به گزارش پایگاه 598 به نقل از بصیرت، بازرسی های نا محدود و غیر متعارف از تاسیسات هسته ای ایران در عین کاهش تدریجی تحریم های وضع شده در خصوص فعالیت های هسته ای کشورمان، خواسته ها و در حقیقت توهماتی هستند که طی روزهای اخیر مقامات آمریکایی بر روی آن تاکید کرده اند. یکی از این افراد ارنست مونیز، وزیر انرژی ایالات متحده آمریکاست که طی سه دور اخیر مذاکرات هسته ای به همراه تیم مذاکره کننده هسته ای آمریکا و جان کری در ماراتن دیپلماتیک حساس هسته ای با ایران حضور یافته است.
پس از قرائت بیانیه مشترک لوزان، ارنست مونیز نیز به یکی از اصیل ترین تکمیل کنندگان پازل کارشکنی و سست عهدی ایالات متحده آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. اظهارات اخیر ارنست مونیز نشان دهنده بی تعهدی واشنگتن نسبت به هرگونه توافق هسته ای ( چه در حال و چه در آینده ) می باشد. ارنست مونیز در خصوص بازرسی های غیر متعارف هسته ای از ایران می گوید :
" ما انتظار داریم که هر زمان به هر مکانی دسترسی داشته باشیم. بازرسیها بخشی از یک روند خوب تعریف شده با یک زمان پایان خوب تعریف شده برای دسترسی به مکانهایی است که گمان می رود در آنجا فعالیتهای خارج از حد و مرز انجام میشود. اگر به دلیلی گمان نقض توافقنامه برود، باید دسترسی به سایت مشکوک داده شود. زمان برداشته شدن تحریم ها و دسترسی ها، دو موضعی است که باید به طور مناسب حل شود و اگر به طور مناسب حل نشود، من نمی دانم چگونه قادر خواهیم بود به جلو به پیش برویم."
ارنست مونیز به مانند جو بایدن و دیگر مقامات کاخ سفید به پیام آور ایجاد شکاف و ابهام در استمرار مذاکرات هسته ای ایران و اعضای 1+5 تبدیل شده است. نکته بسیار مهم اینکه دیگر اعضای 1+5 نیز با سکوت خود در برابر گزافه گویی های مونیز و دیگر مقامات آمریکایی در عمل با آنها در تکمیل این روند همراهی می کنند.
آنچه مسلم است این که در صورت اصرار طرف آمریکایی بر روی " بازرسی های غیر متعارف و بی قید "، رفع تدریجی و مرحله ای تحریم ها" و " عدم رعایت حقوق ایران در زمینه تحقیق و توسعه"، در عمل توافقنامه ای برای امضای نهایی بر روی میز مذاکرات در کار نخواهد بود. در این خصوص مواضع جمهوری اسلامی ایران به صورتی شفاف از سوی رهبر معظم انقلاب اسلامی و اعضای تیم مذاکره کننده هسته ای بیان شده است. اظهارات اخیر رهبر معظم انقلاب مهر تاییدی بر این ادعاست:
"هیچگونه شیوه نظارت غیر متعارف که ایران را به یک کشور اختصاصی از لحاظ نظارت ها تبدیل کند، مورد قبول نیست و نظارت ها باید تنها در محدوده همان نظارت های متعارفی که در همه دنیا انجام می شود اعمال شود، نه بیشتر."
طی هفته های اخیر شاهد تشدید کارشکنی های ایالات متحده آمریکا در مسیر امضای توافق نهایی هستیم. این کارشکنی ها در سایه ائتلافی که میان دو حوزه اصلی دیپلماسی و سیاست خارجی آمریکا، یعنی دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای وجود دارد، تشدید شده است. در این میان بسیاری از دیپلمات های آمریکایی با استفاده از ابزارهای رسانه ای دیداری و شنیداری گسترده در صدد القای خواسته های خود به عنوان نتایج قطعی مذاکرات هستند. این در حالیست که هنوز اتفاقی رخ نداده و توافقی میان طرفین صورت نگرفته است. در چنین وضعیتی، ایالات متحده آمریکا روز به روز با رفتارها و گفتارهای خود از توافق نهایی دور تر می شود.
عدم اعتماد به ایالات متحده آمریکا متغیری وابسته به امضا یا عدم امضای توافق هسته ای نیست. تجربه اخیر ( شانتاژ سیاسی کاخ سفید و پنتاگون پس از قرائت بیانیه لوزان) نشان داد که رسیدن به نقطه تفاهم به معنای پایان بازی نیست و تازه اول مسیر سختی است که نقطه پایانی بر آن مترتب نیست.ارسال پیام های آشکاری که دلالت بر بی اعتمادی مشترک نظام و ملت ایران به آمریکا دارد، حتی پس از امضای هرگونه توافق احتمالی باید ادامه یابد، زیرا هرگونه اعتمادی به واشنگتن، مخصوصا پس از امضای توافق هسته ای به معنای مرگ توافق و طغیان طرف مقابل خواهد بود. البته در صورتی که ایالات متحده آمریکا بر روی خواسته های خود مبنی بر رفع تدریجی تحریم ها و بازرسی های نامتعارف پافشاری کند، دیگر سخن گفتن از توافق نهایی بی معناست.
اظهارات اخیر ارنست مونیز و دیگر مقامات آمریکایی بار دیگر از چهره و ماهیت واشنگتن در مذاکرات هسته ای با ایران پرده برداشته است؛ چهره عهد شکن طرف آمریکایی هم اکنون بیشتر از سوی افکار عمومی کشورمان درک می شود و درک آن نیز در تحلیل رفتارها و گفتارهای بعدی مقامات کاخ سفید و کنگره بسیار مفید خواهد بود. بدون شک ارنست مونیز و دیگر مقامات دولت اوباما هرگز به توهمات هسته ای خود در قبال ایران دست نخواهند یافت و این اظهارات فقط عهدشکنی آنان را که زمینه ساز مرگ توافقات خواهد بود، اثبات می کند.
فخرالدین اسدی