روزنامه
کیهان در مطلبی نوشت: خیلی از کسانی که در «بحث کیروش»، چهره مخالف و
منتقد را به خود گرفتند، از کارشناس و مربی گرفته تا مردم و علاقهمندان به
فوتبال، از نظر فنی و سواد علمی و تجربه و کارنامه کاری، قبول داشتند که
کیروش چهره مقبول و موجهی است، انتقاد اصلی آنها به بعضی رفتارها و برخی
خواستههای او درباره فوتبال ایران بود که بوی «کبر» و «منیت» و
«منتگذاری» و «توهین» و «زیادهخواهی» میداد. حرف اینها این بود که
فوتبال و تیم ملی هر چقدر هم در جای خود «مهم» باشد، ارزش آن را ندارد که
برای استخدام یک مربی ذلیلانه و منفعل عمل کنیم. آنها میگفتند، این ملت
برای احیا و حفظ عزت و آبرو و احترام و کسب احترام و اعتبار خود در طول
تاریخ بهایی گران پرداخته است و برای آن انقلابی برپا کرده که هزاران شهید
درخت آن را آبیاری کرده و برای دفاع از آن هشت سال در نبردی نابرابر مقابل
دشمن سینه سپر کردهاند و ...
هر کاری که عزت و احترام این ملک و
ملت را به بازی بگیرد، کاری ضد انقلابی و مخالف آرمانهای ملی و فرهنگی این
سرزمین است ولو نیت خیر هم پشت آن باشد و ...
از جمله این مخالفان،
میتوان به هنرپیشه معروف کشورمان اشاره کرد که از علاقهمندان به فوتبال
بوده و از دیرباز یکی از سکونشینان و تماشاچیان فوتبال- به ویژه تیم
پرسپولیس- به حساب میآید. بدون شک وی هم میداند کیروش کیست و منکر
قابلیتهای فنی او و تاثیرگذاریاش بر کار و بار تیم ملی کشورمان نیست، اما
حرف او این بود که آقای کیروش که پرتغالی است مثل سابق که پرتغال به
عنوان یک کشور استعماری ایران را مستعمره خود میدید و میدانست، به ایران
امروز نگاه نکند که ... امروز، پرتغال که جای خود دارد، آنها که لقب
ابرقدرتی را با خود یدک میکشند و جزو قدرتهای بزرگ دنیا محسوب میشوند،
دارند یاد میگیرند با ایران و مردم ایران نباید با زبان زور و تهدید و
تحریم صحبت کرد، بلکه باید با آنها مودبانه و محترمانه برخورد کرد در شرایط
عادلانه مذاکره نمود و خلاصه دوران گرگ- میشی خیلی وقت است در این مملکت
سپری شده است.