با توجه به نیاز آدمی به مطایبه، تولید برنامههای طنز یک ضرورت رسانهای به شمار میرود ولی این که مخاطبان را افرادی سطحی نگر بپنداریم که به هر قیمتی و با هر شیوهای حاضرند بخندند فکری عبث است. این که آقای مدیری بعد از این همه سال هنوز هم با تکیه بر طنز کلامی سعی دارند از طریق به نمایش گذاشتن رفتارهای اغراق آمیز و گاهاً بیادبانه بازیگران که در فرهنگ ما مذموم شمرده میشود مخاطب را به خنده وادارند جای تعجب دارد، دیالوگهای کشدار، خندههای هیستریک، حرکات زائد و بازیهای تکراری که ناخودآگاه نقشهای این بازیگران در مجموعههای پیشین را به ذهن متبادر میسازد همه و همه جزء عواملی هستند که باعث موضع گیری منفی نسبت به این اثر میگردند.
میگویند هر طنزی کار کنیم بالاخره به یک قشر بر میخورد ولی آیا این همه اعتراض فقط به دلیل بی احترامی به یک قشر است؟ مگر مجموعه «ساختمان پزشکان» که دقیقاً درباره قشر پزشکان کشور ساخته شده بود در همین صدا و سیما تولید و پخش نشد؟ محور اصلی آن مجموعه هم زندگی یک روانپزشک بود که در فضای خانوادگی و کاریش با معضلات فراوانی مواجه بود که گاه خودش هم از یافتن راه حل برای آن ها عاجز بود ولی نمایش این مشکلات و یا حتی عجز و ناتوانی او از حل مسائل شخصیاش هرگز منجر به اعتراض روانپزشکان کشور در جهت توقف پخش آن نشد. انتقادات گاه و بیگاه اقشار و رسانههای مختلف نسبت به این مجموعه هم بیشتر حول و حوش روابط شخصی افراد و یا حریم خصوصی شخصیتهای داستان می چرخید و نه در اعتراض به چرایی پرداختن به مسائل مربوط به زندگی پزشکان. تولید آن مجموعه هم در ابتدا با وقفه کوتاهی مواجه شد ولی در ادامه تا ۵۷ قسمت به پخش خود ادامه داد و جزء پرمخاطبترین مجموعههای طنز در آن دوره بود که دلیلی جز قلم هنرمندانه برادران قاسمخانی و کارگردانی توانمند سروش صحت نداشت.
وجود فساد مالی و بی اخلاقی در سازمانهای مختلف امری است که همگان بر آن صحه میگذارند، بخش بهداشت و درمان نیز از این قاعده مستثنی نیست و مدیران این بخش تلاشی در جهت رد این ادعا ندارند، لیکن عمده اعتراضات صورت گرفته نسبت به این مجموعه به دلیل شیوه طرح این معضل است. یقیناً اگر بحث فسادهای مالی بیمارستانها، رشوه، زیرمیزی و هزاران معضل دیگر که جامعه پزشکی هم به آن معترف هستند در قالب موقعیتهای طنز بدیع و با متنی فاخر به مخاطب ارائه شود نه تنها مخاطبان باآن به مقابله نخواهند پرداخت بلکه با نگاهی تحسین برانگیز درباره آن تامل خواهند کرد.
از این رو بهتر آن است که به جای متهم کردن جامعه پزشکی به فرار از واقعیت یا کتمان حقایق اندکی نیز به این بیاندیشیم که میتوان در مجموعههای تلویزیونی موقعیتهایی طنزگونه خلق کرد که در کنار کلامی موجز و تاثیرگذار در ارائه معضلات اجتماعی موفقتر عمل کنند، بدون شائبه توهین و تمسخر و برخورندگی برای یک قشر خاص.
تجربیات پیشین آقای مدیری در تولید مجموعه های نود قسمتی نشان داده است که کاراکترهای قصههایشان پس از گذشتن حدود یک سوم اثر به نوعی پختگی میرسند و حرکات مصنوعی و اغراق آمیز بازیگران در جریان داستان کمتر شده و برخی قسمتهای زائد قصه حذف میشوند، در مورد مجموعه «در حاشیه» نیز امیدواریم این اتفاق البته کمی زودتر بیفتد و یقیناً در صورت توجه بیشتر به بازی سازی خلاقانه و پرهیز از حرکات نخ نماشده بازیگران ثابت تیم کاری ایشان شاهد آفرینش طنزی فاخر خواهیم بود که حتی همین جامعه پزشکان معترض کشور نیز صبورانه به تماشای آن نشسته و بهره برداری مطلوبی ازآن خواهند نمود.