به گزارش پایگاه 598 به نقل از سراج24،
همزمان با انجام مذاکرات هسته ای با غرب و همچنین شواهدی که بر احتمال
شکست این مذاکرات و به نتیجه نرسیدن آن وجود دارد جریان «ما نمی توانیم» که
همواره در دولت های گوناگون پس از سال 68 فعال بوده است این بار به صورت
جدی با همه توان به میدان آمده است تا خواسته خود را به نظام تحمیل کند. با
نگاهی به برخی سخنان شنیده شده در این روزها علیه برخی نهادهای مقدس مشخص
می شود که این جریان سازش و یا همان جریان«ما نمی توانیم» این بار به صورت
علنی و کاملا عریان با هدف ایجاد ضربات کاری به نظام و تسلیم کردن نظام در
برابر خواست خود که همان گردن کج کردن در برابر غرب و بالاخص آمریکاست به
میدان آمده است.
بازی آگاهانه یا ناآگاهانه و مدیریت شده در حمله به سپاه
این جریان با بازی آگاهانه و شاید ناآگاهانه در پازل آمریکا در منطقه و
انگشت نشانه به سوی سپاه پاسداران رفتن عملا این پالس را به آمریکا می
فرستد که جریان متبوع شما در ایران ما هستیم و این ما هستیم که توانستیم
سپاه بعنوان بازوی قدرتمند و امین ولایت فقیه را تحت فشار قرار دهیم.
همانقدر که آمریکا در مدیریت منطقه غرب آسیا اعم از یمن،عراق، سوریه
،لبنان و ... دچارمشکل است و از سوی دیگر سپاه با اقتدار برخواسته از نظام
در حال مدیریت منطقه است این جریان سازش و یا «ما نمی توانیم » با بازی در
پازل آمریکایی گریبان سپاه را در داخل گرفته و با مشغول کردن آن به بازی
های سیاسی واهی درصدد رساندن آمریکا به اهداف خود در منطقه هستند. سخنان
مختلفی که طی چندین ماه گذشته از سوی افراد مختلف شنیده می شود دراین راستا
ارزیابی می شود.
«ما نمی توانیم» ،مذاکرات هسته ای و گام نهایی
مذاکرات هسته ای تاثیر مستقیمی بر حیات جریان «ما نمی توانیم» دارد. این
جریان برای بقای خود حساب بسیار مهمی بر روی مذاکرات کرده است. این جریان
از ابتدای شروع مذاکرات در 2 سال گذشته به دنبال تراشیدن یک متهم بعنوان
عامل به نتیجه نرسیدن این مذاکرات بود.به انحاء مختلف از نهادهای مقدس
گرفته تا دلواپسان را بعنوان عامل به نتیجه نرسیدن مذاکرات به مردم معرفی
کردند. رسانه های خط سازش نیز با همسویی مستقیم و حساب شده درصدد برجسته
کردن این نگاه برآمدند که اگر مذاکرات به نتیجه نرسد مشکل از اینجاهاست!
و حال امروزکه نشانه های بی نتیجه ماندن مذاکرات و یا نرسیدن به خواسته
های نظام کم کم در حال هویدا شدن است سرو صداهای این جریان از گوشه و کنار
به صورت جدی در حال شنیده شدن است، سروصداهایی که در آن 2 هدف دنبال می
شود. اول اینکه درافکار عمومی یک متهم بعنوان دشمن مردم و عامل به نتیجه
نرسیدن مذاکرات معرفی شود و دوم اینکه در گام نهایی با فشار به متهم فرضی!
نظام را به قول معروف لای منگنه ما نمی توانیم قرار دهند که توافق هسته ای
را آنگونه که این جریان تفسیر می کند قبول کند و با آن کنار بیاید! و با
کنار آمدن نظام با خواسته این جریان ، جریان مذکور فاز دوم برنامه ریزی
خودرا کلید بزند. برنامه ای که صدالبته در همان فاز اول شکست خواهد خورد.
ریشه«ما نمی توانیم» کجاست؟
با ریشه یابی جریان ما نمی توانیم به این نکته دست می یابیم که این جریان
ریشه در تفکرات لیبرال و غرب زده ای دارد که در از ابتدای انقلاب و با برخی
تغییرات در طول این 37 سال گذشته همواره در لایه های آشکار و بعضا پنهان
نظام وجود داشته اند. جریاناتی اعم از جبهه ملی و نهضت آزادی و برخی
جریانات چپ به ظاهر اسلامی در دهه 60 و جریانات تکنوکرات و لیبرال دهه 70 و
80 که اکثریت افراد این جریانات در غرب تحصیل کرده و یا به نوعی در غرب
زندگی کرده اند و یا علقه فکری به غرب دارند و امروز در 37 سالگی انقلاب
این جریان با تجمیع اهداف در یک نقطه درصدد اجرای نهایی تز«ما نمی توانیم» و
تسلیم نهایی در برابر آمریکا هستند و معتقدند که باید به سراغ آمریکا
برویم و با وی گفت وگو کنیم و با وی یک بار برای همیشه دست بدهیم !
رهبر معظم انقلاب: ما می توانیم
جریان «ما نمی توانیم» عملا استیلای آمریکا بر فکر و ذهن و رفتارملت ها را
قبول دارد و معتقد است که ما نمی توانیم در برابر این هژمونی خودساخته
آمریکا مقاومت کنیم و در برابر آن بایستیم، پس باید خودمان دست بیعت به سمت
آمریکا دراز کنیم. این درحالی است که بنا بر نظریات خود کارشناسان
آمریکایی ، ایران برنده نهایی رویارویی با آمریکا در منطقه و در سایر مراحل
خواهد بود.
رهبر
معظم انقلاب در دیدار با اعضای خبرگان در سال 1369می فرمایند:امروز
بحمدالله ما می توانیم نظامی باشیم که ملتها به ما نگاه کرده و از ما امید و
نیرو بگیرند و احساس قدرت کنند. ما می توانیم ملتی باشیم که زندگی، اوضاع
اقتصادی و عدالت و دیگر مسائل زندگی ما، ملتهای دیگر را تشویق به پیمودن
این راه کند.
و یا
معظم له در جایی دیگر و در مراسم بیست و پنجمین سالگرد رحلت امام خمینی
(ره)از دست دادن انسجام ملی، دچار شدن به تنبلی و بی روحیگی، کم کاری، حاکم
شدن یأس و ناامیدی و نیز تصور غلط «ما نمیتوانیم» و «ما نتوانستیم»، را
از دیگر ابعاد چالش درونی نظام اسلامی برشمردند و تأکید کردند: همانطور که
امام عزیز فرمودند، ما می توانیم و عزم ملی و مدیریت جهادی خواهند توانست
گرهها را باز و مشکلات پیش رو را حل کند.
حال این جریان امروز، عملا در برابر خواست ملت مقاوم ایران ایستاده و با
همسویی آشکار و پنهان آگاهانه و یا ناآگاهانه و بازی در پازل آمریکا و
مدیریت به روش غیرمستقیم عملا تز «ما نمی توانیم» را در حال عملیاتی کردن
است و هرروز با یک بازی جدید از حمله به نهادهای مقدس نظام و همسویی آشکار و
هدایت شده با آمریکا تا اجرای منویات غربی در ایران درصدد رسیدن به اهداف
خود می باشد.