به گزارش پایگاه 598، «عبدالله گنجی» در سرمقاله روزنامه «جوان» نوشت:
«امروز جنگ حق و باطل،جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استکبار و جنگ
پابرهنهها و مرفهین بیدرد شروع شده است... امروز مراکز وهابیت در جهان به
کانونهای فتنه و جاسوسی مبدل شدهاند که از یک طرف اسلام اشرافیت، اسلام
ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدسنماهای بیشعور حوزههای
علمی و دانشگاهی، اسلام ذلت و نکبت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش،
اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومین و پابرهنهها و در یک کلمه
اسلام امریکایی را ترویج میکنند و از طرف دیگر سر بر آستان سرور خویش
امریکای جهانخوار میگذارند». (صحیفه امام، جلد 21، ص 80)
این سنت الهی است که در همه عصرها و همه ادوار تاریخی حق و باطل، استضعاف و
استکبار و حسین (ع) و یزیدها و هابیل و قابیل در مقابل هم صف کشیدهاند.
به دلیل استمرار همین دوگانههاست که «کل یوم عاشورا» در مکتب اسلام معنی
مییابد، یعنی همیشه حسینگونهها و یزیدصفتان وجود دارند اما آن حسین (ع) و
آن یزید قله حق و باطل و نماد، الگو و شاخص قیاس و مناظرهاند. با صراحت
میتوان اعلام نمود از ارتحال حضرت امام (ره) تاکنون عینیترین مصداقی که
قابلیت تطبیق حداکثری با جملات صدر این نوشته دارد ماجرای اخیر یمن است،
چرا که هم مصداق و هم انواع و اقسام اسلامهایی که حضرت امام ذکر مینمایند
با آلسعود قابل تطبیق هستند و امروز آنان مصداق مرفهین بیدردی هستند که
از ثروت سرشار حج و منابع مسلمین سرمست شدهاند و علیه ملتی به جنگ
برخاستهاند که مصداق فقر و پابرهنگان امروز تاریخند. این اولین مصداق علنی
و مستقیم جنگ اسلام امریکایی با استضعاف پس از ارتحال امام است. ملت یمن،
مردمی فقیر، قانع، سختکوش، زجرکشیده و مستضعف هستند که امروز به جرم
استقلالخواهی در مقابل مدرنترین سلاحهای اهدایی غرب قرار گرفتهاند و
ملاهای کثیف درباری حکم به قتل آنان میدهند و وارثان ابوسفیان عقدههای
چند ساله خود را بازنمایی میکنند. بدون تردید جنگ یمن جنگ فقر و غناست و
این مصداق آیندهای بود که حضرت امام پیشبینی آن را کرده بودند. جنگ یمن
را باید حاصل تحقیرشدگی اسلام امریکایی در عراق، سوریه و لبنان ارزیابی
نمود، آلسعود که با هزینه میلیاردها دلار در سه کشور یاد شده هیچ نتیجهای
را در سبد خود نمیدید مستقیم وارد شد تا بتواند آن حقارت تاریخی را جبران
نماید. آنان جنگ یمن را نیز مانند سوریه به نیابت آغاز کردند اما غافل از
این مسئله مهمند که نفوذ جمهوری اسلامی ایران «نفوذ بر قلبهاست» اما آنان
حاکمان غیر مردمی برخی کشورهای اسلامی را با پول خود خریدهاند. تقاضای
سعودیها از برخی کشورهای بزرگ اسلامی برای ورود به جنگ به این دلیل بود که
اطمینان حاصل کنند پولهای کلانی را که قبلاً خرج کردهاند امروز قابلیت
میوه چینی دارد؟ و دلیل دوم آن اینکه با محوریت خود در یک جنگ نیابتی
بتوانند خود را محور جهان اهل اسلام معرفی نمایند. اما بدون تردید حوادث
خونین یمن منشأ تحولات بزرگی در خاورمیانه خواهد شد. باید اولین ورود
آلسعود به یک جنگ مستقیم پس از استقلال عربستان را به فال نیک گرفت زیرا
برای مرفهین بیدرد ورود به یک جنگ خونین از حوصله خارج خواهد بود. رفاه و
مبارزه با هم قابل جمع نیست و کسانی تا پایان خط استقامت خواهند کرد که یا
خود مستضعف باشند یا درد فقر و استضعاف را چشیده باشند. اسلام یمن بدون
تردید مصداق اسلام پابرهنگان است و طبق وعده قرآنی که مستضعفین وارث زمینند
هرگز اسلام سازش و اسلام سرمایه قدرت غلبه بر آنان را نخواهند یافت.
پابرهنگان تنها داشته خویش را جان میدانند از همه تعلقات دنیوی و زخارف آن
دورند. به همین دلیل اهل دنیا قدرت تقابل با آنان را ندارند. همانطور که
ابوسفیان و ابولهب و ابوجهل این قدرت و توان را نداشتند، کاخنشینان و
عیاشان آلسعود نیز نمیتوانند در یک جنگ فرسایشی و طولانی دوام بیاورند.
امروز وعده امام محقق شده است و انواع و اقسام اسلام در مقابل اسلام ناب
محمدی و فرزندان رسولاکرم(ص) صفآرایی نمودهاند. اسلام اشرافیت
(آلسعود)، اسلام لیبرال (ترکیه)، اسلام تکفیر و انسانکش (داعش، طالبان) و
اسلام اسارت و سازش (قطر، اردن، بحرین و...) همسو با سرورشان امریکای
جهانخوار از سواحل مدیترانه تا سواحل خلیج فارس و تا بابالمندب را به خون
فرزندان قرآن آغشته کردهاند. اما در مقابل شنیعترین جنایتهای تاریخ جز
نجابت و حیا چیز دیگری نمیبینند. آنان هر روز در عراق و سوریه سرهای بریده
شده را بر نیزه میکنند اما عاشورایان که طعم تلخ سرهای بر نیزه را در سال
61 هجری چشیدهاند هرگز چنین نخواهند کرد. اجداد تکفیرگر آلسعود با سر
بری خو گرفتهاند اما داغ سرهای بریده کربلا مانع از آن است که وارثان و
سیرابشدگان کوثر عاشورا همان اقدام را تکرار کنند.
بنابر این امروز «اسلام نجابت»، «اسلام مستضعفین»، «اسلام پابرهنگان همیشه
تاریخ» و «اسلام مظلومین» و در یک کلمه فرزندان معنوی امیرالمؤمنین در
فقیرترین سرزمین اسلامی در مقابل برترین تکنولوژی نظامی غرب ایستادهاند.
سّر استقامت آنان این است که مبارزه بخشی از زندگی آنان است. آنان «قیام با
سیف»اند و مرفهین بیدرد با ارتش اجارهای در مقابل آنان زانو خواهند زد.
آلسعود خسارات زیادی را به مردم فقیر یمن وارد میکند اما همانند صدام، در
تحمیل آن همه خسارت چیزی به دست نخواهد آورد. جرم مردم یمن این است که به
رغم فقر و استضعاف راه امام خمینی (ره) را بر پول آل سعود ترجیح دادهاند.
به همین دلیل باید در مسیر عزت اسلام قربانی شوند. دیر یا زود ملتهای جهان
شاهد پیروزی آنان خواهند بود. آنچه در یمن میگذرد نمونه آرمانی جنگ اسلام
ناب محمدی (ص) با اسلام امریکایی است. خدا را باید شاکر بود که آرمان امام
(ره) محقق شد و فرزندان امام در عمر ظاهری خویش آنچه را که او پیشبینی
میکرد مشاهده کردند.