به گزارش پایگاه 598، وطن امروز نوشت: گزارش منتشرشده در روزهاي اخير درباره پرونده سنگين امنيتي جيسون رضاييان،
خبرنگار سابق واشنگتن پست در تهران و عضو مهم لابي آمريکايي- اسرائيلي
ناياک موجي از واکنش دولتمردان بلندپايه آمريکا را برانگيخت.
از جمله
مهمترين اتهامات ضدامنيتي رضاييان، نفوذ در اماکن مهم دولتي و افشاي
برنامههاي ضدتحريمي ايران از جمله هويت واسطههاي تجاري و ماهيت شرکتهاي
همکار ايران در پروسه دور زدن تحريمها و جاسوسي از برنامه هستهاي کشورمان
است.
طبيعتا براساس آنچه پيش از اين در «وطنامروز» افشا شده بود، شبکه
رسانههاي وابسته به لابي قدرت و ثروت صهيونيستي – آمريکايي راکفلرها، پيش
از همه وارد ميدان شده و اتهامات رضاييان را بيارتباط با وظيفه خبرنگاري
وي ارزيابي کردند. اتفاقا برخلاف اظهارات آلن اير، سخنگوي فارسيزبان وزارت
خارجه آمريکا، رضاييان حقيقتا مثل بسياري ديگر از شاگردان ايراني-
آمريکايي شخص آلن اير بهعنوان دانشآموز برگزيده تشکيلات جاسوس- خبرنگاران
باند ناياکي گري سيک، مدتها بود از وظايف خبرنگاري خود دور مانده بود.
يک حلقه از جاسوسان ناياکي
رضاييان
دوست صميمي و همکار رضا مرعشي، نفر دوم تشکيلات ناياک بود که در استخدام
وزارت دفاع آمريکا دقيقا همچون جيسون، پيش از اين ماموريت تمرکز و نفوذ در
اماکن محرمانه ايران را داشت. رضاييان از نزديکان صميمي مالکان و موسسان
قديمي مجموعه شرکتهاي ايراني «آ» در ايران هم هست که به صورت اتفاقي پس از
افشاي تلاشهايشان در شبکهسازي ضد ايران در قالب سازمانهاي به اصطلاح
مردمنهاد، در بحبوحه فتنه 88 از کشور خارج شده و در انديشکده وودرو ويلسون
و ناياک مشغول به خدمت ديپلماتيک در کنار مهرههاي سوخته ديگري همچون هاله
اسفندياري، رامين جهانبگلو و... شدند.
پازل هستهاي رضاييان- «ن»
پيش از اين سريالي درباره شناسايي يک باند خرابکار در تاسيسات هستهاي
ايران توسط وزارت اطلاعات به نام «پازل» در سيماي ملي به نمايش در آمد که
در آن مدير يکي از شرکتهاي همکار سازمان انرژي اتمي کشورمان که اتفاقا در
موقعيت تحريم با استفاده از رابطان خود به تهيه قطعات و دستگاههاي مورد
نياز دانشمندان هستهاي ميپرداخت، با همکاري مجموعهاي از عوامل فعال در
برخي سفارتخانههاي خارجي، دستگاههاي معيوب با هدف خرابکاري در برنامه
هستهاي کشورمان به سازمان ميفروخت. شباهتهاي بسياري ميان مدير زن
تشکيلات مذکور و «پ ـ ن» مدير شرکت «آ» وجود دارد که اتفاقا به واسطه اجراي
دقيق نقش واسطه تجاري تهيه ملزومات صنعتي سازمان انرژي اتمي ايران، موفق
به ايجاد خرابکاري در تاسيسات هستهاي کشورمان نيز شد. «ن» پيش از محاکمه،
در بحبوحه برگزاري دادگاه همسرش «خ» به علت نقشآفريني در فتنه 88، با
حمايت مجموعهاي از سفارتخانههاي خارجي از کشور خارج شد و مستقيم در جلسه
سالانه هيات مديره ناياک شرکت کرد!
جاسوسي با شرح وظايف متنوع!
جالب
اينجاست که خود تريتا پارسي، مدير تشکيلات ناياک و رضا مرعشي نيز پيش از
عزيمت به آمريکا مدتي در شرکت «آ»، در استخدام «ن» و «خ» خدمت کردهاند.
رضاييان در تمام ايام «خبرنگاري»(!) در ايران از ارتباطات گستردهاي با
«کمپين بينالمللي حقوق بشر در ايران» و برخي نهادهاي حقوق بشري ديگر
برخوردار بوده که اتفاقا مديران اين مجموعهها که وظيفهاي جز سياهنمايي
درباره وضعيت حقوق بشر در ايران ندارند نيز از مديران بلندپايه سابق و فعلي
تشکيلات ناياک به شمار ميروند. دوستان قديمي رضاييان در مجموعه درگاههاي
حقوق بشر، از جمله هادي قائمي، دخي فصيحيان و فرح کريمي که در تاسيس
رسانههاي ضدانقلاب همچون روزآنلاين و راديو زمانه نيز نقش مهمي داشتهاند،
از اولين اعضاي لابي رسانهاي راکفلرها بودند که به گزارش افشاگرانه «وطن
امروز»، حمله کردند. در يادداشت هادي قائمي، عضو سابق هياتمديره ناياک،
تحليلگر مرکز اسناد حقوق بشر و مدير کمپين بينالمللي حقوق بشر در ايران ضد
«وطن امروز»، عصبانيت زيادي ناشي از «امنيتي معرفي شدن لابي ناياک» و
افشاي ارتباطات ناياکي رضاييان به چشم ميخورد.
صلحطلبي و خرابکاري هستهاي؟!
اما
سوال اصلي اينجاست که چرا اعضاي لابي ناياک که آرمان خود را «ايجاد صلح و
دوستي ميان ايران و آمريکا» از طريق لابيگري در فضاي سياسي 2 کشور معرفي
ميکنند براي تحقق چنين هدفي «جاسوسي» از مسيرهاي دور زدن تحريمها،
پروندهسازي حقوق بشري و خرابکاري در برنامه هستهاي ايران را در دستور کار
قرار دادهاند؟! قطعا امثال جيسون رضاييان جاسوس، کماکان در کشور به صورت
فعالانه در حال خدمت به دشمن هستند. بزرگترين نشانه اين پيشبيني حضور
تريتا پارسي و رضا مرعشي بر سر ميز مذاکرات ايران و آمريکاست!
در سايت
رسمي ناياک، مجموعهاي متشکل از 800 شرکت تجاري ناراضي از تحريمهاي
اقتصادي آمريکا ضد ايران و کوبا اعم از شرکتهاي نفت و گاز و بوئينگ و
بزرگترين شرکت بيمه آمريکا و مرسدس بنز و... در کنار «بنياد برادران
راکفلر» و «بنياد خلع سلاح اتمي پلوشرز» به عنوان «حاميان مالي» اين لابي
به چشم ميخورد. پيش از اين در آمريکا، ناياک به علت لابي اقتصادي پر سر و
صداي نفتي پشت سرش حتي ميان ايرانيان مقيم آمريکا نيز بسيار بدنام بود کما
اينکه هم اکنون نيز جز «کنگره آمريکا» حامي مردمي حقيقي بر خلاف يدک کشيدن
نام «لابي» پشت سر ندارد. پس مهمترين هدف ناياکيها از ايجاد صلح ميان
ايران و آمريکا، بر هم چيدن تحريمها براي به قدرت رسيدن اقتصادي حاميان
تجاريشان است که مشتاق فتح بازار پر سود ايران به عنوان تنها نقطه فتح
نشده جهان، مترصد فرصت هستند.
دشمنان اقتصاد مقاومتي
به
اين ترتيب حرکت کشور به سمت «خودکفايي» توأم با رونق مسيرهاي نقض
تحريمها موجب ميشود «مصالحه ايران و آمريکا» به هدفي بعيد تبديل شود. کما
اينکه علت ارتباطات گسترده مجموعه شرکتهاي «آ» به عنوان دلال و کارچاقکن
حضور شرکتهاي چندمليتي بر سر سفره بازار ايراني نيز با همين تحليل
رمزگشايي ميشود. بازار ايران يا جاي توليدکنندگان و صادرکنندگان بومي است
يا جاي وارداتچيهايي که اتفاقا به علت ارائه خدمات ويژه جاسوسي به
غولهاي تجاري جهاني، به صورت انحصاري به ارائه خدمات دلالي اشتغال دارند.
به همين دليل است که «ق» از مديران موسس گروه «آ» و از اعضاي ناياک، مدير
همان کمپاني نفتي در ايران ميشود که يک پاي رشوه به آقازاده مشهور است؛ «س
ـ ن» نفر سوم ناياک و ديگر موسس گروه «آ» نيز شايسته تکيه زدن بر کرسي
مديريت استراتژيک شرکت نفت و گاز کرسنت ميشود! «ل» از گروه «آ» به شرکت
نفت و گاز راکفلرها ميرود و گوگل تهديد ميکند بدون حاضر شدن «س ـ ن» و «پ
ـ ن» بر سر ميز مذاکره با طرف ايراني حاضر نخواهد شد! گروه «آ» ابتداي دهه
70 نورچشمي دولت سازندگي بود و انحصار حق دلالي ورود همه شرکتهاي خارجي
اعم از نوکيا، زيمنس، استات اويل، کرسنت، MTN، کرفور، شل، کاسترول، توتال
و... به بازار ايران را عهدهدار بود.
2 روي تاس ديپلماسي اقتصادي
علاوه
بر اهميت نقش ناياک به عنوان واسطه دست دادن دلالان ايراني و شرکتهاي
تجاري خارجي؛ چنين تشکيلاتي با عقبه آشکار اقتصادي تنها در فضاي مذاکره با
يک کشور ضعيف است که ميتواند با هيات مذاکرهکننده دو کشور بر سر يک ميز
بنشيند و به قول معروف «سري در ميان سرها درآورد»!
تريتا پارسي در
گفتوگو با شبکه تلويزيوني بهاييان در پاسخ به شبهه منفعتطلبي و اقتصادي
بودن لابي ناياک ميگويد: «هدف ما از ورود به لابيهاي سياستمداران ايران و
آمريکا، ايجاد «تغيير» در ايران از درون است». وي معتقد است: «مسير ايجاد
دموکراسي در ايران را ميتوان با حاکميت ولايت فقيه شروع کرد اما قطعا در
پايان راه، حاکميت از درون سرنگون شده و ديگر ولي فقيهي وجود نخواهد داشت».
راز
پرمشتري بودن روايتهاي جيسون رضاييان از زندگي در ايران در نشريات
آمريکايي نيز همين است. جيسون در جملهاي مشهور تاکيد ميکند: «ايران
ديکتاتوري نيست و يواش يواش خودش آزاد ميشود!»
پارسي در کتاب «دو روي
سکه ديپلماسي»، قصد دارد مخاطب آمريکايي را به اين نقطه برساند که براي
شکست يک کشور از درون لزوما نيازي به «جنگافروزي» نيست و خود او ديپلماسي
صلحآميز اوباما در قبال ايران را با هدف تحقق شعار وي با کليدواژه «تغيير»
در فضاي حاکميتي ايران عنوان ميکند.
ساحل امنيت فتنهگران اقتصادي
اهميت
وارداتچيان و دلالان ايراني در چنين فضايي را ميتوان در ايام فتنه مشاهده
کرد که با رمز مبارزه با تفکر ديپلماسي ملي مبارزه با تحريمها، حتي از
خرابکاري هستهاي در تاسيسات بومي کشور نيز دريغ نکردند. اين همان مسيري
است که انتهاي آن به درخواست «م ـ ه» از آمريکا و انگليس براي تشديد
تحريمها ختم ميشود! بقاي اين اقليت، در حضور لابيهاي اقتصادي غرب بر سر
سفره نفت و گاز کشور است. کما اينکه يکي از مديران و ديپلماتهاي ارشد دوره
سازندگي پس از افشاي ماجراهاي رشوهگيري «م ـ ه» از استات اويل و توتال
در رسانههاي اروپايي- آمريکايي، در پاسخ به سوال خبرگزاري بينالمللي
اقتصادي بلومبرگ با مضمون «ﺁيا شرکتهاي غربي خواهان سرمايهگذاري در ايران
بايد به کسي رشوه بدهند تا به ﺁنها کمک کند و راه و رسم بازار ايران را
نشانشان دهد؟» گفت: «البته! بايد بپردازند! تنها اشتباهي که استات اويل
کرده اين است که پرداخت را پنهاني انجام داده است»(!)
اسم رمز را درياب!
نام
جيسون رضاييان ـ به عنوان دلال تشکيلات کارچاقکني ناياک ـ به اين دليل
است که بر سر ميز مذاکرات اتمي ايران و آمريکا بارها آورده ميشود! اعتبار
رضاييان برآمده از شخصيت و خدمات بيدريغ وي نيست بلکه نشانهاي از اهميت
نقشه اوباما در حوزه سياست و اقتصاد ايراني است. نقشهاي که به اعتراف هيات
حاکمه چين با ترويج «فساد اقتصادي» ميان موثرين اقتصاد اين کشور موفق شده
است طبقهاي از حاميان بيگانه را در بالادست حاکميت چين ايجاد کند. طبقهاي
که به واسطه شيفت کوچک و ابتدايي اهداف اقتصادي کشور به سمت خودکفايي و
توليد داخل پس از وضع تحريمهاي بينالمللي، فتنه 88 را با حمايت و ثروت
شبکه اقتصادي داخل و خارج کشور آفريد. جيسون رضاييان کليد رمزگشايي از
بازيهاي بزرگ و خطرناک سلطه اقتصادي- سياسي آمريکا بر ايران در پروژه
صهيونيستي «صلح ايران و آمريکا» است. او را دست کم نگيريد!