سرویس بین الملل پایگاه 598، چندی پیش کتابی با نام ”
یک غلتاندن تاس: دیپلماسی اوباما در قبال ایران" چاپ و منتشر شد که دربردارنده ی مصاحبه هایی با برخی مقامات سابق و فعلی عالیرتبه ایران، اسرائیل و امریکا بود.
نویسنده ی این کتاب، آقای تریتا پارسی است که گفته می شود مشاور پنهان کاخ سفید در خصوص ایران است که مشاوره های او در کمتر از یک هفته به مرحله ی عملیاتی می رسند. ابهامات بسیاری درخصوص تریتا پارسیِ ایرانی وجود دارد. اما جالب توجه این است که مخالفین نظام –به طور مثال
سایت جنبش طرفداران دموکراسی ایران از او به عنوان”
پادوی شورای آخوندی " و فردی بی سواد یاد می کنند و در عین حال در بسیاری نشریات و سایت های تحلیلی او را عامل کاخ سفید در بین طیف اپوزوسیون داخلی -از جمله عوامل فتنه- به منظور کسب اطلاعات می دانند.
مطلبی که در زیر می خوانید گزیده ای از کتاب اخیر این فرد است که طبق روال معمول دست نشانده های استکبار، به صداقت و واقع بینی متعهد نبوده است، به طوری که دروغ بزرگ حمایت رهبر معظم انقلاب و آقای احمدی نژاد از برقراری رابطه با امریکا را به عنوان یک واقعیت عیان و آشکار بیان می کند.
"
ما اکنون نیز در حال جنگ با ایران هستیمدرخواست آقای چنی برای یک ”حمله ی هوایی سریع" در گرماگرم مناقشه پنهانی در حال گسترش مطرح شد.
درست در موقعی که ایالات متحده کرکره ی جنگ عراق را پایین کشیده است، معاون سابق رئیس جمهور، آقای دیک چنی شروع جنگی دیگر در خاور میانه را پیشنهاد می دهد. او روز سه شنبه به دولت اوباما توصیه کرد حال که ایران هواپیمای بدون سرنشین امریکایی را –که در حریم هوایی ایران پرواز می کرد- به تصرف درآورده، باید علیه این کشور دست به یک ”حمله ی هوایی سریع" زد. طبق گفته ی آقای تریتا پارسی، رئیس شورای ملی ایرانی امریکایی، ”عدم تصمیم دولت امریکا به منظور پذیرش ریسک جنگ برای ورود به ایران و نابودی هواپیمای جاسوسی، نشان دهنده ی تمایل او برای اجتناب از گسترش ناموفق جنگ است. از نظر آقای چنی، یک جنگ جانانه ریسک قلمداد نمی شود بلکه یک دستاورد مطلوب است."
آقای چنی نباید نگران باشد. او دیر یا زود به آرزوی خود خواهد رسید. ایالات متحده هم اکنون نیز در حال جنگ با ایران است. بله! جنگی که اگرچه پنهان و سطح پایین است اما به هر حال جنگ است. این، ارزیابی نگران کننده ی آقای پارسی در میان ارزشمندترین تحلیلگران اوضاع ایران است، که به دولت اوباما درخصوص سیاست هایش مشاوره می دهد. کتاب او با نام ” اتحاد شکننده: روابط سرّی ایران، اسرائیل و ایالات متحده"که در سال 2007 برنده ی جایزه شد، به مصاحبه هایی با سیاست گذارانی از سه کشور می پردازد که نشان دهنده سیاست های داخلی منطقه ی پیچیده ی خاورمیانه است. کتاب جدید تریتا پارسی با نام ”یک غلتاندن تاس: دیپلماسی اوباما در قبال ایران" دربردارنده ی مصاحبه هایی با 70 مقام رده بالای دولتی از ایران، ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای دیگر است. مصاحبه هایی کوتاه و بلند با مقامات ایرانی که تا کنون مجهول بودند در این کتاب فاش شده اند.
در اینجا به پنج نکته ی انتخابی از اثر جدید آقای پارسی و همچنین از مصاحبه ای که روز دوشنبه با او داشتیم اشاره می کنیم.
ما اکنون نیز در حال جنگ با ایران هستیم- پارسی با اشاره به مواردی از قبیل ترور دانشمندان هسته ای، تحریم های کمرشکن، کرم های کامپیوتری که به سانترفیوژهای تأسیسات هسته ای آسیب زدند، حمایت از گروه های تروریستی و بازجویی از جاسوسان سیا گفت: ”ایالات متحده هم اکنون در حال جنگ با ایران در یک سطح پنهانی است." دیگر تحلیلگران از جمله استفان والت و مایکل هرش این ادعا را تأیید می کنند.
اعمال جاسوسی امریکا برای ایران غیرمنتظره نبود. به طور کلی فرض بر این است که کشورهای متخاصم از یکدیگر جاسوسی می کنند. ایران با نشان دادن هواپیمای جاسوسی امریکا به منظر جهانی، صرفا چیزی که خود می دانست را برای بقیه دنیا اثبات کرد: ایالات متحده علیه ایران جنگ های سطح پایین به راه می اندازد. پارسی توضیح داد: ”این چیزی مانند یک کودتای روابط عمومی را برای ایران مهیا می کند." او در ادامه گفت: ”ایران شروع به مهندسی معکوس هواپیمای جاسوسی امریکا کرده و مقامات چین و روسیه نیز به تهران سفر کرده اند تا این تکنولوژی را بیاموزند. این یک رویداد بسیار قابل توجه است."
روش دیپلماسی به شکست نیانجامیده، بلکه هرگز امتحان نشده است- پارسی در کتاب خود می نویسد: ”برخلاف اظهارنظرهای رایج، نمی توان برخوردهای دیپلماتیک محدود بین ایران و ایالات متحده در سالهای 2009 و 2010 را دیپلماسی زدگی عنوان کرد." نُه ماه پس از اینکه اوباما دولت را در اختیار گرفت، مقامات ایالات متحده با همتایان ایرانی خود بر سر میز گفتگو نشستند. سه روز گفتگو –که بیشتر آن به کار بر روی محتوای بیانیه ای گذشت که نتایج گفتگوها را اعلام می کرد- از تعامل مستقیم دولت امریکا با ایران تشکیل می شد. فشارهای داخلی هم در امریکا و هم در ایران از تلاش های جدی تر برای ایجاد صلح جلوگیری کرد. پارسی می گوید در ادامه ی سی سال بی اعتمادی بین ایران و ایالات متحده، [مسلما] سه روز گفتگو، حتی به هیچ وجه زمانی کافی برای فرصت دادن به ایجاد دیپلماسی نبود.
ایران یک توافقنامه می خواست -و هنوز هم می خواهد. در میان مکاشفات کاوش شده به وسیله ی مصاحبه های پارسی با مقامات عالیرتبه ی ایران این نکته مشهود است که رژیم واقعا به ایجاد تعامل با امریکا علاقه مند بود. نامه تبریک عجیب آقای احمدی نژاد دو روز بعد از پیروزی آقای اوباما در انتخابات، یک اقدام بی سابقه بود که نشان از تمایل تهران به خطرپذیری در باب تجدید رابطه و آشتی با کشورها داشت.
پارسی در کتاب خود می نویسد: ”به رغم شکاکیت و بدبینی، موضع و علاقه ی اوباما به [ایجاد] تعامل، به بحث درباره ی ارتباط با ایالات متحده کمک بی سابقه ای می کرد که تابویی قدیمی و تحمیل شده در جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود." [بدین ترتیب] سیاست گزاران دولت ایران دو دسته شدند. اصلاح طلبان درباره ی چشم انداز دراز مدت تغییرات در سیاست خارجی ایالات متحده که می توانست روابط را دگرگون کند هیجان زده شدند. محافظه کاران بدبین تر بودند. آنها ابتدا معتقد بودند اوباما در انتخابات ریاست جمهوری سال 2008 پیروز نمی شود و سپس فکر نمی کردند که او صاحب اراده باشد. در حال حاضر نیز آیت الله خامنه ای و احمدی نژاد از گفتگو با [دولت] اوباما حمایت می کنند.
اگر اوضاع تغییر نکند، بروز یک جنگ تمام عیار اجتناب ناپذیر خواهد بود. پارسی با صراحت می گوید: ”ما در مسیر یک جنگ تمام عیار هستیم." او معتقد است نه ایران و نه ایالات متحده خواهان آن پیامد [=جنگ] نیستند، اما رودرروییهای پس و پیشی که کشورها درگیر آنها می شوند به طور اجتناب ناپذیری آنها را به سمت جنگ هدایت خواهد کرد. او می گوید: ”اگرچه نه واشنگتن و نه ایران هیچ اشتیاقی به بروز جنگ ندارند، اما وقتی به جای تحت کنترل داشتن تحرکات، خود تحت کنترل آنها درآمدند این دیدگاه [=عدم اشتیاق] را از دست می دهند." به عنوان مثال ایران موضعی را اتخاذ می کند که خود، آن را تدافعی می بیند اما طرف مقابلش به چشم موضعی تهاجمی به آن می نگرد و اینگونه است که ایالات متحده احساس می کند باید به آن موضع واکنش نشان بدهد. نظریه های روابط بین الملل به این حالت دینامیک”مارپیچی" (spiraling dynamic) می گویند که یکی از علل شایع بروز جنگ است. پارسی می گوید: ”در جنگ پنهانی هیچ دوامی وجود ندارد. این وضعیت نمی تواند ادامه داشته باشد." دیر یا زود یکی از طرفین اولین گام مرگبار را خواهد برداشت.
هنوز برای جلوگیری از بروز جنگ زمان باقی است. پارسی معتقد است حتی اکنون که امیدهای دوران مبازرات انتخاباتی سال 2008 -مبنی بر اینکه اوباما می تواند صلح با ایران را برقرار کند- رنگ باخته اند، دیپلماسی می تواند در ایجاد اتحاد دوباره با دشمنان دیرینه تأثیرگزار باشد. او در کتاب خود نوشته است: ”دشمنی نهادینه شده ای که ایجاد آن سه دهه به طول انجامیده است با تعداد اندکی جلسه و گفتگو طی چند هفته محو نخواهد شد." اما دیپلماسی پایدار و درازمدت می تواند وقایع عظیمی را تحقق بخشد. پارسی می گوید: ”من دولت را به ادامه ی تعاملات واقعی توصیه می کنم، زیرا قطعا معتقدم که این کار مؤثر خواهد بود."
اگر اینگونه نشود، دولت ایالات متحده درگیر سومین جنگ در خاورمیانه در مدت زمان یک دهه خواهد شد."