تحلیل استراتژیهای محور مقاومت و غرب در تنشهای منطقهای؛
انضباط ِ پيام يعني كشك
انتظار ِ سلام يعني كشك
با وجود پيام و امثالش
عفت اندر كلام يعني كشك
باقري، پي چه ميگردي؟!
حال، آن احترام يعني كشك
ليگ ما رو به قهقرا دارد
قهرماني و جام يعني كشك
هي مدير از پي مدير آيد
هيات بر دوام يعني كشك
با حضور سياسي و فلاح
سايهي مستدام يعني كشك
تا كه عادل نشته بر مسند
خنجر در نيام يعني كشك
چون كه كررار شد لژيونر
خود ِ ديويد بكهام يعني كشك
گر گزارش كند خياباني
صحبت با قوام يعني كشك
منقرض گشته غيرت و مردي
بازي انتقام يعني كشك
با چنين وضع بلبشو جانم
سخن از انتظام يعني كشك
با دخالت به كار همديگر
بحث پست و مقام يعني كشك
هر كسي اسب خويش ميراند
اين ميان ننگ و نام يعني كشك
از زماني كه من شدم طناز
طنز عالي پيام يعني كشك
گر كه من شاعرم، خودم دانم
بيت حسن ختام يعني كشك
مجيد مرسلي. خبرآنلاین