب الدوله (رئیس تشریفات) اداره میشد.
مردم نذورات خود را به زندانیان میدادند
فراشباشی، رئیس اجراییات و فراشها نگهبان انبارشاهی بود و بر اساس اسناد گفته میشود آن دوران غذای زندانیان بسیار ناچیز بود بهنحویکه مردم بهعنوان نذر گاهی از سوراخ زندان غذا و خوراکی برای زندانیان میانداختند.
زندان قصر نخستین زندان متمرکز پایتخت
بااینحال تهران نیاز به زندانی بزرگتر داشت. شاید بتوان گفت که زندان قصر اولین زندان متمرکز تهران است هرچند که این زندان هماینک تعطیلشده و بهعنوان باغموزه قصر مورد بازدید عموم است اما اسناد زیادی از وضعیت اسفبار این زندان در دوران طاغوت در دسترس است. زندان قصر در تاریخ 11 آذرماه 1308 به دست رضاشاه افتتاح شد و بعدها و تا زمان ساخت زندان اوین در دهه چهل، این زندان تنها زندان پایتخت بود.
«اوین»کاملترین زندان تهران
کاملترین زندان پایتخت به نام زندان اوین در طول حکومت پهلوی دوم به همراه زندانهای عشرتآباد و قزلقلعه ساخته شد. زندان اوین با هزینه بسیار سنگین و با همکاری دوستان اروپایی و آمریکایی پهلوی دوم، عنوان مجهزترین زندان تهران و ایران را به خود گرفت. ساخت این زندان از سال 1340 تا 1350 به طول انجامید و طبق اسناد، زمین زندان گویا متعلق به سیدضیاء الدین طباطبایی روزنامه نگار و نخست وزیر کودتای 1299 بوده است. زندان اوین تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مستقیما توسط ساواک اداره میشد.
اردیبهشت 1394؛ ورود به زندان اوین
اردیبهشت ماه 1394 ... اینجا زندان اوین است؛ اما قبل از آغاز گزارش باید گفت که ورود به زندان آن هم برای خبرنگار مراحل اداری خود را دارد. تائید هویت خبرنگار، تائید مجوز ورود و تصویربرداری، تحویل تلفن همراه، توجیه خبرنگار در مورد مسائل امنیتی زندان بخشی از مراحل اداری قبل از وارد شدن در زندان اوین محسوب میشود.
پس از یک ساعت انجام مراحل اداری همراه با روابط عمومی و مسئول حراست وارد فضای زندان اوین شدیم. مکان زندان در منطقه ای خوش آب و هوا با درختانی بزرگ و تنومند و محوطه ای شبیه به باغ و پارک است که به دلیل وسعت زیاد محوطه، باید از در ورودی اوین تا رسیدن به در اصلی بازداشتگاه ها از خودرو استفاده کرد. در میان راه چندین مرحله ایست و بازرسی وجود دارد که باید هویت و مجوز ورود را چک کنند بااینحال دوربین های ویژه و امنیت در محوطه اوین کاملا مشهود است.
زندانیان در کارگاه بزرگ تولیدی/ حقوق به حساب زندانی واریز میشود
ابتدا قبل از ورود به بازداشتگاه ها وارد بخش تعاون زندانیان شدیم. یعنی مکانی که زندانیان در صورت تمایل و درخواست می توانند آموزش فنی و حرفه ای دیده و در بخش های مختلف مشغول به کار شوند. حتی زندانی میتواند در این راه کسب درآمد کرده و خانواده خود را تامین مالی کند. یکی از کارگاه های بزرگ در زندان اوین، ویژه کارگاه تولیدی لباس است. در این کارگاه زندانیان بر اساس قراردادهایی که مرکز تعاون زندانیان با شرکت ها و کارخانجات بزرگ منعقد کرده اند اقدام به تولید محصولات میکنند که مهمترین آن تولید روکش صندلی خودرو و حتی لباس فرم کارخانجات است.
برخی از مددجویان می گفتند که دوره ای را آموزش دیده و حالا مشغول به کار شدند و بابت هر دست لباس مبلغی را بهعنوان دستمزد به حساب شخصی آنها واریز میکنند و از این اقدام بسیار راضی بودند. البته نا گفته نماند تمام زندانیان از آموزش فنی حرفه ای و کار در زندان استقبال نمیکنند و ترجیح می دهند بیکار باشند.
کارگاه صنایع دستی «اوین»
پس از خروج از کارگاه تولیدی لباس، به کارگاه منبت کاری و صنایع دستی اوین رفتیم. در این بخش هم تعدادی از زندانیان در حال آموزش و حتی تولید صنایع دستی بودند. البته تعاونی زندانیان بازارفروش هم برای محصولات مددجویان در نظرگرفته تا از این راه درآمد داشته باشند. اما در کنار این کارگاه ها حتی کارگاه نجاری و غیره هم وجود دارد.
رئیس زندان اوین پهلوان زورخانه/ ورزش باستانی آقای رئیس با زندانیان
بعد از بازدید از کارگاه ها در بخش دیگری از محوطه زندان اوین، زورخانه قمربنی هاشم قرارداشت. این زورخانه در اردیبهشت ماه 1392 به بهره برداری رسید که هزینه ساخت آن را خیرین تامین کرده اند. با گفتن کلمه بسم الله و یا علی مدد وارد زورخانه شدیم. تصاویر چند پهلوان بر دیوار نظر مخاطب را به خود جلب می کند اما وقتی بیشتر دقت می کنید این پهلوانان یکی رئیس زندان، دیگری معاون سابق دادستان و برخی کارکنان سازمان زندان ها هستند! بعد از احوال پرسی با مسئولان زورخانه گفتند که رئیس زندان اوین هر هفته با زندانیان ورزش می کند.
ساخت استخر و سونا در زندان اوین/ زندانیان در انتظار نجات غریق
البته مکان ورزشی در اوین تنها به زورخانه ختم نمیشود بلکه سالنی برای والیبال، فوتسال، شطرنج، کشتی و بدنسازی هم دارند. همین سال گذشته بود که یکی از خیرین تهرانی با هزینه 2 میلیارد تومانی تصمیم گرفت برای زندانیان اوین استخر و سونا بسازد. نیت این خیر این بود که زندانیان با تحرک و پویایی دچار افسردگی نشوند و امید به زندگی و ادامه زندگی داشته باشند این تحرک و شادابی موجب تقویت روحیه خانواده زندانیان هم خواهد بود. برای همین با موافقت قوه قضائیه و سازمان زندانها این خیر مجوز ساخت را اخذ کرد و استخر غدیر در اوین ساخته شد. به گفته مسئولان زورخانه که از خود زندانیان هستند، 50 مددجو ورزش باستانی، 40 نفر کشتی گیر و بقیه هم در رشته های دیگر ورزشی فعال هستند که در این رشته ها حائز رتبه هم شده اند.
اما مشکل استخر این است که فعلا نجات غریق ندارد و اگر این مهم تامین شود استخر هم قابل استفاده خواهد بود. یکی از نهادها هم قول داده نجات غرق زندان را تامین کند.
سالن آمفی تاتر اوین نیازمند توجه خیرین / اینجا موسیقی هم آموزش می دهند
مقصد بعدی ما آمفی تئاتر زندان اوین بود. سالن بزرگی که گنجایش 300 نفر را دارد اما صندلی ها از نوع صندلی های معمولی است که نیاز است خیرین برای تجهیز این سالن آستین ها را بالا بزنند. این سالن چندین وظیفه برعهده دارد از پخش فیلم سینمایی آن هم دو روز در هفته تا محلی برای برگزاری اعیاد مذهبی و ملی....
البته کنار سالن هم محلی کوچک قرارداشت که در آن انواع ادوات موسیقی را می توانستید مشاهده کنید. در این بخش مدجویان مشتاق به فراگیری موسیقی هم می توانند آموزش ببینند و هم اگر هم استعدادی داشته یا قبلا در این هنر دستی بر آتش داشتند تمرین کرده و در مراسم زندان هنرنمایی کنند. البته چند کار خوب هم برای ما اجرا کردند.
روحانیون پیش نماز و مشاور دائمی نمازخانه های اوین
پس از خروج از آمفی تاتر صدای اذان ظهر از بلندگوهای زندان پخش شد و مددجویان اوین خود را برای ادای فریضه نماز آماده می کردند. هر اندرزگاه یک نمازخانه و حسینیه بزرگ داشته و در داخل هر بند هم یک نماز خانه ایجاد شده است. روحانیون موقع نماز ظهر و مغرب در تمامی نماز خانه ها حضور دارند و هم بهعنوان امام جماعت و هم پاسخگو به مسائل شرعی، اعتقادی و حتی معرفتی در کنار مددجویان هستند.
البته به گفته مسئولان زندان اوین روحانیون از قبل از نماز مغرب هم در نمازخانه ها حضور داشته و کلاس های احکام برگزار میکنند. غیر از نمازخانه، دارالقرآن هم در اندرزگاه ها فعال است که در این مراکز آموزش روخوانی، تجوید و صوت و لحن انجام میشود.
کتابخانه؛ آرایشگاه؛ فروشگاه؛ خشکشویی؛ خیاطی و لباسشویی ....
در بندهای مختلف زندان؛ زندانیان بعنوان شهروند از حقوق شهروندی برخوردارند. داخل بندها هم آرایشگاه، فروشگاه و رستوران می بینید و هم اتاقی برای لباسشویی و خشکشویی. البته برخی از این خدمات خاص مانند خشکشویی برای زندانی هزینه دارد هرچند کم است اما باید برای ارائه این خدمات هزینه پرداخت شود.
در فروشگاه های داخل بندها هم انواع کنسرو، دستمال کاغذی، لباس زیر، کمپوت، آب میوه و سایر مایحتاج مورد نیاز عرضه میشود که اداره آن با بخش خصوصی است و زندانی برای تهیه آن باید هزینه پرداخت کند اما قیمت ها بر اساس تعرفه های مصوب اتحادیه و حتی ارزان تر باید عرضه شود و تعزیرات هم میتواند در صورت گران فروشی وارد شود.
در اتاق زندانیان چه خبر است؟
داخل اندرزگاه ها چندین بند وجود دارد و در هر بند زندانیان به تعداد 8 یا 9 نفر در یک اتاق هستند. اتاق ها همگی فرش شده دارای تلویزیون، یخچال، جا کفشی و قفسه است و همچنین تخت های دو طبقه هم دارند که زیاد شبیه به تخت نیست و محکم تر ساخته شده است. مددجویان هر چند نفر با هم همسفره می شوند. یک نفر در هر اتاق نقش شهردار را دارد و برای این نقش دستمزد از زندانیان می گیرد. وظیفه شهردار نظافت اتاق و شستشوی ظرفها است.
مددجویان می توانند از غذای زندان استفاده نکنند و اگر وضع مالی خوبی دارند با خرید از فروشگاه بند و استفاده از آشپزخانه، غذای مورد علاقه خود را بپزند. برای همین هر اتاق چندین قابلمه و ظروف اضافی هم دارد که بیشتر توسط خود زندانی تامین شده است.
اینجا هتل نیست!
شاید در این گزارش از زندگی زندانیان در اوین این استنباط پیش آید که زندانیان بهترین غذا، ورزش، کار و حتی استخر و سونا هم دارند و از کتابخانه و سایر امکانات حتی موسیقی هم بهره می برند پس زندان چه محدودیتی برای آنهادارد؟ چرا فرد زندانی شده؟ مگر نباید تنبیه شود و مگر نباید طعم سختی را در حبس بچشند تا متنبه شوند؟ پاسخ به این پرسش سخت نیست... شاید این همه امکانات و تسهیلات در زندان اوین تفسیرهای متفاوتی داشته باشد ... اما آیا تمام زندانیان از این تسهیلات و امکانات رایگان استفاه میکنند؟ این در حالی است که بیشتر زندانیان اغلب در اتاق های خود هستند. گاهی در حیاط راه می روند و گاهی سیگار تنها دلخوشی آنهاست. دستشان به خودکار هم نمی رود و تا می خواهند روزنامه ای را ورق بزنند اعصاب خواندن ندارند. سوال که می کنیم دلشان هوای خانه دارد. از کرده خود برخی پشیمان هستند و برخی هم به دنبال جبران گذشته ... یکی از زندانیان سر سفره ناهار به ما گفت: این غذا از گلویم پایین نمی رود چرا که خانواده ام دستشان تنگ است ... دیگری می گفت آقای خبرنگار گاهی یک اشتباه ما را به اینجا می کشاند و باید در این تنهایی سالها بر روی این اشتباه فکر کنی ....
نگاه کردن به دل نوشته های مددجویان زندان اوین که روی تخته سفید در بندها خودنمایی می کند میتواند گواهی این باشد که تنهایی شان را در قالب شعر یا هنر می خواهند بازگو کنند. بخش فرهنگی سازمان زندانها تلاش می کند تا با تغییر فضای زندان به مکانی فرهنگی و تربیتی زندان را به دانشگاه فرهنگی تبدیل کند. سازمان زندانها می خواهد زندانی اینجا را خانه موقت خود دانسته و در مکانی آرام آموزش های عقیدتی، معرفتی و حتی فنی و حرفه ای و انسان سازی را جایگزین تنهایی و فکر و خیال کند. حالا اگر بهترین امکانات را هم داشته باشیم اما مجبور شویم سالها در جایی محدود زندگی کنیم که ارزش آن امکانات را ندارد.
در زندان اوین حتی دانشگاه هم فعال است و زندانی میتواند ادامه تحصیل دهد. نکته آخر اینکه سازمان زندانها درخواستی برای بازبینی گزارش قبل از انتشار نداشت و انتخاب عکس و گزارش برعهده خبرنگار بود.