به گزارش پایگاه 598 به نقل از رجانیوز: نارضایتیهای
عمومی و اعتراضات مردمی که در پی مشکلات اقتصادی و معیشتی، عدم آزادیهای
سیاسی، فقدان مردم سالاری در اداره امور یمن و نادیده گرفتن حقوق شیعیان از
سالها پیش علیه حکومت سابق این کشور آغاز شده بود، از سال ۲۰۱۰ میلادی
شدت گرفت. کنارهگیری علی عبدالله صالح از قدرت و روی کار آمدن عبدربه
منصور هادی معاون وی در انتخاباتی با حضور یک کاندیدا از مهمترین تحولات
سیاسی تا ماههای پایانی سال ۲۰۱۴ میلادی بود.
طی
این مدت عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی از بزرگترین حامیان مالی و
سیاسی حکومت یمن بودند که تمام تلاش خود را برای سرپا نگاهداشتن حکومت
موافق با اهداف خود انجام دادند اما جریان عمومی و مردمی یمن نظر و اهدافی
مخالف آمال این کشورها داشتند که در ماههای پایانی ۲۰۱۴ با محوریت و هدایت
جنبش شیعی انصارالله موفق به سقوط حکومت منصور هادی و فرار وی از صنعا
شدند.
این رویداد، شکستی سنگین برای حکومت
وهابی آلسعود بود. از آنجا که روی کار آمدن نظامی شیعی در کشور هم مرز و
بلافصل جنوبی را سخت و غیرقابل تحمل میدانست و منافع خود را در کشوری که
همواره حیاط خلوت عربستان به حساب آمده و در سالهای گذشته مبالغ زیادی را
برای آن هزینه کرده است، در خطر میدید، در اقدامی غیر منتظره و با حمایت
آمریکا و غرب و مشارکت ۱۰ کشور شامل اعضای شورای همکاری خلیج فارس به جز
عمان و همچنین ترکیه، اردن، مصر و سودان در بامداد ششم فروردین ۱۳۹۴ حملات
هوایی خود علیه شهرهای یمن را آغاز کرد.
این حملات
که مصاف ثروتمندترین با فقیرترین کشور عربی منطقه است، همچنان ادامه دارد و
در سایه سکوت نهادهای بینالمللی مدعی دفاع از حقوق بشر، تاکنون حدود ۹۰۰
کشته و حدود ۱۸۰۰ زخمی از مردم یمن برجای گذاشته است.
اما
نکته قابل توجه، عدم پاسخ ارتش یمن، جنبش انصارا... و نیروهای مردمی به
تجاوزات عربستان با وجود تداوم حملات است. مسئلهای که شاید ذهن بسیاری از
افراد پیگیر تحولات منطقه را به خود مشغول کرده است که دلیل عدم اقدام قاطع
یمن علیه عربستان چیست؟ آیا قرار است این روند تا زمان توقف کامل حملات
خارجی تداوم یابد یا برنامهای منسجم برای پاسخ به حملات آلسعود تدارک
دیده شده است؟ و...
در ارتباط با عدم پاسخ یمن به حملات عربستان میتوان دلایل زیر را مورد اشاره قرار داد:
- توان پایین ارتش یمن در حملات هوایی و موشکی:
بنابر آمارها و اطلاعات ارائه شده سال ۲۰۱۲ میلادی درباره توان دفاعی یمن،
نیروهای نظامی ارتش این کشور متشکل از چهار بخش اصلی شامل نیروهای زمینی،
نیروی هوایی، نیروهای دریایی و دفاع ساحلی، نیروهای گارد مرزی و ذخیره
استراتژیک است که تعداد نیروهای زمینی ۶۶ هزار نفر، نیروهای دریایی ۷ هزار
نفر، تعداد نظامیان شاغل در بخش نیروی هوایی ۵ هزار نفر و تعداد مجموع
نیروهای ذخیره دفاعی ۴۵۰ هزار نفر تخمین زده شده است.۱ براساس این آمارها و
اطلاعات و با توجه به موقعیت و وضعیت توپوگرافیک یمن، ارتش این کشور در
جنگ زمینی از توان بالاتری در مقایسه با سایر بخشها برخوردار است و از نظر
تعداد نیرو و میزان تجهیزات دفاع هوایی توان مقابله درازمدت با حملات
هوایی را ندارد و عربستان نیز با در نظر داشتن این موضوع، روی به حملات
هوایی علیه یمن آورده است تا از این طریق و با صرف هزینه کمتر به اهداف خود
برسد.
- عدم انسجام داخلی، ضعف وحدت ملی و وابستگی برخی نیروهای نظامی به رئیسجمهور سابق: برکناری
عبدربه منصور هادی و سقوط حکومت سابق، فضای داخلی یمن را با سه قطبی
اکثریت انقلابیون با محوریت و رهبری جنبش انصارا... در بخشهای شمالی،
مرکزی، غربی و جنوب غربی، طرفداران رئیسجمهور سابق در بخشهای شرقی، مرکزی
و جنوبی و گروه القاعده در بخشهای محدودی از شمال، جنوب و جنوب شرق یمن
مواجه کرده است که جنبش انصارا... همزمان در جبهه داخلی با طرفداران منصور
هادی و تروریستهای القاعده و در جبهه خارجی با عربستان درگیر است. این
درگیریها، علیرغم اینکه در بعد داخلی با موفقیتهایی همراه بوده است و هر
روز بخشهای از مناطق تحت تصرف در کنترل ارتش و انصارا... قرار میگیرد اما
این تحولات، عدم انسجام و وحدت داخلی را سبب شده و در عین حال شماری از
نیروهای ارتش یمن به رئیسجمهور سابق پیوسته و علیه انصارا... در حال جنگ
هستند. چنین وضعیتی، فرصت و توان را برای مقابله با حملات عربستان سلب
میکند. به عبارتی، ارتش یمن برای فعالیت نظامی همزمان در دو جبهه داخلی و
خارجی با محدودیت روبرو است و نمیتواند با فراغ خاطر با جبهه خارجی مقابله
کند.
پاسخ آینده یمن در چگونه است ؟
در
همین ارتباط، با وجود دلایل مذکور برای عدم واکنش جدی ارتش یمن به حملات
آمریکایی-سعودی، به نظر میرسد پاسخ آینده یمن به این حملات، از نوع
نامتقارن و با استفاده از پتانسیلها و ظرفیتهای این کشور و ضربه به
عربستان از طریق هدف قرار دادن نقاط آسیبپذیر آن خواهد بود که مهمترین
آنها را میتوان به شرح زیر برشمرد:
- آغاز درگیری زمینی با نظامیان سعودی:
بسیاری از تحلیلگران سیاسی- نظامی ساختار توپوگرافیک سرزمین یمن و موقعیت
کوهستانی آن به همراه ساختار قبیلهای و اعتقادی مردم این کشور را از عوامل
برتری یمن در صورت آغاز جنگ زمینی با عربستان میدانند. یمن در سال ۱۹۶۲
میلادی در نبرد زمینی با مصر -که جمال عبدالناصر، رئیسجمهور این کشور برای
حمایت از کودتای ارتش برای سرنگونی نظام سلطنتی در یمن به راه انداخته
بود-، بنا به دلایلی که ذکر شد، شکست سخت و خسارات انسانی و اقتصادی زیادی
را بر آن تحمیل کرد. این ظرفیت و پتانسیل اکنون نیز به قوت خود برای یمن
باقی است و میتواند با آغاز حمله زمینی عربستان، این کشور را با شکست
مواجه کند. همچنان که در سال ۲۰۰۹ میلادی، آلسعود در درگیری زمینی با
حوثیها در مناطق کوهستانی شمال یمن گرفتار شد و نتوانست به اهداف خود
برسد.
- هدف قرار دادن سکوهای نفتی عربستان و پایانههای صادراتی این کشور در دریای سرخ:
عربستان کشوری با اقتصاد نفتی و وابسته به منابع نفت و گاز است و هر گونه
اخلال در روند صادرات این منابع انرژی میتواند با تاثیرگذاری جدی بر معیشت
مردم، موجودیت سیاسی حکومت آلسعود را با خطر مواجه کند. در این راستا،
احتمالا یمن یکی از اهداف خود برای مقابله با عربستان را حمله به سکوهای
نفتی و منابع انرژی آن قرار خواهد داد. همچنان که یکی از اعضای ارشد جنبش
انصارا... تهدید کرده است که این جنبش موشکهای پیشرفته روسیه را در اختیار
دارد و از آنها علیه تاسیسات نفتی عربستان و ناوگان دریایی مصر استفاده
خواهند کرد.۲ از سوی دیگر، یمن و عربستان هم مرز با دریای سرخ هستند و
آلسعود پایانههای صادراتی مهمی در کرانههای این دریا دارد که میتواند
یکی از اهداف حملات احتمالی یمن باشد.
- اخلال در روند عبور و مرور در تنگه باب المندب و انسداد آن: تنگه
باب المندب به عنوان نقطهای استراتژیک و با اهمیت در تجارت جهانی خصوصا
برای اروپا، در بخش جنوب غربی یمن واقع شده است. کنترل و تسلط بر این تنگه
نیز اکنون توسط جنبش انصارا... اعمال میشود. لذا با توجه به نقش بسیار مهم
آن در اقتصاد کشورهای منطقه و قارههای اروپا و آفریقا، این امکان وجود
دارد که در صورت تداوم حملات به یمن، اداره کنندگان فعلی این کشور برای
مقابله با تجاوزات و ضربه زدن به کشورهای مهاجم از ابزار اخلال در تردد و
انسداد تنگه با ناامن کردن آن استفاده کند.
در
مجموع، اصلیترین دلیل برای عدم پاسخ یمن به حملات عربستان را میتوان عدم
انسجام داخلی، ضعف وحدت ملی و وابستگی برخی نیروهای نظامی به رئیسجمهور
سابق ذکر کرد و به نظر میرسد پاسخ احتمالی یمن به این حملات از نوع
نامتقارن و با هدف قرار دادن سکوهای نفتی عربستان و پایانههای صادراتی این
کشور در دریای سرخ، اخلال در تردد در تنگه باب المندب و بهرهگیری از توان
نیروی زمینی در صورت آغاز حملات زمینی عربستان خواهد بود.
پینوشتها:
۱- پایگاه نیشن مستر
http://www.nationmaster.com/country-info/profiles/Yemen/Military
۲- پایگاه خبری الملحق
http://www.mulhak.com/show/Politics/۲۱۳۴۴۱