همشهري/
حسابدار اخراجي شرکت تجاري که از مدير آنجا کينه به دل گرفته بود نقشه
سرقت مسلحانه کشيد اما هوشياري پليس وظيفهشناس نقشه او را ناکام گذاشت.
صبح
شنبه يکي از مأموران کلانتري104 عباسآباد درحاليکه از خيابان سهروردي
عبور ميکرد صحنه عجيبي را ديد. مردي چادري روي سرش انداخته و يک سلاح
کلاشينکف بهدست گرفته و جلوي در شرکتي تجاري ايستاده بود. مأمور پليس که
لباس شخصي به تن داشت بدون اينکه توجه مرد را جلب کند جلو رفت و در يک لحظه
توانست او را خلع سلاح کند. اين پايان کار نبود چرا که چند دقيقه بعد 2نفر
از در شرکت خارج شدند و شروع به دويدن کردند.
مأمور پليس با ديدن
آنها مرد دستگير شده را به چند نفر از شهروندان سپرد و دنبال 2نفر ديگر رفت
و يکي از آنها را دستگير کرد اما دومين نفر گريخت.
با انتقال 2مرد
دستگير شده و چند نفر از کارکنان شرکت تجاري به کلانتري معلوم شد
دستگيرشدگان دقايقي قبل نقشه سرقتي مسلحانه را در شرکت عملي کرده بودند.
آبدارچي شرکت در اينباره گفت: امروز صبح، زنگ در به صدا در آمد و من هم به
تصور اينکه يکي از کارمندان است در را باز کردم اما زني که چادري روي سرش
انداخته بود را ديدم.
او ناگهان چادر را کنار زد و برايم اسلحه کشيد. او يک مرد بود و در ادامه با کمک 2نفر ديگر دست و پايم را بستند.
در
ادامه کارمندان شرکت يکييکي سررسيدند ومردان مسلح دست و پاي آنها را هم
بستند. آنها با اين شيوه دست و پاي 6 نفر از کارکنان شرکت را بستند و ششمين
نفر هم مدير شرکت بود. آنها يک گلوله نيز شليک کردند. مدير شرکت نيز در
اينباره گفت: وقتي وارد شدم 3نفر دست و پا و چشمانم را بستند و با تهديد
از من چکي 10ميليون توماني گرفتند و فرار کردند اما چنددقيقه بعد فهميديم
پليسي وظيفهشناس 2نفر از آنان را دستگير کرده است.
2مرد دستگير شده
که برادر هستند در بازجوييهاي اوليه به اين سرقت مسلحانه اعتراف کردند.
يکي از آنها که طراح اين نقشه بود در اينباره گفت: من 11سال حسابدار اين
شرکت بودم و مدتي قبل چون به پول نياز داشتم 24ميليون تومان از حساب شرکت
برداشتم و يکماه بعد پولها را برگرداندم اما مدير شرکت فهميد و من را
اخراج کرد. من هم که بيکار شده بودم از او کينه به دل گرفتم و چند روز قبل
با برادرم و يکي از دوستانم نقشه سرقت از شرکت را کشيديم.
وي ادامه
داد: بعد از ورود آبدارچي شرکت طبق نقشه من يک چادر روي سرم انداختم و با
کلاشينکفي که دوستم آورده بود وارد شديم و بعد از بستن دست و پاي آبدارچي
هر کارمندي که وارد ميشد دست و پاي او را هم ميبستيم و پولهايشان را
سرقت ميکرديم. از هرکدام آنها بين 30هزار تا يک ميليون تومان سرقت کرديم و
ميخواستيم فرارکنيم که من و برادرم دستگير شديم اما دوستم فرار
کرد.براساس اين گزارش، صبح ديروز متهمان بعد از بازجويي توسط قاضي نصرتي،
بازپرس دادسراي ناحيه34 تهران براي ادامه تحقيقات دراختيار پليس آگاهي قرار
گرفتند.