انتشار اين خبر در ميان مخالفان و موافقان عربستان بازتابهاي متفاوتي داشت. گذشته از موافقان و مخالفان، برخي نيز هستند كه با واقعنگري مسائل را دنبال ميكنند و اين اقدام را «اجاره ارتش» با «پول نفتي» براي تحقق اهداف سياسي در منطقه ميدانند.
عربستان در ماه نخست حمله به يمن، در جلب حمايت متحداني مثل پاكستان، تركيه و مصر براي تشكيل نيروي زميني و حمله به خاك يمن ناكام ماند. پاكستان كه مانند بسياري از كشورهاي ديگر، مبالغ مالي از عربستان تحت عناوين كمك دريافت ميكند، رسما و از طريق پارلمان، با دخالت نظامي زميني در يمن مخالفت كرد.
از طرفي ديگر، تركيه راهكار سياسي را با حضور تهران بر دخالت نظامي و ايستادن كنار عربستان ترجيح داد و مصالح اقتصادي خود در ايران را در نظر گرفت.
مصر نيز جز مشاركت در چند پرواز محدود دخالت جدي ديگري در يمن نكرد و بيشتر ژست همكاري با عربستان را گرفت تا اقدام نظامي در يمن. حتي «محمد مرسي» در سخنراني سالروز آزادي سيناء صراحتا گفت: ما درگير جنگي شديد با تروريسم براي تحقق امنيت خود هستيم.
با نااميد شدن عربستان از سه متحد خود، رياض عمليات «توفان قاطع» را قطع و همزمان عمليات ديگري با نام «بازگرداندن اميد» را آغاز كرد اما در حملات هوايي به يمن، تغييري حاصل نشد بلكه تعداد حملات هوايي افزايش نيز يافت. توفان قاطع كه نتوانست جنبش انصارالله را به عقبنشيني وادار كند، در بازپسگيري شهر ساحلي عدن و همچنين بازگرداندن «عبدربه منصور هادي» به يمن نيز ناكام ماند و هيچ يك از اهداف اعلامي رياض را محقق نكرد، بنابراين همزمان با افزايش فشار جهاني، اين عمليات پايان يافته اعلام شد تا اندكي از فشار بينالمللي بر رياض كاسته و وانمود شود كه اهداف اوليه به دست آمده است.
عربستان اگر به اهداف خود رسيده بود، ديگر نياز به اجاره نيروي زميني نميداشت. سرانجام پس از چندين روز رايزني با كشورهاي مختلفي مانند اريتره، سودان و سنگال، سرانجام سنگال از موافقت با اعزام نيرو به عربستان خبر داد.
نكته بسيار مهم در اعلام وزارت خارجه سنگال، موافقت با درخواست عربستان مبني بر «تامين امنيت مقدسات اسلامي در مكه و مدينه» اعلام شده است.
آيا مكه و مدينه در خطر هستند؟ خطر از جانب چه كسي؟ از جانب مسلمانان شيعه زيدي انصارالله يمن يا ارتش سني يمن يا مردم يمن؟ خطرناك جلوه دادن وضعيت براي مكه و مدينه دستاويزي است كه آبروي مقدسات اسلامي را در دستان آل سعودي قرار داده است كه دستش به خون مردم يمن آلوده شده اما تاريخ نشان داده كه هر كس با آبروي مسجدالحرام بازي كند، سرنوشتي خوبي نخواهد داشت از «ابرهه» در عمق تاريخ گرفته تا «يزيد» و ديگر امرايي كه مكه را دستاويز اهداف سياسي خود قرار دادهاند.
منابع مطلع در انصارالله گفتهاند كه آل سعود در ماه اول جنگ بسيار علاقه داشت كه پاسخي از جانب انصارالله داده شود تا حتي اگر شده با ايجاد انفجار يا حادثهاي در مكه يا مدينه، آن را به يمنيها نسبت دهد و آشكار جنگ را در حمايت از مكه و مدينه و خود را نماينده مسلمانان در اين جنگ معرفي كند اما با درايت و «صبر استراتژيك» كه سيد حسن نصرالله از آن سخن گفت، چنين طرحي خنثي شد.
قطعا اگر عربستان نيروهاي سنگالي را كه با توجيه «دفاع از مكه و مدينه» اجاره كرده، به خاك يمن گسيل كند، اين نيروها سرنوشتي جز مانند سرنوشت 92 نظامي سنگالي، نخواهند داشت كه در سال 1991 به عربستان آمدند تا در جنگ خليج فارس اول شركت كنند و با هواپيمايي عربستاني سقوط كردند و كشته شدند.
مردم يمن شش جنگ سخت و جانكاه را پشت سر گذاشتهاند كه طرف مقابلشان فقط عربستان نبود. نيروهاي دولتي و قبيلهاي يمن وابسته به عربستان، آمريكا و عربستان بودند اما آنان اكنون با هدايت و پيشتيباني مردمي، «ايستادگي» و «صبر راهبردي» مقابل تجاوز نظامي را ادامه ميدهند.